شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

با اجازه آقای رضا کیانیان – هرمز عابدی

من به نامه خانم مسیح علینژاد پاسخ می دهم:

خانم مسیح علینژاد نامه پر از انتقاد شما  دریافت شد. شما در این نامه، من که یک هنرمند تاتر و سینما هستم را بشدت محکوم کرده اید که چرا در مقابل فراز و نشیب ها و اعتراضات مختلف مردم و همچنین اعمال و رفتار سیاستمداران در کشورم، کمتر معترض بوده ام . خانم علینژاد ظاهرا فراموش کرده اند که من یک هنرمند هستم و در جایگاه خود قرار داشته و لذا مانند آنها هم اظهار نظر کرده و میکنم. با توجه به اینکه انسانها دارای نظرات مختلفی هستند؛ ولی خانم مسیح علینژاد  شما باید با یک  حداقل تفکر در مورد انسان ها بدانید که هیچکس بویژه یک هنرمند، خشونت و خونریزی را تایید نمی کند. و این نیازی به یاد آوری و تهمت و پرخاشگری از طرف شما ندارد.

ولی شما خانم مسیح علینژاد که این حق را بخودتان برای محکوم کردن دیگران می دهید،  شما بعنوان یک ایرانی به اصطلاح سیاسی ساکن در خارج از کشور تافته جدا بافته ای از بقیه دختران و زنان دلیر ایران نیستید که در اینجا با وجود تمامی مشکلات و محرومیت ها، با امیدواری و مشارکت در حرکت های اجتماعی و  ابراز عقیده، دل در گرو حل معضلات دارند؛ عمده ترین فرق شما با زنان و مردان فرهیخته ایران زمین در این است که آنها در کشور، و در قلب کشمکش ها و چالش ها برای حق و حقوق بیشتر  خود هستند ولی شما در خارج نشسته اید  و دست در دست قدرتمندان دنیا دارید و البته از حمایت های همه جانبه آنها هم برخوردارید. شما امروز مدافع  سیاست ها و سیاستمدارانی هستید که کشور ما را ابتدا چند دهه با کودتا و وابستگی و دخالت ها و سپس با جنگ و تحریم ها و تهدید ها تا به امروزه روز رسانده اند.

خانم مسیح علینژاد محترم، شما متاسفانه از این درک تاریخی و عواقبش عاجزید، لذا لطفا به طرف جلو فرار نکنید!  شما دیگر آن روزنامه نگار ساده دل و با حسن نیت که در ایران و  اوایل در خارج بود، نیستید. حمایت شما از آزادی های اجتماعی و بر حق مردم و محکوم کردن هر نوع خشونت در جامعه، هیچگاه در تاریخ ایران مختص فقط به شما یا فرد خاصی نبوده و نیست، بلکه این وظیفه  بر دوش هر ایرانی آگاه، آزاده و وطن پرست، با نیتی سازنده است.  متاسفانه ولی تفکر و اهداف سیاسی که امروز شما از آن پیروی می کنید همانا وارد شدن بدنبال تانکهای دشمن به ایرانی ویران شده است…! لطفا نعل وارونه نزنید! من و امثال من متعلق به این آب و خاک هستیم، اینجا خانه ماست، ما در غم و درد یکدیگر  شریک هستیم. زندگی در این خانه پر رنج ولی زیباست. ملتی هستیم صبور و با فرهنگ و تمدن چند هزار ساله و با گذشتن از کوران های سخت و جانکاه و خونین تاریخی. این رمز ماندگاری ماست که به دام دوست و دشمن نیفتیم، اگر نشانه ای از تغییر و پیشرفت احساس کنیم که ما را بطرف استقلال و آزادی بیشتر و سعادت و رفاه پیش ببرد،  طبیعیست که سد راه نشویم. ما طالب جنگ و ویرانی نیستیم و از دوستان و دشمنان جنگ طلب حمایت نمی کنیم. جامعه بدون وجود من و شما، رو به جلو و در حرکت و تغییر است؛ ممکن است  ما در رای و نظر دچار خطای ناخواسته شویم  ولی 

