سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

ما اسپارتاکوس هستیم – جان پیلجر، ترجمه ی: علی اورنگ

اسپارتاکوس فیلم ۱۹۶۶ هالیوود بر اساس کتاب هاوارد فاست بود که مخفیانه نوشته شده بود و در لیست سیاه قرار داشت. دالتون ترومبو، با الهام گرفتن از این کتاب فیلمنامه اسپارتاکوس را نوشت، او یکی از ده نفری در هالیوود بود که به خاطر سیاست های “ضد آمریکایی” ممنوع شده بود. اسپارتاکوس تمثیلی از مقاومت و شجاعت است که علنا با زمان ما صحبت می کند.

هر دو نویسنده کمونیست بودند و قربانیان فعالیت های ضد آمریکایی مجلس تحت کنترل سناتور جوزف مک کارتی، که در خلال جنگ سرد، شغل و غالبا زندگی آنهایی را که پایبند به اصول بوده و شهامت این را داشتند که در مقابل فاشیسم بومی مقاومت کنند، نابود کرد.

آرتور میلر در کتاب بوته آزمایش نوشت: «این زمانش است، دقیقا در این لحظه – ما دیگر در بعد از ظهر تیره و تار زندگی نمی کنیم، که شر خود را با خیر درهم آمیخته و جهان را سردرگم کند». 

“دقیقا” در این لحظه یک پرووکاتور (تحریک کننده) وجود دارد؛ و برای کسانی که می خواهند آن را ببینند و اعمال اش را پیشگویی کنند معلوم است. این پرووکاتور گروهی از کشورهای تحت رهبری آمریکا هستند که هدف اعلام شده شان “تسلط کامل بر میدان” است. روسیه را هنوز کشوری منفور و  چین سرخ را کشوری ترسناک می بینند. واشنگتن و لندن مرزی برای خصومت خود قائل نیستند. اسرائیل، آناکرونیسم استعماری و مثل نگهبان مهاجمی که رها شده باشد، تا دندان مسلح شده است و  مصونیت تاریخی دارد تا که “ما” یعنی غرب مطمئن باشیم که اشک و خون هرگز در فلسطین متوقف نشود. اعضای پارلمان انگلستان که شهامت این را داشتند که خواستار آتش بس در غزه باشند طرد شدند، و درهای آهنین سیاست های دو حزب کشور بوسیله رهبر حزب کارگری به روی آنها بسته شد که آب و غذا را از کودکان فلسطین محروم کرده است.

در زمان مک کارتی، مفر هایی برای درستی و صداقت وجود داشت. مخالفینی که در آن زمان در برخی از محافل مورد استقبال قرار می گرفتند حالا مرتد به حساب می آیند؛ البته روزنامه نگاری زیرزمینی (مثل این سایت) هم وجود دارد که در فضایی از همنوایی کاذب در رسانه های جریان اصلی فعالیت می کند. روزنامه نگاران مخالف از “جریان اصلی” برکنار شده اند (همانطور که سردبیر معتبر دیوید بومن نوشت)؛ کار رسانه های اصلی این است که حقیقت را وارونه جلوه بدهند و از توهمات دموکراسی،  شامل “مطبوعات آزاد،” حمایت کنند.

ضخامت سوسیال دموکراسی (یعنی عدالت اجتماعی در کنار سرمایه داری) که به اندازه ضخامت یک کاغذ سیگار تقلیل یافته است سیاست های احزاب عمده را از هم تفکیک می کند. همه آنها اشتراکشان به یک فرقه از سرمایه داری است، نئولیبرالیسم، و فقر تحمیلی، که گزارشگر ویژه سازمان ملل آن را به عنوان “به فقر کشاندن بخش عمده مردم انگلستان” توصیف کرده است.

