سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

سازمان راه کارگر: نقش پررنگ گفتمان چپ در جنبش دانشجویی از شاه تا شیخ

گرامی باد شانزده آذر روز دانشجو

روز دانشجو یادآور یکی از هولناک ترین ایام تاریخ معاصر ایران است. دوران سرکوب و خفقان بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ . کودتایی که در آن بخشی از ارتش به سرکرده گی زاهدی و جمعی از لمپن – لات های تهران به سرکرده گی شعبان بی مخ، با کمکهای امنیتی، لجستیکی و مالی امپریالیسم امریکا و بریتانیا سازمان داده شد. کودتایی علیه دولت مصدق و در واقع علیه جنبش ملی کردن صنعت نفت و خشمگین از رشد شتابان نیروهای چپ و آزادیخواه.

در روزها و هفته های پس از این کودتا (که سلطنت طلبان با وقاحت آنرا “قیام ملی” می نامند) هزاران تن از فعالین چپ و مترقی دستگیر و شکنجه شدند و شماری از آنها بیرحمانه به جوخه های تیرباران سپرده شدند. درست در چنین روزهایی بود که ریچارد نیکسون (معاون رئیس جمهور وقت امریکا) تصمیم گرفت سرمست از پیروزی، به تهران سفر کند تا تثبیت رژیم محمد رضا پهلوی را جشن بگیرند. آنها در مخیله خود نیز راه نمیدادند که در اوج خفقان آریامهری، هزاران دانشجو در تهران در اعتراض به این سفر و نیز کودتای نظامی دست به تجمع و راهپیمایی بزنند. پاسخ رژیم پهلوی چیزی جز اعزام گارد سرکوب و تیراندازی به سوی دانشجویان نبود. اقدامی که ضمن به جا گذاشتن دهها مجروج و بازداشتی، منجر به جانباختن سه تن از دانشجویان دانشکده فنی به نامهای رضوی، قندچی و بزرگ نیا شد. از آن تاریخ تاکنون، جنبش دانشجویی و جنبش های چپ و مترقی تلاش کردند همه ساله ۱۶ آذر را به عنوان روز دانشجو گرامی بدارند. آنها این سنت مبارزاتی را حتی در دوران جهنمی جولان ساواک در دهه چهل و پنجاه نیز به اشکال گوناگون ادامه دادند.

به مرور که بر تعداد دانشجویان و ترکیب طبقاتی آنها افزوده شد و فرزندان کارگران و زحمتکشان نیز توانستند در کنار فرزندان اقشار متوسط و مرفه وارد دانشگاه شوند، شاهد رشد گفتمان چپ و سوسیالیستی در جنبش دانشجویی بودیم. گفتمانی که در کنار مبارزه با دیکتاتوری و برای آزادی، عمیقا از استقلال ایران در برابر قدرتهای امپریالیستی دفاع میکرد و همواره معتقد بود که باید مبارزه علیه نابرایهای طبقاتی و برای عدالت اجتماعی و برابری را جزیی جدایی ناپذیر از اهداف جنبش دانشجویی محسوب کرد. بی دلیل نبود زمانیکه سازمانهای چریکی چپ و مبارز تشکیل شد بخش عمده ای از اعضای آنها از صفوف جنبش دانشجویی برخاسته بودند. بویژه جنبش فدایی نقش پررنگ و بی رقیبی در جنبش دانشجویی در اواخر دوره سلطنت داشت. همین مسئله در مورد کنفدراسیون دانشجویان و محصلین ایرانی در خارج از کشور نیز صدق میکرد که بخش عمده ای از فعالین آنها را نیروهای چپ انقلابی تشکیل میدادند.

به همین خاطر دانشجویان در انقلاب ۵۷ نقش پررنگی داشتند. به دنبال شکست این انقلاب و روی کارآمدن رژیم اسلامی، دانشجویان جزو نخستین اقشاری بودند که خود را از زیر سیطره توهم توده ای به خمینی و رژیمش بیرون کشیدند و هنوز یکسال از قیام ۲۲ بهمن نگذشته بود که جمهوری اسلامی فهمید در اکثر مراکز دانشجویی، جریان حزب الهی به نیرویی اقلیت تبدیل شده و دانشگاهها عملا به سنگر مقاومت در برابر ارتجاع نورسیده تبدیل شده اند. به همین خاطر فرمان فتح خونین دانشگاهها و تعطیلی آنها را در اردیبهشت ۵۹ به مدت دو سال صادر کردند. یورشی که منجر به کشته و مجروح شدن دهها دانشجو، دستگیری صدها نفر و اخراج هزاران دانشجو از دانشگاه و ممانعت از ادامه تحصیل شد. این تسویه حساب خونین با دانشجویان چپ و مبارز، با شدتی بیشتر پس از سرکوبهای فاشیستی خرداد ۶۰ نیز بی وقفه ادامه داشت و منجر به دستگیری و شکنجه و اعدام هزاران دانشجو گردید.

