دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

اعدام های وحشیانه جمهوری اسلامی را نجات نخواهد داد

جمهوری اسلامی در ماههای اخیر بطور هولناکی تعداد اعدام های جنایتکارانه اش  را افزایش داده است. تنها  در روز یکشنبه ۲۴ دی ماه حداقل یازده نفر در زندان مرکزی کرج به دار آویخته شدند. جمهوری اسلامی اعدام ها راتنها راه حفظ حکومت ضد مردمی خود می بیند. این شیوه ای است که از ابتدای به قدرت رسیدنش بکار برده است. اعدام های جمهوری اسلامی و اعدام در کل، این قتل عمد وحشیانه و قرون وسطایی حکومتی بایدهر چه سریعتر متوقف گردد. ایران از نظر شمار اعدامها بعد از چین باجمعیتی در حدود۱٫۵ میلیارد، مقام اول را در جهان دارد.اگراعدامها نسبت به جمعیت محاسبه گردند، ایران از چین هم پیشی می گیرد. این آمارها بدون در نظر گرفتن اعدامهای مخفی، قتل های زنجیره ای، خود کشی ها بعد از شکنجه در زندان ، کشتار شورشگران ومبارزان کوچه و خیابان ….است.تنها در سال ۲۰۲۳ بیش از۸۶۴ انسان که شامل ۲۶ زن ، ۹ کودک، ۱۹۱ بلوچ و همچنین تعدادی از افغانستانی هاکه تعداد آنها روشن نیست،اعدام شدند. در دوران قتل عام و نسل کشی ملت فلسطین توسط امپریالیستهای آمریکایی و صهیونیستهای اسرائیلی و متحدین آنان نیز فرصت مناسب دیگری برای جمهوری اسلامی فراهم شده تا بازهم بر شدت اعدام ها بیافزاید. ۳۶درصد اعدامهای سال گذشته میلادی همزمان و به موازات نسل کشی فلسطینی ها توسط دولت صهیونیستی صورت گرفته است، که نشان از آن دارد جمهوری اسلامی در حال بهره بردن از این نسل کشی می باشد.اگر چه این تنها یک جنبه از امتیازات این نسل کشی برای جمهوری اسلامی است. هم اکنون تعداد۱۶۴ نفر در زندانهای ایران در انتظار اعدام  بسر می برند. در میان آنان مجاهد کورکور، رضا رسائی، جوانان اکباتان ، چهار فعال سیاسی کورد (محسن مظلوم، محمد فرامرزی، وفا آذریار، پژمان فاتحی) همچنین بسیاری دیگر از فعالین سیاسی بلوچ و کورد وتعداد دیگری از بازداشت شدگان خیزش سراسری ۱۴۰۱…قرار دارند.

جمهوری اسلامی مدعی است که تعداد بسیاری از آنانیکه اعدام شده و یا در لیست اعدام قرار دارند در ارتباط با مواد مخدر است. این ادعای رژیم است و این روزها بیش از هر زمان دیگری جوان هایی که در زندان قرار دارند بویژه در مناطق محروم در  بلوچستان به دار آویخته می شوند تا از مردم و ادامه جمعه های مبارزاتی شان جلوگیری کنند.تحت نام  مبارزه کذایی با مواد مخدر ۱۹۱ بلوچ اعدام شده اند و این  یعنی بیش از ۲۲ درصد از کل اعدامها. اما بزرگترین باند مافیایی مواد مخدر خود سران رژیم و بخصوص سپاه پاسداران است. درآمد حاصل از این قاچاق پرسود را که با استفاده از موقعیت و امکانات خود کسب می کنندعلاوه بر پرکردن جیب هایشان، هزینه سرکوب مردم و همچنین برای نفوذ منطقه ای خود می کنند. به همین دلیل می بینیم که اعتیاد به مصرف مواد مخدر در جامعه نه تنها کم نشده بلکه  بشدت افزایش یافته است. تهیه مواد مخدر در همه جا ارزان تر و آسان تر از بسیاری از مواد غذایی است. این وفور مواد مخدر تنها می تواند از طریق مافیای مواد مخدر، سپاه پاسداران جمهوری اسلامی انجام پذیرد و نه به دست کسانی از محرومین جامعه که به اجبار خرده فروش مواد مخدرند. در نتیجه اولا این اعدام ها به طور واقعی ربطی به مواد مخدر ندارد و دوما این اعدام ها اهداف معین را دنبال می کند. هدف ایجاد رعب و وحشت و سرکوب مردم، سرکوب توده های زحمتکش و تحت ستم و سرکوب مبارزان راه رهایی جامعه است تا از این طریق بتواند حاکمیت ننگین خود را حفظ کند.

