دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

جنبش انقلابی زن، زندگی،آزادی، موقعیت انقلابی و گزینش های استراتژیک – احمد هاشمی

 به نظر می آید که اکنون از میان چهار سناریو ممکن، تنها یک سناریو باقی مانده است و آن این است که میان جنبش انقلابی و رژیم جمهوری اسلامی مصالحه ای در کار نیست. جنبش انقلابی در موقعیت کنونی، نیازمند یک گزینش استراتژیک ملی است. این استراتژی ملی  باید اهداف ، برنامه و راهکارهای مسائل پیرامون جا به جای قدرت و چرخش نخبگان سیاسی در ایران  را، در برداشته باشد

مقدمه

 آنچه اکنون در مقابل چشمانمان در ایران می گذرد، یک موقعیت انقلابی است.  با جنبش انقلابی زن، زندگی،آزادی، ایران در آستانه یک گذار سرنوشت ساز قراردارد. این جنبش انقلابی مسالمت آمیز می تواند به یک انقلاب دموکراتیک فراروید و به  تحول دموکراتیک در ایران منجر گردد. منظور از تحول دموکراتیک این است که:

” حکومتی به واسطه انتخاباتی آزاد و مردمی به قدرت می رسد و ازاین اقتدار برخورداراست که سیاست های عمومی جدیدی را به اجرا بگذارد و قوای مجریه، مقننه و قضائیه حاصل از این دموکراسی مجبور نباشند که قدرت خود رابا هیچ نهاد قانونی دیگری تقسیم کنند ( لینز و اشتفان)

مرحله غلبه براستبداد  در ایران وارد دور تازه ای شده است، شکی در این نیست  که موضوع این غلبه پروسه بسیار پیچیده ای است که با اتفاقات غیر منتظره ، انتخاب های شتابزده، آشفتگی در انگیزه ها و منافع و مهمتر ازهمه با عدم قطعیت و نامطمئن بودن همراه است.

این غلبه حتما سرانجام مطمئنی ندارد. به دلیل انعطاف نا پذیری یا سرسختی قدرت حاکم، امکان پیش بینی قطعی مدل جایگزینی معینی در رابطه با جابه جایی قدرت سیاسی بسیار دشوار است. عدم اطمینان یکی از داده های اساسی  این غلبه سیاسی به خصوص در شرایط پیچیده داخلی، منطقه ای، بین منطقه ای و بین المللی درایران است.

با فرض اینکه این غلبه موفقیت آمیز باشد، اولویت بعدی تشکیل دولت موقت با مشروعیت قانونی یعنی از طریق اتنخابات آزاد است .

 به نظر می آید که اکنون از میان چهار سناریو ممکن، تنها یک سناریو باقی مانده است و آن این است که میان جنبش انقلابی و رژیم جمهوری اسلامی مصالحه ای در کار نیست.

سناریوی اول : به رغم همه خصومت های شدید متقابل میان جنبش انقلابی و جمهوری اسلامی، با آزاد سازی سیاسی از بالا راه برای گذار با “داد و ستد” فراهم  می شود.

 سناریوی دوم :  تمایل جنبش انقلابی  به “داد و ستد” و امتناع رژیم جمهوری اسلامی از مصالحه

سناریوی سوم : تمایل رژیم جمهوری اسلامی به” داد و ستد” و امتناع جنبش از مصالحه

سناریوی چهارم :  امتناع جنبش انقلابی  و رژیم جمهوری اسلامی از مصالحه

جنبش انقلابی در موقعیت کنونی، نیازمند یک گزینش استراتژیک ملی است. این استراتژی ملی  باید اهداف ، برنامه و راهکارهای مسائل پیرامون جا به جای قدرت و چرخش نخبگان سیاسی در ایران  را، در برداشته باشد.

جا به جای قدرت و چرخش نخبگان سیاسی

گذار در گام اول گذار سیاسی است، شناسایی عنا صر سیاسی و دسته بندی آنها، اولین  گام یک گزینش استراتژیک است. خصلت گذار درهر کشوربسته به موقعیت ویژه اش، گزینش های استراتژیک خاص خود را می طلبد. عدم اطمینان یکی از داده های اساسی گذارهای سیاسی است، در شرایط این عدم اطمینان تدوین اهداف، برنامه و راه کارها چندان ساده، بد یهی و قابل دست یابی نیستند.

