روایت و داستان مرگ رومینا، دختر ۱۴ساله، برای تمام انسان هایی که این ماجرا را شنیدند زجر آور است. وقتی دختری به جرم دوست داشتن، توسط پدرش سلاخی می شود، ابعاد فاجعه در جامعه تحت تسلط و حاکمیت رژیم فاشیستی مذهبی که هر لحظه آنرا تولید و بازتولید می کند، بیشتر نمایان می شود. پدر رومینا تنها کسی نیست که عشق فرزند را در مقابل تعصب ناموس پرستی، قبیله ای،دینی، به فراموشی می سپارد و نابود میکند. دوستی و علاقهِ ی پدر به دختر، آن هنگام مرد و دفن شد، که مناسبات سیاسی اقتصادی برای سود و منفعت بیشتر، بین زن و مرد تبعیض قایل شد. زن نصف مرد شد. زن نه به عنوان شریک زندگی بلکه به عنوان کالایی مانند هر کالای دیگر برای عشق و لذت مرد معرفی، و از آن سو ء استفاده شد. وقتی دختری مورد خشونت و تجاوز قرار میگیرد به جای حمایت جامعه و خانواده از او، در کمال بیرحمی طرد و یا مجددا خشونت خانواده را نیز تجربه می کند و هیچ قانون حمایتی از او وجود ندارد، و خود کشی،خود سوزی و یا فرار رواج پیدا می کند. می توان موقعیت زن ایرانی را در این حاکمیت اسلامی با شرایط برده داری مقایسه کرد.
روایت قتل رومینا نمونه ای از دهها قتل ناموسی دیگر است که در گوشه و کنار ایران انجام می گیرد. زن درجامعه ایران که تحت حاکمیت و نفوذ فاشیسم مدهبی است، اگر عاشق شود و مخالف میل مردان خانواده عمل کند به سرنوشت رومینا دچار می شود. اگر مورد خشونت و تجاوز قرار گیرد و از خود دفاع کند، به سرنوشت ریحانه جباری، فاخته صمدی، سمیه شهبازی …و صدها مورد دیگر در بیدادگاه ی حکومت فاشیستی مذهبی، اعدام و نابود می شود. خشونت بر زنان از طرف خانواده و جامعه با حمایت حکومت و قانون انجام می شود.
ابعاد فاجعه از آنجا آغاز می شود که زن با بیرون افتادن تارهای مویش، توسط اوباش حکومتی مورد ضرب و شتم، بازداشت، شکنجه و تجاوز قرار می گیرد و زمینه برای خشونت های بیشتر در خانواده را فراهم می کند. تفکیک و جدایی دختر و پسر در مراکز آموزشی و مدارس، ممنوع بودن هر گونه جشن، مسافرت و مراسم مختلط و تابو شدن رابطه بدون ازدواج دختر و پسر،حریصی وشکار لحظه ها را به بار میآورد.
قوانین واپس گرای جمهوری اسلامی و سنت های وابسته به آن عامل اصلی دختر کشی و قتل زنان و دختران است. در فرهنگ ارتجاع مذهبی و قبیله ای، زن متعلق به خودش نیست بلکه به شوهر، پدر، برادر و اقوام و فامیل است.
اگر مردی مهاجم در حین درگیری زنی را به قتل برساند، میتواند در سایه قوانین مجازات اسلامی از مجازات اعدام جان سالم بدر برد. اما اگر زنی در مقابل یک تجاوز گر جنسی و برای دفاع از خود مرد را به قتل برساند حکم قصاص میگیرد و رهایی از این حکم امکان پذیر نیست. اعدام زنان به اتهام قتل افرادی که قصد تجاوز به آنها را داشته اند حاکی از این است که حکومت “جمهوری” اسلامی نه تنها از حقوق زنان قربانی خشونت، دفاع نمی کند، بلکه انها را وادار به تمکین میکند.
درست است که پدر رومینا قاتل دخترش است و باید مجازات شود، اما مجرم اصلی حکومتی است که چهل سال است خشونت وتجاوز علیه زنان در جامعه را تولید وباز تولید میکند.
اگر در ماجرای زن ستیزی و زن کشی، مجرم اصلی که حکومت فاشیستی مذهبی جمهوری اسلامی است را فراموش کنیم، تنها صورت مسئله پاک شده است و جرم و جنایت علیه رومیناها هم چنان برقرار خواهد بود.
حزب آزادی و رفاه ایرانیان، بر این باور است که نابودی ستم، بی عدالتی ونابرابری، بدون آزادی زنان و برخورداری از حق و حقوق مساوی با مردان در تمام فازهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، امکان پذیر نیست و خواهان لغو تمامی قوانین نابرابر در جامعه ایران بخصوص قوانین ضد زن می باشد. ما بر این باوریم که قوانین ضد زن “جمهوری” اسلامی، در طول این ۴١ سال بیشترین حقوق زنان را از آنان سلب نموده و به خوبی نشان داده است که در این مدت، هیچگونه رفورم و تغییری را در این راستا نمیپذیرد و هرگز اصلاح پذیر نبوده و نیست! ما تنها راه حل را، برچیده شدن کلیت رژیم فاشیستی مذهبی و جایگزینی و تعویض آنرا با یک نظام سکولار دموکرات میدانیم .
پیروزباد مبارزات مردمان ایران
برقرار باد نظام سکولار دمکرات در ایران
حزب آزادی و رفاه ایرانیان(آرا)
۱۰ خرداد ۱۳۹۹ – ۳۰ می ۲۰۲۰
خبرها، گزارش ها و ویدئوهای بیشتر را در تلگرام اخبار روز ببیند
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- حزب آزادی و رفاه: پشتیبانی از جنبش اعتراضی مردم ایران
- حزب آزادی و رفاه: در چهلمین روز به خاک افتادن صدها زن و مرد آزاده دراعتراضات آبان ماه، بپا خیزیم
- حزب آزادی و رفاه: انتخابات را تحریم کنیم، شرکت درانتخابات فرمایشی تائید رژیم خود کامه است
- حزب آزادی و رفاه ایرانیان: براى طناب دارشان دنبال گردن می گردن