چه اتفاقی افتاده است که در دستورالعمل جدید، به یکباره هرگونه آموزش و مشاوره توسط بهورزان و ماماها و حتی پزشکان، در مراکز بهداشتی ممنوع و غیرمجاز شمرده شده است؟ این مشاوره و آموزش کارشناسانه جز آگاهیبخشی و ابهام زدایی چه خطری داشته که چنین ناگهانی برچیده و حتی جرم انگاری! شده است؟
اقدام براساس اصول علمی خصوصا در علوم تجربی جزیی لاینفک و از بدیهیات دنیای امروز است، هرچند گاهی غلظت سوگرایی و عقلگریزی در تصمیمات کلان، تکرار بدیهیات را برای بارها و بارها ناگزیر مینماید.
نمونه بارز چنین برخوردی در غربالگری بیماریهای ژنتیک جنینی در زنان باردار و ممنوعیت عرضه آزاد اقلام پیشگیری از بارداری دیده میشود که به بهانه جوانی جمعیت در دستورالعمل های رسمی وزار ت بهداشت اعمال شده است.
برنامه غربالگری بارداری در ایران شامل مجموعه مشاوره و آموزشهایی است که برای همه مادران باردار -خصوصا در سابقه مشکلات جنینی در بارداریهای قبلی و زنان بالای ۳۵ سال- با هدف تشخیص زودهنگام تریزومی ۲۱(سندرم داون)، ۱۳ و ۱۸ انجام میشود.
در این روند موارد مشکوک تشخیص داده شده توسط تیم سلامت -بهورز، ماما، کارشناس بهداشت خانواده و به سرپرستی پزشک- برای اقدامات تشخیصی بیشتر به آزمایشگاه، مراکز تصویربرداری و متخصصان زنان ارجاع میگردند.
بنابر ماهیت علوم تجربی و طب که مبتنی بر به روزترین مطالعات موجود است، در مسائلی چون غربالگری بیماریهای ژنتیک نیز روال بر مشاوره و گفتگو میان گروه پزشکی و والدین، براساس هزاران صفحه منابع معتبر از علم ژنتیک و پریناتولوژی(طب جنینی و نوزادی) و… است تا در بستر روشی سازنده و نظاممند به تمام سوالات و ابهامات والدین پاسخی درخور داده شود و بهترین توصیههای علمی به آنان ارائه شود.
برهمین اساس وقتی دستورالعمل غربالگری مادران باردار در سال ۹۹ را مرور میکنیم طبعا مشاوره با والدین محور اصلی بوده، از اولین سطح سیستم بهداشتی یعنی خانههای بهداشت و بهورزان آن شروع شده، در سطح بعدی به مراکز بهداشتی درمانی و تیم سلامت به سرپرستی پزشک گسترش مییابد تا نهایتا موارد نیازمند به بررسی بیشتر را برای اقدامات تکمیلی پاراکلینیک به سطوح بعدی ارجاع دهند.
حال چه اتفاقی افتاده است که در دستورالعمل جدید، به یکباره هرگونه آموزش و مشاوره توسط بهورزان و ماماها و حتی پزشکان، در مراکز بهداشتی ممنوع و غیرمجاز شمرده شده است؟
این مشاوره و آموزش کارشناسانه جز آگاهیبخشی و ابهام زدایی چه خطری داشته که چنین ناگهانی برچیده و حتی جرم انگاری! شده است؟
اول: در تمام بررسیها و اولویتبندیهای کلان، ملاک تمام آحاد جامعه بوده و نباید تنها به ساکنین مراکز استانها و شهرهای بزرگ بسنده نمود. در واقعیت موجود نیز هنوز تعداد قابل توجه و زیادی ازنان باردار، مراحل اول بارداری خود را در خانههای بهداشت و مراکز بهداشتی درمانی پشت سر گذاشته، معاینات و آزمایشات اولیه را در این مراکز انجام میدهند و در مراحل بعد به متخصص زنان مراجعه میکنند. بنابراین، با توجه به وجود محدودیت زمانی برای انجام سقط درمانی در ماه های اول بارداری-طبق قانون فعلی-، ممنوعیت مشاوره و آموزش در این سطح به جز کشتن وقت و از دست رفتن زمان طلایی انجام سقط درمانی احتمالی، چه دستاورد دیگری دارد؟
مساله دوم: با توجه به اینکه در دستورالعمل جدید امکان توصیه متخصص زنان به والدین برای ورود به روند غربالگری مشروط و تنها در صورتی مجاز است که ابتدا والدین آن را درخواست کنند و در غیر اینصورت تخلف و جرم رخ داده، اگر مادر و پدری علیرغم وجود شرایط خطرناک بیماری ژنتیکی در جنین، از آن آگاه نبوده و اساسا ندانند که باید چنین درخواستی را مطرح کنند، مسوولیت تولد چنین نوزادی با چه فرد یا نهادی خواهد بود؟
و درنهایت و مهمتر از همه در دنیایی که چهارنعل به سوی علم و تکنولوژی میتازد و به روزترین مرقبت های پزشکی را برای مادران باردار و جنین فراهم آورده، این میزان علمترسی، شتابزدگی و اعمال ممنوعیت دستوری آنهم در امری تخصصی و بسیار خطیر که کل زندگی یک کودک و خانوادهاش را متاثر میکند و بار اقتصادی برای کل کشور دارد برای چیست؟
سوای بحث در مورد اینکه آیا کشور از لحاظ منابع و امکانات قابلیت افزایش جمعیت را دارد که موضوعی کاملا تخصصی است، حتی به فرض قبول وجود این قابلیت، وزارت بهداشت در بستر این پنهانکاری علمی که دور نگه داشتن والدین از حقایق علمی و جرم انگاری امر آموزش و مشاوره مبانی اصلی آن است به دنبال چه نوع جوانی جمعیتی است؟
جوانی جمعیتی با تولد کودکان دردمند که قرار است سالها زجر بکشند،
با والدینی تلخکام برای همیشه،
با انباشت هزینههای فروان بر سیستم درمانی کشور،
جوانی جمعیت توسعهگرایانه این است؟
شاید انجام تحقیقاتی مستقل بتواند ریشههای چنین عزمی، که عملا مقدمات رخدادن یک فاجعه در آینده را فراهم میکند، روشن نماید، ولی در هر حال این میزان اصرار غیرعقلایی توام با علمگریزی در مورد مسالهای کاملا تخصصی بسیار نگرانکننده و سوال برانگیز است.
*نویسنده پزشک کودکان است