کانون نویسندگان ایران: صبح دوم آبان ۱۳۷۴، احمد میرعلائی، مانند صبحهای دیگر همان سال، راهی کتابفروشیاش شد. در حکومتی که آزادی بیان به انحاء گوناگون سرکوب میشود، هر اهل قلم و منتقدی آنگاه که از سرپناهش خارج میشود، ممکن است دیگر به آنجا بازنگردد، چنان که احمد میرعلایی رفت و دیگر بازنگشت. تن بیجان او را، پاسی از شب رفته، در محلهای دور از مسیر همیشگیاش یافتند.
اثر سوزن سرنگ بر دست راستش گواهی بود بر این که دژخیمان با تزریق بیش از حد انسولین، جانش را گرفتهاند. هر چند حاکمیت ضد آزادی بیان و نویسندهکُش هیچگاه به قتل میرعلائی مانند قتل «سعیدی سیرجانی»، «حمید حاجیزاده» و کودک خردسالش «کارون»، «ابراهیم زالزاده»، «پیروز دوانی» و… به گردن نگرفت، اما، شواهد ما را به آمران و عاملان این جنایات رهنمون میکنند.
احمد میرعلائی، مترجمی پرکار، نویسندهای متعهد، مستقل و آزادیخواه، روزنامهنگار، عضو کانون نویسندگان ایران و از امضاکنندگان متن ۱۳۴ نویسنده با عنوان «ما نویسندهایم» بود.
یادش گرامی
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- بیانیهی کانون نویسندگان ایران به مناسبت بیستو دومین سالگرد قتل محمدجعفر پوینده و محمد مختاری
- دوم آبان، سالروز قتل احمد میرعلائی از اولین قربانیان قتل های زنجیره ای
- «آن قدر عزا بر سر ما ریختهاند که فرصت زاری کردن نداریم» – هوشنگ گلشیری
- بازگشت به گلشیری – گفتگو با اکبر معصوم بیگی درباره میراث به جامانده از او – پیام حیدرقزوینی