حوثی همانگونه که در پی حملات مشترک آمریکا و بریتانیا تهدید به تلافی کرده بودند، روز دوشنبه ۲۵ دی یک کشتی را هدف حمله قرار دادند.
روز دوشنبه ساعاتی بعد از اعلام ارتش ایالات متحده درباره دفع حمله موشکی گروه حوثیهای یمن به یک ناو آمریکایی، یک کشتی تجاری در آبهای نزدیک خلیج عدن مورد اصابت موشک قرار گرفت. این کشتی به نام «جبلالطارق ایگل» با پرچم جزایر مارشال حرکت میکند و مالکیت آمریکایی دارد. حمله به کشتی تجاری آمریکایی در حدود ۱۸۰ کیلومتری جنوب شرق بندر عدن یمن صورت گرفته است.
نیروی دریایی آمریکا و بریتانیا ۲۲ دیماه در دریای سرخ، یک رشته حملات هوایی در یمن انجام دادند و اعلام کردند هدف از این اقدامات که بدون اطلاع شورای امنیت سازمان ملل هم انجام گرفت، کاهش توانایی نظامی حوثیها بود. لندن و واشنگتن برای مهار حوثی ها چنان دستپاچه اقدام کردند که حتی اعتراض نمایندگان مجالس خودشان را هم برانگیختند. ریشی سوناک، نخستوزیر بریتانیا، در نخستین حضور خود در پارلمان این کشور پس از حمله مشترک بریتانیا و آمریکا به حوثیها در یمن گفت که «به دلیل اهمیت و فوریت موضوع نتوانستم پیش از حمله پارلمان را از این اقدام آگاه کنم.»
آمریکا و انگلیس میگویند، این حملات را با هدف جلوگیری از ناامنی دریای سرخ و تسهیل عبور و مرور امن کشتیهای تجاری در این آبراه مهم انجام میدهند. یمنیها نیز در پاسخ به حملات و مواضع آمریکا و انگلیس اعلام کردهاند که از حمله به کشتیهایی که با اسرائیل رابطه دارند دست نخواهند کشید؛ مگر اینکه اسرائیل عملیات نظامی خود را در غزه متوقف کند.
گرنت شپس وزیر دفاع بریتانیا روز دوشنبه گفت که بریتانیا وضعیت حوثیها را زیرنظر دارد و اگر آنها حملات خود به کشتیهای تجاری در دریای سرخ را متوقف نکنند، «ما تصمیمات لازم را خواهیم گرفت.»
سوال این است که واشنگتن و لندن قصد دارند تا چه زمانی به “واکنش متقابل” با حوثی ها ادامه دهند و برای حل کدام مشکل قرار است “تصمیمات لازم” را بگیرند. در همین ارتباط پل پیلار استاد امنیت بینالملل دانشگاه جورج تاون در مقاله ای با عنوان “حمله به یمن مشکلی را حل نمی کند” با هشدار نسبت به بی توجهی به ارتباط اقدامات حوثی ها با مسئله مردم فلسطین و کشتار نزدیک به بیست وپنج هزار فلسطینی توسط اسرائیل در غزه نوشت:
جنگ در غزه بهتازگی گسترش یافته است. این گسترش در امتداد مرز اسرائیل و لبنان و یا نقطه دردسرساز درگیری نیست. در عوض، این گسترش جنگ، در قالب حملات هوایی به رهبری ایالات متحده علیه اهدافی در بخشی از یمن که حوثیها کنترل میکنند، رخ داد. اشتباه نکنید: این تشدید تنش در نتیجه حمله مداوم اسرائیل به نوار غزه است. حوثیها بارها تصریح کردهاند که حملات آنها به کشتیها در دریای سرخ، پاسخی به حملات مرگبار اسرائیل علیه فلسطینیان در غزه است و اگر حمله اسرائیل به غزه متوقف شود، حملات به کشتیها نیز متوقف خواهد شد. البته حوثیها در هدفگیری خود چندان دقیق نبودهاند و اقدامات آنها بر کشتیهایی که هیچ ارتباطی با اسرائیل ندارند هم تأثیر گذاشته است. اما این مسئله این واقعیت را نفی نمیکند که اگر قرار باشد راهحلی پایدار برای ممانعت از رویارویی خشونتآمیز کنونی در منطقه دریای سرخ وجود داشته باشد، آن راهحل، راهحل سیاسی خواهد بود و نه نظامی، و نهتنها یمن و حوثیها را شامل میشود، بلکه اسرائیل، فلسطینیها و آتشبس در غزه نیز بخشی از آن است.
