آغاز جنگ در غزه ، با بمباران و موشک اندازی و استفاده از انواع سلاح های جدید در هر لحظه به فاجعه کشتار انسانی می افزاید.
درچند هفته گذشته شاهد اعتراضات اجتماعی وسیعی درکشورهای مختلف بوده ایم که خواهان قطع فوری جنگ و جلوگیری ازنسل کشی توسط رژیم اسرائیل شده اند.ما نیز، به عنوان جزئی ازاین جنبش اجتماعی ،خود را موظف می دانیم پرده از سیاست های بورژوازی دراین کشتاررا که توسط رسانه هایش پوشانده شده است برداریم وراه حل صلح پایداردر تامین منافع کارگران و مردم ستمدیده رادر آن نشان دهیم.
اعمال بیش از یک قرن سیاست های ضدبشری جهت گسترش نفوذ سیاسی امپریالیستی وتامین منافع سرمایه داری در منطقه خاورمیانه، به تشکیل دولت اسرائیل انجامید. دولت نژادپرست اسرائیل درهفتاد و پنج سال گذشته مردم ستمدیده فلسطین را سرکوب، تجزیه، آواره و بمباران کرده است. خشم و بیزاری از آوارگی، بی آیندگی و زنده ماندن، نفرت و عصیانی برعلیه دولت فاشیستی واشغالگراسرائیل رادر فلسطین ایجاد و ماندگارکرده است . با توجه به این پیشینه تاریخی، در عین حال علل اصلی فاجعه انسانی پیش رودرغزه را می بایست درراستای تقویت هرچه بیشتردولت اسرائیل درداخل و نیزموقعیت منطقه ای آن درتنش میان بلوک های جهانی سرمایه داری دید. با توجه به مجموعه این دلائل پیداست که جنگ در غزه بحرانی جهانی است وراه حل قطع فوری آن نیزدرگروسازماندهی اعتراضات اجتماعی جاری در جهان خواهد بود.
نفوذ حماس (سازمان مقاومت اسلامی )در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به داخل اسرائیل وگروگانگیری، زمینه را برای توجیه دولت اسرائیل در حمله به غزه ، بمباران و کشتارمردم فراهم کرد .عملیات جنگی ونسل کشی دور تازه مردم فلسطین توسط دولت اسرائیل که حمایت فوری وهمه جانیه دولت های امریکا و اروپا رابا خود داشت بیش از آنکه به آغاز کننده جنگ و یا نابودی تروریسم وآزادکردن گروگانها مربوط باشد خود انعکاسی از سیاست های جهانی است که یک سال و نیم قبل نیزبه شکلی دیگردر جنگ اکرائین خود را نشان داد. تاریخ نسل کشی دولت اسرائیل که باقوم گرایی و فرقه گرایی یهودی صورت گرفته است اکنون نسل کشی مردم ستمدیده فلسطین را به حماس گره زده است. گرایشی با ایدئولوژی اسلامی که محصول شکست گرایشات چپ و ناسیونالیستی درفلسطین وتقسیم کردن منطقه به دو دولت جدا وتوجیه کننده سیاست های راست دولت اسرائیل بوده وتوسط آن حتی تقویت مالی می شده است.
آنچه که در سطح جهانی با جنگ اکرائین و نیز تعرض دوباره اسرائیل به فلسطین خود را نشان می دهد ناشی ازشرایطی است که از سالها قبل با فروکش کردن هژمونی سیاسی دولت امریکا ونیز پیروان اروپایی اش آغاز شده است . شکست سیاست های دولت امریکا در خاورمیانه که زمانی در دوران بوش با طرح خاورمیانه بزرگ بیان می شد، ابقاء شدن دولت اسد در سوریه ونزدیکی ایران به چین و روسیه ، باز گشت نیروهای نظامی امریکا از عراق و افغانستان و واگذاری دوباره قدرت بعد از بیست سال به طالبان نیازجدید سیاست امریکا به دولت پر قدرتی در اسرائیل رادو چندان ساخته است.
درعین حال دولت اسرائیل نیز به تغییرآرایش سیاسی درونی درمنطقه نیاز داشت واین نمی توانست تنها از راههای دیپلماتیک که ازسه سال گذشته در پیمان ابراهیم در نزدیکی روابط اسرائیل با کشورهای امارات متحده عربی ، بحرین ، مراکش وسودان وعربستان سعودی بدنبال آن بوده است ادامه یابد.
منافع طبقه کارگردرسرزمین واحد فلسطین و اسرائیل ایجاب می کند که جنگ بلادرنگ قطع شود وصلح پایدار، بدون تقسیم بندی سرزمین و دولت ها بر اساس قوم گرایی و فرقه گرایی مذهبی و تنها بر اساس سرزمین واحد با حقوق شهروندی و برابر امکان پذیر است . نیروی اجتماعی در منطقه و بوِیژه در فلسیطن و اسرائیل برای این امر موجود است و می بایست این نیروی اجتماعی که خود را در تشکل های کارگران و مردم ستمدیده نشان می دهد بتوانند دز سیاست منطقه دست بالا پیدا کنند. بی شک طبقه کارگر در ایران نیز در تقویت این پتانسیل نقش مهمی به عهده دارد.
قطع فوری جنگ در غزه
صلح پایدار بر اساس حقوق برابر ی شهروندی در سرزمینی واحد
شورای همراهی با آلترناتیو کارگری در ایران
نوامبر ۲۰۲۳