امروز، جنگ مثل سایه ای بی حرکت است؛ جنگ های ‘دائمی’ امپراتوری عادی سازی شده است. عراق، به عنوان یک مدل، با از دست دادن جان یک میلیون نفر و بی خانمان شدن سه میلیون نفر نابود شده است. تونی بلر ویرانگر خود را ثروتمند کرده است و در کنفرانس حزب  از او به عنوان برنده انتخابات مداحی شده است. بلر و نقطه مقابل اخلاقی او، جولیان آسانژ،  فقط ۲۰ کیلومتر جدا از او، یکی در کاخ ریجنسی زندگی می کند، دیگری در زندان انفرادی در انتظار استرداد به جهنم است.

بر طبق مطالعات دانشگاه براون، از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، تقریبا ۶ میلیون مرد، زن و کوک به وسیله آمریکا و دستیارانش در “جنگ جهانی بر علیه ترور” کشته شده اند. یک بنای یادبود در واشنگتن در “تجلیل” از این کشتار دسته جمعی ساخته خواهد شد؛ ریاست کمیته آن را رئیس جمهور سابق آمریکا، جرج دبلیو بوش (مربی بلر)، به عهده دارد. در افغانستان، جایی که جنگ بر علیه ترور شروع شد، بالاخره رئیس جمهور بایدن با دزدیدن ذخایر بانکی اش ضربه ویرانگر نهایی را به آن وارد کرد.

افغانستان های بسیاری وجود دارند. جرم شناسی ویلیام بلوم خود را وقف مطالعه درباره تروریسم دولتی کرد که به ندرت اسمش مطرح می شود و بنابراین نیاز به تکرار دارد:

در طول عمر من، آمریکا بیش از ۵۰ دولت را، عمدتا دولت های دموکراسی، سرنگون (و یا تلاش برای سرنگونی آنها) کرده است. در انتخابات دموکراتیک ۳۰ کشور دخالت کرده است. روی مردم ۳۰ کشور بمب انداخته است، که اکثر آنها فقیر و بی دفاع بوده اند. برای سرکوب جنبش های آزادی بخش ۲۰ کشور جنگیده است. سعی کرده است که تعداد بیشماری از رهبران کشورها را به قتل برساند.

شاید بعضی از شما بگویید: بس است. در شرایطی که راه “حل نهایی” غزه بطور زنده برای میلیون ها نفر پخش می شود، چهره کوچک قربانیان در آوارهای های بمباران شده حک شده است، و مابین آگهی های تجارتی برای ماشین و پیتزا روی صفحه تلویزیون ما ظاهر می شوند، بله یقینا بس است. چقدر این کلمه “بس” توهین آمیز است؟ 

افغانستان جایی بود که غرب مردان جوان خود را با بار سنگین آیین “سلحشوری” بر دوششان فرستاد تا مردم را بکشند و لذت ببرند. از شواهد و مدارک هنگ خدمات هوایی ویژه استرالیا ما می دانیم که برخی از آنها از آن لذت بردند، که شامل عکسی بود از آنها در حال مشروب خوری در پای مصنوعی یک مرد افغانی.

حتی یک نفر از آن جامعه ستیزها به خاطر آن تنبیه نشده اند و جنایاتی مثل آن مردی که با لگد از صخره پایین انداخته شد، شلیک مستقیم به کودکان، بریدن گلو و غیره: در شرایطی که هیچ کدام از آنها “در جبهه جنگ” اتفاق نیفتادند. دیوید مک براید، یک وکیل سابق ارتش استرالیا که دو بار در افغانستان خدمت کرد، “پیرو وفادار” به سیستمی بود که از دیدگاه او ارزش های اخلاقی و شرافتمندانه  داشت. او همچنین یک اعتقاد خلل ناپذیر به صداقت و وفاداری دارد. او با مهارت خاصی می تواند آنها را توصیف کند. در ۱۳ نوامبر او در دادگاه کانبرا به عنوان متهم به جنایت حضور پیدا می کند.

کرسون پندر، وکیل ارشد در مرکز حقوق بشر استرالیا گزارش می دهد که دیوید مک براید «یک افشاگر استرالیایی به خاطر افشای اطلاعاتی از خطاکاری وحشتناک محاکمه خواهد شد. عمیقا غیر عادلانه است که اولین فردی که برای جنایتهای جنگی در افغانستان محاکمه می شود یک افشاگر است، نه یک متهم جنایت جنگی.»

