یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

“بگذار بخوابیم!”؛ چهره ی دیگر معجزه کره‌ای – ترجمه ی شروین احمدی

اجتماع اعتراضی اعضای کنفدراسیون اتحادیه های کارگری کره علیه سیاست کارگری دولت در نزدیکی مجلس ملی در سئول

ما در سئول شاهد برگزاری یک تظاهرات مانند همه جا هستیم. این تظاهرات در اعتراض به برنامه‌های افزایش هفته کاری به ۶۹ ساعت برگزار می‌شود. در کنار تریبونی که برپا شده و سخنگویان یکی پس از دیگری به روی صحنه می‌روند، یک کامیون پلیس توجه را به خود جلب می‌کند. پشت این کامیون، یک صفحه نمایش بزرگ اعداد را نشان می‌دهد: ۸۵.۹; ۸۱.۲; ۹۲.۷…با تعجب در باره آن سؤال می‌کنم: این دستگاه دسی بل تولید شده توسط سیستم صوتی را اندازه می‌گیرد. در اینجا، تظاهرات فقط اجازه دارند تا ۹۵ دسی بل صدا تولید کنند، یعنی معادل صدای یک سشوار. کسانی که آنرا رعایت نکنند محکوم به حبس می‌شوند که می‌تواند تا شش ماه باشد

فن‌آوری پیشرفته، آهنگ‌هایی که در تمام قاره‌ها زمزمه می‌شوند، سریال‌های تلویزیونی موفق، سینمای پرآوازه در جهان: کره‌جنوبی از تصویری به‌ویژه مثبت برخوردار است. گویی سئول در بسیاری از گستره ها، راه را به بقیه جهان نشان می‌دهد. اما با کشف کردن واقعیت شرایط زندگی مردم در این کشور، باید امیدوار بود که اینگونه نباشد.

او یکی از چهره‌های قدیمی رسانه‌های عامه‌پسند پر طرفدار است. اگر یک معترض، فضایل دموکراسی غربی لیبرال را زیر سؤال ببرد کافی است در پاسخ او بگوید «کره شمالی را امتحان کردی!» تا همه را به خندیدن وا دارد. شبه‌جزیره کره به تفکر غالب، نئو لیبرالیسم، تفاوت‌های آشکاری را برای نشان دادن برتری گزینه‌هایش پیشکش می‌کند. در شمال، دیکتاتوری، قحطی و گاری‌دستی است و در جنوب، دموکراسی، فراوانی و نیمه هادی‌ها. از یک سو، چهره خاکستری و خاک گرفته کمونیسم. از سوی دیگر، «الگویی» برای تقلید، آن‌چنان که به عنوان مثال آقای لوئی گالوآ، یکی از برجسته‌ترین نمایندگان کارفرمایان فرانسوی به آن اشاره می‌کند (۱). مدل کشوری که در دهه ۱۹۵۰ یکی از فقیرترین کشورهای کره زمین بود و حالا به دوازدهمین قدرت اقتصادی جهان تبدیل شده و اینک توجه همه را جلب می‌کند و آژانس بلومبرگ هفت بار بین سال‌های ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۱ عنوان «نوآورترین ملت» را به این کشور اعطا کرده است (۲). خلاصه کنیم، این یک کشور نیست، بلکه یک «معجزه» است.

با این حال، چندین کره جنوبی وجود دارد. آنی که رسانه‌ها را مجذوب خود می‌کند و می‌تواند با دیدن ارتشی از دانش‌آموزان در همه جهان که زبانش را خارج از برنامه‌های درسی مدرسه یاد می‌گیرند، به خود افتخار کند. کشوری که شبیه یک ستاره کی‌پاپ (K-pop) است، موسیقی کره‌ای که اکنون در تمام جهان شناخته شده، با چهره‌ای آندروژن (هورمون نرینگی)، شهرتی بین المللی و تلفنی پیشرفته به گوش. اما کره جنوبی دیگری نیز وجود دارد: کشوری که مردمش آن را «جهنم چوسون» می‌نامند، به نام سلسله‌ای که از سال ۱۳۹۲ تا ۱۹۱۰ بر شبه جزیره حکومت می‌کرد.

خواب

متروی سئول، ساعت ۶: ۲۷ صبح. از پنج نفری که در سمت چپ ما نشسته‌اند، سه نفر در خواب عمیق فرو رفته‌اند، صورت‌هایشان تکیه داده بر یک دست له شده، سرشان به شیشه تکیه داده یا گردن‌هایشان به جلو خم شده است. در سمت دیگر واگن، شش مسافر نیز در آغوش مورفئوس (خدای خواب) فرو رفته‌اند. هیچ شوکی آن‌ها را آزار نمی‌دهد، توقف درهیچ ایستگاهی مزاحم آن‌ها نمی‌شود. آن‌ها نیز مانند اکثر کارگران کشور خسته هستند؛ و بعید به نظر می‌رسد که خستگی آن‌ها به دلیل شب گردی‌های تفریحی و عاشقانه بوده باشد: یک مطالعه در سال ۲۰۲۱ نشان داد که از هر سه سئولی، یک نفر بیش از یک سال است که رابطه جنسی نداشته (۳).

