شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

یاس اصیل! – بهزاد کریمی

پیام مهندس «سبز» اینک مشتعل از آتش خیز مردم، پیش از هرچیز وصیت سیاسی‌ مردی می‌خوانم بالای هشتاد سال سن که نه چشم اندازی برای حکومت دینی می‌بیند و نه خود سودای بازگشت به قدرت دارد. این پیام را، نتوان جز به یاس اصیل تعبیر کرد که طی زمان به انباشتگی رسیده و در فرجام دریافته که جمهوری اسلامی و جمهوریت مطلقاً ناهم‌خوانند. یاس، بر بستر امید در جان جامعه‌ای بپاخاسته که قصد گذر از جمهوری اسلامی دارد. این پیام، در زمره دستاورد‌های «زن – زندگی – آزادی» است

محصور که هستی‌ خویش به پای جمهوری اسلامی گذاشته است، سرانجام حرف واپسین  در رابطه با نظام را زد. جمع‌بستی اندیشیده‌ از سوی شخصیتی زیسته در تاروپود نظامی اکنون چونان نعش بر روی دست مردم، که توهم‌ نسبت به تغییرات در جمهوری اسلامی را از جایگاه خود رد کرد. بیانیه‌ی (*) این انسان محبوس، همانگونه که در ادامه خواهد آمد پیش از آنکه راه حل قلمداد شود، هشدار باش است به همانندهایش تا ندای «زن – زندگی – آزادی» در گوش گیرند و به هوش آیند.

مهندس، شناسه‌ی بیانیه‌اش‌ را «برای نجات ایران» برگزیده و با این گزینش سنجیده‌، پیام محوری خویش را در همین سه کلمه ‌گنجانده تا رو به مردم بگوید: حق با شما بود که پای ایران در میان دیدید و بر آزادی از قید اسلام سیاسی پای فشردید! شروع سخن‌‌ با «بسم الله» سنتی او انتخاب شخصی یک خداباور است و می‌توان از آن گذشت. زیرا پرده‌پوش این نمی‌شود که دغدغه وی نه دیگر همچون گذشته نجات اسلام «دوران طلایی امام»، بل درد ملتی است که در پی رهایی از این نظام می‌خروشد.

در پاراگراف اول پیام، آقای موسوی حجت را چنین تمام می‌کند: حکومت، «جامعه را از اصلاح در چارچوب ساختار موجود مایوس کرد». اعتراف به حقیقتی که، زیربنای هر تحول‌خواهی بنیادین در ایران است. گرچه او بیدار شدن خویش را به‌خود‌آمدن جامعه می‌پندارد، اما با دید منصفانه از این نیز می‌توان گذشت چرا که گذر از حکومت دینی برای باورمند به حکومت دینی در سطح نخست وزیر دهه شصتی این نظام جبار، کار خردی نیست. چنین کسی، منطقاً استعداد پذیرش مسئولیت‌هایش را ‌هم دارد.

در پاراگراف دوم پیام، آقای موسوی می‌گوید « قانون به عنوان تنها راه نجات کشور زمانی معنا می‌دهد که خود بر ناموسی از عدالت و حقانیت تکیه کند… برآمده از مردم و برای مردم باشد نه در خدمت حراست از امتیازات ناروا و جایگاه کسانی که خویشتن را مافوق قانون می‌دانند.» این، نه فقط در مقام تمثیل بلکه در یگانه تفسیر ممکن متن، یعنی اینکه قانون اساسی این نظام تبعیض بنیاد مبتنی بر ولایت فقیه خواسته‌ی مردم نیست، بلکه علیه مردم است. او حالا بر گیر در خود قانون اساسی انگشت می‌نهد.

در پاراگراف بعدی اما، آقای موسوی با برشمردن انواع بحران‌ها و جملگی نیز‌ به تقصیر نظام و موجب از نفس افتادن جامعه، سخن از «بحران̗ بحران‌ها» می راند و آن را مشخصاً در «ساختار تناقض آلود و غیر قابل دوام نظام اساسی کشور» آدرس می‌‌دهد. برگرفته‌های امروز او پذیرش بی‌پایگی تزی است که ١٣ سال قبل خودس مبتکر آن شد. همانی که در پاراگراف دوم چنین آمده است: «ملت ما نشان داد که “اجرای بدون تنازل قانون اساسی” … دیگر کارساز نیست و باید گامی فراتر از آن گذاشت.»

