قَسَم به درد، به تازیانهٔ سَرد،
قسم به شک، به ظلمت، به ظنین،
قسم به خاموشی،
قسم به خواب،
قسم به طنین:
نیمی رگبارِ تشنگی،
نیمی تبِ تگرگ،
نامت ضمانتِ بیتردیدِ زندگیست،
حتی به وقتِ مرگ.
بمان… بمان به بارانها
برایت چتر میآورم
برایت کلمه، برایت کتاب،
قسمات میدهم به قیام،
قسمات میدهم به غیظ.
آه ای رفیقِ راه
هَمْ رمزِ روزگار،
هَم رزمِ آبرو!
قسم به آب و قسم به تین،
منتظرم بمان… بکتاشِ آبتین!