کره‌ای‌ها به طور متوسط ۱۹۱۰ ساعت در سال کار می‌کنند. یکی از بالاترین ارقام در میان کشورهای سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) که میانگین آن ۱۷۱۶ ساعت است، در مقایسه با ۱۴۹۰ برای فرانسه و ۱۳۴۹ برای آلمان (۴). با این حال، حتی این رقم بالا از واقعیت ساعات کاری در کشوری می‌کاهد که واژه‌ای برای توصیف مرگ ناشی از کار بیش از حد وجود دارد: گواروسا (مانند کاروشی در ژاپن).

اما یون سوک یول، رئیس‌جمهور محافظه‌کار آن که در سال ۲۰۲۲ انتخاب شد، معتقد است که «ما هنوز در کره خیلی کم کار می‌کنیم». کره جنوبی می‌خواهد هفته کاری را به ۶۹ ساعت در مقابل ۵۲ ساعت کنونی افزایش دهد. وی در جریان تبلیغات ریاست جمهوری توضیح داد: «کارکنان باید بتوانند ۱۲۰ ساعت در هفته کار کنند، و بعد از آن اگر خواستند استراحت کنند»(۵). ۱۲۰ ساعت در هفته معادل ۱۷ ساعت کار در روز برای یک هفته هفت روزه و ۲۰ ساعت برای یک هفته شش روزه است.

آقای کیم کی مون، رئیس فدراسیون شرکت‌های کوچک و متوسط کره جنوبی می‌گوید: «اگر کارگران از کار کردن امتناع کنند شرکت‌ها نمی‌توانند پاسخگوی تقاصا باشند»(۶). روزنامه محافظه کار Dong-a Ilbo خود را به جای سخنگوی طبقه کارگر می‌گذارد و می‌پرسد: «چرا دولت ما را از حق کار بیشتر محروم می‌کند؟» (۷).

با اینهمه در کره، ساز و کاری وجود دارد که به اکثر شرکت‌ها اجازه می‌دهد که «اضافه کاری» را مستقل از زمان کار واقعاً انجام شده، پرداخت کنند. اما کارگران واقعیتی را می‌دانند که Dong-a Ilbo قطعا از آن خبردار است: بعید است که افزایش ساعات کاری موجب افزایش قابل توجه درآمد شود. در مورد تعطیلات نیز، که دولت پیشنهاد می‌کند با اضافه شدن ساعت کاری در هفته می‌تواند طولانی‌تر شود، تعداد کمی آن را باور می‌کنند: ۶۰ درصد از کارکنان کره‌ای اغلب به دلیل ترس از دست دادن شغل تمام تعطیلات خود را نمی‌گیرند (۸). در میان خواسته‌های جنبش کارگری کره، یکی که به کرات مطرح می‌شود «بگذار بخوابیم!» است.

ماجرای آجیل

آقای پارک چانگ جین در حالی که سعی می‌کند لبخند بزند داستانش را برای ما تعریف می‌کند. اما پس از گذشت بیش از هشت سال از واقعه، درد حاد آن هنوز به وضوح دیده می‌شود. در دسامبر ۲۰۱۴، او در شرکت هواپیمائی کره ایرلاین کار می‌کرد، در پروازی از نیویورک به سئول، همانطور که هواپیما به سمت باند فرودگاه در حرکت بود، او صدای جیغ می‌شنود. یکی از مسافران درجه یک در حال توهین کردن به یک مهماندار بود: آجیلی که به تازگی برای او سرو کرده بودند نه دریک ظرف بلکه در پاکتش بود.

آقای پارک به کمک مهماندار می‌آید، توضیح می‌دهد که قوانین خطوط هوایی آن‌ها را ملزم به ارائه تنقلات بسته بندی شده قبل از پرواز می‌کند و سعی می‌کند مسافر را آرام کند. اما او گوشش به این حرفها بدهکار نیست. با اعلام کردن اینکه او دختر رئیس شرکت هواپیمائی کره ایرلاین است، موقعیت اش به او اجازه می‌دهد تا از آقای پارک و مهماندار بخواهد تا زانو بزنند و عذرخواهی کنند. آن‌ها اینکار را انجام می‌دهند اما کافی نیست. این مسافر که خانم چو هیون آه نام دارد، هواپیما را وادار می‌کند تا دور بزند و آقای پارک با یک سرپرست پرواز دیگر جایگزین شود. خانم چو به دلیل نقض قوانین امنیت هوانوردی به پنج ماه زندان محکوم می‌شود. اما آقای پارک مورد آزار و اذیت دائمی در شرکتش قرار می‌گیرد. بعد از چندین سال بالاخره او استعفا می‌دهد. آقای پارک با انگلیسی مخصوص مهمانداران که هنوز آنرا حفظ کرده، نتیجه می‌گیرد: «داستان من چیزی را در مورد جامعه کره و نحوه رفتار نخبگان اقتصادی این کشور نشان می‌دهد. اگر چه اکنون همه از داستان من باخبرند، اما چند نفر قربانی چنین رفتاری می‌شوند بدون اینکه کسی هرگز در مورد آن‌ها چیزی بشنود؟»

۹۴.۹

ما شاهد برگزاری یک تظاهرات مانند همه جا هستیم. اما با این تفاوت که در اینجا شرکت کنندگان مواظب هستند که در گذرگاه‌های عابر پیاده متوقف نشوند تا مزاحمتی برای عبور رهگذران بوجود نیاید: توجهی که در جاهای دیگر دنیا کمتر دیده می‌شود. این تظاهرات در اعتراض به برنامه‌های افزایش هفته کاری به ۶۹ ساعت برگزار می‌شود. در کنار تریبونی که برپا شده و سخنگویان یکی پس از دیگری به روی صحنه می‌روند، یک کامیون پلیس توجه را به خود جلب می‌کند. پشت این کامیون، یک صفحه نمایش بزرگ اعداد را نشان می‌دهد: ۸۵.۹; ۸۱.۲; ۹۲.۷…