 از نظر سیاسی چالش اصلی در دو زمینه  می تواند باشد:

 الف- جلوگیری از انحراف جنبش

 ب- آماده سازی  برای تحول دموکراتیک

همچنیناین موضوع که  با چه برنامه های و راهکارهائئ وچگونه این جابه جای قدرت و چرخش نخبگان سیاسی انجام می شود ، اهمیت اساسی دارد.

انتخاب راه مصالحه و مذاکره  موفق ترین گزینش استراتژیک در سه موج گذار به دموکراسی بوده است، لذا

انتخاب استراتژیک  جابه جای قدرت و چرخش نخبگان سیاسی در ایران،  مسلزم گفتگوی سازمان یافته و هدفمند در خارج و دیالوگ ملی در داخل است.

در این رابطه تنظیم اهداف ، برنامه کار روشن و توضیح و تشریح جنبه های عملی و اجرائی آن یعنی راهکارها ی این کزینش استراتژیک، موضوع این گفتگوها و دیالوگ می تواند باشد، درعیر این صورت روند امری انتزاعی و مبهم خواهد بود.

گفتگو ها و دیالوگ باید در راستای عمده ترین مسائل اجرائی و عملی آغاز شود، موضوهات بحث باید مشخص و محدود باشد. هدف این گفتگو و دیالوگ، توافق های کوتاه مدت همراه با چشم انداز درازمدت است.

داشتن برنامه برای تاسیس نهاد هایی که قادر به ایجاد تغییر های واقعی و ساختاری باشند، باید در مرکز این  گفتگو ها و دیالوگ ملی قرار گیرد.

تجربیات روند های گذاردر گذشته حاکی از آن است که غفلت از ابعاد اقتصادی و اجتماعی و یا با به تعویق انداختن آن ها، عواقب وخیمی برای موفقیت روند داشته است.

با اوج گیری موقعیت انقلابی، درچارچوب سناریوهای ممکن، باورپذ یر، محتمل و مطلوب، همراه با خوشبینی و امید  دو احتمال ممکن و مطلوب می تواند موضوع گفتگو ها و دیالوگ باشد:

– جمهوری اسلامی بدون ولی فقیه ( گذار سقط شده و ممکن): این هدف می تواند از طریق ایجاد دولت موقت و برگزاری سریع انتخابات و در پی آن ایجاد دولت برآمده از رای مستقیم مردم عملی گردد.

– تحول دموکراتیک( گذارمصالحه شده و مطلوب) : گفتگوی جامع و فراگیر ملی، دولت موقت، تدوین قانون اساسی جدید از طریق برپایی مجلس موسسان

دولت موقت  در دوره انتقالی

غیبت حکومت قانون یکی از ویژگی های رژیم حاکم  جمهوری اسلامی در ایران در این ۴۳ بوده است .گذار موفقیت آمیز مستلزم ایجاد حکومت قانون با  قانون اساسی جدید است، در این رابطه یافتن پاسخ به این سئوال ها اهمیتی مبرم دارد.

چهار تکلیف ضروری را می توان در این رابطه  مورد بحث قرار داد:

–  تدوین قانون اساسی جدید

– برگزاری انتخابات آزاد

– رساندن خدمات اساسی به مردم

–  تامین امنیت شهروندان

مهمترین  فعالیت های دولت موقت 

 مهمترین  فعالیت های دولت موقت  در دوره انتقالی  چیست؟ وچگونه؟ و با چه قوانینی به وجود می آید؟ و این حاکمیت با چه ساز و کاری می تواند محدود  شود؟

در این رابطه شش مسئله اساسی باید مورد بحث قرارگیرد:

– قانون خاص دوره انتقال: آیا باید قانون خاصی برای دوره انتقال تدوین شود یا نه؟ موضوع نظارت و محدودیت های این دولت ؟

– قانون اساسی: روند و زمانبدی تدوین قانون اساسی جدید چگونه خواهد بود؟

– ترسیم قوای سه گانه : آیا دولت انتقالی مجموعه ای از مقننه و مجریه است ، در این صورت نظارت و توازن قوا به چه صورت خواهد بود؟

– قوه قضائیه دوران گذار: در اینجا دادخواهی چگونه پیش خواهد رفت؟

– قانون گذاری در دوران گذار: چگونگی ترمیم ، تعویض و اعلام قوانین؟ و میزان اعتبار این قوانین و زمان اعتبار آن؟

– پاسخگویی تشکیلات دوران گذار: میزان اختیارات این تشکیلات و محدودیت های آن؟

– استفاده از نیروی نظامی: چگونگی  تامین امنیت شهروندان و قوانین مربوط به آن؟

– حقوق مالکیت:  چگونکی  رسیدگی به دعواهای ناشی از مالکیت

– وضعیت احزاب سیاسی و انتخابات؟

https://akhbar-rooz.com/?p=180072 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

