یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

ابَر خیانت – مسعود. ر

علت چنین رویکردی از جانب اکثریت عظیم ایرانیان روشن است. آن ها با تمام وجود از نظام جمهوری اسلامی نفرت دارند و عمق این نفرت تا به جایی است گه در هر پدیده و حادثه اجتماعی – سیاسی داخلی یا خارجی بدون اینکه زحمت تفکر و تحلیل آن را به خود بدهند، یگانه معیارشان برای قضاوت «موضع جمهوری اسلامی» است تا با آن مخالفت کنند

هفته گذشته در یک مسابقه فوتبال پرچم فلسطین دور میدان چرخانده شد که تعدادی از تماشاچیان با دیدن این صحنه با الفاظی زشت و رکیک از ان استقبال کردند.

همین هفته در مسابقه ای دیگر از تماشاچی ها خواسته شد به احترام قربانیان غزه یک دقیقه سکوت کنند که فریاد “هو” و صدای بوق در تمام و رزشگاه پیچید.

در اعتراضات خیابانی بازنشستگان و مال باختگان روزهای اخیر اگر ویدیویی که من دیده ام واقعی باشد در اعتراضات کارگران فولاد شعار نه غزه نه لبنان سر داده شد.

بیش از نود درصد پست هایی که در فضای مجازی دیده ام حمایت از اسرائیل و حتی ابراز شادمانی از قتل عام ساکنین غزه بوده است.

و بین فامیل و بستگان هم دفاع از غزه و حقوق فلسطینیان موجب رنجش و عصبانیت می شود.

این شواهد درکنار یک دریافت شهودی از افکار عمومی جامعه ایران که کم و بیش در روزنامه های دولتی هم انعکاس دارد موید این نکته است که اکثریت ایرانیان فاقد هر گونه احساس همدلی با مردم غزه هستند.

به طوری که جمهوری اسلامی برای بر گزاری میتینگی در حمایت از غزه مجبور می شود کارناوال کباب و دیگر خوراکی ها راه بیندازد تا بتواند تعدادی اندک را به خیابان بیاورد و این درشرایطی است که این اعتراضات در سایر کشورها کاملا غیرحکومتی و حتی در برخی شهرها در جنگ و گریز با پلیس برگزار شده است.

و در بسیاری از خبرگزاری های معتبر غربی از حس همدردی مردم در تمام نقاط جهان با ساکنین غزه و شکست اسرائیل در عرصه رسانه سخن می گویند و در بیشتر پایتخت ها و شهرهای بزرگ اروپایی و آمریکا نیز شاهد تظاهرات چندصد هزار نفری در حمایت از آرمان فلسطین و غزه بوده ایم. در همین ارتباط قطع نامه مجمع عمومی سازمان ملل هم که با۱۲۰ رای موافق ضمن اینکه حماس را محکوم نکرد خواهان آتش بس و پایان نسل کشی اسرائیل شد شاهدی بر جانبداری ار حقوق فلسطینی ها از جانب دولتهای حتی نزدیک به امریکا بود و تاکنون ۵ کشور به قطع روابط خود با اسراییل نیز اقدام کرده اند.

به این ترتیب می توان نتیجه گرفت برعکس نگاهی که غالب ملت های دیگر خصوصا مسلمانان و عرب ها به موضوع فلسطین دارند؛ اکثریت قاطعی از مردم ایران خواهان پیروزی اسراییل بر حماس هستند هر چند که ممکن است از دیدن یا شنیدن کشتار کودکان ابراز دلسوزی هم بکنند اما در نهایت باز هم بدون توجه به پیشینه موضوع، حماس را به عنوان آغاز کننده جنگ محکوم می کنند.

علت چنین رویکردی از جانب اکثریت عظیم ایرانیان روشن است. آن ها با تمام وجود از نظام جمهوری اسلامی نفرت دارند و عمق این نفرت تا به جایی است گه در هر پدیده و حادثه اجتماعی – سیاسی داخلی یا خارجی بدون اینکه زحمت تفکر و تحلیل آن را به خود بدهند، یگانه معیارشان برای قضاوت «موضع جمهوری اسلامی» است تا با آن مخالفت کنند. این رویکرد از این ذهنیت نادرست نشات می گیرد که گویا آمریکا و اقمار ان خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی هستند، اما با توجه به پاره ای ملاحظات دیپلماتیک آن را مخفی می کنند. اما نشانه های بسیاری برای رد این گزاره وجود دارد.

