در تاریخ ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ “منشور مطالبات حداقلی تشکلهای مستقل صنفی و مدنی ایران” توسط نهادها و تشکل های مستقل صنفی و مدنی داخل کشور منتشر شده است. این منشور شامل مطالبات مهمی است که مردم ایران و بویژه زنان، جوانان، اقلیت ها و عموم مزد و حقوق بگیران و زحمتکشان برای آن ها مبارزه کرده اند، که قطعآ باید مورد حمایت همه مدافعان اردوی بیشمار کار و زحمت قرار گیرد. این اقدام به جا اکنون در متن انقلاب “زن، زندگی، آزادی” از اهمیت ویژه و به مراتب بیشتری برخوردار است.
اما در این منشور مطالبات حداقلی، مهم ترین و مقدم ترین مطالبه حداقلی علیه استبداد مذهبی حاکم در ایران و اصولاً علیه هر نوع استبدادی در هر شکل آن، یعنی دمکراسی، غایب است. غایب بزرگی که عملی شدن یا نشدن تمامی این مطالبات به آن وابسته است. این مطالبه کلیدی و محوری، دمکراسی، یا دست یابی به حاکمیت مردم در برابر استبداد حاکم است. بدون دمکراسی یعنی حکومتی توسط مردم، برای مردم و بوسیله مردم هیچ تضمینی برای عملی شدن هیچ کدام ازمطالبات مطرح شده دراین منشور وجود ندارد.
دمکراسی در برابر استبداد و از جمله استبداد فاشیستی حاکم درایران زمانی برقرار خواهد شد که همه شهروندان کشوربه یکسان و بدون هیچ استثناء از حقوق برابر و آزادی های سیاسی کامل برای تعیین و تغییر نوع نظام و حکومت ( از جمله برگزاری مجلس موسسان دمکراتیک برای تعیین نوع نظام و قانون اساسی آن) برخوردار شوند. تبلور این دمکراسی یا حاکمیت مردم، نظام جمهوری است که در نقطه مقابل حکومت های موروثی، ولائی، غیرانتخابی و تحمیلی … با هر اسم و عنوان قرار دارد.
همچنین باید توجه داشت در کشور کثیرالمله ایران و در جنبش شکوهمندی که هموطنان مان در بلوچستان و کردستان با رشادتی بینظیر درکنار مردم دیگر شهرها و استان ها علیه دیو استبداد می جنگند، توجه به مطالبات این مردمان، توجه به درخواست های این هموطنان، نباید با کم لطفی روبرو شود. احترام و پذیرش اصل دمکراتیک “حق تعیین سرنوشت ملیت های ایران و اتحاد داوطلبانه آن ها” در کشور چند ملیتی ایران از پایه های حیاتی دمکراسی و تامین حقوق بخش مهمی از مردم ملیت های کشور و برقراری دمکراسی است. امیدواریم مبتکران و امضاء کنندگان این منشور، در تدقیق این منشور مهم به این نکات کلیدی توجه کافی مبذول دارند.
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، دمکراسی و سوسیالیسم
هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
چهارشنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۱ برابر با ۱۵ فوریه ۲۰۲۳
«همچنین باید توجه داشت در کشور کثیرالمله ایران و در جنبش شکوهمندی که هموطنان مان در بلوچستان و کردستان با رشادتی بینظیر درکنار مردم دیگر شهرها و استان ها علیه دیو استبداد می جنگند، توجه به مطالبات این مردمان، توجه به درخواست های این هموطنان، نباید با کم لطفی روبرو شود. احترام و پذیرش اصل دمکراتیک “حق تعیین سرنوشت ملیت های ایران و اتحاد داوطلبانه آن ها” در کشور چند ملیتی ایران از پایه های حیاتی دمکراسی و تامین حقوق بخش مهمی از مردم ملیت های کشور و برقراری دمکراسی است.»
رفقای هیئت جرائی راه کارگر، اگر بپذریم که:
آنوقت، معلوم نیست بر اساس کدام حساب و کتاب ایران را کشور کثیرالملله قلمداد کرده و ضمن لنین پنداشتن خود، قصد دارید حق تعیین سرنوشت و اتحاد داوطلبانه به بخشی از این ملت اعطا کنید.
آذری ها، مازنی ها، ترکمن ها، بلوچ ها، گیلانی ها، عرب ها، کردها و … خلقهای ساکن ایران هستند. همه این خلق ها بخشی از ملت ایران هستند. ملتی که در یک پروسه تاریخی درازمدت پدید آمده و بر محور بازار واحد جغرافیای ایران، هویت یافته و استوار مانده است.
رفقا، درک شوونیستی شما از اینکه گویا هر یک از این خلقها، دارای حق مالکیت و تعیین سرنوشت بر یک منطقه جغرافیایی خاص است که در آن بطور مشترک و مختلط با سایر خلقهای ایران زندگی میکند، نه ربطی به حقوق دمکراتیک خلق ها (یک ارزش سوسیالیستی) و نه ربطی به دمکراسی (یک ارزش لیبرالیستی) دارد.
پیامد چنین شعارهائی را در رابطه با همدستی عریان و آشکار رهبری سیاسی (به ظاهر کمونیست) کردهای ساکن سوریه و ارتش اشغالگر امپریالیسم آمریکا، در غارت ثروتهای ملت سوریه شاهد هستیم.