دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

ملاحظاتی پیرامون  منشور مطالبات حداقلی تشکل های مستقل صنفی و مدنی – علاءالدین فتح راضی

در همان اوائل انتشار منشور با تعدادی از دوستان در کلاب هاووس تصمیم به برپائی اتاقی گرفتیم برای بررسی منشور و نیز پیشبرد امر تبلیغ درباره آن، در تنها رسانه ای که در دسترس ما قرار داشت. ملاحظات زیر نتیجه بحث هائی ست که در طول نوزده جلسه دوساعتهً روزانه بدست آمده است.

١. این منشور یک برنامه حزبی حداقلی (یا حداکثری) نیست. آنهائیکه نگاهی اینچنین به منشوردارند طبعا آنرا رفرمیستی می بینند و بدنبال مخاطب آن در حاکمیت میگردند. حال آنکه مخاطب این منشور، جنبش های دمکراسی خواهی در ایران است برای ایجاد همگرائی درمیان آنها و نهایتا پیشبرد امرانقلاب. واقعیت اینکه جمهوری اسلامی از همان ابتدا با شعار”حزب فقط حزب الله” با تشکیل احزاب بمخالفت پرداخت و اجازه هیچ تشکیلات سیاسی را درخارج از حوزه ایدئولوژیک مذهبی خود نداد. ازین رو مبارزات مردم ایران برعلیه رژیم فاشیست مذهبی امروزه بصورت جنبش دمکراسی خواهی تجلی یافته است که متشکل از اجزائی است که هر یک مشخصه های خاص خود را دارند و نشاندهنده مطالبات طبقات و اقشار مشخصی از جامعه هستند. ازین رو هرگونه اتحاد و همکاری میان سازمان های سیاسی باید جنبش دمکراسی خواهی را تنها زمینه موجود برای فعالیت سیاسی در ایران در نظر گیرد و درجهت تبیین و اتحاد اجزاء آن بکوشد. اجزاء این جنبش دمکراسی خواهی عبارتند از: جنبش کارگران، جنبش معلمین، جنبش پرستاران، جنبش دانشجویان، جنبش زنان، جنبش دهقانان، جنبش بازنشستگان، جنبش ادیان و مذاهب غیر شیعه و درنهایت جنبش ملیت های ساکن ایران.

خیزش انقلابی “زن، زندگی، آزادی” از میان جنبش زنان سربرآورد که بعنوان نصف جمعیت کشور، پیوندی ارگانیک با جامعه دارند چراکه به اشکال مختلف با آن درارتباط هستند: غیر ازخانه داری و وظیفه مادری، زنان در مشاغل مختلف کار میکنند. ازین رو با تمام مسائل و مشکلات طبقات و اقشار جامعه آشنا هستند و این امر آنها را نسبت به مطالبات سایر جنبش ها حساس میکند و به این سبب زنان دوشادوش مردان در همه مبارزات درایران شرکت داشته و دارند. ولی این اولین باریست که زنان برای حقوق حقه خود پای بمیدان مبارزه نهاده اند که این امر تحسین همه جهانیان را برانگیخته است و زنان درهر شغل و مقامی، از سیاستمداران پارلمان های اروپائی بگیرید تا سلبریتی های جهان هنر برای حمایت از آن گیس های خود را میبرند و به این صورت عکس العمل نشان می دهند.

جنبش زنان بمثابه روح زنانه جنبش دمکراسی خواهی عمل میکند، چیزی که جامعه ایران برای مقابله با روحیه پدرسالارانه حاکم شدیدا به آن نیاز دارد. ظلم مضاعفی که بعنوان شهروند درجه دوم بر زنان به اشکال مختلف همچون حجاب اجباری اعمال میشود، همدردی و حساسیت جوانان را برمی انگیزد و همچنانکه پیشتر درجریان مخالفت با عدم حضور زنان در مسابقات فوتبال شاهد بودیم این بار نیز پابپای آنها در کف خیابان بمبارزه با عناصر سرکوبگر رژیم میپردازند. با این حال می بینیم که جنبش زنان بتنهائی توانائی رویاروئی با رژیم سفاک اسلامی را ندارد و نیازمند همیاری سایر جنبش هاست. منشور تشکل های مستقل صنفی و مدنی کوششی است در راستای همگرائی همه جنبش های دمکراسی خواهی حول مطالبات مشخص با این هدف که شرکت همه آنها را درین انقلاب فراهم آورد وافق آینده ای روشن را برای همه ترسیم نماید.