ایشان با رهانیدن خویش از طلسم «قدسی» آمده در قانون اساسی مبنی بر اینکه «اسلامی» بودن جمهوری اسلامی تا ابد غیر قابل تغییر است، پا فراتر نهاده و در پیام می‌گوید: «همان حقی که شالوده انقلاب مردم در سال ١٣۵٧ و قانون اساسی فعلی قرار گرفت برای نسل‌های بعدی نیز محرز است‌ تا… خواستار تغییر نظم موجود یا تدوین میثاقی اساساً تازه شوند». جدا از نقد بهره‌گیری ضددمکراتیک همان «حق» در آن زمان، مهم اینست که می‌پذیرد:«ایرانیان نیازمند و مهیای تحولی بنیادین‌اند.»

پیام آقای موسوی بعد این استنتاجات زیر بنایی، ارایه یک سیاست سه رکنی است: «برگزاری همه‌پرسی آزاد و سالم در مورد ضرورت تغییر یا تدوین قانون اساسی جدید»، «درصورت پاسخ مثبت مردم، تشکیل مجلس موسسان … از طریق انتخاباتی آزاد» و«همه‌پرسی درباره متن مصوب آن مجلس به منظور استقرار نظامی … برخاسته از اراده مردم». نکته گرهی در این پیشنهاد اما،همان بند غیر عملی نخست یعنی «برگزاری همه‌پرسی آزاد و سالم» در جمهوری اسلامی است! بندی که، بقیه تالی آنند!

او البته نسبت به عملی‌شدن معماری سیاسی خودش ناامید است که نبود اگر، مایوسانه نمی‌پرسید: «چه کسی قرار است آن را بپذیرد یا به اجرا بگذارد»؟! به دیگر سخن، تجارب مردم ایران و نیز تحلیل‌های امروزش از ساختار، مانع چشم بستن بر ریسک شطرنج‌ با خرس می‌شود تا تیر خالی سوی هوا نرود. شعار بی‌پایه‌ی قبلی برای او‌ این تجربه اندوخت که اگر هم  آن مقطع برگی برنده‌ای با کارکرد افشاگرایانه در برابر استبداد رای خامنه‌ای بود، به مثابه‌ی سیاست عملی اما از همان اول پا درهوا می‌نمود.

تناقض تازه‌ی آقای موسوی در این معماری سیاسی ولی، تناقض از نوع رفع تناقض پیشینی با جهتگیری پیش‌رفتن است‌. مطابق گزاره‌های اصلی آمده از این پیام در نوشته‌ی حاضر، ایشان به نقطه‌ی انفصال از اصلاح نظام رسیده‌اند. تصادفی هم نیست که در پی طرح همان پرسش مبتنی بر ابهام خودآگاه، امر «مبرم‌تر» را چنین عنوان می‌کند: «چگونه به توانایی‌مان برای عبور از این مرحله ایمان بیاوریم»؟ معنی این نیز، چیزی نیست مگر تاکید بر تداوم مبارزه با «قدرت خودکامه» برای تولید «اقتدار مردم».

پیام، در پایان خود می‌گوید: «رفع این ابهامات نیاز به تامل و همکاری دارد». امیدش نیز اینکه‌: «نگاه ملت اگر  متوجه و علاقمند به نظمی جدید باشد ساختار پیشین، چه بخواهد یا نخواهد فرو می‌ریزد». این امید به پیروزی، مرهون شکست توهمات، مکمل سرخوردگی ضرور و یاسی اصیل بر متن زندگی است. صرفاً هم نه در قالب فروریزی توهماتی چون احتمال «تغییر رفتار رهبری»، بل نقد فاجعه‌ی ولایت محوری در سمت نفی حکومت بر بنیاد دین. شکستی مقدمه‌ی گذر از حکومت مبتنی بر دین.

