سامی کوهن گفته است : شکی نیست که سرویس های اطلاعاتی اسرائیل در این شکست سهم و مسئولیت دارند. آنان برغم همۀ داوریها دربارۀ قدرقدرتی شان خواب شان برده بود و از قرار هیچ منبع اطلاعاتی در درون حماس نداشتند تا آنها را از آنچه از مدتها قبل در حال شکلگیری بود بااطلاع سازد.
به گزارش ار. اف. ای، به گفتۀ سامی کوهن، مسئله به اینجا ختم نمیشود، زیرا نظام اطلاعاتی در خلاء عمل نمیکند. نظام اطلاعاتی از روحیه و روند مسلط در سطوح عالی سیاسی-نظامی قدرت تاثیر میپذیرد. درست نظیر جنگ کیپور. در آن زمان – برخلاف هفتم اکتبر گذشته – اطلاعات ارتش اسرائیل اخبار و دادههای بسیار دقیقی دربارۀ حملۀ قریب الوقوع مصر داشت، اما، رؤسای اطلاعاتی وقت اسرائیل متأثر از این تصور مسلط بودند که نیروی هوایی و تانکهای اسرائیل هر گونه حملهای را از سوی مصر درهم خواهند شکست.
در مورد حملۀ اخیر حماس، به نوشتۀ سامی کوهن، سنگین ترین مسئولیت متوجه تحلیل راهبردی بسیار سبکی است که از مدتها قبل در عالیترین سطح قدرت از سوی شخص نخست وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، تدوین شده بود. سامی کوهن مینویسد : نتانیاهو همواره بر این اعتقاد بود که وجود یک حماس نسبتاً قدرتمند در جبهۀ جنوبی به سود اسرائیل است، زیرا این امر به اسرائیل امکان میدهد بگوید که نمی تواند با یک جامعۀ فلسطینی در هم ریخته مذاکره کند. برای نتانیاهو وجود یک حماس نسبتاً قوی نوعی صیانت از اسرائیل در مقابل هرگونه فشار بینالمللی برای ازسرگیری مذاکرات صلح اسرائیل و فلسطین بود.
به گفتۀ سامی کوهن، این راهبرد بر تصوری سادهلوحانه استوار بوده است که پیرو آن باید به حماس کمک کرد تا سر پا بماند و برای این منظور باید امتیازاتی به آن داد تا وضعیت فلسطینیهای غزه را قدری بهبود ببخشد و به این ترتیب آرامش نسبی برای دوره های کموبیش طولانی به مرزهای جنوبی اسرائیل با غزه بازگردد. به همین خاطر به گفتۀ سامی کوهن دولت اسرائیل مانع از ورود پول های قطر به غزه نشد و به ساکنان غزه اجازه داد برای کار کردن به اسرائیل بروند. به این ترتیب هم اسرائیل میتوانست رویارویی با حماس را اداره کند هم رهبران اسرائیل میتوانستند ادعا کنند که قدرت بازدارندۀ این کشور به طور مؤثر عمل میکند.
در ادامۀ این استدلال سامی کوهن مینویسد سرویس های اطلاعاتی و ارتش اسرائیل نیز با چنین لالایی به خواب فرورفتند و از هوشیاری خود کاستند. کوهن یادآوری می کند که تا همین اواخر زاچی هنگبی، رئیس شورای عالی امنیت ملی اسرائیل و از نزدیکان نتانیاهو علناً میگفت که حماس میلی به از سرگیری خصومتها ندارد.
برخلاف شهروندان اسرائیلی ساکن جنوب این کشور در مرزهای غزه، کسانی که بیش از همه از توجهات و الطاف دولت اسرائیل بهره مند بودهاند آبادی نشین های یهودی در کرانۀ غربی رود اردن هستند که مشتریان اصلی متحدان افراطی نتانیاهو به شمار می روند. به گمان سامی کوهن، نتانیاهو باید دربارۀ تصمیم کابینۀ خود مبنی بر تقویت گستردۀ امنیت آبادینشین های کرانۀ غربی رود اردن پاسخگو باشد. او گفته است : در حالی که تدابیر قوی برای حفظ امنیت آنان اتخاذ شده، ساکنان مناطق جنوبی اسرائیل از حفاظت درخور و لازمی برخوردار نبودند. در هفتم اکتبر گذشته اغلب ساکنان مناطق جنوبی اسرائیل، به نوشتۀ سامی کوهن، ساعتها در معرض خشونتهای بیرحمانۀ تروریستهای حماس قرار گرفتند.
استاد علوم سیاسی در پاریس به این عوامل و خطاها تلاش بی وقفۀ بنیامین نتانیاهو برای کاهش اختیارات دیوان عالی اسرائیل را اضافه کرده و افزوده است که این تلاش در عین بی توجهی به مسائل حیاتی صورت پذیرفته و انگیزۀ نخست وزیر اسرائیل از این کار گریختن از محاکمه و مجازات به اتهامهای متعدد از جمله فساد مالی بوده است.
سامی کوهن در پایان نوشته است که در درازمدت دولت نتانیاهو محکوم به اعمال خشونت است. نتانیاهو از نابودی حماس سخن میگوید، هر چند بعید است که به این مقصود نائل آید. برای این منظور، ارتش اسرائیل باید محلاتی از غزه را کاملاً ویران کند و جان گروگانهای اسرائیلی را به خطر بیندازد.
تحلیل کم و بیش قابل درک و حمایتی است، چون در اسراییل، بر خلاف دیگر کشور های خاور میانه، رای دموکراتیک مردم از جمله اعراب ساکن در اسراییل رهبران اسراییل را به زیر میکشد. و البته قربانی آینده بی بی خواهد بود. ولی تا پیش از ان، تومار حماس در هم پیچیده شده و کل خاور میانه از یکی از غدد سرطانی خلاص خواهد شد. یعنی شکست نتانیاهو عاقبت رهایی از شر حماس و واگذاری غزه به فلسطینیانی است که مزدور خامنه ای نیستند.
به نظر منُ تنها شکست سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل که حمله حماس را قابل اجرا نمود، بلکه تمایل دولت و یا هئیت اجرائی کنونی آن که توسط حزب لیکود و فاشیستهای ارتجاعی یهود تسخیر شده در شرایط کنونی که اسرائیل بسر می برد که اعتراضات و تظاهرات های چندین ماهه و خود اختلاس های مالی نتانهیو یک حمله و درگیری خارجی را می طلبید تا جامعه اسرائیل را در پشت سر خود به صف نماید. برطبق اخبار موجود ۳ روز قبل از حمله حماس از طرف مصر هوشدار حمله ای را به دولت و سازمانهای امنیتی اسرائیل شده بود.اما، شاید که آنها فکر نمیکردند که حمله به شدتی باشد که انجام گرفت! در مورد علت اولیه موجودیت دادن به حماس از طرف دولت اسرائیل و مرتجعین عرب در این راستا بود تا سازمان الفتح از دور خارج نموده و به لاشه ی منتعفن کنونی ای با صدارت تاجر محمود عباس تبدیل نمایند. البته مانند تمامی گروه های تروریست مذهبی اسلامی دیگر! مثلا داعش را در سال ۲۰۱۲ در ترکبه و با حضور هیلاری کلینتون، مرکل، سلطان عربستان، اردوغان و… موجودیت دادند
پدرجان رعایت حال نیک، مهرداد، نسیم و بقیه پیاده نظام ناتو را بکنید. فکرنمیکنید روحیه آنها در حال نبرد در جبهه برادلی با شنیدن اخباری از این دست به زیر صفر سقوط می کند.