هفدهم دیماه خبر اجرای حکم اعدام دو جوان معترض بازداشتشده، محمدمهدی کرمی و محمد حسینی، منتشر شد که گفته میشود به خونخواهی یک مأمور عضو بسیج بوده است.
سالهاست که بسیاری از کشورهای جهان به کارزار مخالفت با اعدام پیوستهاند. اما در اینجا میبینیم از آغاز جنبش آزادیخواهی مردم که حاکمیت سرکوبگر صدها معترض را، اغلب، وحشیانه بازداشت و زندانی و گاه «مقتول» کرده است و دادگاهها آمادهی صدور احکام سنگین شدهاند، ریزهخواران سفرهی قدرت که هیچ مسئولیتی در دایرهی قضا و جزا ندارند پیدرپی وحشتزده فریاد «اعدام کنید» سر دادهاند.
با اعدام محسن شکاری و مجیدرضا رهنورد در آذرماه، فریادهای «اعدام بس!» در سراسر جهان طنینانداز شد و در پی آن هشدارها آمد که «راه رفته را آزمودن خطاست». اما ادامهی موج تازهی اعدامهای شتابزده نشان میدهد که حاکمیت بهستوهآمده از ایستادگی مردم آزادیخواه جز سرکوب هرچه بیشتر راهی پیش روی خود نمیبیند.
برای قدرتنمایی و گرفتن زهرچشم، در یک روند قضایی معیوب همچنان زندانیان سیاسی را پشت درهای بسته، بدون حضور وکیل یا وکلای مستقل انتخابی، در غیاب هیئت منصفه و مردم تماشاگری که بر صحت داوری شهادت دهند، محاکمه میکند و از میان آنان گردنهایی را برای طناب دار برمیگزیند که گاه حتی واپسین وداع با خانواده و عزیزان خود از آنها دریغ میشود. حاشا که این دست حرکات مذبوحانه هرگز و هیچکجا جز افزودن بر خشم مردم مثمر ثمر بوده باشند؛ آزادیخواهان در سراسر تاریخ با ایستادگی و نثار جان خود بر این حقیقت گواهی دادهاند.
انچه مسلم است کانون نویسندگان ایران در مبارزه برای ازادی و برابری بسیار صادقانه عمل کرده است. اگر این کانون به ایجاد کانون نیروهای چپ دست زند می تواند گامهای موثری در جهت درست کردن الترناتی چپ بردارد. ان چیزی که حقیقت دارد که نیروهای چپ به طور انفرادی و گروهی بخصوص در سطح خارج از کشور بسیار زیادند و باید تشکیلاتی نطیر کانون شما و نه حزب تشکیل شود و انها را جمع کند. ایا شاملو، مختاری، پوینده، ابتین و بسیاری دیگری از اعطای این کانون اندیشه های چپ نداشته و یا ندارند. چپ باید در خارج از کشور باید منشور خودش در راه ازادی و برابری داشته باشد در کنار شما و یا با درست کردن کانونی دیگر.