با تعجب در باره آن سؤال می‌کنم: این دستگاه دسی بل تولید شده توسط سیستم صوتی را اندازه می‌گیرد. در اینجا، تظاهرات فقط اجازه دارند تا ۹۵ دسی بل صدا تولید کنند، یعنی معادل صدای یک سشوار. کسانی که آنرا رعایت نکنند محکوم به حبس می‌شوند که می‌تواند تا شش ماه باشد.

هزارتو

در ژوئن ۲۰۲۲، برخی از پیمانکاران فرعی یک کارخانه کشتی سازی دوو، یکی از بزرگترین شرکت‌های کره‌ای، در اعتراض به کاهش ۳۰ درصدی دستمزدها در طول همه‌گیری، دست به اعتصاب زدند. در کره گفته می‌شود که بیش از نیمی از کارگران «غیر قراردادی» هستند. این دسته شامل افراد با موقعیت شکننده، شبه «خویش کارفرما» ها، افراد فاقد کارت اقامت (به طور کلی مهاجرین آسیای جنوب شرقی که به ویژه در کارخانه‌های کشتی سازی بسیارند) یا حتی افرادی است که قربانی مجموعه‌ای از قراردادهای فرعی هستند. خانم چونگ هی وون، از اتحادیه فلزکاری (KMWU) تأکید می‌کند: «با این حال، اغلب آن‌ها توسط شرکت بزرگی که آن‌ها را برای کار به محل می‌فرستد، آموزش می‌بینند».

مدیریت دوو سرکوب خشونت آمیز اعتصاب کنندگانی که محل را اشغال کرده‌اند سازماندهی می‌کند. رئیس جمهور یون، که معتقد است «افرادی که اعتصاب می‌کنند به اندازه کلاهک‌های هسته‌ای کره شمالی خطرناک هستند»(۹)، تهدید می‌کند که پلیس ضد شورش را برای بیرون راندن معترضان اعزام خواهد کرد. خانم چونگ به یاد می‌آورد: «او با صدای بلند اعلام کرد که آیا این اعتصاب واقعاً قانونی است؟».

در کره هزار و یک دام برای محدود کردن حق اعتصاب وجود دارد. علاوه بر ممنوعیت «ممانعت از تجارت» که مجازات آن حبس است، اعتصاب علیه کارفرمائی غیر از کارفرمای خود مجاز نیست: با این مقررات، ساز و کار استخدام به واسطه پیمانکار فرعی تبدیل به سپری برای محافظت از گروه‌های بزرگ در برابر هرگونه وقفه در کار می‌شود. آقای یانگ کیونگ سو، رئیس کنفدراسیون اتحادیه‌های کارگری کره (KCTU)، وضعیت را این چنین خلاصه می‌کند: «رئیس اتحادیه کارگری بودن به معنای دیر یا زود گذراندن دوره‌ای در زندان است». او به یک سال زندان برای سازماندهی اعتصاب در طول همه گیری محکوم شده است. از زمان تأسیس اتحادیه در سال ۱۹۹۵، همه دوازده نفری که قبل از او رئیس اتحادیه بوده‌اند نیز زندانی شده‌اند.

در این شرایط، آقای یو چو آن، نایب رئیس اتحادیه کارگران «غیر قراردادی» دوو، نوع دیگری از اعتراضات را تدارک می‌بیند: او قفسی یک متر مکعبی را جوش می‌دهد که در آن خود را در پایین بدنه یک سوپرتانکر حبس کند تا بدین سان به نحوه برخورد با کارگران اعتراض کند. این شیوه‌ای است که با پیروی از یک سنت طولانی کره‌ای، با قربانی کردن بدن خود، خشونت کارفرما محکوم می‌شود.

مثل همیشه، شرکت بر کارمندان «قرارداری» فشار می‌آورد، تا آن‌ها خود را از کارگران با وضعیت شکننده که خواسته‌هایشان شرکت را «تهدید» می‌کند، جدا کنند. از آنجایی که بانک توسعه کره، یک مؤسسه دولتی، به سهم خود اعلام کرده که در صورت ادامه اعتصاب، از دوو می‌خواهد تا تمام خطوط اعتباری خود را بازپرداخت کند، بحث «تهدید» جدی‌تر می‌شود. ادامه اعتصاب برابر با نابودی شرکت است.

کارکنان که در ابتدا خواهان افزایش ۳۰ درصدی دستمزد خود بودند، سرانجام افزایش ۴.۵ درصدی را می‌پذیرند، با وعده گشایش «بحثی در آینده» درباره کارگران پیمانکاران فرعی. به‌نوبه خود، شرکت شکایتی را علیه پنج تن از رهبران اتحادیه تنظیم می‌کند تا آن‌ها زیان‌های برآمده از تاخیرهای مختلف ایجاد شده در تولید را – از جیب خود – پرداخت کنند: ۴۷ میلیارد وون یا کمابیش ۳۳ میلیون یورو. آن‌هم در شرایطی که رهبران اتحادیه حداقل دستمزد، حدود ۲ میلیون وون، یا ۱۴۰۰ یورو، در ماه دریافت می‌کنند. دستگاه قضائی هنوز درباره قابل قبول بودن شکایت شرکت تصمیم‌گیری نکرده است. خانم چونگ می‌گوید: «به احتمال زیاد رفقای ما باید پول بدهند».

