شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

ضرورت گفتگوی سازمان یافته و هدفمند، گام اول برای ایجاد “مرکز هماهنگی” است – احمد هاشمی

پیشگفتار

مقاله ای از دوست عزیز بهزاد کریمی،  با این  سر تیتر  “حلقه‌ی مقدم برای سکولار دمکرات‌ها، ایجاد «مرکز هماهنگی» است، در اخبار روز منتشر شده است.

ضمن موافقت کامل با این سرتیتر، با توجه به وضعیت موجود، بر این نظر هستم، که گام اول برای  ایجاد «مرکز هماهنگی» تدارک برای  گفتگوی سازمان یافته و هدفمند، در دیاسپورای  سیاسی برونمرزی است.

این نتیجه گیری، که ضرورت گفتگوی سازمان یافته و هدفمند، قدم اول برای ایجاد نهاد “مرکز هماهنگی” است، از پایش و ارزشیابی های تاکنونی سیاست گذاری و تصمیمات سیاسی دیاسپورای سیاسی برونمرزی حاصل شده است.

الف- تحلیل وضعیت موجود دیاسپورای سیاسی (اکنون کجا هستیم؟)

ب – بررسی وضعیت سازمان گری ممکن (می خواهیم به کجا برسیم؟)

ج- راهبردها و برنامه (چطور به آنجا برسیم؟)

الف- تحلیل وضعیت موجود دیاسپورای سیاسی (اکنون کجا هستیم؟)

از نقطه نظر جهت گیری های عام، دیاسپورای سیاسی را می توان به سه نیرو با “گرایشات میانه”، “گرایشات راست و راست افراطی” و “چپ رادیکال آرمان گرا” تقسیم نمود.

 در آستانه جنبش زن، زندگی، آزادی “گرایشات میانه” شانسی را که در دوره اصلاحات در ایران وجود داشت، از دست داده بودند. این نیرو نتوانست در تمامی دوره اصلاحات تناقضات درونی خود را حل کند. انشعاب بخشی از نیروهای راست میانه در اتحاد جمهوری خواهان ایران، روند تجزیه “گرایشات میانه” را شتاب داد، در نتیجه نیروی میانه برتری سیاسی خود را در برونمرز از دست داد، این پروسه باعث ازدیاد شانس راست میانه و راست افراطی در برونمرز شد.

آغاز جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی، باعث شور و شوق گسترده ای در فضاهای واقعی و مجازی، در بلوک های متعدد اپوزیسیون خارج از کشور، به ویژه بلوک راست میانه و راست شد.

جهت گیری های عمده این بلوک در ارتباط با رقیبان سیاسی، در راستای به حاشیه راندن آنها و تلاش برای تحمیل نوعی سلطه سیاسی بود.

 مهمترین عرصه فعالیت این بلوک یعنی “تاثیر گذاری بر دولت های دموکراتیک” کمتر در خدمت “انزوای جهانی جمهوری اسلامی” بلکه بیشتر در جهت اثبات برتری حقوقی این بلوک بر سایر بلوک های سیاسی بود.

نتیجه فعالیت این بلوک با برآمد سیلیبریتی های محبوب، همراه با شور و شوق گسترده به خصوص در فضاهای مجازی، باعث رادیکالیزه شدن فضای مجازی در دیاسپورای ایرانی در خارج از کشور شد.

در آن سوی مرز یعنی در داخل ایران جنبش زن، زندگی، آزادی مانند سایر جنبش های اجتماعی که ساختار محلی و غیرمتمرکز دارند، دچار بحرا ن نمایندگی و رهبری بود.

 بلوک راست میانه و راست افراطی با ادعای برتری بر سایر بلوک ها سیاسی، هدفش مصادره نمایندگی و رهبری جتبش زن، زندگی، آزادی بود.

آثار مخرب این تلاش، منجر به دور کردن کنشگران و فعالان میدانی از مسیر ائتلاف واقعی و موثر در داخل شد.

جو سیاسی ایجاد شده توسط این بلوک، در کنار انفعال و سردرگمی “گرایشات میانه” منجر به رادیکالیزه شدن بخشی از “گرایشات میانه” نیز گشت.

اعلام موجودیت “همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ایران” در کنفرانس مطبوعاتی در کتابخانه مرکزی دانشگاه لندن، نمایش یک عرض اندام در آن شرایط،، در مقابل بلوک راست میانه و راست افراطی بود.

واقعیت دیگر در این دوره این بود، که چپ رادیکال آرمان گرا، فاقد هر هدف و راهکار در این دوره بود.

