در فضایی که برآمده از آبان ۹۸ جامعه به دلیل بالا رفتن قیمت بنزین خیز برمیدارد تا حکومتی که چهار دهه نابرابری، فقر طبقاتی، تبعیض، فلاکت و کشتار را به مردم تحمیل کرده کنار بزند؛ دانشجویان در نوع خود نقش کلیدی رهبری سیاسی و پراتیک مبارزاتی را به بهترین شکل نشان میدهند. جامعه که در ادامه مبارزات سرنگونی طلبانه علیه جمهوری اسلامی در آن برهه و در شرایط رادیکال اعتراضی به سر میبرد، کمتر از یک ماه بعد از کشتار بیش از ۱۵۰۰ نفر در خیابانها بدست نیروهای سرکوبگر امنیتی و شلیک موشک به هواپیمای اوکراینی و کشتن ۱۷۶ نفر سر نشینان آن، به یک مرتبه منفجر میشود. در همین حین بود که آتش خشم دانشجویان بیش از پیش شعلهور شد، حرکت عظیمی از دانشگاه پلی تکنیک تهران شروع شده، تمام دانشگاهها و سراسر کشور را فرا میگیرد. از همان ۱۸ دی ۹۸ یک بار دیگر دانشجویان مقابل حکومت ایستاده و پرچم دادخواهی خود و جامعه را از کشتار آبان و هواپیمای اوکراینی با انزجار تمام از حکومتی که آمده است بکشد تا زنده بماند بلند میکنند.
سخنان و شعارهای رادیکال دانشجویان در آن برهه نقطه عطفی در مبارزات دانشجویی را رقم زد تا مبارزات رنگ و بوی دیگری به خود گیرد. جمهوری اسلامی نابود باید گردد، غلط کردید اشتباه کردید، ننگ ما ننگ ما رهبر الدنگ ما، بسیجی سپاهی، داعش ما شمایی. اینها شعارهای دانشجویان و مردم معترض بود.
این شعارها بازتاب فضای جنبش دانشجویی بود و بازتاب این بود که جنبش دانشجویی علی رغم کرونا و تعطیلی دانشگاه به عنوان سنگر مبارزاتی جامعه، مبارزات و گفتمانسازی مقابل حکومت را در گستره شوراهای فراصنفی دانشجویی، قدرتمندانه ادامه میدهد و امروز نیز شاهد تاثیرات مثبت آن در پیشروی دانشجویان مقابل حکومت و در دل جنبش سرنگونی هستیم.
پرچم دادخواهی کشته شدگان هواپیمای اوکراینی!
دانشجویان به عنوان عناصر فعال مبارزات دادخواهی مقابل حکومتی که در پی اهداف تروریستی خود بدون لحظهای درنگ به جنگ مردم میرود، قد علم کردند. بعد از دیماه ۹۸ گفتمان و نوع مواضع اعلام شده از سوی دانشجویان به گونهای رادیکال شده که تا کنون شاهد چنین موضع گیریهایی نبودیم. البته ناگفته نماند که تاثیر خیزش آبان ۹۸ در تغییر دادن توازن قوای سیاسی در جامعه ایران و گفتمانهای دانشجویی نقش اساسی و استراتژیکی داشته است.
گفتمان دادخواهی دانشجویان پس از دیماه ۹۸ توسط دانشجویان، البته به هواپیمای اوکراینی بسنده نمیکند.
اعتراضات و سازماندهی حرکت «من هم» که از تجاوز به زنان و دختران در فضای جامعه و محیط آموزشی دادخواهی میکند، دادخواهی در برابر انواع بیحقوقیها، زندان، شکنجه و کشتار دانشجویان و فعالین و تنظیم بیانیه علیه جمهوری اسلامی خطاب به نهادهای حقوق بشری، دادخواهی بخاطر اعدام نوید افکاری و مبارزه با احکام اعدام صادره علیه فعالین همگی بخشی از گستره دادخواهی و ایستادگی دانشجویان در مقابل حکومت از دی ماه سال گذشته تاکنون بوده است.
مبارزات دانشجویان در کنار سایر بخشهای جامعه با بیان رادیکال خواستهای سیاسی و رادیکال خود و همچنین همگرایی در مبارزات طبقاتی و همراهی دانشجویان با مبارزات کارگران و به طور کلی مزد بگیران منجمله در مسئله هفت تپه و گفتمانسازیهای کلان سیاسی خود بر فضای سیاسی موجود علیه جمهوری اسلامی تاثیر گذاشت. تا اینکه به سالگرد کشته شدن ۱۷۶ سرنشین هواپیمای اوکراینی رسیدیم. در این برهه بود که پرچم دادخواهیای که دانشجویان از دی ماه سال گذشته در تمام عرصههای مبارزاتی علم کرده بودند، این بار با بیانیهها و اطلاعیههایی از سوی بخش عظیمی از نهادهای مختلف دانشجویی همراهی شد. این بیانیهها و پراتیکهای سیاسی یک چیز را میخواستند بیان کنند و آن تاکید بر محاکمه عاملین و آمرین کشتار مردم بود.
