کوچکترین دختر هاشمی رفسنجانی شاید کمشباهتترین فرزند خانواده به پدر باشد. برخلاف پسر ارشد که دستکم در ظاهر تلاش میکند همان منش و روش پدر را پی بگیرد. فائزه هاشمی شاید از معدود افراد خانواده هاشمیرفسنجانی است که بهصراحت شهره است. بیپرده سخن میگوید و ملاحظاتی را که برادران، خواهر یا محمد هاشمی، یکی از عموهایش در گفتوگو با رسانهها دارد، کمتر رعایت میکند. به همین دلیل هم همواره بیش از باقی خانواده مورد هجمه و حمله منتقدان خاندان هاشمی رفسنجانی قرار میگیرد، در فضای مجازی و رسانهای نقلوقولهایش دست به دست میچرخد و آنطور که پیش از این نیز شنیده میشد مورد عتاب و خطاب خانواده نیز قرار میگیرد. این بار اما محسن هاشمی، تصمیم گرفته این عتاب را در نامهای سرگشاده و مکتوب، علنی کند تا شاید هم بزرگتری کرده و آنطور که پیشتر شنیده میشد جای خالی پدر را در تذکر دادن به فائزه پُر کند و هم احتمالا خطی میان روش و منش خود با خواهرش بکشد تا احیانا آینده و سرنوشت سیاسیاش به اظهارات این عضو خانواده گره نخورد؛ به ویژه که موسم انتخابات است و او نیز علیرغم تکذیب چندین و چندباره، همچنان یکی از گزینهها!
فشار ترامپ و دموکراتهای شُل و وِل!
ماجرا از گفتوگوی زنده اینستاگرامی فائزه هاشمی با پایگاه خبری انصافنیوز آغاز شد. در این گفتوگوی طولانی که بهمناسبت چهارمین سالگرد آیتالله هاشمی رفسنجانی انجام شده بود، علاوه بر خاطراتی از پدر و موضوع وصیتنامه او و بحثهای مربوط به سیاست داخلی به علاقهاش نسبت به ترامپ و پیروزی او نیز اشاره کرد. این بخش مصاحبه بازخوردی گسترده داشت. فائزه در این مصاحبه اعلام کرد که به خاطر ایران دوست داشته ترامپ برنده انتخابات شود اما اگر یک امریکایی بود، دوست نداشت به ترامپ رای دهد. او دلیل این تمایل را اینگونه شرح داد: «به خاطر همین فشارهایی که میآورد، بالاخره شاید یک تغییر سیاستی اتفاق بیفتد. مردم هر چه تلاش میکنند اصلاحات انجام بگیرد «مرغ یک پا دارد» و هیچ خبری نمیشود و برعکس مردم سرکوب میشوند، شاید اگر فشارهای آقای ترامپ ادامه پیدا میکرد، بالاخره ما مجبور میشدیم یک تغییر سیاستهایی را داشته باشیم. این تغییر سیاستها حتما میتوانست به نفع مردم اتفاق بیفتد. دموکراتهای کمی شُل و وِل هستند. یعنی با آمدن دموکراتها این موضع خطای ما بیشتر تقویت میشود، امیدوارم نشود ولی چنین چشماندازی دارد.» این اظهارات بازتابی گسترده در فضای مجازی و رسانهای پیدا کرد و برخی منتقدان فائزه هاشمی او را همسو با براندازان که با تحریم هرچه بیشتر ایران موافقند، مقایسه کردند.
خواهرم، عذرخواهی کن!
به فاصله یک روز پس از انتشار این مصاحبه، محسن هاشمی، رییس شورای شهر تهران که به نظر میرسد پس از درگذشت پدر میخواهد راه او را پیش برود و با همه کنشگران سیاسی و مقامات معتدل از هردو جریان ارتباط خوبی داشته باشد، نامهای سرگشاده را با تعبیر «خواهر عزیزم فائزه» آغاز کرد و نوشت که انتشار مصاحبهای از او موجب ناراحتی علاقهمندان به آیتالله هاشمی و البته اعضای خانواده شده و بهانهای مناسب به افراطیون و تخریبگران بزرگ خاندان هاشمی داده و البته همین برگ دیگری است بر مظلومیت آیتالله! محسن هاشمی در ادامه متذکر شده که نگارش این نامه به معنای «بزرگتری کردن» برای خواهر کوچک نیست، چراکه فائزه به لحاظ سن و سابقه سیاسی چیزی از او کم ندارد اما اینبار تصمیم گرفته گفتوگوهای خانوادگی را در قالب نامهای سرگشاده منتشر کند.