٢. این منشور باستناد خود آن در حمایت از خیزش انقلاب “زن، زندگی، آزادی” ارائه شده و مطالبات مطرح شده در آن بمثابه فرامینی است که از کف خیابان صادر شده باشد. پیشتر نیز شروین درآهنگ “برای”  کوشیده بود شعارهای صلبی تظاهرات خیابانی در رد جمهوی اسلامی را با درخواست های تیوت شده در رسانه های اجتماعی تبیین کند و دلایل خیزش انقلابی را بشکل مانیفست گونه ای شرح دهد. منشور مطالبات، آینده آنرا رقم میزند چراکه براساس توافق حاصل میان ادامه دهندگان راه رهاِئی از جهنم رژیم بوجود آمده است.

٣. هرچند برآوردن مطالبات طرح شده در منشور بگفته خود آن در رژیم فعلی امکانپذیر نیست ولی سه بند اول آن درباره آزادی های اجتماعی، لغو حکم اعدام و آزادی زندانیان سیاسی از خصلتی تاکتیکی برخوردارند و میتوانند بشکل سوژه تظاهرات وسیع خیابانی وکمپین های گسترده جهت فشار بر جمهوری اسلامی مطرح شوند و طرح فراخوان درین موارد از سوی تشکل های مدنی می تواند ادامه تظاهرات ده ها هزار نفری در شهرهای اروپائی را فراهم کند.

۴. مطالبات طرح شده در منشور، مطالباتی حداقلی هستند چراکه حاصل توافق بیست تشکل صنفی و مدنی اند. ولی این امر چیزی از دقت این مطالبات نکاسته است. برعکس موجز بودن بند بند این منشور ظاهرا نتیجه بحث های همه جانبه ایست که اقشار مختلف کارگران و زحمتکشان از جوانب مختلف انجام داده اند. اگر بحث آزادی مطرح میشود این آزادی بی آنکه به فلان قانون سازمان ملل ارجاع بشود با موارد مشخص تعریف میشود (بند دوم). یا بحث برابری با مصادیق مشخصی تعریف میشود بدون احاله آن به فلان ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر(بند چهارم). حل مشکل مذهب شیعه نیز بدون ارجاعات کلی به سکولاریسم دمکراتیک تنها بصورت جدائی دین از دولت، لائیسیته را بصورت قطع “دخالت مذهب از مقدرات و قوانین سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی” پیشنهاد میکند (بند پنجم) بی آنکه نامی از لائیسیته برده باشد. مواردی ازین قبیل منشور مطالبات حداقلی را یک سر و گردن بالاتر از منشورهائی چون منشور همبستگی “۵ + ١” آقای پهلوی و شرکاء قرار میدهد.

۵. منشور مطالبات از آنجائیکه ثمره کار تشکل های شناخته شده در جنبش دمکراسی خواهی است، بی آنکه اصراری بربیان شعارگونه داشته باشد منادی خواسته های دمکراتیک جامعه ایران بشمار میآید،. ازین رو ایرادی واقعی برهیچ یک ازبندهای این منشور نمی توان گرفت و از آنجائی که بر اساس توافق این تشکل ها تهیه شده، سندی تاریخی بشمار می آید و قابلیت هیچ گونه جرح و اصلاحی ندارد مگر اینکه امضاء کنندگان خود به اینکار مبادرت کنند. تنها مسئله ای که میماند تکمیل آنست. این منشور بنا به تائید تهیه کنندگانش، منشوری حداقلی ست و کسانیکه دست اندر کار جنبش های دمکراسی خواهی هستند میتوانند و باید که در تکمیل آن بکوشند. البته پروسه اینکار از هم اکنون شروع شده ست. برای مثال جمعی از زنان مطالبات پیشروی خود را منتشر ساخته اند که در واقع کوششی است درجهت طرح مطالبات حد اکثری زنان در ایران. مثال دیگری که درین مورد میتوان ذکرکرد حل مسئله ملی در ایران است که در بند هفتم اشاره کم رنگی به ان صورت گرفته است. حال آنکه در منشور همبستگی شرح کاملی از یک نظام غیرمتمرکز مطرح شده که حتی ازنظام فدرالی فراتر میرود چراکه سیاست گذاری را درمعنای قانون گذاری به مناطق مختلف واگذارکرده است. درحالیکه فدرالیسم بمعنای تقسیم و توزیع وظایف قوه مجریه است نه قوه مقننه. ظاهرا وجود عبدالله مهتدی که سال ها درگیر بحث های مربوط به فدرالیسم در ایران بوده این بند را به نگارندگان منشور همبستگی تحمیل کرده است و نیز نشانگر این واقعیت است که نگارندگان منشور مطالبات برای بیان کامل این مورد به فعالین مدنی ملیت های ایرانی دسترسی نداشته اند.