عدم درک

هر بار این سؤال غافلگیر کننده است. با این حال، مرتباً از جمله از زبان فعالان اتحادیه مطرح می‌شود: «چرا فرانسوی‌ها می‌خواهند زودتر بازنشسته شوند؟ در اینجا، کارگران، برعکس، می‌خواهند سن بازنشستگی را عقب‌تر برانند. در حالت ایده آل تا ۷۳ سالگی». من ابتدا فکر می‌کردم که مشکلی در ترجمه حرف آن‌ها وجود دارد، قبل از اینکه بفهمم که مشکل در کلمات نیست، بلکه در نهادها است. در اینجا تأمین هزینه بازنشستگی به شکلی بنیاد نهاده شده که به طور قابل توجهی با پروژه‌ای که اکثریت فرانسوی‌ها از آن دفاع می‌کنند، متفاوت است.

در کره، سن رسمی بازنشستگی ۶۰ سال است؛ اما برای دریافت مستمری پرداخت شده توسط دولت باید به ۶۵ سال رسید و آنگاه مبلغی را دریافت کرد که معادل تقریباً ۳۰ درصد آخرین دستمزد دریافتی است. بیشتر اوقات، چنین مستمری‌ای، دریافت کنندگان را در فقر فرو می‌برد؛ بنابراین، تقریباً همه کره‌ای‌ها باید بعد از سن قانونی بازنشستگی، در مشاغلی شکننده با دستمزدی کم کار کنند که اصطلاح کره‌ای که به بهترین وجه این «کار گند» را ترجمه می‌کند، «شغل پیری» است.

اما اگرچه سنی که شرکت‌ها می‌توانند از شر کارکنان خود خلاص شوند، رسماً ۶۰ سال است، اما از میانه دهه ۲۰۱۰، قدرت حاکم سیستمی را ایجاد کرده است که وضعیت قدیمی‌ترین کارکنان را پیچیده‌تر می‌کند. به طور سنتی، مدل سلسله مراتبی کره‌ای که از آیین کنفوسیوس به ارث رسیده، برآنست که دستمزد با سن کارکنان افزایش یابد. با این وجود، حدود ده سال است که دولت به شرکت‌ها اجازه داده که دستمزد مسن‌ترین کارکنان (عموماً حدود ۵۶ سال) را به بهانه افزایش اشتغال جوانان کاهش دهند؛ بنابراین، آخرین سال‌های کار – آن‌هایی که برای محاسبه بازنشستگی به حساب می‌آیند – با کاهش دستمزدی همراه است که گاهی اوقات به یک سوم می‌رسد. در حالی که افراد بالای ۶۵ سال نیمی از جمعیت فقیر را تشکیل می‌دهند (۱۰)، کره جنوبی دارای نرخ خودکشی خیره کننده ۶۱.۳ نفر برای هر ۱۰۰ هزار نفر در میان افراد بالای ۸۰ سال است در حالیکه این رقم برای فرانسه ۳۳.۳ نفر برای افراد ۷۵ سال به بالا می‌باشد (۱۱).

در مقابل شهرداری منطقه سئونگ-بوک در سئول، پلاکاردی در چارچوب کمپین علیه خودکشی افراد مسن بیکار که به ویژه در بین مردان نگران کننده است، نصب شده: «اگر مرد تنهای بیش از ۵۰ سالی را می‌شناسید، به شهرداری خود اطلاع دهید».

شک

آقای کیم سونگ هان، مشاور امنیت ملی پرزیدنت یون تا مارس ۲۰۲۳، دکترای علوم سیاسی‌اش را از دانشگاه تگزاس گرفته است. اولین معاون امنیت ملی او، آقای کیم ته هیو، دکترای علوم سیاسی را از دانشگاه شیکاگو دریافت کرده. وزیر امنیت اقتصادی آن، آقای وانگ یون جونگ، دکترای اقتصاد را از دانشگاه ییل گرفته؛ و وزیر «اتحاد دو کره» او، کوون یانگ، سه مدرک کارشناسی ارشد مدیریت دولتی را از مدرسه کندی هاروارد دریافت کرده است.

در فرودگاه سئول، اتباع آمریکایی یک راهروی مرزی جداگانه دارند. هنگامی که به شهر می‌رسند، می‌توانند به یک رادیوی آمریکایی گوش کنند: «عقاب»(The Eagle)، رادیو پایگاه آمریکایی Itaewon، واقع در قلب پایتخت؛ اما بیشتر آن‌ها سفر خود را کمی بیشتر به سمت جنوب ادامه می‌دهند. بعد از طی یک ساعت و نیم با خودرو، به کالیفرنیا می‌رسند، نام ایالت آمریکا که آدرس رسمی «پایگاه هامفریس» است. بزرگ‌ترین پایگاه آمریکایی در خارج از ایالات متحده که در شهر کره‌ای پیونگ تاک واقع شده است.