پیام مهندس متاثر از جنبش «زن – زندگی – آزادی» است و حاوی این چند عنصر محوری مرتبط با هم: ١) هدف، گذر از این نظام تعریف شود؛ ٢) رفتار برهمکاری‌های فراگیر علیه نظم موجود باشد؛٣) در مصاف با قدرت خودکامه، نیروی اقتدار مردمی سر برآورد؛ ۴) نظام جایگزین، مبتنی بر رای آزاد مردم باشد. تفکر ویران‌گر حکومت دینی را طغیان سکولاریسم متراکم و متبلور در «زن – زندگی – آزادی» است که  بیش از پیش زیر ضربات توفنده‌ می‌گیرد و موجب دگردیسی‌هایی می‌شود.

سخنان آقای موسوی فقط نزد آن اصلاح‌طلبانی تازگی دارد که در حال فاصله‌گرفتن معنی‌دار از ساختار ولایی هستند و نه طبعاً برای سکولار دمکرات‌هایی که از تحول فکری و سیاسی مهم در این چهره‌ی نمادین خرسند هستند. پرسش اما اینجاست که آیا مخاطبان او – اصلاح طلبانی – از این پیام الهام خواهند گرفت تا به آن بپیوندند؟ آیا به تصمیم خواهند‌ رسید تا تکلیف خود با این نظام را روشن کنند؟ آیا در عمل با رویه‌ای شفاف خواهند کوشید بخشی از «اقتدار مردمی» در برابر «قدرت خودکامه» شوند؟      

پیام رهبر̗ «سبز» اینک مشتعل از آتش خیز مردم را، پیش از هرچیز وصیت سیاسی‌ مردی باید ‌خواند بالای هشتاد سال سن که نه چشم اندازی برای حکومت دینی می‌بیند و نه سودای بازگشت به قدرت دارد. این پیام را، نتوان جز به یاس اصیل تعبیر کرد که طی زمان به انباشتگی رسیده تا در فرجام  جمهوری اسلامی و جمهوریت مطلقاً ناهم‌خوان به بیان آید. یاس بر بستر امید در جان جامعه‌ای بپاخاسته، که قصد گذر از این نظام را دارد. پیام موسوی، در زمره دستاورد‌های «زن – زندگی – آزادی» است.

بهزاد کریمی –  ١۶ بهمن ماه ١۴٠١ برابر با ۵ ژانویه ٢٠٢٣

*) https://www.akhbar-rooz.com/191611/1401/11/15/

https://akhbar-rooz.com/?p=191720 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

18 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آذرخش
آذرخش
1 سال قبل

اینکه موسوی نخست وزیر حکومتی بود که بنا را بر اعدام و حذف مخالفان گذاشت شکّی نیست.اینکه موسوی از کشتار ۶۷ مطلّع بود ویا نبود ولی در محکوم کردن آن چیزی نگفت از اتٌهامات ایشان است.دوستانی که با این طیف و یا طیفهای دیگر مخالف هستند آیا بنا بر حذف آن دارند.آیا یک جریانی که اعتقادات دینی یا لیبرالی داردنباید از گذار از نظام سخن بگوید.چه بسا دوستانی که تحت نخست وزیری موسوی زندان رفته و شکنجه شده اند ویا عزیزی را از دست داده اند.حقٌ داد خواهی آنان پا برجاست.مگر نباید در حکومت شکاف ایجاد شود،مگر نباید ریزش صورت گیرد؟؟مگر انقلابی انجام می گیرد که قبل از آن نظام خواهان اصلاح طلبی نباشد؟؟؟.
کسی نخواست موسوی و امثالهم را به رهبری وزعامت انقلاب برگزیند. از کسی خواسته نشد که از ایدئو لوژی خود دست بردارد وبه ایدئو لوزی دیگری تأثّی کند.
اگر یکی آمد وگفت من دموکراسی و سکورالیسم را می پذیرم باید راستی آزمایی کرد،نه اینگه با لگد او را بیرون انداخت.