این سلاخی فاشیستی سبب شد که حدود دو دهه ( در سالهای ۶۰ و ۷۰ ) جنبش دانشجویی بویژه دانشجویان چپ نتوانند کمر راست کنند. اما دیری نپائید که ققنوس از خاکستر خویش برخاست و پرچم گفتمان چپ را مجددا برافراشت. در اواخر دهه هفتاد به دنبال جنبش دانشجویی شش روزه تیرماه ۷۸ که بخشی از تشکلهای دانشجویی وابسته به جناحبندیهای رژیم دچار ریزش شدند و به تدریج صف خود را از حاکمان جنایتکار جدا کردند، این فرصت تاریخی برای فعالین چپ دانشگاهها فراهم شد که روزبروز بر دامنه نفوذ خود هم در برابر جناح های وابسته به “اصلاح طلبان” و هم در برابر جناحهای لیبرال وابسته به اپوزیسیون راست، وسعت دهند. در همین راستا شمار زیادی نشریات دانشجویی چپ منتشر شد و با آغاز دهه هشتاد، رسما و علنا گفتمان چپ در بسیاری از دانشگاهها اوج گرفت. تشکیل شبکه ای از “دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب” در اواسط دهه هشتاد و حرکت مستقل و بزرگ آنها در آذر ۸۶ نمونه ای از این برآمد بود که با سرکوب شدید و دستگیری دهها تن از دانشجویان چپ مواجه شد. اما این سرکوب فاشیستی نتوانست ریشه گفتمان چپ در جنبش دانشجویی را بخشکاند و با برآمد دوباره جنبش کارگری و همبستگی مداوم جنبش دانشجویی با اعتصابات کارگری و اعتراضات زحمتکشان در سراسر دهه نود شاهدیم که انبوهی از دانشجویان علیرغم مخاطرات امنیتی فراوان، آشکارا تعلق خاطر خود را به آرمان سوسیالیسم و اندیشه های مارکسیستی اعلام میکنندو سعی دارند هم در برابر کلیت رژیم اسلامی سرمایه داری به ایستند و هم در برابر طیف های رنگارنگ اپوزیسیون راست و “چپ” واداده که با وقاحت، مبارزه ضدامپریالیستی را از منشور مبارزاتی خود حذف کرده و در کنار سلطنت طلبان به اشکال گوناگون سعی کرده اند روز دیگری را به نام روز دانشجو به دانشجویان بقبولانند که تاکنون شکست خورده اند. سلطنت طلبان و “چپ” متحد آنها، از ۱۶ آذر ۳۲ خوششان نمی آید، چون آن جنبش، بر پرچم خود نوشت که مبارزه با استبداد از مبارزه با امپریالیسم و سرمایه داری جهانی جدایی ناپذیر است. در راستای همین سنت مبارزاتی درخشان است که بخش عمده دانشجویان چپ و مترقی معتقدند در راستای مبارزه با رژیم استبدادی سرمایه داری جمهوری اسلامی، نباید هیچ توهمی به نیروهای امپریالیستی غرب و شرق و ارتجاع منطقه داشت و باید پیگیرانه مبارزه با ارتجاع غالب را همزمان با افشای اپورزیسیون ارتجاعی به پیش برد. هر نوع تلاش برای مخدوش کردن صفوف جنبش چپ با اردوی راست، دقیقا همان ضربه ای را به جنبش انقلابی نوین مردم ایران خواهد زد که به انقلاب بهمن زد، فاجعه: همه با هم!!

