دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

اعلامیه کمیته مرکزی سازمان راه کارگر به مناسبت چهل و چهارمین سالگرد اعلام موجودیت راه کارگر

چهارم تیرماه سالروز تولد سازمان راه کارگر است. تولد سازمانی که در شرایط انقلابی اعلام موجودیت کرد. انقلاب ۱۳۵۷ یکی از بزرگترین انقلاب های جهان ، انقلابی که  رژیم محمد رضا پهلوی را سرنگون کرده بود، شور وشوق پیروزی سریع و سرنگونی ژاندارم خاورمیانه ، نه فقط همه ی مردمان ایران ، بلکه بسیاری از مردمان جهان را شگفت زده کرده بود. خمینی با معجزه ای از جنس انقلاب و بندوبست های گوادلوپی و چهره سازیهای رسانه های امپریالیستی ، باهزینه ی فداکاری ها و جان های بسیارمردمان، از نجف به پاریس و از آنجا با پروازی تاریخی ،با اسکورت میراژهای فرانسوی و لشگری از مشاوران و جاسوسان به تهران رسید ؛ تو دهن دولت بختیار زد، دولت تعیین کرد، قول نفت و برق و اتوبوس مجانی و مقام انسانیت داد؛ شیفتگان به قدرت را مست کرد و درصحنه ی مستی مردمان، سر دستگاه قضایی مستقل را برید، حقوق زنان را سلب، اقلیت های دینی نظیر بهائیان را محدورالدم ، سایه وحشت اسلام ناب محمدی را با شعارهای « مستضعف پناهانه، بهشت گونه» بر ایران برخاسته علیه استبداد فردی، تحکیم کرد.

در چنین روزهایی ، زندانیان سیاسی آزاد شده از زندانهای اوین و قصر و عادل آباد و مشهد و…که سالهای طولانی از عمر و جوانیشان را بخاطر مبارزه برای آزادی و برابری وهمبستگی های انسانی در زندانهای آریامهری گذرانده بودند، پس از بحثهای طولانی و گفتگوهای متعدد به این نتیجه رسیدند که تشکیل سازمان راه کارگر را اعلام کنند. بسیاری از فعالین و کادرهای قدیمی سازمان فدایی ، مجاهدین مارکسیست ، ستاره سرخ ، گروه فلسطین ، رازلیق و دیگر فعالین قدیمی چپ، سازمانی را بوجود آوردند که با انتشار کتابها و جزواتی در نقد روزیونیسم حزب توده ، تئوریهای مائویستی و سه جهانی ، و نقد مشی چریکی و پوپولیستی ، متد انقلاب اجتماعی اکثریت عظیم برای اکثریت عظیم  و مجموعه کتابهای “فاشیسم ، کابوس یا واقعیت” ، شکست انقلاب ۵۷ را فریاد میکرد. “انقلاب مرد ،زنده باد انقلاب” ،شعاری بود که راه کارگر را از دیگران متمایز میکرد. ما خلاف جریان شنا میکردیم . جریانی بودیم که گامهای فاشیسم را می شنیدیم و کابوسی را که برای مردم ما ساخته و پرداخته می شد را به شیوه ای دقیق تحلیل میکردیم. بسیاری بر این باور بودند که انقلاب پیروز شده و بلوک “خرده بورژوازی و لیبرالها” به رهبری خمینی ضد امپریالیست ، امپریالیسم آمریکا را از ایران بیرون انداخته است. برخی براین باور بودند که انقلاب ادامه دارد و اسلامی شدن انقلاب را در نیافته بودند. توهم به روحانیت و نقش آن دریافته نشده بود. برای بسیاری خمینی در ماه بود . دیو بیرون رفته بود و فرشته در آمده بود. انقلاب اسلامی پیروز شده بود و در تلاش استقرار حاکمیت عدل علی بود.

راه کارگر باید متولد میشد و شکست انقلاب را فریاد میکرد. چرا که زایمان پردرد انقلاب ، نوزادی عجیب الخلقه آفربده بود که تمام دستاوردهای انسانی و دمکراتیک و مدنی مردم ایران را نشانه گرفته بود. کاست حکومتی اما با هوشیاری بالا و ائتلاف ها و بند و بست های فراوان با لیبرالها و ملیون ، قدرت را در دستان خویش تحکیم میکرد. اعدامهای سریع و بی محاکمه ، سرکوب تظاهرات زنان ، حمله نوروز به سنندج ، سرکوب ماهیگیران انزلی ، سرکوب خلق عرب توسط تیمسار مدنی و… هیچکدام نتوانسته بودند افکار عمومی را به تهدید بالقوه تحکیم یک حاکمیت فاشیستی هوشیار کند. اما خمینی و کاست روحانیت با استفاده از همه اهرمهای قدرت و مساجد و تکایا و حسینه ها و بازار ، جای پای خود را محکم میکردند . آنان در سازمان دادن “مستضعفان و پابرهنگان” ، و استفاده از همه تجربیات و با بکارگیری بسیاری از کادرهای اطلاعاتی و نظامی دولت پیشین ، با قدرت پیش میرفتند. کاست روحانیت با سازمان دادن سرکوب همه مخالفین ، عروج ضد انقلاب اسلامی و تحکیم قدرت مطلقه خویش را سازمان میداد. کابوس فاشیسم و استبداد نعلین را به صدا در آورده بود. حکام شرع با شمشیر قوانین شریعت وارد میدان شده بودند و فضل الله نوریها و کاشانی ها و نواب صفوی ها نامهای میادین و خیابانها را از آن خود میکردند تا نشان دهند که اگر سایه شاه رفته است ،روح خدا با حزب الله و ثارالله و انصارش جایگزین آن شده است.

