ابر جنبش ها در جای جای ایرانِ: از خیزشهای مردمی برای آب و حفظ محیط زیست تا اعتصابات کارگری برای نان و عدالت، تا خواست بزرگ آزادی و رهایی از جهنم رژیم اسلامی
در حالیکه اعتصاب سراسری دهها هزار نفر از کارگران پیمانی نفت، گاز و پتروشیمی در متجاوز از صد شرکت، چهارمین هفته خود را پشت سر میگذارد و در شرایطی که کارگران نیشکر هفت تپه دور تازه ای از اعتصاب و اعتراض را آغاز کرده اند و در موقعیتی که دهقانان و دامداران در چند استان، نارضایتی خود را از وضعیت اقتصادی خویش به نمایش گذاشته اند، شاهد بروز یکی از بی سابقه ترین جنبش های مردمی در خوزستان طی چهار روز اخیر هستیم.
مردم خوزستان – بویژه زحمتکشان ستمدیده عرب – دراعتراض به تشنه گی و کمبود آب و مجموعه ای از فجایع زیست بومی در این استان به میدان آمده و در بیش از هفده شهر و منطقه خوزستان اعتراضات توده ای وسیعی برپا کرده اند. آنها با سر دادن شعارهایی علیه کلیت رژیم درمانده جمهوری اسلامی، چند جاده مهم این استان را مسدود کردند. پاسخ رژیم ستم و تبعیض، چیزی جز اعزام یگان ویژه ضد شورش و شلیک گلوله و گاز اشک آور و بگیر و ببند نبوده است. گفته می شود که تا کنون چهار جوان معترض بر اثر تیراندازی مامورین رژیم کشته شده اند: مصطفی نعیماوی در شادگان، قاسم خضیری در کوت عبدالله ، علی مزرعه در اهواز و سید حسین آل نصر در سوسنگرد .
خوزستان یکی از مهمترین قطب های اقتصادی و کشاورزی ایران است. یک سوم آب جاری کشور در این استان جاری است، با این همه سی درصد مردم از دسترسی به لوله کشی آب محرومند و آنها هم که دسترسی دارند یا با قطع مکرر اب روبرویند و یا با آبی آلوده به گل و نمک و فاضلاب و غیرقابل شرب . خشک شدنِ تدریجی دو تالاب مهم استان یعنی هورالعظیم و شادگان نیز بدل به فاجعه ای بزرگ شده است: از تلف شدن هزاران ماهی تا تشنگی و مرگ گاومیش ها تا افزایش پدیده ریزگردها و …این معضل ناشی از دو علت است: عدم سرازیر کردن حق آب این دو تالاب از سوی رژیم و خشکاندن عمدی آنها برای فعالیتهای نفتی و اقتصادی از سوی رژیم ایران و نیز کم آب شدن دجله و فرات در سمت عراق به دلیل سد سازیهای رژیم ترکیه بر سرچشمه های این دو رود مهم که باید به شط العرب بریزند.
احداث ۱۸ سد در استان خوزستان که اولیه ترین معیارهای کارشناسی علمی زیست بومی را زیر گرفته اند، بویژه ایجاد سد بزرگ گتوند در منطقه ای شوره زار عملا سبب بالا رفتن غلظت نمک آبهای شیرین و خشکاندن مزارع کشاورزی و نخلستانها بویژه در آبادان و خرمشهر شده است.
اگر چه درلحظه کنونی تشنگی انسان و دام و مزرعه انگیزه اعتراضات توده ای اخیر است اما اشتباه خواهد بود که موضوع را صرفا یک اعتراض مدنی “محیط زیستی” ببینیم . واقعیت این است که مردم ستمدیده عرب در این استان و سایر مناطق جنوبی ایران، جان شان به لب شان رسیده است. ابعاد تبعیض، سرکوب و نابرابری آنها را شاید فقط بتوان با محرومیت سیستماتیک مردم بلوچستان مقایسه کرد. مردم ستمدیده عرب از ابتدایی ترین حقوق فرهنگی، ملی، اجتماعی و اقتصادی محرومند و دائما با انگ وابستگی به شیوخ مرتجع عرب منطقه، مورد سرکوب بیرحمانه قرار میگیرند. این رژیم که کتب دین رسمی اش به زبان عربی است از حق آموزش به زبان مادری این مردم جلوگیری میکند. نگاه رژیم به مردم ستمیده عرب نگاهی امنیتی، شوونیستی و فاشیستی است. بی دلیل نیست که در اکثر تظاهرات روزهای اخیر، ما شاهد شنیده شدن شعارهای عربی هستیم.