بازی های آشکار و پنهان چهل و چند ساله ایران و غرب بالاخص آمریکا موید این واقعیت است که سلطه یک نظام فاسد ‘ناکار امد’ واپسگرا، مورد نفرت اکثریت مردم و ضعیف و ناتوان از نظر اقتصادی بر ایران، مطلوب ترین گزینه برای جهان غرب و اقمار آن است. و بر پایه همین دیپلماسی است که در سخت ترین رویاروی ها هم راه یک آب باریکه را همواره بر روی ایران باز گذاشته اند.
و تنازعات آن ها حتی در جریان ترور قاسم سلیمانی به عنوان با ارزش ترین شخصیت نظامی و نماد قدرت ایران در منطقه از راکت پرانی به یک پایگاه خالی آمریکا فراتر نمی رود. و تحریم های اقتصادی هم در حد و حدودی تنظیم می شوند که اقتصاد ایران را در مرز ورشکستگی حفظ کنند اما مانع فروپاشی آن شوند. تجربه نشان داده است تخاصم ایران و آمریکا همواره در حد و حدود عربده کشی، در آوردن کت و نشان دادن تیزی در دو طرف جوب جریان داشته اما در هیچ شرایطی دستشان به یقه یکدیگر نرسیده است. و این همان شرایطی است که دو طرف راغب آن بوده و از آن سود برده اند. ایران برای بقای خود و توجیه سرکوب داخلی به گنده گویی و هارت و پورت های بی پایه علیه استکبار!؟ جهانی نیاز دارد و امریکا هم از عملکرد ایران به عنوان “لولوی” منطقه نهایت استفاده های ژئوپولیتیک و اقتصادی را نصیب خود کرده است.

اگر به این بازی دوسویه از دریچه منافع درازمدت مردم ایران نگریسته شود، می توان خطری را دید که اثرات زیانبار آن به مراتب طولانی تر و قویتر از خرابی هایی خواهد بود که جمهوری اسلامی تاکنون به بار آورده است.

در توضیح این نکته باید گفت جمهوری اسلامی دیر یا زود به لجنزار تاریخ خواهد پیوست که در یک ارزیابی خوشبینانه باید انتظار داشت نوع حاکمیت ازطریق همه پرسی تعیین گردد. با توجه به فضای عمومی حاکم بر نگرش سیاسی ایرانیان که قبلاهم مورد اشاره بوده است این آینده نگری نیاز به نبوغ ندارد که یقینا جریان های راست و شبه فاشیستی این فرصت را خواهند داشت تا در مقابل دمکراتیزه شدن جامعه و حقوق بنیادین استقلال طلبی و عدالت خواهی موانع جدی ایجاد کنند که در این رابطه حتی وقوع خشونت و دخالت بیگانگان نیز محتمل است.

به این ترتیب تبعات حیات ننگین جمهوری اسلامی محدود به زمان حاکمیت آن نیست. این نظام با عملکرد خیانت بار و مغول وار خود عملا موجب تمایل اکثریتی از ایرانیان به نگرش ها و هنجارهای امپریالیستی شده تا از این رهگذر در واقع راه برای مداخلات آینده آن ها فراهم گردد. از همین منظر باید گفت چرخش ذهنی ایرانیان به سوی حمایت از سیاست های توسعه طلبانه غرب و اسراییل که حاصل دهه ها جنایت و خباثت نظام اسلامی است، پدیده ای است که باید از آن به عنوان “ابر خیانت” جمهوری اسلامی نام برد. خیانتی که اگر جریان های ترقی خواه نتوانند آن را کنترل و مهار کنند، ایران را تا زمان های غیرقابل پیشبینی دستخوش اسارت و نابسامانی و حتی ناامنی خواهد کرد.

آبان ماه ۱۴۰۲

https://akhbar-rooz.com/?p=222771 لينک کوتاه

3.8 13 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

5 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ارتجاع شناسی
ارتجاع شناسی
5 ماه قبل

با رویکرد دموکراسی غرب به اسرائیل، توهم اپوزیسیون انقلاب مخملی دموکراسی خواه نمی ریزد، این مقاله نمونه اش است. حقیقت این است که اپوزیسیون ارتجاعی همیشه و همه جا وجود داشته و دارد. تا وقتیکه اقتدارگرایی با مردسالارانش، سرمایه دارانش و استعمارگرانش امکانات رسانه ای و آموزشی دارند، اپوزسیون ارتجاعی برماست. بسیاری از دولتها روزی اپوزیسیون ارتجاعی بودند: کوبا، دولتهای بیرون آمده از سرنگونی دیکتاتورهای بلوک شرق سابق، شوروی سابق، جمهوری اسلامی، ایالات متحده، فرانسه، طالبان، کره شمالی، چین، هندوستان، پاکستان، دولت برادران اسلامی مصر سرنگون شده، حماس، الفتح، اسرائیل و غیره. فقط از جمهوری اسلامی نیست، از همان است که گفتم.

