رژه گشت ارشاد با چکمه های خونین، یک هفته پس از دوباره طرح امنیت اخلاقی( گشت ارشاد)
میدان شهرداری رشت از پیش از شروع قیام زن زندگی آزادی به صحنه نبرد حاکمیت و مردم تبدیل شده بود. پس از آغاز خیزش در شهریور ۱۴۰۱ اما این مبارزه رنگ و بوی دیگری به خود گرفت. در ده ماه گذشته پیادهراه شهرداری همهروزه و در تمامی ساعات عبورومرور، میزبان حضور بدون حجاب اجباری زنان بسیاری بوده است. جوانان هنرمند رشتی نیز، با نواختن ساز و اجرای موسیقی زنده، در گوشهگوشه این پیادهراه فرهنگی، رهگذرانی را دور خود جمع کردهاند تا پس از سرکوبهای شدید حکومتی، همچنان عرصهای برای در کنارهم قرار گرفتن در فضای خیابان وجود داشته باشد. حتی حملههای خونین نیروهای سرکوبگر به خواندنها و رقصیدنها در بحبوحه خیزش، بساط این شیوه از ابراز و مقاومت مدنی را جمع نکرد، گویی خواندن و رقصیدن از اجزا جدانشدنی این بخش از شهر باشد.
در طرف دیگر اما بخشی از مسئولین مذهبی شهر خواستار برچیده شدن پیاده راه فرهنگی شدهاند تا به زعم خودشان این مرکز فساد را نابود کنند. این پیشنهاد در شهرداری رشت نیز مورد استقبال قرار گرفته است، اما اعتراضات و مقاومتهای مردمی برای حفظ تنها پاتوق عمومی شهر همچنان ادامه دارد.
در راستای حذف این فضای عمومی، از ۲۵ تیر ۱۴۰۲ و با اعلام اجرای دوباره طرح گشتارشاد، حاکمان و مسئولان شهری، رویهای نو و غیرقابل توجیه را در این منطقه از شهر پیش گرفتهاند. همه روزه از حوالی ساعت ۱۹ (۷عصر)، در دو قسمت این پیادهراه، یعنی بخش مرکزی میدان شهرداری و ورودی به سبزه میدان، ونهای گشتهای ارشاد به همراه تعداد پرشمار از مامورین انتظامی و لباس شخصی مستقر میشوند تا زنان بدون حجاب اجباری را متوقف و در مواردی که مقاومتی صورت گیرد، آنها را بازداشت کنند.
در حالیکه پلیس در آغازین روز اجرا طرح اعلام کرده بود به تذکر لسانی و نهایتاً تهیه عکس و فیلم بسنده میشود و از برخورد فیزیکی خبری نیست، شهروندان رشتی در این روزها شاهد اعمال خشونت فیزیکی از سوی این نیروها و بازداشت خودسرانه تعداد زیادی از زنان بودهاند.
در نسخه جدید از طرح امنیت اخلاقی و گشت ارشاد ، تنها به حضور ون نیروی انتظامی در معابر اصلی شهر بسنده نشده و مجریان، رژهای از نیروهای زن و مرد نیز برای ایجاد ترس و وحشت در این میدان به راه انداختهاند. در این رژه عده زیادی از زنان چادری مامور با ماسک، در جلو حرکت میکنند و مردان لباس شخصی با صورتهای پوشیده پشت سرشان و در انتها نیز چند مامور با لباس نیروی انتظامی بهمراه ون گشت ارشاد مشایعتشان میکنند. این گروه که تعدادشان بسته به روزها از ۴۰ تا ۶۰ نفر است در مسیر پیاده راه رژه میروند و به زنان تذکر حجاب میدهند. مشاهدات و گزارشهای مردمی نشان میداد که زنانی که مقاومت کردهاند اغلب با مداخله و محاصره جمعی همین گروهها و استفاده از اسپری فلفل، شوکر و… بازداشت و با خشونت به داخل ون کشانده شدهاند.
