(و پیوست: نامه سر گشاده به آقای داریوش کریمی و بی بی سی فارسی پیرامون ساواک در برنامه پرگار- اصغر ایزدی ۲۰۱۵)
در برنامه۶۰ دقیقه بی بی سی فارسی به تاریخ ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ جمالالدین موسوی مجری برنامه “گفتگوپی” دارد با قانعی فرد درباره حضور علنی پرویز ثابتی و ساواک زمان شاه.
نمی توان این برنامه را مشاهده کرد و دچار خشم نشد از عملکرد مجری برنامه که بدون کوچکترین پرسش اجازه داد “مهمان” برنامه هراندازه که می خواهد دروغ بگوید و شانتاز کند. اگر مجری محترم بی اطلاع است درباره کارنامه ساواک و پرویز ثابتی، چرا مجری چنین برنامه ای است و یا آن که سکوتش را باید به حساب همدستی مجری با “مهمان”برنامه دانست؟ آیا اگر کسی در این برنامه اظهار کند: هولاکست دروغ است، مجری آن را به حساب نظر “مهمان” می داند و یا واکنشی در خور دروغپردازی از خود نشان می دهد؟
البته این اولین بار نیست که بی بی سی فارسی این چنین نازکدلانه با ساواک و مدافعان ساواک برنامه اجرا کرده است. درسال ۲۰۱۵، در برنامه پرگار نمونه همین برخورد را شاهد بودیم.
باز نشر نامه اعتراضی من به مجری برنامه پرگار بی بی سی و ایمیلهای ردوبدل شده میان ما شاهدی بر این اعتراض است.
اصغر ایزدی
نامه سر گشاده به آقای داریوش کریمی و بی بی سی فارسی
پیرامون ساواک در برنامه پرگار
آقای داریوش کریمی! من اصغر ایزدی به عنوان یک زندانی سیاسی شکنجه شده توسط ساواک و دیگر نهادهای امنیتی رژیم شاه به برنامه پرگار پیرامون ساواک اعتراض دارم. چندان برای من روشن نیست که انگیزه و هدف بی بی سی فارسی از برگزاری این برنامه چه بوده است، اما روشن است که دو پرسش اصلی، آن طور که اعلام شد این است: ۱- آیا در ساواک شکنجه اعمال شده است؟ ۲- آیا ساواک در انجام وظایف واهداف خود موفق بوده است؟ آیا چنین پرسش هائی نیاز به نشاندن قربانیان شکنجه با شکنجه گر در یک میزگرد است؟ این بی حرمتی به همه کسانی است که بهر دلیل توسط ساواک شکنجه شدند. قربانیان شکنجه می توانند در دادگاه و در جلسات کمیسیون حقیقت به عنوان شاهد برای محاکمه شکنجه گران دعوت شوند و نه این که آنها را با شکنجه گران دور یک میز جمع کرد تا به روشن شدن ” حقیقت” بیانجامد. آیا تعریف شکنجه بر مبنای اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیون منع شکنجه آنقدر برای مجری برنامه ناشناخته است که خواهان تعریف شکنجه از زبان شکنجه گر باشد و این همه اسناد و مدارک و شاهد از شکنجه توسط ساواک و دیگر نهادهای امنیتی زمان شاه کافی نیست که مجری برنامه از بکار بردن کلمه شکنجه ابا دارد. آیا مجری برنامه مطلع نیست که طبق اسناد سازمان ملل شکنجه تحت هر شرایطی و علیه هر کسی وبا هر اتهامی -سیاسی یا غیر سیاسی- ممنوع و شکنجه گر قابل تعقیب و مجازات قانونی است . مهم نیست که اتهام فرد دستگیر شده خواندن و داشتن یک کتاب واعلامیه سیاسی و یا شرکت در اعتصاب وتظاهرات باشد و یا اقدام مسلحانه علیه یک رژیم سیاسی؛ بعید است که مجری برنامه پرگار این نکات بدیهی را نداند! آیا بهتر نبود که شکنجه گر ساواک و آقای ” تاریخدان بیطرف” به برنامه ” به عبارت دیگر” دعوت می شدند و همین پرسش ها در آن برنامه با آنها درمیان گذاشته می شد! آیا بی بی سی فارسی نباید خود را ملزم بداند که برای رفع جبران بی حرمتی به هزاران نفر که توسط ساواک و دیگر نهادهای امنیتی شاه شکنجه شدند و آثار شکنجه شلاق بر پای بسیاری از آنها بعداز گذشت ۴۴ سال هنوز هم باقی است، از پخش قسمت دوم برنامه پرگار صرف نظر کند؟ آیا این توقع بی جائی است؟
۲۴ ژوئیه ۲۰۱۵
سلام آقای ایزدی
ممنون که نظرتان را برایمان ارسال کردید ولی اعتراض شما دقیقا به چیست؟ اگر برنامه ای در مورد ساواک ساخته می شود و کسی که در ساواک بوده حاضر است در آن شرکت کند شما گمان می کنید نباید او را به برنامه راه داد؟
درود
داریوش کریمی
سلام آقای کریمی گرامی
آیا واقعا زبان نامه من آن قدر الکن است که شما متوجه اعتراض من نشده اید؟ من نه فقط مخالف برنامه ای درباره ساواک در بی بی سی فارسی نیستم، بلکه ذکر کرده ام که جای چنین برنامه ای می توانست ” به عبارت دیگر” باشد. اعتراض من به دور یک میز گرد آوردن شکنجه گر و قربانیان شکنجه است و فرصت دادن به شکنجه گر ساواک تا از برنامه شما برای ما شکنجه را تعریف کند و از شکنجه انجام شده برقربانیان دفاع کند و شما هم سخنی نگوئید که شلاق به مثابه شکنجه بر هر فرد بازداشت شده ،بهر دلیلی، بر طبق اسناد جهانی حقوق بشر ممنوع و قابل تعقیب قضائی است. ساواکی ها ی شکنجه گر که تا چندی پیش جرات نمی کردند خود را هویدا سازند، متاسفانه اکنون وضعیتی شده که آنها در رسانه بی بی سی هویدا می شوند و از اعمال جنایتکارانه خود رودرروی قربانیان شکنجه شده و با افتخار دفاع می کنند.