کشمکش میان انقلاب با ارتجاع بعد از سال ۱۳۵۷ به غلبه ارتجاع و شکست انقلاب انجامید و متعاقب آن قتل عام نسل وسیعی از انقلابیون و کمونیستهادر دهه ۶۰ صورت گرفت. قتل عامی که  تا تابستان سال ۶۷ که هزاران زندانی انقلابی و کمونیست به فرمان خمینی به قتل رسیدند بشدت ادامه یافت. این قتل عام آنانی بود که نه تنها از تجارب مبارزاتی بر علیه رژیم شاه و جمهوری اسلامی برخوردار بودند، بلکه همزمان تا حدود زیادی تجارب مبارزات سیاسی و ایدئولوژیک ، تشکیلاتی و عملی (از جمله مبارزه مسلحانه) را با خودحمل می نمودند. این قتل عام ها که با تائید و پشتیبانی امپریالیستها صورت گرفت، نسل های نوین را از تجارب عظیم، بهم پیوستگی و ادامه کاری بهمراه کادرهای انقلابی و مجرب کمونیستی محروم ساخت. ارتجاع با این قتل عامها توانست موقعیت سیاسی خود را نسبتاً تثبیت وجو فاشیستی را در جامعه و زندان تحمیل نماید. اما آتش زیر خاکستر هیچ وقت خاموش نشد و سرانجام عصیان توده های زحمتکش بسیاری از محدودیت ها را شکست و مبارزات بویژه مبارزات ۹۶ و۹۸ و قیام ژینا  آن را به کیفیتی نوین در ارتباط با مبارزه برای سرنگونی کل نظام ارتقاء داد. جو زندانها و جامعه که بسیار تأثیر گذار و تاثیر پذیر از یکدیگرند، دستخوش تغییرات کیفی شدند. ارتجاع در زندان شکست خورد و جو سکون نسبی و تهدیدات زندانیان و کل خانواده های آنان جای خود را به تعرض داد و زندان را به یکی از سنگرهای بسیار مهم جنگ انقلاب با ارتجاع تغییر داد. مبارزات مردم تشدیدیافت و مبارزه برای نجات آزاده گان در بند به یکی از محورهای مبارزات مردم تبدیل گشت. گردهم آئی در اعتراض به اعدامها در بیرون زندان مبارزات خانواده های دادخواه ، شعار نویسی ها در سطح جامعه، جنبه عمومی تری بخود گرفت و به محور وحدت بخش مهمی از  اقشار جامعه مبدل گشت. زیرا بسیاری از فعالین این اقشار و طبقات بویژه آگاه ترین و فعال ترین آنان در زندانها و برخی نیز در خطر اعدام قرار داشته اند.همچنین  آزاده گان در بند نیز جو خفقان حاکم در زندان را به پشیزی نخریده اند و با تلاش و از خود گذشتگی محیط زندان را به یکی از جبهه های مهم و ارزنده مبارزاتی مبدل کرده اند و بخش پیشروی آن با ارسال پیام ها و اعلامیه ها علیه مهمترین مسایل روز علیه ستمگری ها از جمله محکوم کردن نسل کشی مردم فلسطین تا حرکت های شنیع افغانستان ستیزی پرداخته اند و نقش آگاه گرانه ای را نیز بر عهده گرفته اند. رژیم اعدامی تلاش دارد با اعدام های وحشیانه نه تنها جلوی مبارزات مردم را سد کند بلکه مانع مبارزات آگاه گرانه و الهام بخش زندانیان شود.جمهوری اسلامی خوب می داند که  قرنها قبل از تولدش دورانش پایان یافته بود و تنها با کمک ارتجاع جهانی و امپریالیسم در قالب یک هیولای آدم خوار توانست خود را به مردم تحمیل کند.

تنها یک راه می تواند ریشه و بنیاد این هیولا و همزادهای آن در منطقه رابخشکاند: سرنگونی آن از طریق یک انقلاب واقعی  و تحت رهبری یک نیروی پرولتری. بسیار روشن است که شرایط عینی برای سرنگونی این هیولای آدم خوار و حامیان بین المللی آن در ایران مهیاست، مشکل کنونی محروم بودن مردم ما و مبارزات شان از رهبری انقلابی  است. از این جهت ارتجاع برای بقاء مجبور است آگاه ترین، مبارزترین و فعال ترین نیروهای خیزشها را شناسائی نموده و با حبس شکنجه و اعدام ، بار دیگر مردم و انقلاب آنان را از شکل گیری ستاد رهبری انقلابی‌ و پرولتری محروم سازد. مبارزه علیه اعدام نه تنها مهم  بلکه  پتانسیل آن را دارد که به محور وحدت اقشار وسیعی از جامعه، جوانان، زنان، دانشجویان و دانش آموزان و کلیه زحمتکشان ستمدیده و استثمار شده جامعه برای سرنگونی کل نظام  تبدیل گردد.از این جهت مبارزه بر علیه اعدام های وحشیانه و فراتر از آن مبارزه برای برچیده شدن اعدام به مثابه یک عمل شنیع و غیر انسانی مبارزه ای مهم و ضروری علیه جمهوری اسلامی است. اما کمونیست ها مبارزه علیه این اعدامهای وحشیانه و برچیده شدن اعدام به طور کل را نه در خود بلکه در خدمت به سرنگونی جمهوری اسلامی و کل سیستم سرمایه داری حاکم  بر ایران و فراتر از آن شکل گیری یک آلترناتیو کمونیستی و برقراری یک دولت پرولتری می دانند. مبارزه برای مقابله با اعدام ها و اساسا اعدام در کل را در خدمت سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی شدت بخشیم.

جمعی از کمونیست های انقلابی – ایران

۲۵ دیماه ۱۴۰۲

https://akhbar-rooz.com/?p=230421 لينک کوتاه

2 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x