شما با ۸۵ میلیون جامعه ناآگاه !ایرانی چگونه می خواهید برخورد کنید؟؟
حتماّ به زور دگنگ!!
یا شما دموکراسی خواه نیستید ویا تعبیر خودتان از دموکراسی را دارید.
اکر تعبیر خاصّی از دموکراسی دارید یک پیشوند ویا پسوند به آن اضافه کنید تا شبهه ای پیش نیاید

اگر به جای منفی دادن به نظر دوخط نظر خود را بنویسید شجاعانه تر است

کامران امیدوارپور
کامران امیدوارپور
1 سال قبل
پاسخ به  آذرخش

نگارنده کسی که غیر مسئولانه می نویسد: “شما با ۸۵ میلیون جامعه ناآگاه !ایرانی چگونه می خواهید برخورد کنید؟؟
را اصلا جدی نمی گیرد و حرف هایش را باد حس هوا به حساب میاورد.

فقط به نویسنده ی این گزاره توصیه می کند که یک پوزش در همین جا به جامعه ایرانی بدهکار ست !!
که در ایرام ما انواع انسان های آگاه و ناآگاه مثل تمام کشور های جهان تحت ستم سیستم های ظالمانه اسیرند.

آذرخش
آذرخش
1 سال قبل

جناب نگارنده
یک پوزش کسانی بدهکارند که اولاً خود را تافته جدا بافته می دانند و تلوّن جامعه ایران را نمی شناسند وهمچون پوپو لیستها هندوانه زیر بغل ملّت می گذارند
اگر این جامعه اگاهی سیاسی کاملی دارد دیگر نیاز به روشنفکران نیست که۸۵ میلیون ایرانی را آگاه کنند.اگر درصدی جزو این ۸۵ میلیون نیستند و آگاهی دارند موظفند که بقیه را آگاه کنند.واین بقیه فقط شخص یا اشخاص بخصوصی نیستند.شما بفرمائید چند میلیون نفر معنی دموکراسی را می دانند!!سکولاریسم پیشکش، فدرالیسم پیشکش
تعارف را کنار بگذارید
صادقانه بامردم صحبت کنید ، ببینید چه نتیجه ای می گیریدحالا شما چه جدی بگیرید ویا نگیرید ،تغییری در اصل ماجرا ابجاد نمی شود

آرمان
آرمان
1 سال قبل
پاسخ به  آذرخش

اگر از اعدام های سال ۶۷ خبر نداشت از اعدام های سال ۶۰ و ۶۱و ۶۲ و ۶۳ و ۶۴ و … که خبر داشت و آنها را قبول داشت. او بعنوان نخست وزیر یک رژیم که هزاران انسان ایرانی را به قتل رساند شریک جرم می باشد و یک مجرم و تبهکار مهم نیست که دمکراسی را قبول کند یا نه و اعتباری ندارد که به آن اهمیت داد. او یک مجرم جنایی می باشد و باید به عنوان شریک جرم دیگر کارگزاران این رژیم محاکمه و مجازات شود!

آذرخش
آذرخش
1 سال قبل
پاسخ به  آرمان

جناب آرمان شخص را محاکمه کنید ، مجازات کنید
اگر عمرش قَد نداد که محاکمه شود به اسفل السافلین حواله اش دهید
ولی موضوغ شخص نیست یک جریان است این شخص پشت سرش عقبه ای دارد که نقش تعیین کننده ای دارند
به جای ایشان اگر محسنی اژه ای یا حسن روحانی این را می گفت قدر مسلّم با پورخند همراهی می شد.

ایرانی
ایرانی
1 سال قبل

متاسفانه تیغ اخبار روز به طرف ناتویی ها کند که چه عرض کنم، پنبه ای است، اما به طرف مقابل که می رسد، شمشیر ذوالفقار است!
در حالی که پاسخ های ما به طرفدار (ان) ناتو سانسور می شوند، کسانی‌که یک روز دوشادوش نازیهای اوکرایینی برای حفظ هژمونی ارباب سینه زنی راه میاندازند، یک روزسرنگونی طلبند و روزی دیگر خط امامی، یک روز طرفدار حمله نظامی اربابان غربی خود به زادگاه خود و روز دیگر طرفدار طالب “اجرای بی تنازل همین قانون اساسی”، یک روز دیگران را به جرم حمایت از‌حکومت در ابتدای انقلاب سرکوفت می‌کنند، اما حالا به فرموده ارباب نظر نخست وزیر امام را فصل‌الخطاب جا میندازند.
ای کاش اخبار روز در این شیوه کار خود بیشتر تامل می کرد.