با مهر
اصغر ایزدی
سلام آقای ایزدی
در شرایطی که دو نفر با بیان بسیار رسا در بحث نشسته اند و گذشته ی ساواک را به نقد می کشند انتظار شما از مجری که کار آن ها را انجام دهد مایه ی شگفتی من است به خصوص از شخصی مثل شما که پیداست این برنامه را خوب می شناسد.
سپاس
داریوش کریمی
سلام آقای کریمی گرامی
من از علاقمندان برنامه پرگار هستم و اغلب برنامه ها را با دقت دنبال می کنم و بسیار از پرگارآموخته ام و هم چنین شما را یکی از بهترین برنامه سازان و مجریان بی بی سی فارسی می دانم، تعارف نمی کنم.
این که دو نفر قربانیان شکنجه با ” بیان بسیار رسا” بحث کردند، نظر شماست، ولی بسیاری از کامنت ها در شبکه فیسبوک خلاف این ارزیابی است و من هم بیان آن همبندی های سابق رابسیار ضعیف می دانم ونمی خواهم با کلمات دیگری حس ناخوشایند خود را بیان کنم، و چون نامه من به بیان آنها اشاره ای نداشته است ، از آن صرف نظر می کنم.
مطلقا نظر من این نبوده و نیست که از شما انتظار داشته باشم که” کار آن ها” را انجام دهید، برای من اما، ” مایه ی شگفتی ” است که چطور از نامه سر گشاده من به این نتیجه گیری رسیده اید ؛ من این نتیجه گیری را به حساب به حاشیه راندن نکات اصلی نامه می گذارم.
قبل از آن که به مهم ترین نکته نامه سرگشاده خود با بیان دیگری بپردازم ، لازم می دانم به چند نکته انتقادی از نقش شما به عنوان مجری برنامه انگشت بگذارم: شما در برنامه خود اطلاعات و فاکت نادرست به مخاطبان دادید؛ شما اقای قانعی فر را مورخ معرفی کردید باعتبار یک کتاب، که یک مصاحبه با مامور ساواک است و یک مقاله که درباره ساواک نوشته است. مصاحبه با افراد کارروزنامه نگاری است و تحقیق تاریخی نیست. حتا در ان کتاب هم به جای یک ژورنالیست حرفه ای به بلندگوی مصاحبه شونده بدل شده است. نکته دیگر، شما به جای به کار بردن و تاکید بر اصطلاحات میثاق های بین المللی، این اصطلاحات را با اصطلاخات یک سوی یحث – شکنجه گر و مدافع ساواک – هم ارز به کار می گرفتید. ما در دوران اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیون منع شکنجه هستیم وتعریف شکنجه در همه اسناد بین المللی روشن است؛ شلاق زدن که شکنجه گر ساواک آن را تایید می کرد بر اساس همه اسناد بین المللی از دردناک ترین انواع شکنجه است. اگر ایشان از بکار بردن کلمه شکنجه پرهیز می کرد و بجای آن کلمات فشار و خشونت را بکار گرفت کاملا آگاه بود که می تواند سخنش سندی مبنی بر پذیرش اعمال شکنجه باشد و قابل تعقیب قضائی، اما این وظیفه شما بود که داده درست اراپه کرده به مخاطب اطلاع دهید که اسناد بین المللی در این باره چه می گویند، شما این کار را نکردید. شما از بکاربردن کلمه شکنجه خود را مبرا دانستید. شاید لازم نباشد به نکات دیگربپردازم. یک مجری در حد بی بی سی با تسلط به موضوع بحث، اطلاعات غلط را تصحیح می کند؛ بحث بر سر نظر نیست. همه حق دارند نظر خود را بگویند اما رسانه حق ندارد اجازه دهد که اطلاعات نادرست و تحریف شده پخش شود.
