برای چندین دهه، ارتش پاکستان حیاتی ترین نهاد این کشور بوده است. اگرچه ارتش اغلب برای برکناری دولتهای منتخب مداخله میکرد، اما بسیاری از پاکستانیها آن را نجات از دست سیاستمداران ناصالح کشور میدانستند. تصور می شد ارتش تنها نیرویی است که می تواند کشور را یکپارچه نگاه دارد.
اکنون سوال این است که آیا ژنرال ها می توانند وحدت خود را حفظ کنند؟
پس از اینکه عمران خان، نخستوزیر پوپولیست سابق، مستقیماً نفوذ ارتش را به چالش کشید، اعتبار ارتش به طور فاجعه باری کاهش یافت. در پاسخ، آقای خان برکنار و زندانی شد و حزب او – علیرغم اینکه بیشترین کرسیهای پارلمانی را در انتخابات تفرقهانگیز فوریه به دست آورد – از یک دولت غیرنظامی جدید که در این ماه با دخالت رهبری نظامی قدرت را در دست گرفت، کنار گذاشته شد. این کشور عمیقاً قطبی شده است.
اما نگرانی بزرگتر برای ژنرال سید عاصم منیر، فرمانده ارتش، این است که دو قطبیسازی به خود ارتش نیز کشیده شود. در محافل سیاسی پاکستان گفته می شود بخش قابل توجهی از رهبران نظامی، خانوادههای نظامی قدرتمند و افسران درجه یک با دیدگاه راستگرایانه و ضد آمریکایی عمران خان برای این کشور، که شامل همسویی بیشتر پاکستان با چین و روسیه میشود، همدردی میکنند. اینکه آیا این انشقاق داخلی از بین خواهد رفت یا نه، در نهایت تعیین خواهد کرد پاکستان که دارای سلاحهای هستهای و پنجمین کشور پرجمعیت جهان است، به کدام مسیر خواهد رفت.
این تقسیم بندی در بدترین زمان برای پاکستان روی داده است. اقتصاد نزدیک به فروپاشی است و ژنرال منیر برای ترمیم رابطه با واشنگتن که به دلیل سیاست عمران خان به شدت به هم ریخته، تلاش می کند. پاکستان از همه طرف درگیر چالش های سیاسی و امنیتی از جمله با رقیب اصلی آن هند تحت رهبری نارندرا مودی، ملی گرای هندو و همچنین ایران و افغانستان ِ تحت کنترل طالبان است. نیروهای ایرانی در ماه ژانویه حملات هوایی را به اهدافی در پاکستان انجام دادند که باعث حملات متقابل پاکستان شد. در این ماه، پستهای نظامی پاکستان در جنوب این کشور و در امتداد مرز افغانستان هدف حملات شبهنظامیان قرار گرفت .
البته ارتش مقصر اصلی وضعیت مخمصه آمیز کشور است. پس از پایان رژیم نظامی ده ساله ژنرال پرویز مشرف در سال ۲۰۰۸، پاکستان به یک دموکراسی شکننده بازگشت. اما رهبری ارتش از اینکه دو حزب سیاسی مسلط، حزب مسلم لیگ پاکستان و حزب خلق پاکستان، به دنبال مهار نفوذ نظامیان باشند، نگران شد.
ژنرال ها با فشارهای دیگری نیز مواجه شدند. ایالات متحده در سال ۲۰۰۹ شرایطی را برای کمک مالی به ارتش پاکستان وضع کرد و اسامه بن لادن را در سال ۲۰۱۱ در خاک پاکستان کشت. در اواخر همان سال، ۲۸ پاکستانی در درگیری تصادفی بین نیروهای ناتو و پاکستان در امتداد مرز افغانستان کشته شدند. روایتی که تا حدودی توسط ارتش مطرح شده بود می گفت ایالات متحده برای تضعیف حاکمیت کشور توطئه می کند. این روایت مورد توجه قرار گرفت.
رهبری نظامی به دنبال یک شریک سیاسی برای همکاری بیشتری، مقابله با این چالشها و متعادل کردن احزاب ریشهدار بود. عمران خان، یک ستاره کریکت محبوب و سیاستمداری که از حامیان دولت ژنرال مشرف و از منتقدان سرسخت خاندان سیاسی پاکستان بوده و آن ها را به فساد متهم می کرد، مورد توجه قرار گرفت، اما نتیجه معکوس بود.
عمران خان که در سال ۲۰۱۸ به عنوان نخست وزیر انتخاب شد، با فراخوان های خود به منظور فروپاشی نظام سیاسی و مخالفت با نفوذ آمریکا، پاکستانی ها را تحریک کرد. اما با دو رقمی شدن تورم، مدیریت اقتصادی او با انتقادات فزاینده عمومی روبرو شد. او ارتش را متهم کرد با کمک ایالات متحده علیه او توطئه می کند تا مجبور به استعفا شود. شکاف ها بیشتر شد. در آوریل ۲۰۰۲ در یک بحران سیاسی که تهدیدی برای افزایش مشکلات اقتصادی بود، عمران خان با رای عدم اعتماد پارلمان با دخالت رهبری نظامی، از سمت خود برکنار شد.