6 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آشنا
1 سال قبل

دنباله …
رژیم جمهوری اسلامی با ۴۳ سال سرکوب مداوم، از بین بردن اپوزیسیون مترقی، ممنوع کردن احزاب غیرخودی، نابودی اتحادیه‌های کارگری مستقل و سایر مجامع و کانون‌های مدنی مترقی، تصویب قوانین ارتجاعی زن‌ستیز، نابود کردن استقلال قوه قضائیه و… استقرار خویشاوند سالاری و غارت اموال عمومی توسط بنیادهای خودی نظیر بنیاد مستضعفان، و آستان قدس رضوی، شانه خالی کردن از زیر بار برقراری یک نظام عادلانه مالیاتی به نفع طبقات فرودست و… تمام زمینه‌ها و شرایط نارضایی و در نتیجه شورش را فراهم ساخته است. به طوریکه ضدانقلاب متشکل و جهانی با سوءاستفاده از این وضع و توسل به رسانه‌های بیگانه نظیر «سعودی اینترنشنال، دویچه وله، بی بی سی، صدای آمریکا، رادیو فردا و زمانه …» و… می‌کوشد با فریب مردم جان به لب رسیده و استفاده از لومپنیسم، جاسوسی، تروریسم، خشونت‌گرائی، اغتشاش‌گری، داعش‌پروری، ترغیب به مسلح شدن  و ماجراجوئی، توزیع جعلیات، دروغپردازی، تخریب توسط عناصر خشونت‌طلب، ایران‌ستیز و عملا گرفتار در شبکه عنکبوتی اجانب و فعال بر ضد منافع و مصالح ایران، رهبری این شورش نامطلوب را که  دیگر تغییر ماهیت داده است را در دست گیرند و به هر طرف که مورد نظرشان است بچرخانند. آنها از جانب بخش بزرگی از اصلاح‌طلبان پاکسازی‌شده به عنوان عامل فشار برای سازش در بالا و قبول یوغ استعمار غرب حمایت می‌شوند.
دشمنان ایران با شعارهای ارتجاعی غیرطبقاتی و سیاست آزموده و مردم فریب «همه با هم» به مصادره حرکت شورشی که در بدو امر مترقی بود و مطالبات برحق داشت مشغول شدند و آن را تا سطح درگیری مسلحانه، ایجاد ناامنی و جنگ تن به تن و نفرت ملی، ایجاد زمینه عملیات انتحاری ارتقاء دادند. شوربختانه به علت فقدان آگاهی سیاسی، سرکوب سازمان‌های سیاسی مترقی، تجربه لازم رهبری مدبر، نزدیک‌بینی، بی‌دورنمائی، غلبه بُعد احساسی، این زمینه مصادره شدن فراهم بود و در بستر پروژه‌های از قبل آماده شده‌ی ناتو جا می‌گرفت.
 این وضعیت محیطی متشنج و بدون ‌دورنمای روشن در ایران فراهم ساخته است که آینده‌ شفافی بر آن متصور نیست. ماهیت آن فقط تداوم ناامنی و بی‌ثباتی است که نمی‌تواند مورد تائید باشد. هر حرکت اعتراضی که مضمونی اغتشاشگرانه و بی‌هدف داشته باشد به ضرر مبارزه هدفمند طبقاتی است علیرغم اینکه نیت شرکت‌کنندگان در اعتراضات خوب باشد.
ما همواره از مطالبات و خواست‌های عادلانه کارگران، آموزگاران و سایر اقشار و طبقات جامعه دفاع کرده و در آینده نیز خواهد کرد ولی همیشه با کسانی که در پی تشدید تحریم‌های ضدبشری برضد مردم ایران، تجزیه ایران، نقض تمامیت ارضی و حق حاکمیت ملی ایران، برقراری سلطه مجدد استعمار غرب و تجاوز ناتو به ایران هستند و نسبت به گرایش ایران به سمت شرق که دورنمای مثبت تحول آتی ایران و منطقه بوده و در متن تحولات جهانی و افول آمریکا صورت می‌گیرد، به تخریب منافع ملی ایران مشغولند، مبارزه نموده و در آینده نیز مبارزه خواهیم کرد.
پیام برآنست که تنها بر اساس مرزهای روشنی که بیان کردیم خواست سرنگونی این رژیم آنهم تنها با دست مردم ایران در خدمت فرودستان جامعه معنا و مفهوم پیدا می‌کند و خواست براندازی رژیم حاکم بدون داشتن این دورنما خواستی در خدمت منافع امپریالیسم، صهیونیسم و مبتنی برخونخواهی، انتقامجوئی و قصاص است.

