شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

اگر پوتین سقوط کند همه چیز با او سقوط خواهد کرد – یوشکا فیشر

 یوشکا فیشر؛ از چهره های نامدار سبزهای آلمان و اروپا، معاون صدراعظم و وزیر خارجه آلمان در دولت «گرهارد شرودر» از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۵ میلادی

اگر پوتین سقوط کند همه چیز با او سقوط خواهد کرد. در ساعات حساس شورش پریگوژین روسیه پوتین همان چیزی بود که منتقدان آن مدت ‌ها ادعا می‌ کردند: یک دولت مافیایی فاقد نهادهای قوی اما متاسفانه کشوری با بزرگترین زرادخانه هسته‌ ای جهان. پایان بازی نزدیک است و هر اتفاقی که در میدان جنگ رخ دهد آینده سیاست داخلی روسیه را تعیین خواهد کرد. اکنون می دانیم که پایان دادن به جنگ مخاطره آمیزتر و دشوارتر از آن چه پیش تر تصور می شد خواهد بود

برلین – جنگ بی ‌معنای روسیه در اوکراین نزدیک به یک سال و نیم است که ادامه دارد و ماهیت جنایتکارانه اصلی آن تغییر نکرده است. یک قدرت هسته ای بزرگ (روسیه) قصد دارد حق وجود پیش تر برسمیت شناخته شده را از همسایه اش به عنوان “ملت برادر” سلب کند. “ولادیمیر پوتین” رئیس جمهور روسیه جنگ را به عنوان ابزار بازی خود انتخاب کرده است. اگر او به هدف مورد نظرش دست یابد اوکراین به روسیه ملحق می شود و به عنوان یک کشور مستقل محو خواهد شد.

با این وجود، هر هفته که می گذرد شواهد بیش تری دیده می شود که نشان می دهند محاسبات پوتین نتیجه معکوس داشته است. جنگ او که از آن تحت عنوان “عملیات نظامی ویژه” یاد می کند به دور از دستیابی به یک پیروزی سریع به یک آشفتگی خونین تبدیل شده که احتمال باخت روسیه در آن وجود دارد. در حالی که جنگ قطعا فداکاری های زیادی را بر اوکراین تحمیل کرده اما باعث شده هزینه هایی نیز بر شهروندان عادی روس تحمیل شود.

جدی بودن آشفتگی ای که کرملین برای خود ایجاد کرده در اواخر ژوئن زمانی که پریگوژین و مزدوران اش درگروه واگنر به طور مستقیم پوتین را به چالش کشیدند کاملا آشکار شد. کودتای پریگوژین طی چندین ساعت‌ با تماشای تمام دنیا انجام شد و نیروهای واگنر حتی شهر روستوف آن دون روسیه مقر منطقه نظامی ارتش روسیه در جنوب آن کشور را تصرف کردند. نیروهای او به همراه تانک های شان از آنجا به سوی مسکو حرکت کردند و به فاصله ۲۰۰ کیلومتری آن شهر رسیدند.

ناظران حیرت زده در سرتاسر جهان با پرسش های بسیاری روبرو شدند. سرویس های امنیتی و مخفی روسیه کجا بودند؟ چگونه رژیم پوتین می تواند اجازه بروز و ظهور چنین چالش گستاخانه ای را برای قدرت خود بدهد؟

پوتین در یک سخنرانی سراسری که درست همزمان با آغاز حرکت نیروهای تحت فرمان پریگوژین ایراد شد هرج و مرج سال ۱۹۱۷ میلای را به یاد روس ها آورد و درباره خطر بروز جنگ داخلی در آن کشور هشدار داد. او سپس نه دیده شد و نه خبری از وی منتشر شد. آیا او در ساعات اولیه پیشروی نیروهای واگنر هنوز در کرملین بود یا همان گونه که برخی ادعا می کنند به سن پترزبورگ گریخته بود؟ نیازی به گفتن نیست که او دیگر آن دیکتاتور قوی پیشین که مدام می چرخد و همه جا سرک می کشد نیست. به خصوص زمانی که این کار را در مواجهه با چالشی از درون دایره قدرت خود انجام می دهد.

با این ادعای کرملین مبنی بر اینکه بن بست با میانجی گری “الکساندر لوکاشنکو” رئیس جمهور بلاروس یک رعیت کوچک که پوتین گاهی اوقات از او استفاده می کند اما به ندرت او را جدی می گیرد حل شد چه کنیم؟ آیا ادعای قابل باوری است؟ حتی اگر این موضوع حقیقت داشته باشد تردیدهای جدی در مورد قدرت پوتین ایجاد می کند.