مک براید به خاطر افشای جنایت بزرگ افغانستان می تواند به ۱۰۰ سال زندان محکوم شود. او خود را مشمول قانون حفاظت از افشاگران در استرالیا می داند، که دادستان کل استرالیا، مارک دریفوس، می گوید «این قانون وعده تحکیم حمایت از افشاگران بخش عمومی را به اجرا می گذارد». با این حال، دریفوس (یک وزیر حزب کارگر) است که محاکمه مک براید را تایید کرد، بعد از چهار سال و هشت ماه انتظار تادیبی از زمان دستگیری اش در فرودگاه سیدنی: انتظاری که به سلامتی و خانواده اش ضربه جدی وارد کرد. 

آنهایی که دیوید را می شناسند و ظلم بزرگی که به او شده است خیابان محل زندگی او را در بوندی نزدیک ساحل دریا در سیدنی پر کردند تا از این انسان شریف و محجوب حمایت کنند. برای آنها، و من، او یک قهرمان است.

مک براید به خاطر آنچه که در پرونده هایی که به او دستور داده شده بود رسیدگی کند پیدا و افشا کرده بود مورد سرزنش قرار گرفت. او اسناد جنایات و مخفی کاری آنها را کشف کرده بود و صدها مدارک محرمانه را در اختیار شرکت پخش استرالیا (ABC) و سیدنی مورنینگ هرالد گذاشت. پلیس به دفتر شرکت پخش استرالیا در سیدنی و سیدنی مورنینگ هرالد حمله کرد، در حالی که خبرنگاران و تولید کنندگان با حیرت و هراس شاهد آن بودند.      

دادستان کل کشور دریفوس، لیبرال اصلاح طلب و مدعی دوستی با افشاگران، قدرت منحصر به فرد برای جلوگیری از محاکمه مک براید را دارد. اطلاعاتی که از طریق قانون دسترسی آزاد به اطلاعات بدست آمده است نشان دهنده بی تفاوتی او به فروپاشی یک انسان بی گناه است.

فارغ از هر ادعایی، نمی توان همزمان دموکراسی تمام عیار و جنگ استعماری را مدیریت کرد: یکی  در رویای محجوبیت و برازندگی، دیگری نوعی از فاشیسم. به کشتارهای جمعی غزه توجه کنید که رژیم آپارتاید اسرائیل آن را با خاک یکسان کرد. و تصادفی نیست که در انگلستان ثروتمند ولی فقیر شده در حال حاضر یک “بررسی” در رابطه به گلوله بستن ۸۰ افغانستانی، همگی غیرنظامی، شامل یک زن و شوهر در رختخواب، بوسیله سرویس هوایی ویژه انگلستان در شرف تکوین است.

بی عدالتی باور نکردنی که به دیوید مک براید تحمیل شده است برداشتی از بی عدالتی در حق هموطن او، جولیان آسانژ می باشد. هر وقت که آنها را می بینم، خوش بین تر می شوم. “روحیه مرا را قوی می کنی،” به جولیان می گویم در حالی که او در پایان وقت دیدارمان مشت اعتراضش را بالا می برد. “تو باعث غرور من می شوی،” در کافی شاپ مورد علاقه مان در سیدنی به دیوید می گویم. شهامت آنها به همه ما، که ممکن است ناامید شویم، اجازه داده است که معنی واقعی مقاومتی را که در آن سهیم هستیم درک کنیم البته اگر که می خواهیم وجدان و شان انسانی خود را حفظ کنیم، و اگر که آزادی و نجابت را به تسلیم شدن و سازش  ترجیح می دهیم. از آن حیث، ما همگی اسپارتاکوس هستیم.