ب – بررسی وضعیت سازمان گری ممکن (می خواهیم به کجا برسیم؟)

در  سیاست، توافق های حداقلی و همکاری های حداکثری، “اتحاد در عمل یا همکاری” نامیده می شود. در یک نگاه کلی اتحاد در عمل به شکل داوطلبانه، اما متحدانه برای تحقق اهدافی مشخص، توسط گروه های جداگانه ای از کنشگران سیاسی و مدنی، ایجاد می گردد. به زبان ساده، چند جریان سیاسی و مدنی برای مدتی مشخص و در جهت اهداف معین در کنار هم قرار می گیرند. این نوع سازمان گری نه بر اساس اتحاد فکر، بلکه به اتحاد عمل و همکاری متکی است، در نتیجه تشکیل یک “نهاد هماهنگی” از سازمان های سیاسی و سازمان های مدنی و کنشگران منفرد اولین گام در این راه است.

ج- راهبردها و برنامه (چطور به آنجا برسیم؟)

اساسی ترین مسئله در رابطه با راهبرد گفتگوی سازمان یافته و هدفمند درک این موضوغ است که گفتگو (دیالوگ) با مجادله و مشاجره تفاوت اساسی دارد، در مشاجره و مجادله اصل بر برنده شدن و غلبه است نه دست یابی به توافق حداقلی، برای همکاری های حداکثری.

شرط مهم موفقیت در گفتگوی سازمان یافته و هدفمند برخورداری از مهارت در گفتگو (دیالوگ)، رواداری، مدارا، بردباری در شنیدن نظرات مخالف و پرهیز از مجادله و مناظره برای برنده شدن و به کرسی نشاندن نظرات خود است.

تجربه حاکی از آن است که مهمترین مشکل در راه گفتگوی سازمان یافته و هدفمند، در احزاب، سازمان ها و کنشگران منفرد برونمرزی، سرشت تعصب و جزم اندیشی نهادینه شده در تفکرات آن ها است. در این رابطه غالب کادرهای نسل پیشین سیاسی در این جریانات، به دلیل خودرایی و خودمحوری، فاقد تفکر واقع گرایانه و گفتگو برای تفکر عقلانی نو هستند.

ضرورت گفتگوی سازمان یافته برای “مرکزهماهنگی”

 موضوعات اصلی گفتگوی سازمان یافته را می توان به ترتیب اولویت دسته بندی نمود: الف – بررسی مشکلات و مانع توافق های سیاسی حداقلی برای همکاری و اتحاد در عمل.  ب – خط قرمزها. 

بدیهی است که گفتگوها را باید چنان سازماندهی کرد که به حداقل نتایج مثبت منجر گردد. چند سئوال مرکزی موضوعات اساسی، سازماندهی این گفتگوها هستند:

الف- گفتگوی سازمان یافته و هدفمند در برونمرز با شرکت کدام احزاب و سازمان های سیاسی برون مرزی و نهادهای مدنی و رسانه ای، متخصصین و محققین خواهد بود؟

ب –  سازمان دهنده گان و برگزارکننده گان این گفتگوها چه کسانی هستند؟

 پ- آیا سازمان دهنده گان و برگزارکننده گان گفتگو ها در تمامی فرآیندها نقش تعیین کننده ای را دارا هستند؟

ت- آیا این سازمان دهنده گان چهارچوب های عمومی گفتگو، محتوا و شرکت کننده گان در گفتگوها را مشخص می کنند؟

ث – گفتگوها در چه زمانی در کجا و با کدام امکانات و در چه سطحی از شفافیت سیاسی برگذار می شود؟

ج- قعطنامه ها و پایان نامه های گفتگو چگونه تنظیم می گردد و آیا محتوای آن برای شرگت کننده گان تعهدآور و الزام آور است؟

د- نتایج نهایی این گفتگوها چه خواهد بود؟

ه- آیا منجر به نهادسازی خواهد شد؟

[email protected] 

https://akhbar-rooz.com/?p=236963 لينک کوتاه

2.1 7 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

11 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
F Sharifi
F Sharifi
28 روز قبل

سازماندهی جامعه های نئولیبرال مبتنی بر بهره کشی از انسان و استفاده حداکثر از منابع محدود سیاره ، به منظور تضمین رشد نامحدود اقتصادی و انباشت سرمایه هستند !

بدون قوانین جامع وکامل ضد سرمایه و ضد سیستم، به منظور جلوگیری از نابودی طبیعت و منابع محدود ان ، احزاب سبز نئولیبرال فقط مسکن هایی در خدمت سرمایه داری و نابودی انسان و سیاره هستند !

.