۶. آخرین بند منشور (دوازدهم) جنجال برانگیزترین بند آنست بویژه از دید آنهائیکه در دوران جنگ سرد بازمانده اند و مبارزه با امپریالیسم را سرپوشی برای بی عملی خود قرارمی دهند که نشانگر بروز نکردن تئوری انقلاب درتطابق با دوران معاصرگلوبالی شدن جهان سرمایه است که در آن صدور سرمایه مالی تبدیل به صدور سرمایه صنعتی شده واین امر توسعه کشورهای کلونی را باعث میشود. از مورد بارز چین که بگذریم ویتنام که بیشترین صدمات را در جنگ با آمریکا تجربه کرده ست امروزه خواستار رابطه متقابل با آنست و مرزهای خود را بروی سرمایه گذاری صنعتی گشوده ست و دور نیست که به یک چین تازه هرچند در مقیاسی بسیار کوچک تبدیل شود. در چنین شرایطی ست که شعار زیر از کف خیابان بگوش میرسد و در منشور انعکاس خود را می یابد: “دشمن ما همین جاست، دروغ میگن آمریکاست.”

٧. برخلاف بندهای دوازده گانه که بسیار دقیق و مشخص نگاشته شده اند، مقدمه منشور حاکی از ابهام وعدم قطعیت در مورد حاکمیت پس از رژیم اسلامی است. پس از توضیحات کلی درین باره که حاکمیت آینده را فراهم آمده از پائین جامعه می انگارد بطور مشخص بیان میکند که حکومت آینده از سوی شوراهای مردمی کنترل خواهد شد (بند هشتم) و این بدان معناست که حکومت، شورائی نخواهد بود چرا که حکومت شورائی نتیجه دمکراسی مستقیم وانتخاب اعضائ حکومت از میان خود شوراهاست که هرلحظه میتوانند از سوی انتخاب کنندکان فرا خوانده شوند.این ابهام در شکل حاکمیت البته نشاندهنده شرایط ذهنی طبقه کارگرایران است که با رشد آن میتواند به وضعیت جدیدی ارتقاء یابد. در یکی از جلسات کلاب هاووس که پیشتر شرح آن رفت شخصی که ادعا میکرد دستی در نوشتن آن داشته است حاکمیت آینده را شکلی از کمون پاریس توضیح میداد که در آن اقشار مختلف طبقه کارگر و سایر طبقات زحمتکش و حتی خورده بورژوازی شرکت خواهند داشت. اگر این امر واقعیت داشته باشد  چیزی جز تکرار یک تجربه شکست خورده نخواهد بود. لنین در “دو تاکتیک… “از کمون با عنوان “یک حکومت کارگری یاد میکند که دانایی و توانایی تشخیص بین عوامل دمکراتیک و سوسیالیستی را نداشت.” از سوی دیگر آنچه لنین بعنوان مرحله دمکراتیک انقلاب مطرح میکند چنان شباهتی با شرایط امروزی ما در ایران دارد که گویی آن را برای دوران کنونی ما نوشته است. انقلاب دمکراتیکی که در ایران در حال شکل گیری است بر بنیان جنبش های دمکراسی خواهی قرار دارد که در ابتدا شرح داده شد، هرچند این مرحله دمکراتیک را نباید با انقلاب بورژوا دمکراتیک اشتباه گرفت. استراتژی چپ های مارکسیست همواره سوسیالیسم بوده و هست و بقول لنین دیوار چینی این دو مرحله را ازهم جدا نمی سازد. ولی این شرایط عینی و ذهنی انقلاب است که استراتژی این مرحله را مشخص میکند که دمکراتیک باشد یا سوسیالیستی. شکل حاکمیت سوسیالیستی خود معضل دیگریست. آیا حاکمیت طبقه کارگر یک دولت سوسیالیستی خواهد بود یا حکومتی خواهد بود در یک دولت دمکراتیک. لحن مبهم منشور درین موارد نشانگر حالت سیال در تناسب قوای طبقاتی در داخل است و این واقعیت که طبقه کارگر درغیبت یک حزب قدرتمند تا چه حد بتواند سایرطبقات زحمتکش و نیز اقشار میانی را برای کسب مطالبات دمکراتیک این منشور، متشکل ومتحد سازد.