محسن هاشمی به نگاه پدرش و خانواده نسبت به اقدامات ترامپ و راه و روش رییسجمهوری فعلی ایالات متحده اشاره کرده و در ادامه نوشته است: «میدانم که در سالهای اخیر برخوردهای نادرستی با تو، خانواده و فرزندت شده که شاید باعث کشاندن تو به تندروی و خارج شدن از مشی میانهروی پدر گردیده، ولی این دلیل نمیشود که به رییسجمهور کشور بیگانه امید ببندی و دم از استقلال بزنی!» محسن در پایان نیز از فائزه خواسته تا صحبتهایش را اصلاح کرده و عذرخواهی کند تا مانع تخریب پدر از طرف تجدیدنظرطلبان خارجی و افراطیون داخلی شود.
محسن هاشمی البته به نامه اکتفا نکرده و در حاشیه نشست اعضای شورای شهر بار دیگر از خطرات و مشکلات ایجاد شده ازسوی ترامپ برای جمهوری اسلامی گفت و تاکید کرد: «صحبتهای فائزه نه مورد تایید خانواده است و نه مورد تایید حزب کارگزاران که من رییس (شورای) مرکزی آن هستم. من از طرف خانواده از این موضع، از مردم پوزش میطلبم.» اما پیش از این دو واکنش علنی محسن هاشمی و چندی پس از انتشار مصاحبه فائزه هاشمی، زمزمههایی مبنی بر عصبانیت خانواده آیتالله هاشمی رفسنجانی به گوش رسید و ازجمله خبرگزاری برنا از اعتراض دیگر فرزندان آیتالله نسبت به فائزه هاشمی نوشت. خبری که البته نامه محسن هاشمی دلیلی بر صحت آن است و خانوادهای که همواره ذیل نامِ سنگین پدر قرار داشته است؛ پدری که به سیاسی بودن و سیاستمداری شهره بود و شاید فقط دورهای خاص پس از انتخابات ۸۸ صریحتر شد و از جریان حاکم و سیاستورزی رسمی دور و به مردم نزدیکتر شد.
دو پادشاه در یک اقلیم
تا ساعات نگارش این گزارش فائزه هاشمی نسبت به نامه سرگشاده برادرش واکنشی نشان نداده است. او نه پاسخی به نامه داده، نه عذرخواهی کرده و نه متنی را در این خصوص منتشر کرده است. با این حال همزمان با انتشار نامه سرگشاده محسن هاشمی، مصاحبه دیگری از فائزه هاشمی در «خبرآنلاین» منتشر شده که مشخص است مقدمات تهیه و تدوین آن، پیش از این جنجال فراهم شده است؛ با این حال فائزه هاشمی در بخشی از این گفتوگو که قاعدتا پیش از این جنجال تهیه شده اما همزمان با اوجگیری آن منتشر شد، به بحثهای خانوادگی و اختلافنظرها اشاره کرده و به شوخی گفته که «دو پادشاه در یک اقلیم نمیگنجند» و شرح داده «محسن بین ما از همه محافظهکارتر یا به قول خودش عاقلتر است. خیلی دلش میخواهد ما را کنترل کند. مامان برایش هنوز عجیب است مثلا میگوید مگر تو چهکارهای که این حرفها را میزنی؟ یا مثلا مگر سرت میشود که تو را دعوت کنند؟! به شوخی جواب میدهم، مگر نمیدانید که من یک شخصیت بینالمللی هستم؛ شما ما را تحویل نمیگیرید!»
