اخبار روز: سارا واگنکنشت و پانزده نفر از کادرهای حزب چپ آلمان، از جمله تعدادی از نمایندگان این حزب در پارلمان، روز دوشنبه رسما از این حزب جدا شدند. واگنکنشت در یک کنفرانس مطبوعاتی در برلین گفت: ما تصمیم گرفتیم یک حزب جدید تأسیس کنیم. امیرا محمدعلی، رهبر قبلی گروه چپ در پارلمان نیز گفت زمان ترک حزب چپ فرا رسیده است. آن ها اعلام کرده اند در «سمت چپ» باقی خواهند ماند. واگنکنشت و همراهانش در بیانیه ای کتبی تاسیس انجمن “اتحاد سارا واگنکنشت – برای خرد و عدالت” به منظور آماده سازی یک حزب جدید را را اعلام کردند.
سارا واگنگنشت در آلمان شخصیت شناخته شده ای است. «برلینر سایتونگ» در تفسیری می نویسد: پتانسیل رأی دهندگان برای حزبی که سارا واگنکنشت قصد دارد تاسیس کند بسیار زیاد است: ۲۷ درصد از آلمانی ها رای دادن به او را محتمل می دانند. این نتیجه نظرسنجی موسسه تحقیقاتی اینسا به نمایندگی از روزنامه بیلد است که ۱۰۰۲ آلمانی این هفته در آن شرکت کردند.
بر اساس این نظرسنجی، ۵۵ درصد به او رای نخواهند داد و ۱۸ درصد پاسخی به این سوال ندادند.
بر اساس این نظرسنجی، در شرق آلمان تقریباً یک نفر از هر سه نفر – ۳۲ درصد از واجدین شرایط رای دادن – می گویند می توانند به حزب او رای دهند. علاقه حامیان AfD [حزب راستگرای افراطی] در شرق و غرب حتی بیشتر است. ۴۰ درصد گفتند که محتمل است به حزب واگنکنشت رای دهند.
متن بیانیه ای را که گروه واگنکنشت روز دوشنبه در برلین منتشر کرد، در زیر می خوانید:
چرا ما حزب چپ را ترک می کنیم
اعضای محترم حزب چپ؛
ما تصمیم گرفته ایم که حزب چپ را ترک کنیم و یک حزب جدید بسازیم. این تصمیم برای ما آسان نبود. زیرا حزب چپ سال ها یا حتی دهه ها خانه سیاسی ما بود. در این حزب با همکاران مبارز خود آشنا، با بسیاری همراه و با برخی دوست شدیم. ما عصرها و آخر هفته ها را مشترکا در رویدادهای حزبی می گذراندیم و در طول مبارزات انتخاباتی زمان بیشتری را با هم کار می کردیم. برای ما؛ چه از نظر سیاسی و چه از نظر شخصی سخت است که همه اینها را پشت سر بگذاریم. اگر راه بهتری وجود داشت از آن استقبال می کردیم. از آنجایی که با بسیاری از شما ارتباط داریم، می خواهیم تصمیم خود را برای شما تشریح کنیم.
چند سال است در خط مشی سیاسی حزب چپ اختلافاتی وجود داشته است. ما بارها استدلال کردیم که اولویتهای اشتباه و عدم تمرکز بر عدالت و صلح اجتماعی، چهره حزب را کمرنگ میکند. ما بارها هشدار دادیم که تمرکز بر محیطهای شهری، جوان و فعال، رایدهندگان سنتی را از ما دور میکند. ما بارها تلاش کردیم با تغییر خط مشی سیاسی، جلوی افول حزب را بگیریم. ما در این مورد موفق نبودیم. در نتیجه حزب موفقیت کمتر و کمتری در به دست آوردن آرا داشت. تاریخ حزب چپ از زمان انتخابات اروپا در سال ۲۰۱۹، تاریخ شکست های سیاسی است. رهبری حزب و مقامات حامی آن در سطح ایالتی؛ مصمم بودند که تحت هیچ شرایطی درباره این شکست ها بحث انتقادی نکنند. هیچ مسئولیتی در این مورد بر عهده گرفته نشده و هیچ پیامد اساسی هم حاصل نشده است. در برابر؛ کسانی که نسبت به روند رهبری حزب انتقاد داشتند، مقصر نتایج شناخته شده و به طور فزاینده ای به حاشیه رانده شدند.