تردیدی نیست که یک گرایش کوچک ناسیونالیستی و ارتجاعی در میان این مردم سعی میکند از اعتراضات مردمی اخیر به نفع مقاصد خود بهره برداری نماید ( نظیر برافراشته شدن پرچم استقلال خوزستان در یکی از راهپیمایی های شهر شادگان) و نیز تردیدی نیست که نه تنها رژیم و طبقه حاکم بلکه بخش مهمی از اپوزیسیون عمدتا راست ایران به گرایش شوونیستی دامن میزنند، توگویی مردمان عرب “فرزندان ناتنی ایران” هستند.
این بخش از اپوزیسیون، حق آموزش به زبان مادری و برابری و حق تعیین سرنوشت خلق های تحت تبعیض را برسمیت نمی شانسند. در چنین فضایی نیروهای چپ وفادار به اصل برابری، میتوانند نقش مهمی برای خنثی سازی دو گرایش ناسیونالیستی و شوونیستی ایفاء کنند. ما باید بر فراز “جنگ آب” و “منازعه اقوام”، پرچم وحدت طبقاتی کارگران و زحمتشکان سراسر کشور را برافرازیم. همه مردمان ایران باید از حق حیات، آب، نان، عدالت اجتماعی، آزادی و بهداشت و محیط زیست سالم برخوردار شوند. همبستگی کارگران اعتصابی هفت تپه با مردم تشنه خوزستان و نیز حمایت فعالین سایر جنبش ها از این طغیان و “خیزاب”، راه درست را به ما نشان میدهد.
دشمن اکثریت مردمان ایران، رژیم درمانده جمهوری اسلامی و نظام سرمایه داری حاکم است. باید هشیار بود که این خشم و کینه، متوجه هدف اصلی شود و از منازعات و رقابتهای مخرب مربوط به اقوام و استانها ( دعوای عرب و لر و فارس و بختیاری و اصفهانی و یزدی و …) جلوگیری کرد.
در این راستا ما از همه نیروهای چپ و مترقی، جنبشها و تشکلهای کارگری، دانشجویی، زنان و … میخواهیم که قاطعانه به حمایت ازمردم خوزستان بویژه زحمتکشان عرب بپردازند و با خشکاندن ریشه های تفرقه، به امر انقلاب اجتماعی طبقاتی علیه کلیت رژیم اسلامی و نظام غارتگر سرمایه داری یاری رسانند.
سالهاست که در ایران، ما دیگر از کمبود اعتصاب و تظاهرات و خیزش و جنبش رنج نمی بریم. اینها به وفور در کشور فلاکت زده و غارت شده ما وجود دارند. مسئله کلیدی اکنون نه بروز این جنبشها و اعتراضات، بلکه ضرورت پیوند متقابل آنها، همبستگی های همزمان و چند جانبه، تداوم این جنبشها و تقویت عنصر سازماندهی و تشکل یابی در آنهاست.
زنده باد جنبش نان، آب، کار، واکسن و آزادی
پیش به سوی گسترش اعتصابات عمومی و سراسری
سرنگون باد رژیم اسلامی سرمایه داری ایران
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم
کمیته مرکزی سازمان راه کارگر
۲۷ تیر ۱۴۰۰ – ۱۸ ژوئیه ۲۰۲۱
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- سازمان راه کارگر: تحریم فعال مضحکه انتخاباتی دوم اسفند و ضرورت تلفیق آن با دیگر شیوه های مبارزه
- سازمان راه کارگر: گرامی باد اول ماه مه، روز همبستگی جهانی طبقه کارگر
- اطلاعیه برگزاری و اسناد کنگره ۲۵ سازمان راه کارگر (کنگره رفیق ایرج حیدری)
- سازمان راه کارگر: فاشیسم اسلامی در ایران باز هم جنایت آفرید؛ اعدام جنایتکارانه روح الله زم