بیش از ۲۸ هزار سرباز در اینجا زندگی می‌کنند. این «شهر در درون یک شهر» – با چندین مدرسه، یک دبیرستان، یک دانشگاه، یک استخر بزرگ با سرسره، یک سینما، یک سوپرمارکت، یک زمین گلف… – ۴۳ هزار نفر جمعیت دارد که شامل خانواده‌های سربازان و کارگران کره‌ای است. آقای هیون پیلکیونگ، مدیر موسسه احیای پایگاه‌های نظامی آمریکا، توضیح می‌دهد: «کره جنوبی سالانه معادل یک میلیارد دلار برای کمک به اداره پایگاه کمک می‌کند. قیمت برق، آب و گازی که ارتش ایالات متحده از آن برخوردار است ارزانترین قیمت در این کشور می‌باشد؛ و هنگامی که یک سرباز آمریکایی جرمی را مرتکب می‌شود، از عدالت خاصی سود می‌برد: عدالت پایگاه». پایگاهی که ۴۵ ژنرال پر ستاره را در خود جای داده است.

کمپ هامفریس که نزدیک‌ترین پایگاه آمریکایی به چین است، محل استقرار موشک‌های پاتریوت، هلیکوپترهای آپاچی و رادارهای پرقدرت است. هنگامی که یک هواپیمای جاسوسی U2 از پایگاه دیگری، چند کیلومتر دورتر به سمت شمال، بلند می‌شود، صدای راکتورهای آن آسمان را پاره می‌کند. آقای هیون می‌گوید: «هر بار، دیوارها در فاصله کیلومترها در اطراف می‌لرزند». در اینجا هیچ کامیون پلیسی برای اندازه گیری دسی بل صدا وجود ندارد. دلیل آن این است که این پایگاه یک مزیت اصلی برای ارتش آمریکا است. وجود آن توجیه کننده آنست که ایالات متحده مراقب باشد که درگیری با کره شمالی از بین نرود، زیرا بوجود آمدن صلح آن‌ها را مجبور به بستن چمدان‌هایشان می‌کند.

چهره دیگر درگیری با شمال: در صورت بروز درگیری مسلحانه، فرماندهی ارتش کره به رئیس ستاد ارتش آمریکا سپرده می‌شود. تا آنجا که برخی از کره‌ای‌ها از خود سؤال می‌کنند: آیا کره جنوبی کشوری با یک پایگاه آمریکایی در وسط آن است یا پایگاه آمریکایی با کشوری در اطراف آن؟

دور از گانگنام

شما در اینجا واقعیت «معجزه کره‌ای» را در مقابل چشمان خود می‌بینید. آقای یون یونگ جو (بدون هیچ گونه پیوند خانوادگی با رئیس جمهور کشور) به تازگی ما را در خانه خود پذیرفته است: یک اتاق منحصر به فرد در حدود سه متر در سه متر که از دری به ارتفاع یک متر و سی وارد آن می‌شوید. برای آقای یون این ارتفاع مشکلی نیست: هر دو پای او قطع شده است. «من خوش شانس هستم که در یکی از زیباترین خانه‌های محله زندگی می‌کنم: اتاق نورانی و نسبتاً بزرگی دارم».

ما در فاصله‌ای چند ایستگاه با سئول هستیم، منطقه‌ای که اجاره بها در آن بالاترین قیمت در پایتخت است؛ اما نه در بلوکی که ما در آن هستیم که زاغه‌ای است که بازماندگان معجزه اقتصادی کره در آن می‌لولند.

در ابتدا باورش سخت است، اما آقای یون حقیقت را می‌گوید: اتاق او در مقایسه با مکان‌هایی که صاحبخانه‌های ساکن در گاناگنام، یکی از ثروتمندترین محله‌های سئول، اجاره می‌دهند، مجلل به نظر می‌رسد. اجاره اتاق‌های یک و نیم متر در دو، بدون پنجره، در ساختمان‌های فرسوده و اغلب بدون گرمایش ۱۹۰ هزار وون (حدود ۱۳۰ یورو)، معادل یک چهارم کمک هزینه‌ای است که دولت کره به فقیرترین افراد پرداخت می‌کند.

یون یونگ جو می‌گوید: «زمانی که بحران آسیایی در سال ۱۹۹۷ شروع شد، راننده بیل مکانیکی بودم. در آن زمان، صندوق بین المللی پول (IMF) سیاست ریاضتی شدیدی را بر کره تحمیل کرد. به نوبه خود، شرکت‌ها از این وضعیت برای اخراج کارگران استفاده کردند تا آن‌ها را دوباره با قراردادهای شکننده استخدام کنند. شرکتم مرا اخراج کرد. خیلی سریع گرفتار فقر و الکل شدم». او دیابتی است و بیماری‌اش خیلی زود منجر به قطع پاهایش می‌شود. «من وقتی به این محله آمدم فکر می‌کردم فقط چند ماهی در اینجا می‌مانم تا خودم را جمع و جور کنم… هجده سال از آنزمان می‌گذرد».