تنها برای بیان یک نمونه از این برخوردها میتوان به گزارشهای مردمی از بازداشت خشونتآمیز سه زن در تاریخ ۳ مرداد ۱۴۰۲، حوالی ساعت ۱۹:۳۰ دقیقه در مرکز پیاده راه و در نزدیکی سینماسپیدرود رشت اشاره کرد. در این برخورد نیروهای گشت ارشاد با محاصره سه زن، به کارگیری شوکر و اسپری فلفل سعی در پراکنده کردن شاهدان ماجرا و انتقال خشونتآمیز این زنان به ون گشت ارشاد نمودند. شاهدان میگویند که فرایند دستگیری و واکنشهای مردمی، توسط چند تن از نیروهای لباس شخصی در محل فیلمبرداری شده است، اما با هرگونه فیلمبرداری توسط افراد عادی برخورد شد.
این بخش از شهر رشت همچنین شاهد حضور چندین آخوند به همراه یک یا دو جوان بسیجی با فرمی در دست است که در پیاده راه میگردند تا با مردم راجع به فرزندآوری، حجاب و … صحبت کنند. بنظر میرسد در کنار آن همه لشکرکشی برای سرکوب، نمایش چهره کاریکاتوری و وقیحانهای از رحمانیت و عطوفت نیز در دستور کار قرار گرفته است.
فضای امنیتی شهرداری رشت در این روزها همچنین شاهد حضور و تردد چندین موتور سوار با لباس گارد ویژه در دور میدان و پیاده راه است. آنها نیز بر سر زنان دادوفریاد میزنند و از ماموران گشت ارشاد در برابر هرگونه تحرک اعتراضی مراقبت میکنند.
با شروع ماه محرم، عده ای از عمال حکومتی نیز با بلندگو و آلات پرسر و صدا به قصد عزاداری و تعزیهخوانی وارد میدان شهرداری شدهاند و اندک آرامش باقی مانده را از مردم سلب کرده و نمایش مضحک حاکمیت را تکمیل کردهاند.
این روزها دیگر صدای سازوشادی مردم در پیادهراه شنیده نمیشود. مردم تماشاچی این نمایش مضحک شدند، گاهی حاضران در زمان بازداشت زنی، دخالت میکنند و مانع میشوند و گاه نیز فقط نظارهگرند. اما هنوز در گوشه و کنار همان میدان میتوانیم زنانی را بینیم که بدون حجاب اجباری ایستادهاند، مقاومت میکنند و خشمگین منتظر جرقهای هستند تا به بساط این جور و ستم پایان دهند.
منبع: بیدارزنی
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- گزارش کانون نویسندگان ایران از سرکوب گسترده و بازداشت نویسندگان، شاعران و روزنامهنگاران
- بازداشت ۲۰۰ نفر در ستارخان از جمله امیرحسین سعیدی، فرزند حسن سعیدی کارگر زندانی
- محکومیت یلدا معیری، عکاس خبری از ۶ سال حبس تا پاکبانی
- سرکوب وحشیانه و بیامان خیزش مردمی؛ گزارش سالانه عفو بین الملل در مورد ایران
انقلاب زن زندگی ازادی چنان در قلب و جان مردم ایران نشسته که هیچ ارتشی نمی تواند در مقابل اینهمه جسارت جرئت و دلاوری زنان و مردان ایران ایستادگی کند از روز اول محرم به روسای خودم بازگشتم جوانان از برگزاری مراسم امتناع می کردند به دهها روستا سرکشی کردم دوستان قدیمی را یافتم و پرس و جو کردم همه متحدا می گفتند جوانان تمایلی ندارند اما ناگهان شب گذشته دیدم جوانان مراسم را با برداشتن علم و زنجیر زنی شروع کردند ناگهان سر و صدا شنیدم رفتم دیدم یک بسیجی اقدام به نوجه خوانی کرده و همه ی زنجیرزنها ناگهان غیب شدند گفتند این شکنجه گر است و مردم را در اعتراضات می زده است چنان شد که دسته ی عزادارها گفتند یا این حزب اللهی ها کنار بروند یا ما می رویم امروز پرسیدم دیدم تمام روستاها بیش از۶۰روستا حکومتی ها را اخراج کرده اندهمه هم چون سابقه ی مرا می دانستند با غرور تعریف می کردند که اینگونه برخورد کردیم چنان و چنان . از شهرها حتی اگر بگذریم در روستاها همه بدون استثنا از زن زندگی آزادی از جان و دل حمایت می