امیر ایرانی
امیر ایرانی
1 سال قبل
پاسخ به  ایرانی

روند تحولخواهی در ایران باید بگونه ای دگر مطرح شود
اینجا محل نزاع شرق خواهان خاص و غرب خواهان خاص نیست

مورخ
مورخ
1 سال قبل
پاسخ به  امیر ایرانی

با سپاس فراوان از تکذیبیه تلویحی شما آقای امیر ایرانی.
این تشابه اسم تقریبی برای چندین ساعت محققان، مورخان، فیلسوفان، کارشناسان و اتاق های فکر بین المللی را سردرگم کرده بود.
بهرحال برای حفظ اصالت در ثبت نقطه نظرات تاریخی شما بسیار مفید واقع شد.
با سپاس فراوان

بهنام
بهنام
1 سال قبل
پاسخ به  مورخ

😀 😀 😃 دمت گرم باحال بود

امیر ایرانی
امیر ایرانی
1 سال قبل
پاسخ به  مورخ

مورخ
نمی دانم از کدام مورخ ها هستید
از نوع سلطان و شبانی و یا نوع دیگری
هرکدام هستی امیدورام تاریخ نگار صادقی باشی
اما
بدان که فکر می کنم می دانی
یک کار نیمچه تاریخی ارسال شد
اما به دلایلی منتشر نشد

مهرداد
مهرداد
1 سال قبل

پیام موسوی آب پاکی بر روی پروژه من درآوردی اصلاح‌طلبی چپ مقاومتی است. آنان که بیش از دو دهه نامه نویسی و التماس دعا به انواع و اقسام رهبران جمهوری اسلامی تقاضای اجرای قانون اساسی در چارچوب جمهوری اسلامی را می کردند هرگونه سرکوب داخلی و یا تعرض خارجی حکومت را نادیده می گرفتند و همانا نیکه در جنبش سبز با حرارت از میرحسین موسوی دفاع می کردند امروز در نشریات خود سکوت اختیار کرده اند.

حال که رهبر پیشین اصلاحات نیز به زبانی نرم خواهان رژیم چنج شده است باید دید آیا این ها حاضرند از تکبر شخصی خود بگذرند و پیام میرحسین را آویزه گوش کنند. درخواست های موسوی مشتمل بر تدوین قانون اساسی جدید و مجلس موسسان اپوزیسیون داخل و خارج را بیش از پیش به اهداف مشترک نزدیک میکند. و این خبر خوبی برای چپ محور مقاومتی نیست. موسوی تنها امید اینان برای بریدن از علینژاد ها و غیره بود.

نیک
نیک
1 سال قبل
پاسخ به  مهرداد

در تائید نظرتان, مقاله علی کشتگر در سایت گویا در این زمینه بسیار روشنگر است. 

مهرداد
مهرداد
1 سال قبل
پاسخ به  نیک

بله دیدم. با گذشت زمان و امتداد سرکوب رژیم، اینگونه موضعگیری ها خطوط چپ مترقی را در رد تمام و کمال رژیم پر معنا تر خواهد کرد.

peerooz
peerooz
1 سال قبل
پاسخ به  مهرداد

وای از این ثنا گوی مصی “علی نژاد ها”.