حدود هزار نفر در اینجا زندگی می‌کنند. آقای یون یونگ جو ادامه می‌دهد: «همه آن‌ها شبیه من هستند. آن‌ها به حاشیه رانده شده نیستند: آن‌ها کسانی هستند که پس از جنگ خیلی سخت کار کردند تا کشور دوباره روی پاهایش بایستد. مردمی که خود را فدا کرده‌اند و دولت هیج توجهی به آن‌ها ندارد. هیچ یک از ما مستمری دریافت نمی‌کنیم زیرا هیچ یک به اندازه کافی حق بیمه پرداخت نکرده است». آقای یون که دیگر الکلی نیست، به لطف حمایت یکی از دوستان عکاس اش، نقاشی می‌کشد. او همچنین رئیس انجمن محله شده است: «ما سعی می‌کنیم تبادلات و تماس بین ساکنان را نگه داریم تا مردم تمایل به زندگی را حفظ کنند. اینجا افسردگی خیلی زیاده»

رئیس جمهور مون جه این در دوران تصدی خود (۲۰۱۷-۲۰۲۲)، کمک هزینه پرداختی به فقیرترین کره‌ای‌ها را افزایش داد. «بلافاصله صاحبان آپارتمان‌های ما به همان اندازه اجاره را افزایش دادند».

قرار ملاقات

مترجمی که چند روزی است با ما بوده، از پیامی که به تازگی دریافت کرده، ناراحت است: «او واقعاً خوشحال به نظر نمی‌رسید!». دقایقی قبل، یکی از معاونان حزب حاکم، حزب قدرت خلق (PPP) که فردای آن روز قرار ملاقاتی با او داشتیم، به او پیام داده بود که قرار ملاقات در نهایت نه در مرکز سئول بلکه در فاصله یک ساعتی آن خواهد بود. رفتن به آنجا برای ما غیرممکن است و مؤدبانه به او پیشنهاد کردیم که این مصاحبه را از طریق ایمیل انجام دهیم. بلافاصله آقای لی جائه یونگ تماس گرفت و برای دوشنبه بعد، ساعت ۳ بعد از ظهر به ما قرار ملاقات داد.

چشمان مترجم باز هم کمی بیشتر از تعجب باز می‌شود وقتی به او می گوییم که این قرار جدید نیز برایمان مناسب نیست زیرا از پیش قرارهای اولویت دار دیگری را گذاشته‌ایم و از او می‌خواهیم که «از آقای لی جائه یونگ برای در اختیار گذاشتن وقتش صمیمانه تشکر کرده و به او بگوید که در اقامت بعدی‌مان در کره، وی را ملاقات خواهیم کرد». تازه تماس تلفنی زن جوان برای رساندن پیغام ما تمام شده که تلفنش دوباره زنگ می زند. مکالمه خیلی مختصر است:

من از گفتن این موضوع واقعاً متاسفم، اما لی جائه یونگ با مسئول روابط بین‌الملل حزب قدرت خلق (PPP) تماس گرفته و به او گفته که شما ممکن است به این دلیل مصاحبه را لغو کرده‌اید که از حزب قدرت خلق (PPP) بدتان می‌آید و دشمن آن هستید. الان مسئول روابط بین‌الملل بود که به من تلفن کرد و گفت شما باید نامه‌ای به زبان انگلیسی برای لی جائه یونگ بفرستید و از او عذرخواهی کنید».

به جای نامه عذرخواهی، آقای لی چند روز بعد ایمیلی از ما دریافت کرد که در آن از «روشنگری‌های ارزشمندش در مورد رابطه رسانه و مسئولین سیاسی در کره جنوبی» تشکر شده بود.

«سرخ کوچولو»

در پایان سال ۱۹۴۵، نیروی چپ در کره پی ریزی پایه‌های یک کشور مستقل و دموکراتیک را آغاز کرد. تسلیم ژاپن به متفقین، که از سال ۱۹۱۰ کره را اشغال کرده بود، این کشور را در موقعیتی قدرتمند قرار داد. روند صنعتی شدن کره که توسط توکیو آغاز شد، منجر به ظهور طبقه کارگری گردید که مبارزه برای مسائل اجتماعی و ضد امپریالیسم را از هم جدا نمی‌کرد. به نظر کوین گری، شخصیت آکادمیک «تلاش‌های ژاپن برای مرتبط ساختن همه ناآرامی‌های کارگری با توطئه کمونیستی… باعث افزایش اعتبار کمونیست‌ها شد»(۱۲). در اوایل سال ۱۹۴۵، کمیته‌ای برای تدارک استقلال کره تشکیل شد که بیشتر به دست فعالان کارگری زندانی شده توسط ژاپن، که به تازگی آزاد شده بودند، رهبری می‌شد.

پس از کنفرانس مسکو که هنوز در سال ۱۹۴۵ سازمانده تقسیم کشور بود، ایالات متحده یک یورش وحشیانه را در جنوب موازی ۳۸، مرز دو کره، آغاز کرد. دولت نظامی ارتش ایالات متحده در کره (USAMGIK) کنترل کشور را به دست می‌گیرد و سازمان‌های مردمی را منحل و اعتصاب‌ها را سرکوب می‌کند و از همدستان سابق اشغالگر ژاپنی می‌خواهد که زمام «دولت» را در دست بگیرند. همانطور که جانگ جیپ چوی، مورخ، توضیح می‌دهد: «از آن زمان به بعد، ضد کمونیسم بودن – ضد کمونیسمی که توسط واشنگتن شکل گرفته بود – به اصل مرکزی مشروعیت بخشی ایدئولوژیک دولت کره جنوبی» تبدیل شد (۱۳).