پیروز آدمیت
پیروز آدمیت
5 ماه قبل

«ارتجاع شناس» ما در عوالم قرن نوزدهم و پیش ازاولین جنبش های مدنی ، کارگری و آزادیبخش ضد استعماری و تبعیض نژادی و… گیر کرده و حسرت آن دوران را میخورد که اروپائیان بزعم خود در حال تدبیر برای خلاص شدن از نژاد های «پست» بودند و ازجمله میلیونها یهودی را وادار به مهاجرت به آمریکا کردند.آمریکا هم دنیای خودش را داشت که هنوز kkk سر و گوش می جنباند. شاید هم«ارتجاع شناس» ما امروز از ظهور مجدد نازیست ها و فاشیست ها در سراسر جهان نگرانی ندارد. روزگار غریبی ست…

ارتجاع شناسی
ارتجاع شناسی
5 ماه قبل
پاسخ به  پیروز آدمیت

کامنتی که نوشتم شامل ارتجاع نژاد پرستی هم می شود. یکی از ترفندهای استعمار نژادپرستی است. قبل از اینکه اعتراض کنید اول متوجه بشوید کامنت چه میگوید. بهرحال، متوجه کامنت نیستید. مقاله میگوید که چرا توده ها از فلسطینی ها دفاع نمی کنند، توضیح دادم که دلیلش این است که توده ها افکار ارتجاعی دارند و بعد توضیح دادم که وجود افکار ارتجاعی در اپوزیسیون (توده های ضد رژیم) خاص دولت ایران نیست.

طبیب
طبیب
5 ماه قبل

در بسیاری از کشورهای جهان مردم با نظام حاکم مخالفند و یا حتا دشمن هستند، اما از این درایت برخوردارند که در کشاکش با حکومت و به چالش کشیدنش منافع ملی قربانی نشود.
اینکه قشرهای میانی جامعه ایران از این درایت بی بهره است، فکر نمی کنم به دشمنی ناداشته این بخش با حکومت ربطی داشته باشد.
اگر فحش و لعن این جماعت به حکومت را ملاک قرار دهیم به این نتیجه می‌رسیم که این جماعت دشمن خیلی چیزهاست. دشمن طبیعت، نژادپرست، بیگانه ستیز، فاشیست، خودکم بین و … نیز می باشد.
این بخش ازجامعه ایران بیمار است. و از قضا در بیمار شدنش اپوزیسیونی که ۴۰ سال تفکر و برنامه و زندگی را موکول به رفتن آخوندها کرد و یا اصلاح‌طلبانی که برای انحراف اذهان از ریشه مشکلات، فرهنگ سطحی‌نگری و خودنمایی را بین آنها جا انداختند، نقش اساسی را داشته و دارند!

شاهین ایزدی
شاهین ایزدی
5 ماه قبل
پاسخ به  طبیب

شرائط اجتماعی سیاسی هر کشور از ماهیت و مدیریت حکومت آن ناشی میشود وعوامل دیگرمانند جنبش های مختلف صنفی ، سیاسی ، فرهنگی ، زیست محیطی و روابط بین الملی و سیاست خارجی همه و همه به عملکردهای حکومت معطوف میشود. حتی نقش نیروهای مهاجر، پناهنده و تبعیدی نیز به میزان آنتاگونیسم حکومت به آنها بستگی دارد.
نگارنده تجربیات دیگر ملت ها را در غربت ازنزدیک دیده ام. بخش بزرگی ازعراقیهای پناهنده در پیش از حمله به عراق با وجود اعتراضات وسیع جهانی علیه جوج بوش و آمریکا شوربختانه حامی حمله نظامی به کشورشان بودند.ولی نمی دانیم مردم در عراق چه می خواستند؟برای ما ایرانی ها در سال ۲۰۰۲ باورنکردنی بود.حتی در سال ۲۰۱۳ وقتی بعضی از طالبان سلطنت از حمله نظامی به ایران دفاع کردند با واکنش اعتراضی وسیع روبرو شد و سالها صحبت بود که مردم در ایران نمی خواهند ایران مثل افغانستان ، عراق ، لیبی ،سوریه و.. نابود شود.در این ۲۰ سال حکومت بلائی بر سر مردم آورده که شرائط عوض شده ولی با این وجود نیاز به اطلاعات دقیق ترمی باشیم

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


5
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x

Discover more from اخبار روز - سايت سياسی خبری چپ

Subscribe now to keep reading and get access to the full archive.

Continue reading