تولد سازمانی که فاشیسم اسلامی را واقعیتی عینی میدید و کابوس برآمده از تحکیم قدرت آن را پیش بینی میکرد. سازمانی که مبارزه ضد امپریالیستی را جدا از میارزه طبقاتی نمی دید و ضد امپریالیسم اسلامی را ارتجاعی و ضدمردمی ارزیابی میکرد. پیروزی کاست روحانیت را شکست انقلاب ایران میدانست و خواهان واژگونی رژیم ضدانقلابی بر آمده از انقلاب بود. سازمانی که وظیفه چپ را سازمان دادن توده زحمت و کار میدانست ؛ چپ را پرچمدار مبارزه برای آزادی و برابری ؛ انقلاب را کار توده ها میدانست و علیرغم ارج گذاشتن به فداکاریهای بزرگ چریکهای فدایی خلق ، نقد مشی جدا از توده را گامی اساسی برای پیوند دادن چپ به جنبش اجتمایی میدانست. کار و وظیفه نمیتوانست بدون فداکاریهای بزرگ و تلاشهای نظری و تئوریک فراوان به پیش رود. انتشار پنج جلد کتاب “فاشیسم ،کابوس یا واقعیت”، انتشار نقد رویزیونیسم، نقد سوسیال امپریالیسم و تئوری های مائوئیستی و انتشارمنظم و هفتگی نشریه راه کارگر آغاز این راهپیمایی طولانی بود. در سرکوب خونین دهه ۶۰ سازمان ما با تجدید سازمان نیروهای خود در داخل و کردستان و بلوچستان و…و در تبعید کوشید از طریق رادیوی صدای کارگر، نشریات ریگای کریکار ، پیام کارگر، کاری کار، زندگی نوین ،نظم نوین ،کارگر به پیش ،الکاده والحریه ، ندالکادئین، به پیش ،راه آهن و…. صدای بی صدای کارگران و مزدبگیران، صدای زندانیان سیاسی و خانواده های جانباختگان راه آزادی و سوسیالیسم و زندانیان سیاسی ، صدای ملیتهای محروم و زحمتکش ایران باشد.

متاَسفانه تشدید سرکوبهای سیاسی بعد از سی خرداد ۶۰ فرصت کافی برای انکشاف بیشتر و رشد تشکیلاتی را نداد و بسیاری از رفقای ما به زندان افتادند. صدها تن از کادرها، اعضا و هوادران سازمان ما  توسط جمهوری اسلامی در دهه خونین شصت اعدام شدند.  از جمله  ۱۰ نفر از اعضای کمیته مرکزی سازمان و دبیراول سازمان علیرضا شکوهی از جاویدنامان این کشتار گسترده ای بودند که هزاران نفر از کادرها و اعضای فعال سازمانهای چپ و کمونیست و مجاهد را در مقابل جوخه های مرگ قرار داد.

سازمان راه کارگر علیرغم نقاط مثبت فراوان، از بدو شکل گیری، از کمبودها و اشتباهات سیاسی، نظری و تشکیلاتی متعددی رنج میبرد که متاسفانه دو انشعاب بزرگ را نیز در سالهای ۶۷ و  ۸۸ بر ما  تحمیل کرد. جدایی هایی که میشد با پذیرش حق گرایش نظری، پرهیز از سازمان تک صدایی و تعمیق مناسبات دمکراتیک تشکیلاتی، از آن حذر کرد. با این همه و علیرغم این انحرافات و کاستی ها، سازمان راه کارگر بویژه در یک دهه اخیر، سعی کرده هم در حوزه نظری و هم در حوزه تشکیلاتی، دائما به خانه تکانی بپردازد و ضمن وفاداری به رادیکالیسم انقلابی جنبش کمونیستی، به نقد همه جانبه استالنیسم و همه خوانش های غیردمکراتیک از سوسیالیسم از جمله پدیده های مخربی چون دولت ایدئولوژیک و “حزب – دولت” … بپردازد و بیش از پیش به اهمیت دمکراسی مشارکتی و شورایی برسد و آنرا در پراتیک سازمانی، جاری و ساری کند.

