دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

تجمع اعتراضی سی آبان و یک تجربه ی ارزشمند – مهرآور

نگارنده معتقد است که هر تشکل یا رسانه ای که برای برگزاری تجمعی فراخوان صادر می کند نه تنها بهتر است بلکه موظف است که به ارزیابی نتیجه ی فراخوان صادره ی خود بپردازد‌. فراخوان دهنده باید نقاط ضعف و همچنین امتیازهای بدست امده از تجمع مذکور را بررسی و نتیجه ی این ارزیابی را به سمع و نظر هم صنفی ها خود و کاربران اش برساند‌.

تصمیم گیرندگان برای اعلان فراخوان یا هر حرکت صنفی یا مدنی دیگری باید چارچوبی را مشخص کرده و در این حیطه بررسی را ترسیم کنند. در پایان تجمع نیز باید به تحلیل حرکت خود پرداخته و اعلان کنند که چند نکته ی مدنظر  اجرا شد و چند مورد نیز امکان پیاده شدن نیافت. نکته مهم پرداختن و پاسخگویی به چرایی اجرا نشدن نکات موردنظر است. آیا موارد اجرا نشده از ضعف ما به انحنا گوناگون بوده است؟ آیا محاسبات ما با شرایط عینا موجود فاقد انطباق و صرفا ذهنگرایی بوده است؟ آیا دشمن را ضعیف تر از آنچه بوده در نظر گرفتیم. آیا قاصر از تجزیه و تحلیل شگردهایی که دشمن برای خنثی نمودن اقدام ما به کار می گیرد بوده ایم؟

متاسفانه این مهم از جانب هیچ تشکل و رسانه ای صورت نمی گیرد! گویی این حرکت فرهنگی ضروری و حیاتی در امر توفیق حرکت صنفی کاری عبث و بی هوده است یا حداکثر به ارایه یک گزارش از تجمع بسنده می کنند. در حالی که ماهیت و نفس گزارش به کلی از سنخ تحلیل مدنظر جداست.

متاسفانه اکثر کاربران صنف های گوناگون بیش از آنچه در پی تحلیل حرکت صورت گرفته باشند یا حداقل از مدیا و رسانه ی خود بخواهند که در این زمینه ی مهم تحلیلی ارایه دهند فکر و ذکرشان شده است چپ و راست بارگذاری انواع و اقسام پیام ها! غافل از این که اخبار به هر شکل و از هر طریق به دست ما خواهد رسید اما یک تحلیل صحیح و صادقانه از سوی کدام مدیا یا TV ارایه می شود؟ تحلیلی که باعث گمراهی ما نشود و ما را به سیاهی لشکر نیروهای راست داخلی و خارجی مبدل نکند؟

تحلیل تجمع سی آبان

در سی آبان دوستان بازنشسته ی تامین احتماعی و کشوری لطف کرده با احساس مسئولیت و متعهدانه در ساعت مقرر در جلوی وزارت کار، رفاه، تعاون و… تجمع کرده و شروع به طرح خواسته های صنفی خود کردند. بگذریم که از مجموع بیش از یک میلیون بازنشسته صندوق های مذکور چرا جمعیتی حدود حداکثر پانصد تن حاضر شدند؟ در حالیکه صرف حضور این یک میلیون تن حتا بدون دادن شعار، بدون وجود انسجام و برنامه ریزی خودبخود می توانست دست آوردی هرچند کوچک به همراه داشته باشد‌.

دوستان تجمع نمودند. ما از پیش باید آمادگی این را داشته باشیم و بدانیم که غرض از تجمع چیست؟

۱ – آیا می خواهیم در برابر وزارتخانه ای که مخاطب قانونی ماست تجمع کنیم و به حق و به درستی جویای پاسخی در خور و قابل قبول باشیم و تصور کنیم که همین امروز و در همین وزارتخانه قادر به گرفتن حقوق خود خواهیم بود؟

۲ – آیا بی آنکه در پی پاسخ وزیر بی اختیار باشیم تجمع کرده ایم که صدای حق طلبانه ی خود را به گوش شهروندان در حال تردد در خیابان برسانیم؟ تا به مرور و طی دفعات بعدی بتوانیم بخشی از آنان را به سوی خود جلب کنیم تا بانگ بیداری و عدالت خواهانه ی ما بلند و بلندتر و فراگیرتر شود؟ 

دشمن کارگران، فرهنگیان و زحمتکشان بسیار سنجیده و عاقلانه عمل کرد و بدون ایجاد درگیری و هیاهو و ماهرانه سکان تجمع را بدست گرفت و طی دو مرحله از حاضران معترض درخواست کرد که: بفرمایید داخل وزراتخانه و با آقای وزیر گفتگو کنید!

