صبح روز یکشنبه هنگامی که آرمیتا گراوند همراه چند همکلاسی خود بدون روسری سوار مترو می‌شود، پس از لحظاتی، جسم بیهوش او از واگون خارج و به بیمارستانی منتقل می‌گردد. در ارتباط با علت آن، دو روایت در سطح افکار عمومی منتشر شده است. روایت نخست ساخته و پرداخته‌ی حکومت است: بنابراین روایت، آرمیتا به دلیل افت فشار بیهوش شده‌است. اما بسیاری از مردم روایت دیگری دارند. می‌گویند: آرمیتا در واگن قطار توسط حجاب‌بان‌های زن جمهوری اسلامی مورد تعرض قرار گرفته و در اثر برخورد سرش با میله‌های واگون مترو، بیهوش شده‌است. با انتقالش به بیمارستان، رابطه‌ی رسانه‌ها و مردم و حتی خانواده با او قطع و اطلاع رسانی‌ها توسط مقامات امنیتی و به صورت کلیشه‌ای و دستوری منتشر می‌شود.
اگر چشم بر تمام اقدامات توطئه‌گرانه و فریبکارانه‌ی حکومت ببندیم، جمهوری اسلامی در این مورد هم محکوم است و روایتش اساسا در هیچ مرجع بی‌طرفی قابل پذیرش نیست. براساس اخبار منتشر شده، آرمیتا به بیمارستان فجر تحت کنترل مقامات امنیتی منتقل شده‌است و امکان کسب خبر از او از طریق بیمارستان ناممکن شده‌است. رابطه‌ی او با خانواده‌اش کاملا غیر عادی است. پدرش در مصاحبه با رسانه‌ها از وضع آرمیتا اظهار بی‌اطلاعی کرده‌است. از ملاقات مادر آرمیتا با او جلوگیری شده و وی را برای مدتی بازداشت کردەاند. خبرنگار شرق که در همان لحظات اولیه ردی از بیمارستان به‌دست آورده بود، بلافاصله بازداشت و پس از تهدید آزاد شده‌است. دکتر معالج او تا این لحظه اطلاع‌رسانی نکرده‌است. هم‌کلاسی‌ها و همراهان او در مترو، با تهدید و ارعاب به سکوت وادار شده‌اند. اگر روایت حکومت درست است، این مخفی‌کاری‌ها برای چیست؟ همین بی‌اطلاعی پدر و مادر از دختر به کما رفته‌شان در بیمارستان شک برانگیز نیست؟ کدام پدر و مادری در جهان وجود دارد که نخواهند از وضع سلامت فرزند خود در حالی‌کە بە کما رفتە، مطلع شوند؟
واقعیت این است که در جمهوری اسلامی اطلاع‌رسانی آزاد وجود ندارد. این یکی از دلایلی است که به حق جمهوری اسلامی را به عنوان متهم در اذهان مردم می‌نشاند. در این ماجرای دردناک، مجموعه‌ی رفتار حکومت همگی نشان دهنده‌ی دروغ‌گوئی و توطئه‌ی دستگاه سرکوب رژیم است. در این چند روز بسیاری از فعالان جنبش مهسا – ژینا امینی احضار شده و از آن‌ها تعهد گرفته‌اند که خبری از آرمیتا منتشر نکنند و تهدید شده‌اند که در صورتی که خلاف این عمل کنند، بلافاصله دستگیر خواهند شد. با معلمان و دانش آموزان و همکلاسی‌های او به همین شیوه برخورد کرده‌اند. حکومت ترسان از جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی»، به عواقب احتمالی این فاجعه می اندیشد و تلاش دارد تا آن‌جا که ممکن است مانع از رسانه‌ای شدن اخبار آن شود.
رژیم جمهوری اسلامی چهل و چند سال است که با دروغ و فریب حکومت کرده‌است. به همین جهت مردم به حق، هیچ اعتمادی به اخبار و اطلاعات منتشر شده توسط جمهوری اسلامی ندارند. درست است که حجاب اجباری امروز نه تنها در اذهان مردم که در خیابان‌ها نیز توسط بسیاری از زنان کنار زده شده‌است، اما حکومت دست از تلاش‌های مذبوحانه بر نخواهد داشت. حتی عقب نشینی رژیم در زمینه‌ی حجاب به‌واسطە گستردگی اعتراضات و مبارزات دلیرانە و برابری‌طلبانە‌ی زنان و مردان مخالف حجاب اجباری به سبک خود جمهوری اسلامی، اجتناب‌ناپدیر می‌نماید.
حزب چپ ایران جمهوری اسلامی را مسئول جان آرمیتا گراوند می‌داند. وارونه‌سازی وقایع منجر به بیهوشی آرمیتا، نشانه‌ی هراس رژیم از خشم تلنبار شده‌‌ی مردم است که هر اتفاقی می‌تواند آن را منفجر نماید. خلاصی مردم خشمگین از بی عدالتی و گریزان از استبداد جمهوری اسلامی، فقط با اراده‌ی همگانی و ایستادگی مداوم در برابر اقدامات جنایتکارانه‌ی این رژیم ممکن است. اگر امروز همه‌ی ما در برابر این رژیم ددمنش نایستیم، نفر بعدی یکی دیگر از فرزندان مردم هم‌چون آرمتیا است.
جمهوری اسلامی رفتنی است و آرمیتاها تداوم زندگی هستند. سلامتی آرمیتا آرزوی همه‌ی ماست و امیدواریم که او به زندگی بازگردد.
هیئت سیاسی – اجرائی حزب چپ ایران
۱۴ مهر ۱۴۰۲ – ۶ اکتبر ۲۰۲۳