الف باران
29 روز قبل

اقای هاشمی ؛
خواستن با توانستن؟ یا هر دو از تخیلات آسمانی؟ شما که می‌خواهید ثروت و قدرت را به دست کمتر از ده در صد مردم مرفه بسپارید چگونه می‌خواهید حمایت پیاده نظامی بیش از همان نود در صد مردم محروم بخصوص کارگران و فرهنگیان ..متشکل را متحد خود نمایید ؟ شما این حکومت خونخوار سر تاپا مسلح را با چه نیرویی می‌توانید سرنگون کنید ؟ با شعار ” ژن ژیان نازایی” وارداتی از سازمانهای تروریستی ؟ ( خالق این شعار در یوتوب هم هست ) .
مبارزه به تئوری مبارزاتی ، تشکیلات ، رهبری واحد در زمان آمادگی زایش انقلاب نیاز دارد . با اراده شخصی ، سازمانی ، حزبی و یا “هیچکدام” نمی‌توان انقلاب را سزارین کرد .

farhad farhadiyan
farhad farhadiyan
29 روز قبل

هنوز جنبش زن زندگی آزادی (ژینا) دولا نشده که کسی بخواهد سوارش شود موضوع هر انقلاب همیشه تعیین شکل مالکیت وروابط حقوقی این مالکیت است اماوقتی مالکیت نظام خام فروشی معلوم است وسالها ازدست مالک اصلی اش یعنی جامعه گرفته شده اولین اقدام بازپس گرفتن این مالکیت توسط یک انقلاب اجتماعیست ووظیفه ی اپوزسیون تعیین نظام حقوقی این مالکیت است وقتی شما هنوز خواهان احیای همان روابط هستید هیچ ربطی به این انقلاب ندارید بروید جنبش و انقلاب خودتان راسازمان بدهید چون زن زندگی آزادی خواهان مالکیت اجتماعی با مناسبات منطبق برآن است هیچ دلیلی وجود ندارد مردم تملک خودشان را به شماها واگذار نماید . شعار مردم انست :نه رهبری نه سلطنت آزادی و برابری . شما تازه یادتان آمده که رفرم سال ۱۳۴۲ را احیاکنید؟ اینکه بگوید سکولار دموکراسی یا حکومت قانون یا ملت دولت یا هر مزخرف دیگر تفاوت ندارد احیای نظام شاهنشاهی محسوب می شود و اتفاقا بحران جمهوری اسلامی هم همین احیای شاهنشاهی بوده است بحران را نمیشود با احیای بحران حل کرد

حسین رفیعی تنها
حسین رفیعی تنها
30 روز قبل

آقای هاشمی گرامی! ممنون که پاسخی به نوشته‌ ام دادید. دو سوال دارم. آیا سلطنت طلبان را نیروی دمکراسی خواه می دانید؟ آیا رضا پهلوی را سلطنت طلب می شناسید یا دمکراسی خواه؟ این دو سوال را اگر جواب دهید نظر شما را بهتر درک می کنم.

سیروس
سیروس
30 روز قبل

دوستان حزب چپ همانگونه که به درستی نام فداییان خلق را از عنوان حزب خود حذف کردند ، چپ را هم از نام حزبشان حذف کنند و نامی برازنده ماهیت واقعی خودشان برگزینند ، لطف بزرگی به نیروهای چپ و کمونیست کرده‌اند .

احمد هاشمی
احمد هاشمی
30 روز قبل
پاسخ به  سیروس

 

آقای سیروس ممنون از توجه شما به مقاله

جواب من ازجانب یک عضو حزب سبز اتریش است نه از جانب حزب چپ ایران

تقسیم جریانات سیاسی به چپ و راست با آغاز فعالیت مجلس در انقلاب فرانسه براساس محل نشست نماینگان موضوعیت یافت. در سمت راست گروه های طبقه متوسط( شهری- بورژوایی )، محافظه کازان و طرفداران پادشاهی و در سمت چپ انقلابیون و رادیکال ها و لیبرال ها قرار داشتند.

این سوال امروزه چه کسی چپ تلقی می شود ؟ سوالی است که پاسخ به آن در عین سادگی بسیار دشوار است.

پاسخ ساده آن این است کسی که  به برابری مردم و زندگی عادلانه برای همه ویا زندگی بهتر برای همه، تا آنجا که ممکن است اعتقاد دارد، چپ است. اما پیچیدگی و بغرنجی سئوال در این است که چگونه می شود همه آنها را محقق نمود؟

با توضیح بالا ، هم من چپ هستم و هم حزب چپ ایران یک جزب چپ است.