کیا
کیا
1 سال قبل
پاسخ به  آشنا

جناب آشنا منظورتان از “ما” کیست؟
کسی در نظر ندارد مملکت را تجزیه کند و کسی هم حاظر نیست که خارجی بیاید و بر ما حکومت کند!
آنچه مردم در این سال‌ها تجربه کرده اند تجزیه کشور از نظر سیاسی و اقتصادی و قدرت به دست این حکومت ولایی که همه چیز را برای قشری محدود و طرفدار خویش می خواهد ، تجزیه شده است ، می‌مانند تجزیه از نظر خاکی و مرزی که آنهم در دست و توان این حاکمیت است که کوتاه نمی آید.
در ضمن این جنبش آنقدر قوی و مستقل است که در شیارهای جامعه و قشرها و طبقات در جریان است و موج سوران ناشی را توان همراهی با آن را ندارد ، در تحول خویش آنهایی را سواری می دهد که از متن جامعه بوجود آمده اند.

آرش
آرش
1 سال قبل
پاسخ به  آشنا

دوست عزیز آشنا
لپ مطلب را خیلی خوب گفتی
“نسبت به گرایش ایران به سمت شرق که دورنمای مثبت تحول آتی ایران و منطقه بوده و در متن تحولات جهانی و افول آمریکا صورت می‌گیرد،”.
افول آمریکا بقیمت تجاوز به یک کشور دیگر ( اکرایین )و دفاع از حکومتهای دیکتاتوری جمهوری اسلامی و کره شمالی و روسیه سفید و…….بدست نمی آید .
لطفن از غار افلاطونی بیرون بیاید و دنیا را بروز ببینید مگر شما همیشه نمی گفتید که در یک رودخانه ۲ بار نمیشه شنا کرد؟

