یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

هم گوش به فرمان و هم آتش به اختیار – محمود زهرایی

موج جدید مسمومیت های دختران در مدارس

در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ و پس از آنکه حدود ۳ ماه و ۲۰ روز از شروع مسمومیت های سریالی در مدارس دخترانه ایران می گذشت و صدها کودک در مدارس شهرهای مختلف کشور مسموم شده و به بیمارستانها منتقل شده بودند، خامنه ای در باغ اندرون بیت ظاهر شد و گویا مسئله همان روز و یا روز قبل اتفاق افتاده، این اتفاق را خیانتی بزرگ و غیر قابل بخشش خواند و از مسئولین خواست تا مسببین را دستگیر و به اشد مجازات برسانند. دستوری برای خاتمه یافتن فرصت چند ماهه لشکر گوش به فرمان در مسموم سازی کودکان. دستور اجرا در خفا و فرمان توقف، آشکارا و در ملا عام. بعد از این فرمان بود که لشکر گوش به فرمان، امتثال امر نمود و مسمومیت ها بطور چشمگیری کاهش یافت. تئوری های هیستری جمعی و شیطنت های بچه گانه که مسئولین و نمایندگان مجلس ماهها به خورد مردم می دادند، ، یکباره و با فرمان رهبر ازبین رفت و دانش آموزان برای چند هفته نه دچار هیستری جمعی شدند و نه شیطنت کردند.  اما ذوب شدگان در ولایت که خود را ملزم به اجرای فرمان اصلی رهبر، یعنی فرمان آتش به اختیار هم میدانند،  دوباره دست به کار شدند و موج جدید مسمومیت ها همچون گذشته آغاز شد.

در روزهای گذشته شاهد تکرار این اتفاقات ناگوار و مسمومیت های جدید دختران در مدارس هستیم. دوربین های بی شمار خیابانها و کوچه و پس کوچه ها هم که فقط به موها و لباسهای خانم ها حساس است و قادر به ردیابی و شناسایی عاملین حادثه نیست و دوباره تئوری شیطنت بچه ها، به عنوان عامل اصلی این مسمومیتها معرفی می شود.  

به نظر میرسد نه جامعه جهانی و نه اپوزیسیون خارج کشور، عمق این فاجعه را بدرستی درک نکرده اند. واکنش سازمانهای حقوق بشر و ارگانهای بین المللی و مدافعین حقوق کودکان، کمرنگ و غیر موثر بوده است. هیچ ارگانی پیگیر کشف حقیقت و پاسخگو کردن جمهوری اسلامی نبوده و نیست. به محض فروکش کردن موج این مسمومیت ها پس از سخنرانی خامنه ای، اعتراضات اندک اپوزیسیون و نهادهای حقوق بشری هم فروکش نمود و رژیم جمهوری اسلامی برای ارتکاب یکی از ضد انسانی ترین اعمال خود، با کمترین واکنش و مجازات بین المللی روبرو گردید.

در معرض خطر قرار دادن سلامتی یکی از مورد حمایت ترین قشر جامعه انسانی، یعنی کودکان، چیزی نیست که بتوان به سادگی از آن گذشت. هرچند سالانه میلیون ها کودک در جهان با فقر، تجاوز، بدرفتاری، تبعیض، نابسامانی، دربدری و کشتار، روبرو هستند اما در کمتر کشوری در جهان، کودکان توسط حکومت خود و وابستگان به حکومت تا این اندازه مورد ستم قرار میگیرند. در کمتر کشوری در جهان سلامتی کودکان اینگونه مورد تهدید آشکار قرار می گیرد و در کمتر کشوری در جهان، حکومت، در کنار حمله کنندگان به حقوق کودکان، به توجیه جنایت می پردازد و از حمایت  کودکان، شانه خالی می کند.

کنوانسیون حقوق کودکان که در سال ۱۹۸۹ توسط سازمان ملل به تصویب رسید، از حمایت گسترده کشورهای جهان برخوردار است و از ۱۹۸ کشور عضو سازمان ملل، ۱۹۷ کشور از جمله ایران، آنرا امضا کرده اند.

 سلامتی، خانواده، امنیت و تحصیل در صدر حقوق مطروحه در این کنوانسیون است. این چهار موضوع اصلی مورد حمایت کنوانسیون، در جمهوری اسلامی و با وقایع مسمومیت های سریالی دانش آموزان، بطور جدی در معرض تهدید قرار دارد.

سازمانهای حقوق بشر و در راس آنها سازمان ملل و یکی از ارکان اصلی آن یعنی یونیسف، وظیفه دارند بطور جدی با این مسئله برخورد و جمهوری اسلامی را در جهت توقف فوری این جنایت و پیگیری آمرین و عاملین آن زیر فشار قرار دهند. ما اپوزیسیون خارج کشور وظیفه داریم با اطلاع رسانی، تظاهرات و اکسیونها و مراجعات مستمر و موثر به مجامع بین المللی، صدای کودکان ایران باشیم و نگذاریم جمهوری اسلامی با فریب و ارائه اطلاعات غلط و عادی سازی، به جنایات خود ادامه داده و از واکنش مناسب مجامع بین الملل جلوگیری به عمل آورد.

این جنایت جمهوری اسلامی باید به حربه ای موثر برای اعتراضات  و حضور دوباره مردم در خیابانها، تبدیل شود. موج این اعتراضات در بعضی از شهرهای ایران آغاز شده و ما باید همگام با مردم ایران به این اعتراضات بپیوندیم.

https://akhbar-rooz.com/?p=199999 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x