فدراسیون روسیه از نظر نهادی حالا به شکل هراسناکی نشان داده که ضعیف شده است. گروه واگنر توانست همه مناطق روسیه را به لرزه درآورد زیرا حکومت روسیه کاملا بر اراده یک مرد استوار است که اقتدارش به ندرت به چالش کشیده شده بود.

اگر پوتین سقوط کند همه چیز با او سقوط خواهد کرد. در ساعات حساس شورش پریگوژین روسیه پوتین همان چیزی بود که منتقدان آن مدت ‌ها ادعا می‌ کردند: یک دولت مافیایی فاقد نهادهای قوی اما متاسفانه کشوری با بزرگترین زرادخانه هسته‌ ای جهان.

این یک لحظه حقیقت بود و کنایه پوتین به سال ۱۹۱۷ و سقوط تزار در واقع کاملا مناسب بود. اپیزود کنونی در واقع یادآور آن سال است که نه یک بلکه دو انقلاب به ارمغان آورد: ابتدا در فوریه و سپس در ماه اکتبر.

تلاش برای کودتای پریگوژین ارتباط نزدیکی با جنگ ناکام روسیه در اوکراین داشت. چشم انداز شکست فاجعه بار روسیه در حال افزایش است و شایستگی و توانایی مرد قدرتمند (پوتین) را زیر سوال می برد. پوتین با نزدیک شدن به شکست نظامی باید به دقت در مورد آینده خود فکر کند.

چقدر از قدرت او باقی مانده است؟ آیا پایان دادن به جنگ از طریق یک سازش دردناک کافی است یا این نشان دهنده ضعف و چالش دیگری برای حکومت او خواهد بود؟

در هر صورت کارزار حرکت نیروهای تحت فرمان پریگوژین به سوی مسکو بدان معناست که جنگ وارد مرحله خطرناک جدیدی شده است. پایان بازی نزدیک است و هر اتفاقی که در میدان جنگ رخ دهد آینده سیاست داخلی روسیه را تعیین خواهد کرد. اکنون می دانیم که پایان دادن به جنگ مخاطره آمیزتر و دشوارتر از آن چه پیش تر تصور می شد خواهد بود زیرا هرگونه برداشت از شکست برای عناصر خاصی از دستگاه قدرت روسیه غیرقابل قبول قلمداد می شود. پریگوژین تنها بخشی از آن ساختار بود.

هر چه به پایان بازی نزدیک‌ تر می ‌شویم این خطر بیش تر می ‌شود که کرملین به اقدامات غیر منطقی مانند دستور استفاده از سلاح هسته ای متوسل شود. شورش پریگوژین پیش نمایشی از هرج و مرج در انتظار در ماه های آینده را ارائه می دهد. اکنون تقریبا همه چیز قابل تصور است از فروپاشی فدراسیون روسیه تا ظهور یک رژیم افراطی ناسیونالیستی (ملی گرا) دیگر با رویاهای نئوتزاریستی احیای امپراتوری.

مانند روسیه پوتین روسیه پس از او نیز قفل شده در گذشته باقی می ماند و به دور از هر گونه چشم اندازی از مدرنیزاسیون اجتماعی، سیاسی یا اقتصادی خواهد بود. این یک تهدید دائمی برای کشورهای شرق اروپا و به طور گسترده تر برای ثبات جهانی خواهد بود. ما باید خود را در برابر آن مسلح کنیم و به احتمال نوادگان مان نیز باید در آینده همین کار را انجام دهند.

منبع: پروژه سندیکایی

https://akhbar-rooz.com/?p=208810 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

11 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
میرکاظمی
میرکاظمی
9 ماه قبل

شیوه کار سبزهای ایران هم مثل دوستان آلمانی آنهاست. سیاست را استادیومی می کنند. تیمشان ۶ هیچ عقبه اما یاز هم برای طرفداران تیم مقابل و داور یقه درانی می‌کنند.
حدس می زدم آبشخور این پیاده نظام ناتو سبزها باشند.

نیک
نیک
9 ماه قبل

عمق بی منطقی این فدائیان پوتین را در همین کامنت های زیر میتوان دید. بلا استثنا نقدشان نه به متن و مطلب نویسنده که محتاج استدلال است بلکه به شخص نویسنده است. ” او یک تبهکار سیاسی نظامیست” ” درونش رنگ نازی هاست” ” یک جنایتکار جنگیست”, “همانند رابرت مالى از مزد بگیران جمهورى اسلامى بود و شاید هم هنوز هست “با چنین منطقی اینها حاضرند بر اساس غلط بودن رابطه انیشتن با همسرش او را آدم بدی دانسته و فرضیه نسبیت او را را نیز غلط بدانند!!