بدیهی است که مبارزات دانشجویان از یک سو در جهت تحقق دادخواهی باید ادامه یابد و در کنار این خواست مهم سایر مبارزات و خواستهای سیاسی دانشجویان در دانشگاه و فضای عمومی جامعه باید ادامه پیدا کند تا به اهداف دیرینه خود که خلاصی از حکومت دزد محور اسلامی با مختصات کشتار و سرکوب و ارتجاع است، برسیم.
راه پیشروی جنبش دانشجویی
آبان و دیماه ۹۸ نقطه عطف جنبش دانشجویی در فضای مبارزات طبقاتی و سیاسی در مقابل حکومت اسلامی بود و موجب تغییر در رویکرد پراتیک و سیاسی دانشجویان شد و رادیکالیسم انقلابی را بیش از پیش وارد کلام و عمل دانشجویی کرد. اثرات آن را میتوان در تمامی اقدامات و فعالیتهای دانشجویی با هر گرایش نزدیک و دور از هم دید. خط سیاسی غالب بر مقالات، نشریات و بیانیهها بخشی از فاکتها و شواهد این تغییر رویکرد را نشان میدهد. مسئله مهمی که فکر هر فعالی را به خود مشغول کرده این است که در ادامه باید چه کرد؟ دانشجویان باید ببینند راه اصلی و هدف اصلی از مبارزات چیست و زمین را برای گسترش مبارزات که با انقلاب مردمی نهایی میشود به بهترین شکل آماده کنند. جنبش دانشجویی در پی سالها مبارزات مستمر خود به یک نکته مهم دست یافته است، که آن خواست سیاسیای میباشد که به صورتی سراسری در تک تک شریانهای اعتراضی جامعه جریان دارد و هر لحظه امکان خروش آن میرود. این خواستها از جمله لغو حجاب اجباری، جمع کردن بساط دینی از دانشگاه، مقابله با بدل شدن دانشگاه به بنگاه مالی حکومت و سیاستهای سرمایه داری حکومت و تمام خواستهای عدالت خواهانه و دادخواهانهای میباشد که عملا در چارچوب سیاسی و طبقاتی کلان جامعه قرار دارد و تحقق آن به معنای به زیر کشیدن حکومت اسلامی خواهد بود. بدیهی است دانشجویان به شکلی آشکار و ادبیاتی صریح نمیتوانستند سرنگونی جمهوری اسلامی را به عنوان راهکار اساسی در جهت محقق شدن این خواستها بیان کنند. ولی با تغییر در توازن قوا هر روزه شاهد آن هستیم که جامعه به سمت مبارزاتی در این سطح میرود و جمهوری اسلامی را مورد تعرض قرار میدهد.
تشکل یابی مستقل بحثی است که از اواخر تابستان ۹۹ با موج جدید سرکوب نشریات، افزایش روز افزون صدور و اعمال احکام جدید علیه فعالین و تهدیدات مختلف بر دانشجویان بار دیگر روی میز دانشجویان قرار میگیرد. دست اندازی حکومت به نهادهای دانشجویی از یک سو و جوابگو نبودن نهادها و تشکلهای دانشجویی به مطالبات رادیکال دانشجویی در فضای سیاسی کنونی، فعالین را مجاب میکند تا شوراها و سنگرهای جدید و مستقل خود را ایجاد کرده تا به مبارزات رادیکال خود در فضایی مساعد در عرصه سیاسی کشور ادامه دهند. در همین راستا باید هرچه بیشتر گرد هم جمع شد و با ایجاد هستههای مستقل به شکلی سراسری سنگرهای جدیدی را در جهت اهداف کلان خود به شکلی پایه ای و رادیکال سازمان داد. پافشاری بر خواستهایی از جمله دادخواهی و همچنین اداره شورایی دانشگاه که در اعتراضات اخیر مربوط به خلع ید بخش خصوصی از هفت تپه در دانشگاه تبریز مطرح شد، باید به عنوان خواست برحق دانشجویان کل کشور مطرح شده و در جهت محقق شدن آن کوشید. با شوراهای مستقل دانشجویی و کنترل امور دانشگاه را به دست این شوراها سپردن و تمامی بسطهای اسلامی و سیاسی حکومت را از دانشگاه جمع کردن، میتوان دانشگاهها را به مراکز آزاد سیاسی و کانون فعالیتهایی کرد که امید بخش مبارزات طبقاتی جامعه باشد. این امر با مبارزه مستمر و متشکل عملی است و طبعا در توازن قوایی که جمهوری اسلامی به درجهای در جامعه عقب رانده شده امکان پذیر خواهد بود.
منبع: کانال تلگرامی دانشجویان