بین سال‌های ۱۹۴۸ و ۱۹۴۹، در جزیره ججودو، سرکوب یک قیام مردمی به اتهام «کمونیست بودن» توسط مقامات آمریکایی (و به دنبال آن توسط دیکتاتور ایسونگمن ری که واشنگتن او را به قدرت رسانده بود)، بیش از ۳۰ هزار قربانی به جای گذاشت که حدود ۱۰ درصد جمعیت جزیره بود. سال‌ها، زندان‌های کشور مملو از «پارتیزان‌های سابق» بود که در طول جنگ کره (۱۹۵۰-۱۹۵۳) درگیر مبارزه برای آزادی ملی بودند. آن‌ها تحت شکنجه قرار می‌گرفتند تا از باورهای سابق خود «توبه کنند». آقای آن هاک سوپ، ۹۴ ساله، که نزدیک به ۴۳ سال را در زندان گذرانده، به ما می‌گوید: «من باید توبه نامه‌ای را امضا می‌کردم که در آن متعهد می‌شدم که در خط مقدم برای ریشه کن کردن کمونیسم مبارزه خواهم کرد. در هر جلسه شکنجه، از حال می‌رفتم. وقتی از خواب بیدار شدم اولین چیزی که به آن نگاه کردم انگشت‌هایم بود: آیا اثری از جوهر روی آن‌ها هست؟ آیا آن‌ها سعی کرده‌اند اثر انگشت من را روی یک توبه نامه جعلی قرار دهند؟ اگر موفق به اینکار می‌شدند، آنگاه همه چیزم را از دست داده بودم». در دهه ۱۹۸۰، رژیم دیکتاتوری شبکه‌ای از اردوگاه‌های «تربیت مجدد» راه‌اندازی کرد که در آن بیش از ۴۰ هزار مظنون به کمونیست، حبس بودند.

از سال ۱۹۸۷، گذار به دموکراسی روش‌ها را تغییر داد، اما نه پروژه را: سئو، یک مبارز بیست ساله که می‌خواهد ناشناس بماند، می‌گوید: «مدرسه ابتدایی ما، به طور مرتب پذیرای نمایندگان دولت، سرویس‌های اطلاعاتی و حتی افرادی بود که از کره شمالی فرار کرده بودند. همه می‌آمدند تا به ما توضیح دهند که کمونیسم یک تهدید است و ما باید هر کاری را برای ریشه کن کردن آن انجام دهیم». «Ppalgaengi» که معنای لغتی‌اش «سرخ کوچولو» است، یک توهین است و اشاره به هر کسی دارد که نظم اجتماعی-اقتصادی موجود در کره جنوبی را رد کند. پس از چرخش نئولیبرالی که در پی بحران آسیایی ۱۹۹۷ به کشور تحمیل شد، فقط کافی بود تا از جامعه‌ای که کاملاً وابسته به بازار نیست دفاع کنی – مثلاً نوعی دولت رفاه – تا به تو انگی زده شود که می‌توانست منجر به زندان شود.

مفاد اصلی «قانون امنیت ملی» (LSN) که توسط ری در سال ۱۹۴۸ وضع شد همچنان به قوت خود باقی است. ماده ۷ آن «هر کس را که فعالیت‌های سازمان‌های ضد دولتی را ستایش، تشویق یا ترویج کند» مستحقق مجازات می‌کند، که در اینجا به معنی کره شمالی و حامیان آن است.، زیرا محکوم کردن سرمایه داری از نظر مقامات کره جنوبی معادل حمایت از پیونگ یانگ است. احزاب مدعی کمونیسم ممنوع و مارکسیسم فقط در آزمایشگاه‌های دانشگاه تحمل می‌شود. در شرایطی که در تلویزیون‌های غربی «معجزه کره جنوبی» در مقابل «تمامیت خواهی کره شمالی» ستایش می‌شود، انتقاد از «قانون امنیت ملی» (LSN) می‌تواند نقض «قانون امنیت ملی» (LSN) تلقی شود.

امید

بین اکتبر ۲۰۱۶ و مارس ۲۰۱۷، مردم کره در اعتراض به رسوایی فساد مالی رئیس جمهور پارک گون هی به خیابان‌ها آمدند. این جنبش عظیم به زودی «انقلاب شمع‌ها» نام گرفت. این تظاهرات منجر به برکناری خانم پارک و سپس انتخاب آقای مون جه این در ۱۰ مه ۲۰۱۷ شد. این مرد که از حزب دمکرات آمده، بیشتر تربیت محافظه کارانه دارد تا دست راستی، او مظهر امید به تعمیق دموکراسی است. یکی از تعهدات قابل توجه او پایان دادن به بی ثباتی و کمبود در خدمات عمومی است.

آقای جین یونگها، یک فعال صنفی در کنفدراسیون اتحادیه‌های کارگری کره (KCTU)، توضیح می‌دهد: «در زبان کره‌ای، عبارتی وجود دارد که می‌تواند ”شکنجه امید“ ترجمه شود. این به معنای دل بستن به وعده‌ای است که می دانیم عملی نخواهد شد. این اتفاقی بود که افتاد».