آشنا
1 سال قبل

خشم فروخفته مردم ایران در قالب مبارز جوانان و به ویژه زنان ایران بار دیگر سر باز کرد و سراپای جامعه ایران را به نحو انفجاری فرا گرفت.
این خشم که با انگیزه اعتراض به قتل خانم مهسا امینی در بازداشتگاه وزرا، توسط ماموران گشت ارشاد و یا عوامل امر به معروف و نهی از منکر آغاز شد، ریشه‌های بنیانی خود را در وضعیت اقتصادی ایران دارد که محصول حاکمیت اقتصادی نئولیبرالیسم، با یاری اصلاح‌‎طلبان و مافیای رفسنجانی می‌باشد. این سیاست غارت اموال عمومی که سرمنشاء فساد، رانتخواری، دزدی و راهزنی ثروت‌های ملی ایران است و به شکل خصوصی‌سازیِ اموال عمومی با توصیه‌های بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول است، وابستگی به بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول را سبب گشته که در مغایرت کامل با پیوستن به سازمان همکاری شانگهای قرار  دارد. باید این سیاست استعماری حاکم در ایران با دست مردم ایران و نه نیروی بیگانه تغییر کند در غیر این صورت ممکن نیست، فقر و فاقه از بین برود، کارگران، آموزگاران و اقشار فرودست جامعه و حتی طبقه متوسط بورژوازی ملی ایران، بتوانند نفس راحتی بکشند. نئولیبرالیسم اقتصادی، سیاست‌های تعدیل اقتصادی دشمن مردم ایران است و حاکمان بر اقتصاد کشور از این سیاست تا کنون پیروی کرده و هنوز هم می‌کنند.
این شرایط وخیم اقتصادی که در عین حال محصول تحریم‌های جنایتکارانه و ضدبشری امپریالیستی نیز می‌باشد، در کنار سرکوب حقوق انسانی مردم ایران و به ویژه زنان ایران که دائما مورد تحقیر و تبعیض قرار دارند، وضعیتی انفجاری در جامعه ایجاد کرده است. رژیم سرمایه‌داری جمهوری اسلامی نه تنها گشت ارشاد را منحل نکرده و نه تنها حاضر نیست از سیاست قلدرمنشانه و ضدانسانی پوشش اجباری دست بردارد و به کرامت زنان و مردان ایران احترام بگذارد، بلکه تلاش دارد با زبان قلدری با مردم سخن براند.
مگر خواست برحق نخستین روزهای شورشِ بدون چشم اندازی که خودبخود پا گرفت چه بود؟
جز این بود که برخورد به مسئولان قتل مهسا امینی، شفاف‌سازی، برچیدن گشت ارشاد و دست کشیدن از اجبار زنان به تحمل حجاب اجباری صورت پذیرد؟ خواستی که هم زمینه تحقق و عقب راندن رژیم، هم زمینه بسیج میلیونی مردم که از این مطالبه اعم از با حجاب و بی‌حجاب دفاع می‌کردند را داشت و عمیقا  یک مطالبه برحق و مترقی بود؟ خواستی که می‌توانست در شرایط و روند مناسب تعمیق یابد به خواست آزادی زندانیان سیاسی و یا آزادی تاسیس اتحادیه‌های کارگری مستقل و.. توسعه یابد و مکتبی برای آموزش مبارزه دموکراتیک برای مردمی باشد که خواهان دموکراسی و احترام به انسان علیرغم اعتقادات دینی آنها هستند؟
رژیم به جای پاسخ مقنع به مردم در پی توجیه این قتل برآمد و هیچ کس تا به امروز حاضر نشده مسئولیت آن را به عهده گیرد. این بی‌اعتنائی مزمن نسبت به حقوق و مطالبات مشروع مردم، بذر شورشی را که حکومت با سیاست‌های خویش در این مدت کاشته بود بارور ساخت و وضعیتی را به وجود آورد که ما امروز با آن روبرو هستیم و چشم طمع نابکاران، اجانب و ستون پنجم آنها در ایران را، به سمت میهن عزیز ما معطوف ساخته است.
کشور ما ایران که کشور قدرتمند، ثروتمند و متمدنی است، مورد لطف و علاقه قدرت‌های غارت‌گر جهان است. کشور ما مورد نفرت دول پاره‌ای ممالک همجوار است که با حمایت قدرت‌های بزرگ امپریالیستی برای نابودی ایران تلاش وافر می‌کنند. دول عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین، جمهوری آذربایجان در زمره این ممالک‌اند. هیچ کشوری در منطقه خواهان ایرانی مستقل، امن و قدرتمند نیست و آنها مرتب با توسل به جنگ ترکیبی و تروریستی، تشویق به خشونت و ایجاد جنگ داخلی تلاش وافر دارند از ایران سوریه دیگری بسازند که بتوانند به راحتی ثروت‌های ایران را غارت کنند. آنها از همه اقدامات داعشی و انتحاری و خشونت‌طلبی در ایران دفاع کرده و این اقدامات را مورد حمایت قرار می‌دهند.
بی‌ثباتی و فقدان امنیت، برای برهم زدن طرح‌های اقتصادی ایران از جمله «ساختن جاده ابریشم، دالان شرق به غرب و جنوب به شمال و تخریب در سیاست صحیح و راهبردی ژئوپلیتیکی گردش به شرق، که به مثابه خاری است در چشم دشمنان ایران، هدف اصلی امپریالیسم است.
دشمنان ایران تلاش دارند در جنگ تحمیلی به روسیه در اوکراین و شکستشان در محاصره ضدبشری اقتصادی روسیه تمام ارتباطات روسیه را با اکثریت کشورها و با اکثریت مردم جهان بگسلانند و در این منطق امپریالیستی موقعیت ژئوپلیتیکی ایران نقش کلیدی را بازی می‌کند.

کیا
کیا
1 سال قبل
پاسخ به  آشنا

جناب آشنا!
فکر میکنی با این شلم شوروای منطقی و به نفع مردم نظر دادی!
اول جنبش را در سطح گشته شدن یک دختر و خطای حاکمیت در راستی آزمایی پایین آوردی، بعد به سخن از ستون پنجم و دخالت خارجی پرداختی و خلاصه میپری توی جنگ اوکراین و روسیه مظلوم ودر آخر نتیجه میگیری که ایران ژئوپلیتیک نقش کلیدی ، غیر مستقیم در جهان دارد و آنرا مسلما برای مبارزه با شیطان بزرگ حمایت باید کرد!
حال مبارزه مردم که خواهان آزادی های طبیعی اشان است به خاک و خون کشیدن از طریق همین حاکمیت که حمایت شده و روز بروز هم وحشیانه تر میشود، پر شد و رفت توی هوا.
چطوره به این حاکمیت ” انقلابی” گوشزد کنید که داعشی مردم خودش را نکشد و حد اقل مانند “رهبر ره” به یک رفراندم تن دهد.

الف باران
الف باران
1 سال قبل
پاسخ به  کیا

؟؟!!…

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


6
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x