اسپارتاکوس رهبر سرکش برده های رم در ۷۳ – ۷۱ قبل از میلاد مسیح بود. یک لحظه هیجان انگیز در فیلم کرک داگلاس در اسپارتاکوس وجود داشت که رومیان از مردان اسپارتاکوس خواستند که رهبرشان را شناسایی کنند تا بخشیده شوند. در مقابل آن درخواست صدها نفر از مردان اسپارتاکوس برخاستند و مشت های خود را در همبستگی  بالا برده و فریاد زدند، ‘من اسپارتاکوس هستم!’ شورش در پیش است.

جولیان و دیوید اسپارتاکوس هستند. فلسطینی ها اسپارتاکوس هستند. مردمی که با پرچم ها و مبادی و اصول و همبستگی شان به خیابان ها ریخته اند اسپارتاکوس هستند. ما همگی اسپارتاکوس هستیم اگر که می خواهیم اسپارتاکوس باشیم.

منبع https://www.counterpunch.org/2023/11/13/we-are-spartacus/

جان پیلجر دوبار برجسته ترین جایزه روزنامه نگاری را کسب کرده است و گزارشگر بین المللی سال، گزارشگر اخبار سال و نویسنده گزارشگر توصیفی سال بوده است. او ۶۱ فیلم مستند ساخته است و جوایز امی Emmy ،  بی ا اف تی ا (BFTA) جامعه رویال تلویزیون و جایزه صلح سیدنی را دریافت کرده است. فیلم ‘سال صفر: مرگ خاموش در کامبوج’ به عنوان یکی از ده فیلمنامه قرن بیست برگزیده شده است.

https://akhbar-rooz.com/?p=224069 لينک کوتاه

4.3 12 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

3 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کهنسال
کهنسال
5 ماه قبل

بخشی از فیلم اسپارتاکوس و هنگامی که گلادیاتورها برای نبرد با یکدیگر در حضور شاهان و امپراتوران به میدان فراخوانده می شدند: (در کولوسئوم شهر رم) 

“آنان که با مرگ یک قدم فاصله دارند به شما سلام می گویند” 

روایتی از دوستان و رفقایی است که در دهه ۶۰ و در بندهای زندان منتظر اجرای حکم اعدام خود توسط جنایتکاران بودند.
یادشان گرامی!

روزبه دلاور
روزبه دلاور
5 ماه قبل

درود
پدرم همیشه وقتی اسم اسپارتاکوس میومد اشک می‌ریخت وارش تعریف میکرد و می‌گفت اولین آزادی‌خواه چپ گرا بود چقدر بحث وجدل با رفقایش میکرد سر اسپارتاکوس
یادت گرامی خسرو دلاور

حمید قربانی
حمید قربانی
5 ماه قبل

منبع، بانی و باعث جنگ ها جز نظام موجود اجتماعی نیست. بنا براین، هنگامی جنگ یعنی وسیله کشتار، غارت و به بردگی کشاندن اجباری انسان ها بر روی زمین به پایان میرسد که نظام اجتماعی موجود – سرمایه داری امپریالیستی ازبیخ و بُن واژگون، ریشه کن گردد و لاغیر! البته، در یک شرایط دیگرهم جنگ به پایان میرسد که آن پایان زندگی نسل انسان برروی زمین و زیر و رو شدن خود زمین است. مارکس نوشت:« تولید سرمایه داری در حالیکه تکنیک و سازمان پروسه تولید اجتماعی را ترقی میدهد گور کن ثروت ها یعنی زمین و کارگر است. » کاپیتال جلد اول ۱۸۶۷. برای واژگونی سرمایه داری اول باید که انقلاب قهری کمونیستی را به پیروزی رساند. این را تنها طبقه کارگر می تواند به پیروزی رساند. ضد جنگ و جنگ طلبان آنهائی هستند که تلاش می کنند، طبقه کارگر برای این کار آماده، متحد، متحزب و مسلح شود.« ما صلح طلب نیستیم، ما انقلابی هستیم» لنین. جنگ امپریالیستی ارتجاعی را به جنگ طبقاتی تبدیل کنیم! زندگی یا مرگ، نیستی یا کمونیسم! کارگران مسلح برخیزید!

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


3
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x