ما دیگر جایی برای برای خود در حزب نمی بینیم. به عنوان مثال، “قیام برای صلح” فوریه ۲۰۲۳ را باید به خاطر آورد. این بزرگترین تجمع صلح در ۲۰ سال اخیر بود. ده ها هزار نفر در مقابل دروازه براندنبورگ تجمع کردند. زیرا حدود نیمی از مردم نظامی گری دولت را رد می کنند. کل تشکیلات سیاسی کشور در برابر این تجمع ایستادند و آن را بدنام کردند. رهبری حزب چپ، به جای حمایت از ما در این مبارزه، در کنار احزاب دیگر قرار گرفت. آنها مبتکران تظاهرات را متهم به “هم گامی با راست ها” کردند و آتش بیار اتهامات علیه ما شدند.
فضای سیاسی در حزب برای ما به قدری کوچک شده است که دیگر نمی توانیم در آن جا بگیریم. ما از تشکیلات منطقه ای خود شناخت داریم، می دانیم این احساس بسیاری از اعضای حزب چپ است. ما می خواهیم با تشکیل یک حزب جدید یک خانه سیاسی جدید برای آنها ایجاد کنیم.
ما این کار را از روی اعتقاد درونی انجام می دهیم، زیرا تشکیل حزب به خودی خود هدف نیست. پس ما چه هدفی داریم؟ ما دیگر نمی خواهیم وضعیت فعلی را بپذیریم. سیاست ویرانگر اجتماعی چراغ راهنمایی [دولت فعلی آلمان متشکل از سوسیال دموکرات ها، سبزها و دموکرات های آزاد] بخش بزرگی از درآمد و کیفیت زندگی مردم را هدف قرار داده است. سیاست خارجی آلمان به جای جستجوی راه حل های صلح، به ارسال تسلحیات می پردازد. درگیری ها در سطح بین المللی در حال تشدید هستند، تشکیل بلوک در حال ظهور تهدیدی برای صلح جهانی است و تحولات اقتصادی عظیمی را به همراه خواهد داشت. مخالفت با این تحول سیاسی به طور فزایندهای در بحث عمومی مورد تحریم و تمسخر قرار میگیرد. اما دموکراسی به تنوع نظرات و بحث های آزاد نیاز دارد. ناتوانی دولت در مقابله با بحران های زمانه ما و تنگ شدن فضا برای افکار دیگر، AfD [حزاب راست گرای افراطی آلمان] را به اوج رسانده است. بسیاری از مردم دیگر نمی دانند اعتراض خود را از چه راه دیگری بیان کنند. در این وضعیت، حزب چپ دیگر بهعنوان یک اپوزیسیون وضعیت موجود به حساب نمی آید؛ بلکه بهعنوان یک حزب نرمشده «بله، اما…» شناخته می شود. با این سیاست به زیر مرز ۵ درصد [برای حضور در پارلمان] رسیده است. در حال حاضر همه نشانه ها حاکی است در بوندستاگ [پارلمان] بعدی نماینده ای نخواهد داشت. این در وضعیتی است که طبق نظرسنجی ها، آرای AfD به بیش از ۲۰ درصد رسیده است. ما موظفیم مبارزه برای جهت گیری سیاست و آینده کشورمان را جدی بگیریم. برای انجام این کار، ما قصد داریم یک نیروی سیاسی جدید، یک صدای دموکراتیک برای عدالت اجتماعی، صلح، خرد و آزادی بسازیم.
ما بدون کینه و بدون واکنش به مخالفت با حزب قدیمی خود، آغاز خواهیم کرد. درگیری برای ما تمام شده است. می دانیم: برخی از شما در حسرت این مرحله بوده اید، برخی دیگر ناامید خواهند شد و برخی دیگر منتظر خواهند بود تا ببینند اوضاع چگونه پیش می رود. ما به همه شما می گوییم: ما می خواهیم خردمندانه از هم جدا شویم. جنگ زرگری به همه ما آسیب می رساند. حزب چپ مخالف سیاسی ما نیست. ما میخواهیم به بسیاری از شما که سالها با اعتماد با هم کار کردهایم بگوییم: ما آماده گفتگو هستیم و خوشحال میشویم در زمان مناسب پذیرای شما باشیم.
سارا واگنکنشت، امیرا محمد علی، کریستین لی، لوکاس شون، یوناس کریستوفر هوپکن، فادیمه آسکی، علی الدیلامی، سویم داگدلن، جان لوکاس دیتریچ، کلاوس ارنست، آندری هونکو، زاکلین ناستیچ، عمید ربیه، الکساندر اولریشت، سابین زیمرمن.
من که چنین افرادی را جدی نمی گیرم
این هم یک دلیل دیگر برای اینکه «بحران در چپ» واقعی است!!!
سارا رو ول کن…”حزب چپ”خودمون رو بگیر…همه ی سکت ها با حفظ ساختار سنتی ، حزب ساخته اند…چند سال گذشته است…سالها هم بر این منوال خواهد تا گذشت …
تا قیامت یوسف ما بر نمی آید ز چاه…