(به مناسبت بیست و هفتم بهمن ماه، نهمین سالگرد درگذشت او)
یاد عزیز منصور کوشانِ مهربان از خاطرم نمی رود. گفتاوردها و سروده های بسیاری برایم می فرستاد که در “اخبار روز” منتشر کرده ام. سروده ای از او با عنوان “جهنم آزادی خواهان و بهشتِ فردا” آخرین شعر او در آرشیوِ کارهایش در “اخبار روز” است. این شعر را سی ژانویه ۲۰۱۳ برابر با ۱۱ بهمن ۱۳۹۱ درج کردم. منصور کوشان بیست و هفتم بهمن ماه ۱۳۹۲ در گذشت.
خسرو باقرپور
این که چه کسی ضامن ظلم است، فراموش کن.
ایمان انسانکُش است و تو مسلمان
پس بزن، باز بزن،
مباد از یاد رفته باشند سرداران اسلام
ابن قتیبه، ابن عبیده، خالد بن ولید، حسین ابن علی
و همهی تجاوزگران و کُشندگان
آنان که در گسترهی ایرانزمین
صدها زیارتگاه از خود بر جای گذاشتند
و میلیونها خادم و مزدور.
این که چه کسی خادم خیانت است، فراموش کن
مسلمان بکُشد یا کُشته شود به بهشت میرود
پس بکُش، باز بکُش،
الله و پیامبر و امام
صدها خلیفه و فقیه و حجت اسلام
تنها با رنج و خون و مرگ آزادگان در حیات میمانند
و با دستهای آلودهی تو
ای بسیجی مسلح، ای سپاهی مرفه، ای خادم در قامت انسان
این که چه کسی مجری جرم است، فراموش کن
خون ضامن حیات ایمان ست و تو مزدور فاتح اسلام
پس بکُش، بکُش
با امر رهبر ناکام، خواست فقیه اسلام
یقین بدان اما
در نکبت حضور تو و هزاران چون تو
ایرانزمین امروز
جهنم آزادیخواهان ست و بهشت فردا.