علی‌نژاد مجری برنامه تبلت شبکه تلویزیونی فارسی صدای آمریکا است.[۱۵] به نوشته گزارشی در سال ۲۰۲۰، او از سال ۲۰۱۵ تا زمان انتشار این گزارش، دست کم ۳۰۵٬۰۰۰ دلار آمریکا از حکومت آمریکا دریافت کرد.[۱۶]

مسیح علینژاد, ویکیپدیای فارسی به نقل از The Intercept

https://icjournal.ca/post/masih-alinejad-received-317400-dollars-from-us-government-contracts-since-2013-farsi/

آذرخش
آذرخش
1 سال قبل

درود جناب کریمی

به جبهه ملی نجات ایران نیاز داریم

مجتبی نجفی، نقل از کانال تلگرامی کلمه

واقع بین
واقع بین
1 سال قبل

این بخش از بیانیه منتسب به موسوی بودار است، آنجا که می نویسد:”سیاست‌های ماجراجویانه دشمن‌محور به جای دوستی و همکاری جهانی و منطقه‌ای”. موسوی همچون همکاران اصلاح طلبش بر سلطه جویی امپریالیسم و دشمنی ذاتی اش با خلقها و منجمله خلق ایران خط بطلان کشیده و فقط و فقط حکومت را مسئول روابط خارجی موجود معرفی می کند. از دو حال خارج نیست یا موسوی ناآگاه است یا خائن به منافع ملی. برای همین اگر وی و جریان مطبوعش دوباره بر مصدر امور قرار گیرند، با هر قانون اساسی ای که به تصویب برسانند، زیر یوغ امپریالیسم رفته و تغییر مثبتی در زندگی مردم و بویژه زحمتکشان رخ نخواهد داد. آزموده را آزمودن خطاست. بیشترین زد و بندها با امریکا و اسرائیل در اوج شعارهای دروغین ضد آمریکایی و … در دوران زمامداری موسوی و یارانش انجام شد؛ در دوران طلایی امامشان!

نیک
نیک
1 سال قبل
پاسخ به  واقع بین

بعله حرف های این موسوی آمریکایی رو باور نکنیدا, حتا وقتی نخست وزیر که بود میگفت ایران باید به جبهه پایداری بپیونده حتما نقشه ای داشته و مامور موساد بوده که بره جبهه رو از داخل داغون کنه. الکی میگه ۱۲ساله حبس هستم .میگن وقتی خواستند حبسش کنند خامنه ای دستور داد همه دارایی هاشو رو کنند. معلوم شد مخصوصا دزدی نکرده تا حال خامنه ای رو بگیره. تمام این مطالبی که نوشته رو فراموش کنید. ما نباید هیچ کسی رو که برای این رژیم کار کرده رو ببخشیم, چه کارمند باشه و چه رفتگر باشه و چه تمام ۹۸ درصدمردمی که به جمهوری اسلامی رای آری دادند. حالا شاید تعجب کنید که چرا من این تهمت ها رو به موسوی میزنم, خوب به این قسمت بو دارش توجه کنید که میگه “سیاست های ماجراجویانه دشمن محور” یعنی آمریکا ستیزی باید تمام بشه , که این یعنی خیانت به منافع ملی, تمام. آهای اصلاح طلب ها و هواداران میر حسین و جنبش سبز, این آقا از رفسنجانی و احمدی نژاد و ایت الله قاتل و خامنه ای بدتره , حرف هاش رو باور نکنید,اینکه نگفته بمن وکالت بدین حتما یه کلکی توشه. بشینید خونه هاتون تا وقتی که انقلاب سوسیالیستی خودمون شروع که شد خبرتون می کنیم.

کیا
کیا
1 سال قبل

بسیار عالی!
پارامتر مجهول درپیشنهادهای جناب آقای موسوی چیست؟
برگذاری همه پرسی است!
کی یا چه مجموعه و یا افرادی تحت کنترل چه کسانی یا ارگانی این همه پرسی را انجام خواهند داد!؟
این ارگان چکونه باید انتخاب شود که تحت تاثیر حاکمان فعلی قرار نگیرد؟

آیا این حکومت، غیر قابل تصحیح به این انتخابات تن خواهد داد یا اول باید سرنگون شود؟
وضعیت شکل حکومتی چکونه خواهد بود ؟
جمهوری اسلامی ؟
ولی در هر حال این موضع آقای موسوی مهم و تاثیر گذار می‌تواند در جنبش ” زن، زندگی، آزادی” ارزشیابی شود.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


18
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x