اگر اشتباه هم کرده باشیم یا سیاستمداران، ما را در جهت خواسته های خود، به بی راهه برده باشند؛ بمجرد آگاهی از  هر عمل ناحقی، آنرا محکوم کرده و از خود نیز انتقاد می کنیم؛ و همچنین از درگاه این مردم بزرگوار و بخشنده هم طلب بخشش خواهیم کرد. ما کجا ادعای  دانایی و کمال، آنهم در سیاست کرده ایم؟  این شما هستید که بدون سواد آکادمیک و یک بینش سیاسی صحیح، دست در دست قدرتمندانی دارید که نود درصد از عمر بیش از دویست ساله خود را در جنگ و خونریزی با ممالک و ملت های دیگر گذرانده اند. در فردای ما، بحق ترین و بزرگترین داوران، همانا این باشندگان صبور، باهوش و میهن پرست ایران زمین بوده، هستند و خواهند بود.

نامه مسیح علینژاد را این جا بخوانید:

https://news.gooya.com/2022/02/post-61643.php

https://akhbar-rooz.com/?p=142614 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
لطیف
لطیف
2 سال قبل

کجایی اسماعیل،دوره دوره پشت گوش مخملی هاست.
سپاه سبز و بنفش و قهوه ای و زیتونی نظام سفله پرور دارند توی کوچه و خیابون و شهر و روستا و ده و آبادی سربریده می چرخانند و حاج کاظم نظام قتل و غارت تجاوز از این سو پااندازی کرده که مرتضی_عقیلی بعد از ۴ دهه بیاد روی صحنه واسشون ‌تیاتر روی حوضی فلزات چکش خور بازی بکند،از آن سو سلحشور دیروز اصلاحات و طلبه پریروز حوزه و رضا دمنوش امروز، ایربگهای از پس و پیش ور اومده سید حسن حروم لقمه و ول کرده و بند کرده به تیپ و دکور لاشخور زاده رامین و رگ گردنی شده و جا بجا و ناجا پاتیل شکلات خشک و تر سرکشیده و از لاشخور زاده رامین شکوه و عذرخواهی کرده که خودت که تبارک الله،ولی بابات خودش شکلات تَر و تازه می خورد و به هنربند سلحشوری مثل من شکلات شب مونده می داد؛باور نداری از سال ٨۴ تا ٩٢ یه نگاهی به کارنامه ما هنربندان بکن تا بفهمی که ما شکلات خورده باباتون هستیم ،بوس بوس صالی جون!
پ.ن.
بحث تیپ و دکور عروس رامین و و ایربگهای دختر رامین و عشوه و شکوه ارزان رضا دمنوش و پااندازی حاج کاظم و نعل وارونه مسیح کاسب نژاد‌ نیست،بحث بحث درگیرشدن با حاشیه و به محاق بردن متن است اسماعیل.

یک خواننده
یک خواننده
2 سال قبل

خانم مسیح علینژاد متأسفانه خیلی زود نقش خود را به عنوان یک روزنامه نگار معترض با نقش یک سیاسی کار عوض کرده است و با حمایت های بی دریغ محافل خاصی که ذره ای غم مردم ایران را ندارند کم کم خودش باورش شده است که گویا سیاستمدار برجسته ای است که در مقام معلم و رهبر و پیشوا و بزگتر و فهمیده تر حق مؤاخذه کسانی را دارد که در ذهنیت سیاسی کوچک و ابتدایی او نمی گنجند.
خیلی های دیگر هم اگر چون ایشان از یک فرد بسیار ساده و کم تجربه به مقام یک سیاستمدار مبارز و انقلابی ارتقاء درجه داده شده باشند شاید رفتار های حقیقتاً مشمئزکننده مشابهی داشته باشند.
آنچه در این خانم انسان را آزار می دهد طلبکاری او از عالم و آدم است صرفاً به این دلیل که در حد خودش مقدار اندکی در مبارزه حضور دارد. وگرنه، این خانم اگر به جایگاه واقعی خود کفایت کند می تواند قابل احترام باشد.

بررسی مواضع رضا کیانیان و دیگر هنرمندان داخل ایران موضوع جداگانه ای است و کامنت من صرفاً در رابطه با توهماتی است که خانم علینژاد نسبت به خود دارد و طلبکاری های مبتذلش از دیگران.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x