وقتی نخست وزیر بنیامین نتانیاهو، اعلام می کند: “ما جنگ را تا پیروزی مطلق ادامه می دهیم”، منظورش این است که فرزندان دیگران قرار است این جنگ را ادامه دهند. تنها پیروزی کاملی که می توان برای آن آرزو کرد، برکناری دولت تباهی و نابودی و محاکمه آن توسط رأی دهندگان و قضاوت تاریخ خواهد بود…نه جنگیدن یک ارزش مقدس است و نه مرگ سربازان بیشتر و اسیرگرفته شدن بیشتر آنها. دولت اسرائیل بر اساس فرهنگ جهاد و شهادت به وجود نیامده است
وقتی نخست وزیر بنیامین نتانیاهو، اعلام می کند: “ما جنگ را تا پیروزی مطلق ادامه می دهیم”، منظورش این است که فرزندان دیگران قرار است این جنگ را ادامه دهند. یایر نتانیاهو پسر او همین هفته به مجتمع شیک آپارتمانی خود که در میامی واقع شده است، بازگشت. او در خان یونس کشته نخواهد شد.
پسر وزیر دفاع یوآو گالانت نیز از اقامت خود در شیکاگو برای پیوستن به نیروهای ذخیره در واحد عملیات ویژه شایت بازنگشته است. وقتی پدرش در مورد اینکه چگونه “دود توپخانه و نیروی هوایی و تانک های اسرائیلی چون قارچ آسمان غزه را می پوشاند” .
پسر وزیر دارایی بزالل اسموتریچ به سن ۲۰ سالگی رسیده است و هنوز وقت نام نویسی او در ارتش نرسیده است. او در یشیوا است. وقتی پدرش اعلام میکند که «توقف جنگ حرکت خطرناکی است»، منظورش این است که جوانان خانوادههای دیگر، مثلاً خانواده آیزنکوت، کار را انجام خواهند داد.
البته اجباری نیست که پسران رهبران سیاسی ما در جنگی بجنگند که والدینشان را به هیجان می آورد، اما بد نیست که کمی تواضع نشان دهند؟
لفاظی های حاکم بر اسرائیل غیرقابل تحمل است. هیچ گستاخی بالاتر از این نیست که به نام کسانی که در جنگ جان خود را از دست داده اند صحبت کنیم. هیچ کس نمی داند که آنها در هنگام مرگ چه وصیت کردند. اتفاقاً، حتی اگر در میان آنها عده ای بوده اند که آرزوهای خود را در مورد جنگ نوشته و یا به کسی گفته اند، آرزوهای آنها در مورد سرنوشت سربازان دیگر صدق نمی کند. اعلام این که “مرگ کشته شدگان بیهوده خواهد بود” مگر اینکه ما جنگ را تا بی نهایت ادامه دهیم، منطقی مسخره است. معنی این استدلال این است که در یک دور باطل و بی پایان، تنها با مرگ بیشتر می توان مرگ های قبلی را توجیه کرد.
پیروزی کامل” شبیه فریاد تبلیغاتی تشک فروشی است که وعده خواب خوش می دهد. چنین چیزی وجود ندارد. چه کسی تصمیم می گیرد؟ در هر صورت، اسرائیل پس از ضربه اولیه در ۷ اکتبر، با بجا گذاشتن تلفات نظامی و غیر نظامی و حماسه اسرای در بند هیچ شانسی برای پیروزی ندارد.
تقریباً هر انسان عاقلی میفهمد که واکنش نظامی به تهاجم وحشیانه ای که از طرف غرب نقب انجام شد، یک ضرورت بود و حماس و حامیان او در نوار غزه و جاهای دیگر باید به طور روشن بفهمند که کشتار مردم در اسرائیل بدون پرداخت هزینه سنگینی و به بهای کمتر از ده برابر بی پاسخ نخواهد ماند. اما نه جنگیدن یک ارزش مقدس است و نه مرگ سربازان بیشتر و اسیرگرفته شدن بیشتر آنها. دولت اسرائیل بر اساس فرهنگ جهاد و شهادت به وجود نیامده است.
ماندن در یک منطقه اشغالی شهری ، نیروهای نظامی را دست و پا گیر و گرفتار می کند و آنها را به هدف مناسبی برای حملات غافلگیرانه و چریکی تبدیل می کند. در هیچ کتابی در تاریخ عملیات نظامی توصیه نمی شود که از این الگو تا حدی استفاده کنید که خسته کننده شود، از جمله جنگ های اسرائیل از صور در سال ۱۹۸۲ تا خان یونس در سال ۲۰۲۴.
غزه ظاهراً مستحکم ترین هدف در تاریخ جهان است. هیچ چیز دیگری برای ما وجود ندارد که در آنجا انجام دهیم. یک اسکله تخریب شده دیگر و یا انفجار یک ساختمان دیگر تصویر را تغییر نمی دهد. غزه به اندازه کافی ویران شده است، پیام مخابره شده است. حالا باید سربازان را از آنجا خارج کرد، گروگان ها را بازگرداند، با قدرت در امتداد مرز مستقر شد و اجازه داد قدرت های منطقه ای و بین المللی این معامله را به پیش ببرند. تنها پیروزی کاملی که می توان برای آن آرزو کرد، برکناری دولت تباهی و نابودی و محاکمه آن توسط رأی دهندگان و قضاوت تاریخ خواهد بود.
متن اصلی این مقاله به تاریخ ۲۴ ژانویه ۲۰۲۴ در وبگاه روزنامه اسراییلی هاآرتص به چاپ رسید.
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- قطعنامه سازمان ملل از نگاه اسرائیل: “لکه ننگ اخلاقی”، “غیر مشروع” – برگردان: رضا فانی یزدی
- پرونده آفریقای جنوبی علیه اسرائیل؛ فراخوانی برای رهایی از امپراتوری غرب – تونی کارون، برگردان: رضا فانی یزدی
- یک موشک اسرائیلی؛ هفت کشته فلسطینی، چهار تا برادر – روزنامه “هاآرتس”، برگردان: رضا فانی یزدی
- نتانیاهو: نه لاهه، نه محور شرارت و نه هیچ کس دیگری ما را در غزه متوقف نخواهد کرد