به صحنه سیاسی امروز ایران نیز که نگاه میکنیم می بینیم که بعد از جنبش کارگری، جنبش دانشجویی دومین جنبشی است که گفتمان طبقاتی چپ در آن از بیشترین اقبال برخوردار است. امیدواریم سایر جنبش های اجتماعی نظیر: جنبش زنان، جنبش زیست بومی، جنبش ملیتهای تحت تبعیض، جنبش روشنفکری، جنبش جوانان و حاشیه نشینان و … نیز به تدریج به اهمیت گفتمان سوسیالیسم عمیقا شورایی و دمکراتیک بپیوندند و شاهد عروج بدیل چپ انقلابی، آزادیخواه و برابری طلب، در برابر بدیل های دست راستی شویم که در بهترین حالت میخواهند از شر ولایت فقیه خلاص شوند بی آنکه اساس سیستم بویژه به مناسبات غارتگرانه سرمایه داری دست ببرند.

اردوی چپ در جنبش دانشجویی با شعار: فرزند کارگرانیم، کنارتان می مانیم”! در نیمه دهه ۹۰ و شعار ابتکاری “اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا”! در خیزش دیماه ۹۶ و شعار راهبردی ” مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه، چه رهبر” و شعار ” نه اصلاح، نه رفراندم، اعتصاب، انقلاب” در دیماه ۹۸ بروشنی سعی کردند عیار رادیکالیسم را در جنبشهای مردمی ارتقاء دهند که امیدواریم این نقش مثبت در پیوند با جنبش کارگری و سایر جنبشهای مترقی، روزبروز افزایش یابد.

زنده باد پیوند جنبش دانشجویی با جنبش کارگری

سرنگون باد رژیم اسلامی سرمایه داری ایران

زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم

کمیته مرکزی سازمان راه کارگر

آذر ۱۴۰۰ – دسامبر ۲۰۲۱

https://akhbar-rooz.com/?p=134136 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

4 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حمید شجاعی
حمید شجاعی
2 سال قبل

شعار « اتحاد – مبارزه – پیروزی » عمده ترین شعار این جنبش توانمند بوده و هست که جناب ممی، شالگونی نزدیک به نود سال سن و نویسنده این بیانیه از کنار آن، می گذرد و کوچکترین اهمیتی به آن، نمی دهد .

فرامرز خاجیان
فرامرز خاجیان
2 سال قبل
پاسخ به  حمید شجاعی

بهتر بود در این مورد «کمی » دقت می کردید.
این اعلامیه را « کمیته مرکزی سازمان راه کارگر» امضا کرد که شما می توانید در سایت این ها اسامی فعالان را ببینید که از آقای محمد رضا شالگونی خبری نیست.
شالگونی در «هیئت اجرائی سازمان راه کارگر » در سایت دیگری و با اعلامیه های دیگری فعالیت می کند.
مراجعه به این دوسایت به شما کمک خواهد کرد که با هرکس با دلیل برخورد انتقادی نمائید.
در ضمن من هم دوره ی آقای شالگونی بودم و ایشان خیلی مانده که به ۹۰ سال نزدیک شود.

بهروز کبیری
بهروز کبیری
2 سال قبل

با وجود این که میگویید از شخص آقای، شالگونی و نظرات او فاصله گرفته اید ولی تأثیر تفکرات او همچنان سنگینی خود را بر دیدگاه های شما نشان میدهد و به این شعار اساسی این جنبش توانمند که همانا « اتحاد مبارزه پیروزی » است شما هم کمترین عنایتی نشان نمی دهید و با ضرورت زمانه ما که تشکیل « جبهه متحد ضد دیکتاتوری » است فرسنگ‌ها فاصله دارید که حاصل اندیشه های نفرات فرتوت و کهنسال است که حاضر نیستند میدان را برای نیروهای جوان خواهان اتحاد نیروهای ملی و دموکرات چپ باز کنند .

فرامرز خاجیان
فرامرز خاجیان
2 سال قبل
پاسخ به  بهروز کبیری

 عجب دوره زمونه ای شده !!!!
کامنت ناقابل بنده حی و حاضرست . یک کلمه از چیز هائی که شما نوشتی ربطی به کامنت من ندارد.
من فقط گفتم : اعلامیه مورد بحث آقای حمید شجاعی ربطی به گروهی که آقای شالگونی در آن فعالیت می کند ندارد.
حالا من چگونه فکر می کنم و چه و جه ربطی به کسی ندارد ما همدیگر را اصلا نمی شناسیم.
نوشته ها را درست بخوانید و جواب لازم ارائه کنید.
وقتی سرسری می نویسید هم تحمل اشارات دیگران را داشته باشید

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x