اما اصل حرف من این است : این میزگرد، هم ارز تلقی کردن شکنجه شده و شکنجه کننده و شکستن یکی از مهم ترین مرز اخلاقی انسانی بود. در برنامه پرگارشکنجه کننده و قربانی شکنجه شده هم ارز شدند و متاسفانه مجری برنامه ، نه فقط این مهم را درنیافته بود، بلکه هم با اطلاعات نادرست و هم بی توجهی به میثاق های جهانی، بدون آن که خود بخواهد ،فضای بهتری برای شکنجه گر و مدافعان ساواک فراهم کرد.
با مهر
اصغر ایزدی
آقای ایزدی عزیز، از امثال بی بی سی بیش از این انتظاری نباید داشت. علت دریده گی و پر رویی امثال پرویز ثابتی و احمد فراستی و رسولی و غیره، (با پامنبری مزدورانی امثال قانعی فرد ) در وهله اول بی بی سی نیست.
بلکه غفلت نیروهای چپ و دمکرات و مترقی و آنانی که از شکنجه گاه های ساواک جان بدر برده اند میتواند عامل اصلی باشد که هیچگاه دنبال تعقیب قضائی و سپردن این جانیان به دست عدالت نبوده اند.
در وهله اول خود ما مقصریم.
این بار اول نیست که بی بی سی برای ساواکی ها «سفره» پهن می کند . آقای ایزدی به برنامه ی قبلی در ۲۰۱۵ هم اشاره کرده ودر همان موقع سئوال خود را طرح کرده بود.
پیش از بی بی سی ، در سال ۲۰۱۳ مجری صدای آمریکا سیامک دهقان پور برای معرفی کتاب سراپا دروغ عرفان قانعی فر بر اساس مصاحبه با پرویز ثابتی «ضیافتی » ترتیب داد و از آنجا در استودیو به «مخفی گاه» پرویز ثابتی تلفن کرد.
پس این رسانه ها به ثابتی ها دسترسی دارند!!
تا او بعداز ۳۴ سال ، ظاهرا غیبت در اسرائیل و آمریکا ، بیاید و شکنجه های ساواک را تکذیب کند.
البته ننگ جنایات بشری با دروغ و نیرنگ پاک نمی شود!
در همان سال و بلافاصله، زندانیان سیاسی نامه ای به صدای امریکا نوشتند و خواستند که برنامه سازان آن ترتیبی بدهند که چند نفر از زندانیان سیاسی به پرویز ثابتی پاسخ دهند که معلوم ست وقعی ننهادند.
پیش از همه ی این ها هما سرشار با »قهرمان» پادشاهی خواهان شعبون جعفری مصاحبه و کتابی منتشر کرد.
بالاخره نوبت به ایرج مصداقی رسید که با ساواکی کمیته مشترک ساواک شهربانی «معتمد» مصاحبه کرد تا عملیات کشف خانه تیمی حمید اشرف در مهرآباد جنوبی و کشتار چریکهای فدرائی خلق با دروغهای بیمار گونه ی خود مخلوط کند و دشمنی خود را به جنبش چپ ایران باردیگر ثابت کند که پاورقی گویا نیوز بود.
البته این ها فعالیت های علنی ساواکیها ست که به وسیله شاه الهی در رسانه های بزرگ دیده شده ست. حکایت از حضور سازمان یافته آنها در محافل مختلف هواداران بازگشت پادشاهی می کند که در کشوره ای مختلف به فعالیت های علنی و دهان پر کن ِ «مشروطه خواهی» ، «دموکراسی خواهی» ، در فرشگرد، ایران نوین ، شورای گذار و… مشغولند.
بدبختانه و ناسلامتی از همان وقت که داریوش همایون تعزیه گردان «مشروطه خواهی » شده بود برخی از نیروهای چپ خوش باورانه یا بچگانه با این محاقل به اسم تمرین دموکراسی نشست وبرخاست داشتند که هنوز از آن دفاع می کنند.
بدون این که به نقش خرابکارانه شاهدوستان و انواع طیف های آنها در تضعیف مبارزات ضد رژیم جمهوری اسلامی عنایت داشته باشند.
مگر می توان همزمان، برای گذار از جمهوری اسلامی به جمهوری واقعی سکولار تلاش کرد و با سلطنت طلبان مرتجع برای بازگشت حکومت پادشاهی همراه شد؟ گریه آور ست !!
تا جبهه جمهوریخواهی متشکل از تمام نیروهای ضد جمهوری اسلامی منسجم و تقویت نشود . شاه الهی ها در خارج از کشوربه تلاش مذبوحانه خود برای رسیدن دوباره به قدرت ، بدون توجه به مبارزات مردم در داخل ایران ادامه خواهند داد.
شاهپرستان با کمک محافل امپریالیستی و استفاده از ساواکیها ، ارتشیها و دیگر فسیل های بازمانده از حکومت فروپاشیده شد در انقلاب ۵۷ به خرابکاری های خود ادامه خواهند داد که می بینیم در این چند ماه چه ضربات به پشتیبانی مردم خارج از کشور به جنبش «زن ، زندگی ، آزادی » زده اند.