الف باران
29 روز قبل
پاسخ به  سیروس

از چپ همیشه حاضر در صحنه چه مانده است ؟ همان مانده است که از فیل “شهر قصه” مانده است ، فیلی که نه عاج دارد ، نه خرطوم و نه هویتی . نام این موجود عجیب الخلقه را هم گذاشته اند “منوچهر” ! شمشیری به گردن او آویزان کرده اند نه از جنس آهن و یا فولاد ، بلکه از جنس تخته ( تخته ای) . “شاهزاده مهاراجا” هم بعنوان رهبر و فرمانده شهر قصه سوار بر آن موجود عجب الخلقه !
مقصد کجاست ؟ برلین !
دعوت شدگان ؟
تمامی تجزیه‌طلبان “شهر قصه” و خاورمیانه حتی دور ترها ، با شانزده پرچم متفاوت !
تامین هزینه ؟ نمی‌گویم، چاپ نمی‌شود!
حامیان و مبلغان ؟ اتحادیه اروپای مو بلوند چشم آبی‌ مدرنیسم و متمدن … !
حاصلی برای مردم گوشت دم توپ ایران در این جنگ نابرابر ؟
البته البته !
هرچه بیشتر کشته شوند به نفع “من و تو” و ” اینترنشنال” است !

شباهت و حیرت
شباهت و حیرت
29 روز قبل
پاسخ به  الف باران

شبیه این کامنت پارسال در نشریات “کیهان” شریعتمداری و “وطن امروز” وابسته به سپاه چاپ شده بود. قدیمی است.
“من و تو و رضا” هنوز تعطیل نشده بود. حرفه ای هستی ولی اینبار به کاهدان زدی. مایه حیرت!

حسین رفیعی تنها
حسین رفیعی تنها
1 ماه قبل

کار رفقای حزب چپ برای پیشبرد برنامهٔ ایجاد یک جبههٔ جمهوری خواهی پیش نرفته است. مشکل عدم اجرای درست چک لیست عزیزمان آقای هاشمی نیست. بخشی از نیروهای جبههٔ مورد نظر در واقع مشروطه پذیر اند. تصورشان از این جبهه هم چیزی جز ایجاد یک بال جمهوری خواهی برای سلطنت رضا پهلوی نیست. این همان خطی است که آقای نقره کار و شورای تصمیم شروع کردند و در ذیل رضا پهلوی قرار گرفتند. بخش دیگری از رفقا، بویژه رفقای حزب چپ، خواهان یک جبههٔ مستقل جمهوری خواهی به عنوان آلترناتیوی در مقابل نظام شاهنشاهی اند. این گروه تصور می کنند می توانند گروه اول را به طرف خود بکشند. و گروه اول یعنی جمهوریخواهان مشروطه پذیر هم به یک جبههٔ بدیل جمهوری خواهی تن نمی دهند. رضا پهلوی با خروج غیر دموکراتیک از ائتلاف مهسا نشان داد به مشروطیت وفادار نیست و سلطنت طلب است. تشکیل یک جبهه در دو سوی یک «خط قرمز» طبعا عملی نیست. هر جبههٔ جمهوری خواهی سکولار واقعی نمی تواند خط مرز با سلطنت نداشته باشد. بقیه اش بازی کلامی است و به جایی نمی رسد.

خندان
خندان
1 ماه قبل

🤪🤪🤪🤪

احمد هاشمی
احمد هاشمی
30 روز قبل

آقای رفیعی تنها ، با سلام و سپاس از توجه شما به نوشته

اینکه حزب چپ ایران، چه برنامه ای برای ایجاد جبهه جمهوری خواهی دارد، اطلاع دقیقی ندارم.

با مطالعه انواع گذار به دموکراسی در دوره های مختلف و در مناطق مختلف جهان و همچنین با نگاهی به ائتلافات سیاسی در این گذارها در مورد ایران به این نتیجه رسیده ام:

تغییر فرم قدرت سیاسی در ایران، بدون ائتلاف همه دموکراسی خواهان ممکن نخواهد بود،  مبنای این ائتلاف مجموعه ای از توافقات رسمی و غیر رسمی میان رقبای سیاسی دراپوزیسون خواهد بود.

مسیر سخت و دشوار ائتلاف دموکراسی خواهان چه در داخل و خارج بر دو مولفه می تواند استوار باشد : الف – گفتگوی سازمان یافته  برای ایجاد یک ” مرکز هماهنگی” ب- ائتلافات  سیاسی محدود گروه های هم فکر. گفتگوی سازمان یافته گام نخست این مبارزه است.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


11
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x