فائزه هاشمی در این مصاحبه هم صریح و بیپرده صحبت کرده و در بخشی از آن گفته است: «مشکل من این است که یاد گرفتهام حقیقت را بیروتوش بگویم و خیلیها خوششان نمیآید، این خیلیها در دو جبهه هستند هم در راست و هم در چپ، یا هم در اصولگراها و هم در اصلاحطلبها» و در ادامه بخشی از خاطرات روزنامه «زن» را مرور کرده و در بخش دیگری نیز به برخی فشارها به خانواده پس از درگذشت پدر اشاره کرده است. اما بخشی از این گفتوگو نشان میدهد این «گوشزدها و تذکرهای» خواهر و برادری خانواده سیاسی هاشمی دوطرفه است؛ بهخصوص آنجا که فائزه هاشمی میگوید که «به محسن گفتم کاندیدا نشود، اشتباه است!» و جالب آنکه محسن هاشمی نیز از قضا در جریان تکذیب کاندیداتوری خود، از نامعقول بودن کاندیداتوری در شرایط کنونی گفته و در دو اظهارنظر جداگانه تلویحا از «سوپرمنی عاشق» گفته بود که به باور او، تنها گزینهای است که شرایط کاندیداتوری را در این شرایط دارد و البته او، چنین نیست.
ثروت خاندان هاشمی و علاقه به ترامپ؟!
به غیر از حملاتی که ازسوی مخالفان و منتقدان همیشگی خانواده هاشمی پس از اظهارات فائزه هاشمی مطرح شد، برخی افراد موافق خطمشی او نیز دختر کوچک آیتالله هاشمی رفسنجانی را خطاب قرار دادند. محمدعلی ابطحی در صفحه توییترش با کنایه به ثروت خانواده هاشمی نوشت: «سرکار خانم فائزه هاشمی! کاش آرزو نمیکردید ترامپ بماند برای فشار بیشتر به ایران. باور کنید وضع معیشت بیشتر مردم، مثل خاندان هاشمی نیست. رنج بردند از دوران تحریم و فشار. هیچ قوم و ملتی با نگاه به خارجی سربلند نشده.» محمد مهاجری، فعال رسانهای اصولگرا نیز که به لحاظ خطمشی منتقد هاشمی رفسنجانی نیست، به کنایه و طنز در حساب کاربریاش در توییتر نوشت: «آقای محسن هاشمی خواهرش فائزه را به خاطر اینکه گفته کاش ترامپ رییسجمهوری میشد، دعوا کرده. آقامحسن عزیز! علاقه به ترامپ (احمدینژاد آنها) منحصر به همشیره شما نیست. بسیاری از ما اصولگراها عاشق ماندنش بودیم. یکدفعه هم که خواهر شما خواست به راه راست! هدایت شود حالش را گرفتید.» با این حال کنایه او بیش از اینکه همچون ابطحی به خانواده هاشمی باشد، به اصولگرایانی است که همواره محل نقد او قرار میگیرند.
اعتماد
فائزه هاشمی رفسنجانی بهرمانی نه برای شما حرف زده و نه برای حکومت و نه مردم. خطاب وی به اربابش امریکاست.
وی تصور می کند که با این پیام هایی که حتی بر زبان وطن فرش ترین و غیر انسان ترین سیاسیون کشور هم جاری نمی شود، امریکا از وی و طیفش در شوی بعدی ریاست جمهوری حمایت خواهد کرد.
چرا وطن فروش؟
زیرا کسی نمی تواند خواهان تداوم فشار حداکثری بر مردم کشور باشد و دم از ایران دوستی بزند.
زیرا کسی نمی تواند تداوم حاکمیت مشتی جنگ طلب بر راس حاکمیت امریکا را آرزو کند که خطر جنگ را همواره بالای سر ایران بچرخانند و دم از میهن دوست بودن بزند.
چرا غیر انسان؟
زیرا کسی نمی تواند برخورد نژادپرستانه حکومت اسرائیل با فلسطیان را ببیند و خواهان قطع حمایت از آنان شود!
کسی نمی تواند جنایات عربستان در قبال مردم یمن را ببیند و از حکومت بخواهد چشم خود را ببندد و اجازه دهد ملیون ها انسان (مسلمان از دید این غیر انسان) نابود شوند.