در شرایطی که انقلاب زن –زندگی –  آزادی ، میلیونها نفر از زنان و مردان آزاده ایران را به میدان سیاست و انقلاب پرتاب کرده ، اکثریت عظیم مردمان ایران به انقلاب بعنوان راهی برای پایان دادن به نکبت و جهنم کنونی مینگرند و انقلاب ژینایی ، مردمان جهان را به همبستگی های صمیمی و شریف  با مبارزه مردم ایران علیه رژیم آپارتاید جنسی –مذهبی –سرمایه دارانه حاکم کشانده است. در شرایطی که رژیم با سرکوب گسترده و اعدامهای جنایتکارانه در درون کشور و امتیازدهی و سازش با قدرتهای جهانی و منطقه ای در تلاش است که انقلاب مردم را متوقف کرده و به شکست کشاند، در این شرایط است که باید باز و باز گفت که انقلاب  امری اجتماعی و طولانی مدت و زنجیروار در همه ی عرصه های اجتماعی و سیاسی است. انقلاب ژینایی مردم ایران ، برای پیروزی بیش از هرامری به سازمان دادن تشکل های مستقل توده ای، به روشن شدن چشم اندازهای اجتماعی ،‌به گفتگوهای بزرگ و همیاری های و همکاری های بزرگ نیاز دارد. سازمان ما ضمن استقبال از وحدت نظری و حزبی با هر جریان کمونیستی که با آن به توافق برسیم، با جدیت برای پایان دادن به تفرقه و پراکندگی هم در جنبش کارگری و هم جنبش سوسیالیستی تلاش میکند . در راستای این تلاش بوده است که سازمان ما همراه و همگام با شش سازمان و حزب چپ و کمونیست از جمله اتحاد فدائیان کمونیست ، اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران ، حزب کمونیست کارگری –حکمتیست ، سازمان فدائیان اقلیت و هسته اقلیت ، با تشکیل شورای همکاری  نیروهای چپ و کمونیست ،سال هاست همکاریهای پایدار سیاسی را در اشکال گوناگون سامان داده اند. همکاریهایی که تلویزیون ۲۴ ساعته ماهواره ای یکی از اشکال اصلی آن بوده است. طبیعی است که این آغاز کار برای اتحادهای وسیعتر نیروی چپ و کمونیست و کارگری است.  ما خواهان  گسترش دامنه همکاری نیروهای چپ انقلابی ایران هستیم، همه ی نیروهایی که برای آزادی و برای  سوسیالیسم مبارزه میکنند و  تمام کوشش خود را برای سرنگونی رژیم اسلامی از طریق یک انقلاب اجتماعی و عبور از استبداد و سرمایه داری معطوف کرده اند. طبعا همچنان  موانعی برای رشد این قطب انقلابی وجود دارد، اما با تاکید روی اشتراکات و بحث و گفتگوهای علنی و متمدنانه  روی اختلافات و با پرهیز از سکتاریسم و در راستای افق های بزرگتر اجتماعی است که میتوان این همکاریها واتحاد های پایدار سیاسی را ایجاد کرد. انقلاب زن –زندگی -‌آزادی این فرصت بزرگ را برای ما ، برای پیوند دادن نسل های گوناگون این جنبش بزرگ ایجاد کرده است. 

باردیگر به همه راه کارگریها و همه هواداران آزادی و سوسیالیسم چهل و چهار سالگی راه کارگر را تبریک میگوییم . اینک که این کلمات بر متن سالروز تشکیل سازمان ما جاری میشود،  چهره ها و خاطره ها و نامهاست که درمقابل مان رژه میروند. میدانیم برای تک تک شما نیز این چنین است. شما که با آنان زیسته اید ، زجر کشیده اید ، مبارزه کرده اید، رویاهایتان را تقسیم کرده اید ، نامهایشان را برگزیده اید و امیدها و آرزوهای آنان را برای نبرد نهایی در پرچم هایتان حک کرده اید. امید که دست در دست هم آینده را با امیدهای شادمانه و انسانی بسازیم و شاهد تحقق خواسته ها و آرزوهایی باشیم که جاوید نامان این سالهای سخت، سالهای نبرد علیه بی عدالتی و تبعیض  و ستم سرمایه داری اسلامی برای آن جان داده اند.

سرنگون باد رژیم اسلامی سرمایه داری

زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم

کمیته مرکزی سازمان راه کارگر

۴ تیر ۱۴۰۲

https://akhbar-rooz.com/?p=207535 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x

Discover more from اخبار روز - سايت سياسی خبری چپ

Subscribe now to keep reading and get access to the full archive.

Continue reading