آقای مون بلافاصله پس از مراسم تحلیف به فرودگاه اینچئون در نزدیکی سئول رفت تا با کارکنان دولتی‌ای ملاقات کند که در وضعیتی شکننده قرار دارند و بدین ترتیب قصد خود را برای عمل به وعده‌اش نشان دهد. آقای جین توضیح می‌دهد: «مانند اغلب اوقات، اکثر افراد توسط شرکت‌های پیمانکاری فرعی‌ای استخدام شده بودند که قراردادهائی با مدت محدود با دولت داشتند. وقتی یک قرارداد با پیمانکار فرعی A به پایان می‌رسید، دولت قرارداد جدیدی را با پیمانکار فرعی B امضا می‌کرد. یدین ترتیب کارکنان A بیکار می‌شدند». برای دریافت حق بیکاری باید دوازده ماه کار کرده باشی در حالی که اکثر قراردادها فقط ۱۱ ماه طول می‌کشید. آقای جین به یاد می‌آورد: «در طول بازدید آقای مون، برخی از کارگران از خوشحالی گریه کردند. مون به نوبه خود قول داد که ” اشک این کارگران قرار گرفته در وضعیت شکننده را خشک کند “».

در عمل، آقای مون از «پیمانکار فرعی B» می‌خواهد تا کارکنان A را استخدام کند. اما شرایط کار آن‌ها تغییری نمی‌کند. آقای جین توضیح می‌دهد: «قراردادها اغلب کمتر از دوازده ماه است و در هر تمدید، افراد به عنوان کارکنان جدید در نظر گرفته می‌شوند: آن‌ها هیچ حقوقی را به دست نمی‌آورند». مون نوعی ناامنی را از بین برد، اما امید به بهبود شرایط کاری را از مردم گرفت. آیا این یک پیشرفت است؟»

صبر

آن‌ها آنجا هستند. روز، شب، آن‌ها آنجا هستند. زیر باران، بوران و برف، آن‌ها آنجا هستند. جمعیت در کمال ناباوری از کنارشان می‌گذرد، اما آن‌ها آنجا هستند. در مقابل سفارت آمریکا، فعالان حزب دموکراسی خلق (PDP) به نوبت از سال ۲۰۱۶ آنجا گرد می‌آیند تا خواستار خروج ایالات متحده شوند، «زیرا تا زمانی که آمریکایی‌ها اینجا هستند، کره‌ای‌ها آزاد نخواهند بود». شاید آن وقت زندگی در «سرزمین آرامش صبحگاهی» شیرین‌تر شود. در حال حاضر، کره جنوبی رو به مرگ است. این کشور با ۰.۷۸ فرزند به ازای هر زن، کمترین نرخ تولد در جهان را دارد.

بعضی ارقام

کل جمعیت:

- در سال ۲۰۲۲: ۵۱.۷۴ میلیون
- در سال ۲۰۳۸ (پیش بینی): کمتر از ۵۰ میلیون
- درسال ۲۰۶۲ (پیش بینی): کمتر از ۴۰ میلیون

جمعیت شاغل: ۲۸ میلیون نفر

نرخ اتحادیه:

- به طور کلی: ۱۴٪
- شرکت‌هایی با بیش از ۳۰۰ کارمند: ۴۶.۳٪
- شرکت‌هایی با ۱۰۰ تا ۲۹۹ کارمند: ۱۰.۴٪
- شرکت‌هایی با ۳۰ تا ۹۹ کارمند: ۱.۶٪
- شرکت‌هایی با کمتر از ۳۰ کارمند: ۰.۲٪

مرگ و میر در ارتباط با حوادث کار (در سال ۲۰۱۸، آخرین رقم موجود): ۷.۶۵ در هر ۱۰۰ هزار نفر (در مقایسه با ۳.۵۳ در فرانسه)

تعداد خودکشی‌های مرتبط با شرایط کاری (۲۰۲۱): ۸۸ مورد

تعداد زندانیان اتحادیه‌های کارگری کنفدراسیون اتحادیه‌های کارگری کره(KCTU): ۲۰ نفر

پی نوشت:

۱- « Pour réindustrialiser l’Europe, Louis Gallois prône le modèle coréen », Agence France-Presse, 16 juin 2021.

۲- Jacob Fohtung, « How South Korea became the “most innovative country” in the world », Christensen Institute, 9 novembre 2021.

۳- Yoon Ja-young, « One in three Seoulites have sexless life : Study », The Korea Times, Séoul, 6 juillet 2021.

۴- « Hours worked », OECD Data.

۵- Cité par Nam Hyun-woo, « Workweek reform plan likely to fizzle out », The Korea Times, 25 mars 2023.

۶- Jun Ji-hye, « Korea pushes to raise cap on maximum weekly work hours », The Korea Times, 6 mars 2023.

۷- « Workers’ rights to work flexibly », Dong-a Ilbo, Séoul, 7 mars 2023.

۸- « Return to overwork », The Korea Times, 8 mars 2023.

۹- « Labor reform plan », The Korea Times, 14 décembre 2022.

۱۰- « Korea labor policy agenda 2020 », Korea Labor & Society Institute Friedrich-Ebert-Stiftung, Korea Office, Séoul, septembre 2020.

۱۱- Observatoire national du suicide, « Quatrième rapport », direction de la recherche, des études, de l’évaluation et des statistiques (Drees), Paris, juin 2020.

۱۲- Kevin Gray, Labour and Development in East Asia. Social Forces and Passive Revolution, Routledge, Londres, 2014.

۱۳- Cité par Lee Nam-hee, The Making of Mijung. Democracy and the Politics of Representation in South Korea, Cornell University Press, Ithaca (États-Unis), 2009.

نویسنده: Renaud LAMBERT

منبع: لوموند دیپلماتیک

https://akhbar-rooz.com/?p=208256 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x