هنگامی که دادگاه عالی در ماه مه سال گذشته دستور بازداشت او را صادر کرد، هواداران او آشکارا علیه ارتش به مخالفت برخاسته و در خیابان ها تظاهرات کردند و حتی به محل سکونت افسران ارشد ارتش و دیگر اهداف نظامی حمله کردند.
با نزدیک شدن انتخابات ماه گذشته، ارتش اقداماتی را برای اطمینان از عدم پیروزی حزب عمران خان انجام داد. درست قبل از انتخابات اتهامات بسیاری در مورد فساد و افشای اسرار دولتی متوجه او شد. عمران خان به حبس های طولانی مدت محکوم شد و محدودیت های شدیدی بر حزب او تحریک انصاف پاکستان اعمال شد که اساساً نامزدهای آن را از تبلیغات انتخاباتی منع می کرد.
اما پیام عمران خان – که از دخالت ژنرال ها برانگیخته شده بود – همچنان طنین انداز شد و نامزدهای همسو با حزب او با کسب بیشترین کرسی های پارلمان، ارتش را حیرت زده کردند. ارتش با مهندسی دولت ائتلافی کنونی، به ریاست نخست وزیر شهباز شریف و احزاب سنتی که ژنرال ها زمانی در برابر آن ها به دنبال همسویی با خان بودند، خان را از قدرت دور نگه داشت.
این دولت علاوه بر یک چشم انداز اقتصادی و امنیتی رو به زوال، اکنون با تعداد زیادی از پاکستانی هایی نیز مواجه است که احساس می کنند انتخابات به سرقت رفته است. ارتش، که از دولت حمایت می کند ، به اندازه کافی قدرتمند است که بتواند به خوبی از صدمه به اعتبار خود جلوگیری کند، اما باید صفوف خود را محکم کند.
افسران در حال خدمت و بازنشسته صراحتاً از ژنرال منیر خواستار اتخاذ رویکرد ملایم تری نسبت به عمران خان شده اند. در پاکستان همه می دانند که اعضای برخی از خانواده های نظامی در اعتراضات ماه می گذشته در اعتراض به نحوه رفتار با عمران خان شرکت کردند.
ژنرال منیر برای خاموش کردن آتش تلاش می کند. او به افسران یادآوری میکند خشونت ها در ماه گذشته هدفش نظامیان بود و در صدد سرکوب نظرات مخالف درون نیروهای مسلح است تا مانع گسترش بیشتر احساسات حامی خان شود.
او ممکن است در کوتاه مدت موفق شود، اما این داستان هنوز به پایان نرسیده است.
دوره سه ساله ژنرال منیر در نوامبر سال آینده به پایان می رسد و بسیاری از افسران انتظار دارند جانشین او با عمران خان همدردی بیشتری داشته باشد – دشمنی بین این دو مرد به طور گسترده ای از یک رقابت شخصی ناشی می شود – و شاید حتی منجر به رقابت های جدید شود: انتخابات و بازگشت عمران خان به صحنه سیاسی. این بیسابقه نخواهد بود. پاکستان سابقه دسیسههای متعددی را دارد که منجر به بازگرداندن رهبران برکنار شده شده است. (برادر نخست وزیر نواز شریف سه بار از سمت نخست وزیری برکنار شد و دو بار به تبعید رفت. او پیش از انتخابات فوریه بازگشت و انتظار می رود در پشت پرده بر دولت برادر خود اعمال نفوذ کند).
این وضعیت ممکن است برای پاکستان خطرناک شود. عمران خان همچنان ناسازگار مانده و از مذاکره با رقبای خود در مورد ترتیبات نظامی و سیاسی امتناع می ورزد. بسیاری می ترسند بارگشت خان ِ انتقام جو پاکستان را به کجا هدایت کند؟ با این حال، اگر ژنرال منیر تلاش کند دوره تصدی خود را برای حفظ وضعیت موجود تمدید کند، اختلاف در ارتش ممکن است شعله ور شود.
به نظر می رسد اتحاد ارتش فعلا برقرار است. اما در این اتحاد همه چیز خوب نیست. تا زمانی که ژنرال های پاکستان نتوانند شکاف ایجاد شده توسط عمران خان را برطرف کنند، پیش بینی ثبات سیاسی، امنیت و آینده پاکستان دشوار خواهد بود.
منبع: نیویورک تایمز، نویسنده: عایشه صدیقه کارشناس ارتش پاکستان، برگردان: کمال فرهمند