۸. احزاب ریز و درشت چپ خارج از کشورکه بقول باقر مومنی زبان مشترک میان خود را از دست داده اند در چهل و اندی سال نشان داده اند که توانائی کمک به جنبش کارگری در داخل را ندارند. شاید این منشور مطالبات حداقلی بتواند زمینه ای باشد که بر مبنای آن، این گروه های چپ برنامه های حداقلی خود را ارائه دهند که این میتواند سبب همگرائی در میان آنها گردد.

 

لندن فروردین ماه ١۴٠٢

https://akhbar-rooz.com/?p=200542 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

4 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
الف باران
1 سال قبل

مبارزه سیاسی، مبارزه اى برای تصفیه حساب شخصی و دل خنک کردن نیست، بلکه مبارزه اى است آگاهانه برای تصفیه حساب طبقاتی؛ مبارزه اى که بر کین و انتقام گیری شخصی استوار باشد، فرجامی جز یأس و سرخوردگی دربر نخواهد داشت، بیراهه است. نمی‌توان به خاطر نفرت از رژیم مستبد “صدام حسین” از تجاوز نظامی به عراق دفاع نمود و جام شراب را به سلامتی اعدام “صدام حسین ” سرکشید و دخالت نظامی بیگانگان را در امور داخلی کشور تائید کرد . آنها که چنین کرده اند، از مسیر مبارزه اصولی خارج شدند ، به آلت دست زورمندان جدید تبدیل گشتند . همین مسئله در مورد ایران نیز صدق می‌کند. کسانی که به خاطر نفرت به حقشان نسبت به رژیم منفور اسلامی در مقابل تحریم جنایتکارانه اقتصادی و تجاوز نظامی به ایران حساسیت نشان نمی‌دهند و حتی مشوق دستگیری سران رژیم توسط بیگانگان و اعدام آنها هستند، درک درستی از مبارزه سیاسی ندارند. اینان فقط برای خنک شدن دلشان با رژیم مخالفت می‌کنند و نه برای استقرار یک نظام دمکراتیک و عادلانه‌ای اجتماعی . بیان این که فقط این رژیم تبهکار برود تا دلم خنک شود، اشتباه محض و جز ارضای آتش خشم شخصی نتیجه دیگری نخواهد داشت و بی‌سرانجام خواهد بود . رژیم ھاى لیبی، طالبان و بعث عراق توسط آمریکا و متحدینش سرنگون شدند اما نه آزادی در این کشورها برقرار شد و نه استقلال ، بلکه برعکس وضع مردم هزار بار وخیم‌تر، تاریکتر و مصیبت بارتر از گذشته شده است. دخالت بیگانگان در امور داخلی کشور ما ایران به معنای نقض حق تعیین سرنوشت مردم ایران به دست خودشان است و این امر نمی‌تواند مورد پذیرش هیچ ملت آگاه و مستقلی باشد . عزیزانی که توسط رژیم اسلامی جان باخته اند، برای تحقق آرمان انسانی زحمتکشان جان باختند، نه برای زندگی شخصی خودشان و یا اختلاف شخصی با ملاها. از این‌ رو باید از برخوردهای هیجانی و احساسی و شخصی پرهیز نمود و مبارزه سیاسی و طبقاتی سنجیده، هدفمند و آگاهانه اى را برای تحقق آرمان ھاى عزیزان جان باختگان، یعنی استقرار آزادی، دمکراسی و عدالت اجتماعی پیش ببریم . راهی جز این راه برای تحقق آرزوها و آمال مردم ایران میسر نیست؛ هر راه دیگری بیراهه است. روز جشن ملت ایران، روزی است که ملت ایران آگاهانه و متشکل رژیم را با دستان پرتوان خود و با کمترین خسارت مالی و جانی سرنگون کند، چنین روزی آرزوی همه‌ى ایرانیان آزاده، مستقل و ضد امپریالیست و ضداجنبی است. به امید چنین…