«بازدارندگی» دلیلی است که اغلب برای این نوع حملات ایالاتمتحده بیان میشود. چیزی که فراموش میشود این است که طرف مقابل هم به اندازه ایالات متحده تمایل به «بازدارندگی» دارد. این بدان معناست که حمله ایالات متحده به جای اینکه طرف مقابل را از قدرت ارتش آمریکا بترساند، واکنش متقابل را تحریک میکند. تقابل مکرر بین ایالات متحده و برخی شبهنظامیان در عراق، که ۲۵۰۰ سرباز آمریکایی در آنجا اغلب مورد حمله قرار میگیرند، این دینامیسم را بهخوبی نشان داده است. حوثیها دلایل زیادی دارند که باور کنند، بهجای عقب نشستن، باید پاسخ بدهند. آنها از رویارویی مسلحانه با آمریکا استقبال هم میکنند. حوثیها علاوه بر انگیزه اصلی خود برای حمایت از فلسطینیان در غزه، با افزایش قدرت در دریای سرخ، خود را بهعنوان یک بازیگر منطقهای نشان میدهند که باید جدی گرفته شود.
عبدالملک الحوثی رهبر حوثیها در یک سخنرانی تلویزیونی اعلام کرد:«ما مردم یمن مثل آنهایی نیستیم که از آمریکا میترسند. ما از رویارویی مستقیم با آمریکاییها نگرانی نداریم.» سخنگوی حوثیها نیز درباره حملات آمریکا گفت: «ممکن نیست ما به این عملیاتها پاسخ ندهیم.» محتملترین پاسخ حوثیها عملیات بیشتر در دریای سرخ خواهد بود. اشکال دیگر واکنش نامتقارن خشونتآمیز علیه ایالات متحده نیز ممکن است رخ دهد. مشخص نیست که حملات هوایی این هفته تا چه اندازه توانایی حوثیها را تنزل داده است، یا هر گونه حملات بعدی ایالات متحده تا چه اندازه تواناییشان را تنزل میدهد اما یک سرنخ برای پاسخ به این سوال این است که حدود شش سال جنگ عربستان سعودی – با حمایت ایالات متحده – در یمن، که شامل حمله هوایی ویرانگر و محاصره دریایی بود، مانع از حمله حوثیها به عربستان نشد. بهطور خلاصه، بعید است که حملات هوایی ایالات متحده مشکل خطرات کشتیرانی را برای کشتیهایی که در دریای سرخ و کانال سوئز تردد میکنند، کاهش دهد، چه رسد به برطرف کردن آن.
تشدید تنش نظامی در منطقهای که در حال حاضر وضعیت ناپایداری دارد، به شرکتهای کشتیرانی یا پذیرهنویسانی که بیمهنامههای خود را صادر میکنند، اطمینان نمیدهد. حملات علیه یمن علاوه بر بیاثر بودن، آسیبهای دیگری نیز به دنبال دارد. یکی از این آسیبها، به خطر انداختن شانس دستیابی به یک راهحل پایدار برای توقف جنگ در یمن است. این جنگ بزرگترین فاجعه بشردوستانه در جهان را به وجود آورد تا اینکه با حمله اسرائیل به نوار غزه فاجعه جدیدتری را رقم زد! از زمانی که محمد بنسلمان، به این نتیجه رسیده که ادامه جنگ بیفایده است و مذاکره با یمنیها را آغاز کرد، صلح در این کشور حاکم بوده است. منافع عربستان در صلح است و واکنش رسمی عربستان به حملات ایالات متحده، دعوت به خویشتنداری و «جلوگیری از تشدید تنش» بود اما تشدید تنش از سوی ایالات متحده وضعیت را پیچیده میکند و تنها میتواند به چشمانداز صلح در یمن آسیب برساند.
دولت بایدن البته همچنان تکرار می کند که مایل نیست مناقشه غزه و اختلافاتش با حوثیها به یک جنگ منطقهای تبدیل شود. اما اقدام عملی آن نشان می دهد واشنگتن آگاهانه برای مهار حوثی ها راه حل تقابل نظامی را انتخاب کرده است؛ “راه حلی” که تمرکز جهان را به سوی خود جلب کرده و تداوم کشتار در غزه را زیر سایه برده است. راه حلی که برای منطقه و جهان مشکل زاست و نه مشکل گشا.
اتفاقاً مشکل در افغانستان، ایران، عراق، سوریه، یمن، لبنان، ….لیبی، سودان، ترکیه، ...پاکستان است!!! مشکل افراط گری اسلام سیاسی بخوبی آشکار است !!!
هر چند بی ربط به مشکلات دیگر نیست ولی این مشکل را نه میشود انکار کرد و نه به گردن دیگران انداخت!!!
جمهوری اسلامی تنش آفرینی را از روزهای اول شروع کرد و هنوز ادامه دارد!!!