زیرا کسی که از چچن های داعشی (منظورم مردم چچن که در حال زندگی معمول خود هستند نیست منظورم مجاهدین چچن است) حمایت کند و از حکومت بخواهد بجای مردم سوریه که تحت حمله جنایتکارانه داعش و پشتیبانان خارجی اش قرار دارد، به حمایت از داعشی های چچن بپردازد، نمی تواند انسان باشد. ضد انسان است.
فائزه هاشمی رفسنجانی بهرمانی، به امریکا این پیام را می دهد که از خودفروختگانی از دست رجوی و پهلوی و سازگارا و … خودفروخته تر و شیادتر هم در ایران یافت می شود و بدینخاطر اینطور جلوه نمایی می کند.
اینکه حکومت در نهایت در برابر امریکا زانوی تسلیم بزند و یا خیر بر من روشن نیست. اما اگر چنین کند هم باز این نمد کلاهی برای دختر رفسنجانی و مشاورنشان نخواهد شد.
در صورت تسلیم شناخت مردم از کل حاکمیت بازهم دقیق تر شده و کلیت آن را با شرکای جدید خارجی اشان را به زباله دان تاریخ خواهند انداخت.
پیش در آمد :
نگارنده باند ها ، قبیله های ، طایفه ها و تمام هزار لای حکومت مشروعه ولایت فقیه شمول مافیای رفسنجانی بهرمانی را وصله ناجوری برای جامعه ایرانی می داند .
پس حال وقتی امروز شنبه ۱۶ ژانویه ۲۰۲۱ در خبرها آمده :
” حکومت مذهبی ایران بعداز دو روز مانور نظامی ، آزمایش موشک بالستیکی خود را به سمت هدفی در اقیانوس هند اجرا کرد. هدف آزمایش در ۱۸۰۰ کیلومتری پرتاب قرار داشت. این آزمایش در تلویزیون دولتی ایران نشان داده شد و به هدف در اقیانوس هند اصابت کرد.”
نگارنده بیش از پیش نسبت به موجودیت حکومت ایران ابزار نگرانی می کند.
چرا شما نمی خواهید در مورد این قسمت مهم از موضوع و نقش تحریک کننده ی حکومت کشتار ایران حرف بزنید و به بهانه ی ایراد به فائزه رفسنجانی که « حکومت ایران را خطر ناک تر از همه می داند» شما چشم خود را بسته اید و به تمام جهان ناسزا می گوئید ؟
حکومت ایران در کجای ذهن شما قرار دارد؟
حکومت ایران بهمان دلایل که دکتر خوئی هم نوشته ؛ خواهان هان نابودی ایران ست و جهان را تحریک می کند حکومت بحران آفرینی می کند تا به بقای ننگین خود ادامه دهد .
مردم بیخود نمی گویند « دروغ می گند آمریکا ست ، دشمن ما همین جاست!
حساب حکومت از مردم ایران جداست.
دلایل به وجد آمدن شما از سخنان دختر رفسنجانی بر منروشن نیست! ریشه در همدلی شما با وی دارد یا همفکری؟ شما دانید!
اما اتفاقا در میان فرزندان رفسنجانی فائزه ی شما بیشترین شباهت رادبه وی دارد. وطن فروش است و بدان افتخار هم می کند. پدرش هم چه در جریان مک فارلین، چه در جریان ادامه شش ساله جنگ، چه در جریان کشتار زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷، و … از مشوقان و مشاوران اصلی امامش در ارتکاب این جنایات و خیانتها بود. هدف وی نیز در نهایت جز خوش خدمتی به قدرت های خارجی و اجتناب ناپذیر کردن سازش با آنها نبود.
فائزه نیز دقیقا پا جای پای پدرش گذاشته. صراحت وی نه ناشی از شجاعت وی، که بیشتر ناشی از آن است که وی بر عکس پدرش در پستو های قدرت جایی ندارد وگوشی برای شنیدن نجواهای تسلیم طلبانه اش نمی یابد. در این اواخر البته رفسنجانی هم با همینمشکل مواجه بود و آن روز که صراحتا فریاد تسلیم زد که امروز وقت مذاکره است و نه موشک پرانی، ناشی از دور افتادن روزافزون وی از هسته قدرت بود!