farhad farhadiyan
farhad farhadiyan
1 سال قبل

یک عادت را ما قطعا باید ترک کنیم منشور حداقلی امروز در اتحادیه های کارگری دنیا هم چاپ و نشر یافته است و بیش از ۹۰ درصد احزاب و سازمانها و تشکلهای ایرانی از ان حمایتئ کرده اند صدها فعال چپ منفرد زیرش امضا گذاشته اند و دهها هزار شورای مستقل بطور عملی در پشت این منشور ایستاده اند بگذارید چند انحلال طلب تنها در گوشه ی عزلت خود ما را رفرمیست خطاب کنند ما اعتنا نمی کنیم چون نمی خواهیم پژواک صدای خاموش این بیسوادها شویم فسیلهائی که ۱۰۰ سال است فریز شده اند ما باید به وظائف آینده فکر کنیم دوستان و رفقا و تشکلها سازمانها و احزاب حامی باید توجه کنند ما در حال نزدیک شدن به قدرت دوگانه هستیم در این مرحله ما مجبور هستیم اول شورای انقلاب دوم دولت موقت را معرفی و خیلی سریع طرح قیام را رونمائی نمائیم کدام گروه از گروههای حامی می تواند منشور این مرحله را به نگارش درآورد ؟ کدام گروه می تواند جزئیات و روش سازماندهی عملیاتی این موارد را با دقت کار و ارائه دهد فردا کنار گود ننشینید و دائم ایراد در بوق کنید . ضمن طراحی وبا جزئیات این سه مورد نیاز به نگارش سازمان شهر و روستا و نحوه ی عمل شوراها روش انتخابات و بطور کلی سازمان مشارکت مردم در امور جامعه را با دقت مانند یک قانون اساسی یا برنامه ای برای یک زندگی بهتر اما با توافق همه ی احزاب به سرانجام برسانید . این انقلاب متعلق به تمام کسانی ست که در این سرزمین زندگی می کنند و مهم نیست که ایرانی باشند افغانی یا دیگر کشورها ایران متعلق به تمام انسانهاست و هر کس که دست دوستی به ما دهد ما دستانش را فشرده و از او حمایت خواهیم کرد . هدف ما رهائی انسان است .