این حربه ای بیش نبود. حربه و فریبی بود برای خالی کردن خیابان و پیاده رو از معترضان و اینکه عابران متوجه مطالبه گری عده ای معترض نشوند. در این هنگام هر چه چند تن فریاد برآوردند که داخل نروید! آخر وزیر چی می خواهد بگوید؟ وزیر بی اختیار چه حرفی برای گفتن دارد؟  فایده ای نداشت.

شد آنچه نباید بشود و معترضان به داخل وزارتخانه و تالار اجتماعات هدایت شدند.

این اولین شکست معترضان و اولین پیروزی برای دستگاه حاکمه بود‌.

در تالار صحبت های بسیاری از جانب معترضان و شخص وزیر مطرح شد‌.

چنانکه از نظر نگارنده پیش بینی می شد. جان کلام اینکه:

آقای وزیر گفتند؛

* برای پرداخت هر هزینه ای باید قانونی وجود داشته باشد. فعلن برای همسانسازی فاقد قانون هستیم.

* برای پرداخت هر هزینه ای علاوه بر قانون نیازمند منبع پرداخت هستیم. ما هیچ منبعی برای پرداخت نداریم.

در انتهای جلسه ایشان از حاضران خواستند که ده تن را برای گفتگو (بخوان شیره مالی) با وزیر تعیین کنند تا در روزهای بعد وزیر با آنان نشست یا نشست هایی داشته باشد.

در اینجا این دو پرسش مطرح می شود:

آیا در طی زمانی که حاضران نمایندگان خود را تعیین می کنند امکان دارد قانونی برای پرداخت هزینه ی همسانسازی توسط مجلس و سپس شورای نگهبان تصویب می شود؟

آیا در طی همین مدت، منبع پرداخت هزینه ی همسانسازی مشخص می شود؟

نتیجه ی ورود به داخل تالار وزارتخانه چه بود؟

آیا همگی آمدیم که ما را بازی دهند و دست از پا درازتر بازگردیم؟

آیا ما آدرس را اشتباهی نرفتیم؟ مگر وزیر می تواند قانون پرداخت صادر کند؟ مگر وزیر می تواند منبع پرداخت هزینه تعیین کند؟ وزیر تنها یک سرپل است که می تواند خواسته های معترضان را در هییت دولت مطرح کند. ایا برای اینکه وزیر متوجه خواسته های ما بشود ضرورت داشت که ما وارد تالار وزارتخانه شویم و اگر وارد نمی شدیم از خواسته های ما بی اطلاع می ماند؟

اگر دوستان چنین بیندیشند بسی جای تاسف است!

چگونه است که در پی اعلان فراخوان از سوی چند تشکل بازنشستگان، در روز و ساعت مقرر قطاری از ون ها، موتور سیکلت ها، خودروهای پلیس، پلیس، لباس شخصی، فیلمبردار و … همگی حاضر بودند؟ آیا اینان نمی دانستند که قرار است ما برای مطالبه گری در آن محل تجمع کنیم؟

آن عده از دوستان ناآگاه که گوش به فریادهای اشخاصی چون نگارنده ی متن ندادند و راهی تالار سخنرانی شدند چه دستاوردی نصیب شان شد؟ چه تجربه ی مبارزاتی به تجارب شان افزوده شد؟

بدترین ضربه را این دوستان به تجمع زدند. چنان آلت دست نیروهای انتظامی که خواستار ورود به تالار بودند شدند که نداستند از کجا خوردند!

یک بار دیگر صدای ما در سینه خفه شد و به خیابان نرسید. نمی گویم باید آنارشیگری و هرج و مرج و تخریب راه می انداختیم که این جز به نفع نیروهای راست به نفع هیچ نیروی انقلابی و زحمتکش نیست.

اما یک امکان عالی و آرام را از دست دادیم بی آنکه نتیجه ی مطلوبی عاید شود.

به امید حرکت توام با برنامه ریزی در آینده.

https://akhbar-rooz.com/?p=224385 لينک کوتاه

2 2 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x