محمد
محمد
1 سال قبل
پاسخ به  farhad farhadiyan

تاسف باره که آدم هایی چون شما چپ ایران را نمایندگی می کنند واقعا از این که با واژهایی چون فسیل و بیسواد و فریز شده بخواهید منشوری را حمایت کنید معلوم است از کوزه تان چه می تراود بیرون ! آقای باسواد شما وکسانی چون شما که این بیانیه ۱۲ ماده ای را منشور نامیدید میزان همین حد قضاوتتان میزان سوادتان را نشان داده است . کاش شما حداقل میدانستید برخی از این بیست امضا زیر آن وجود خارجی ندارند و برخی تنها اسمهای بی مسمی هستند و تنها تاریخی در دهه هشتاد آنهم بمدت کوتاهی را یدک می کشند . کاش می دانستید خانه برآب بنا کرده اید شما و کلیه کسانی که پشت این علم سینه می زنید فردای تاریخ نیستید که پاسخ آیندگان را بدهید اما آنها به ریشتان خواهند خندید . شما مضحکه تاریخ خواهید شد شما چپ را و باور به کمونیسم را در درون خودتان هم ترور کردید تا چه رسد به چپ منتقدی که نه سودای قدرت داشت و نه اجازه فریب به رسانه را داد ، نه سیاست رابه بازی کودکانه بدل کرد و نه مرعوب شاه و شیخ شد . نه به مویزی گرمی اش فزود و نه به نخودی سردیش افزود . تاریخ به ریش شما میخندد که به اندازه انگشتان یک دست در کشورتان اتحادیه کارگری ندارید و ادعای انتشار منشور تشکل های مدنی را داریدو آنرا هم به حساب طبقه کارگر و اعتلای فکری و مبارزه طبقاتی فراگیر و تعیین کننده اش می گذارید . تاریخ به ریش شما می خندد که از خود نمی پرسید چظور میشود یک سندیکایی در هفت تپه هست که حتی ده نفر عضو ندارد ولی شما تشکل سندیکایی اش می نامید و به یک کانون کمتر از دارنده چند عضو را که خودش هم ادعای تشکل کارگری را به اعتبار نامش ندارد تشکل کارگری می نامید و دو کمیته به اصطلاح پیگیری و هماهنگی تشکل های کارگری را که مجموع نفرات هر دوی آنها دورقمی هم نیست تشکل کارگری می نامید . اتحادیه ای که آزادی را یدک می کشد و هیچ کارگری حتی آدرس و نشانی از آن را جز در فضای مجازی نمی شناسد و هیچگاه تاکنون هیچ وظیفه ای در قبال هیچ کارگری در دعاوی صنفی را نداشته است اتحادیه آزاد کارگری میدانید. شما آدم با سواد می توانی از اتحادیه و سندیکا و شورا سه نهادی که زیر این بیانیه منشور نما را امضا کرده اند تعریفی بیاوری و ما به ازای واقعی را در هیات و هیبت اینها ببینی؟ شما که دیگران را فریز شده و متعلق به دوران ماقبل تاریخ و فسیل می نامی می توانی تعریفی از تشکل مدنی بیاوری و مصداق واقعی اش را در این گروه بیست گانه نشان دهی ؟ جز تشکیلات معلمان کدام تشکل در بین امضا کنندگان را از نزدیک می شناسی که اعتبار اجتماعی اش را از کمیت نیرویش و از کیفیت مبارزه اش نشان دهد ؟ چقدر انسان باید حقیر باشد که نقد را تنها به این حساب که ظاهرا بیش از ۹۰ درصد احزاب و سازمان های ایرانی آنهم در خارج از کشور تایید کرده اند مبنا قرار دهد تا اثبات کند این محصول جعل و دروغ را باید پذیرفت؟ چرا باید براساس آن احساسات برانگیخته شده مواضعی سانتی مانتال را منطقی و درست جلوه داد .؟ همین فقره اخیر را از شما می پرسم دو تن از اعضای سندیکای واحد از زندان آنهم به واسطه اخبار نادرست از همایش کلن حمایت کردند این دو انسان شریف متاسفانه خلاف اساسنامه تشکیلاتشان رفتار کردند. گیریم که درست حمایت کرده باشند با کدام معیار دموکراتیک اینکار را درست ارزیابی می کنید ؟ بعد هم شما که انسان با سوادی هستی با کدام معیار مارکسی می پذیری که کارگران ایران در حال حاضر پتانسیل کسب قدرت سیاسی را دارد که این دو عزیر زندانی دو کارگری که علیرغم هزینه کرد عمر و زندگیشان هنوز نتوانسته اند شورای اسلامی کار را در واحد اتوبوسرانی پس بزنند و با قدرت نیروی کارگران سندیکای خود را به عنوان تنها مرجع و نهاد کارگری مسلط کنند با هر دلایلی که برشمریم که مانع از این مهم شده است؛ معنایش اینست که شرایط طبقه ایران به گونه ای نیست که قدرت سیاسی را به دست گیرد . آهای آدم با سواد شما آیا عکس مار را به جای مار به مردم نمایش نمی دهی ؟ متاسفم برای شما برای این اهالی رسانه و برای خود و همه کمونیست های ایرانی داخل کشور که زبانمان مو در آورد اما نتوانسته ایم دوکلمه حرف حساب را به گوش شما فرو کنیم

الف باران
1 سال قبل
پاسخ به  محمد

با سپاس فراوان …

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x