بهنام چنگائی
بهنام چنگائی
9 ماه قبل

یوشکا فیشر چهره های نامدار سبزها نیست بل یک تبهکار سیاسی نظامی ست که خود و حزبش از دوره ی نسل کشی های بالکان تاکنون دنباله رو اهداف امپریالیسم آمریکا بوده و هست. من بخوبی یادم است که او در آغاز اعتراض بخشی از سبزها در دخالت غرب در امور یوگسلاوی او بی شرمانه فریاد برآورد که آیا ما می خواهیم قدرت سیاسی را در کشور و جهان داشته باشیم_ اگر پاسخ آری ست، پس باید وارد جنگ و نسل کشی بالکان شویم. جنگی که بسود فردای سیاسی خودمان باشد و می شود. این جنایتکا، انا لنا بربوک و دیگر گردانندگان کنونی حزب نیرنگبازند و اهداف پیشین حرب سبزرا به باددادند و امروز گوش بفرمان جهانخوار بزرگ آمریکایند. حزب سبز با این سرسپردگان دشمن بوم زیستی آبروئی برایش نمانده است.

مینا
مینا
9 ماه قبل

اشتراوس در مورد فرقه ای که حزب سبزها نامیده می شود، گفته بود: اینها دارای ظاهری سبز، داخلی سرخ و هسته های (باطنی) قهوه ای (رنگ نازی ها) هستند.
این جمله ها آن هم از زبان موجود بشدت راستی مثل اشتراوس، باید ماهیت پلید یوشکا فیشر و همپالکی هایش را برای هر کسی روشن کند.
کافیست نگاهی به نقش این فرقه در جنگ یوگسلاوی و جنگ کنونی در کنار باندریست ها بیاندازیم.
بحال مترجم و سایت منتشرکننده این موجود بشدت قهوه ای باید گریست!

نیک
نیک
9 ماه قبل

پیوستن کشور سوئد پس از فنلاند به ناتو و قول امریکا به عضویت اوکراین بعد از پایان جنگ بار دیگر نشان داد که چگونه فقدان دمکراسی در انتها کار دست خود دیکتاتور ها هم میدهد. پوتین که میتوانست در نقش ناجی ایالت های روس زبان ” عملیات ویژه ” خود را محدود به آن ایالات کند و با برگزاری همه پرسی تحت نظر سازمان ملل برای استقلال آن ایالات وجهه خود را در جهان ارتقاء دهد و منطقه حایلی برای کشورش, با ریختن بمب بر سر مردم غیر نظامی صد ها کیلومتر دورتر از مرزهای درگیر در جنگ نشان داد که کمال همنشین چون اسد و سران جمهوری اسلامی و ترامپ در او اثر کرده اگر چه همچون آنان هنوز هوادارهایی دارد.

مهرداد
مهرداد
9 ماه قبل
پاسخ به  نیک

و بر کسی پوشیده نیست که ترامپ و چپ های هوادارش از جمله پیک نت چطور برای پوتین و روسیه سر و گردن میشکنند. حالا طرفداران دروغین طبقه کارگر نیز به خیل ج ا، پوتین، ترامپ اضافه شده اند.

مهرداد
مهرداد
9 ماه قبل

موافقت امروز ترکیه با پیوستن سوئد به ناتو پس از دانمارک دلیل دیگری بر بی کفایتی پوتین به عنوان رهبر روسیه دارد. این دو کشور روزی کعبه آمال سوسیال دموکرات های ایرانی بودند که پس از شکست اردوگاه به عنوان پیشروان مدرن سوسیال دموکراسی اروپایی از امریکا فاصله گرفته بودند. اروپا نشان داد در مقابل جنگ و توحش و تجاوز از تسلح و اتحاد علیه روسیه هراسی ندارد.

سهراب مبشری
سهراب مبشری
9 ماه قبل

یوزف فیشر یا آنطور که خودش می گوید یوشکا فیشر، یک جنایتکار جنگی است که به عنوان وزیر خارجه دولت ائتلافی دو حزب سوسیال دمکرات و سبز آلمان، در سال ۱۹۹۹ با دروغ بافی زمینه حمله قانون شکنانه ناتو به صربستان را فراهم کرد، یورشی که به مرگ شمار کثیری انسان و نابودی زیرساخت های صربستان انجامید. سخنان این فرد فرومایه امروز هم فقط در خدمت میلیتاریسم و ادامه جنگ اوکرایین است.

نادر
نادر
9 ماه قبل

فراموش نکنیم که فیشر بنوعى همانند رابرت مالى از مزد بگیران جمهورى اسلامى بود و شاید هم هنوز هست (رجوع کنید به استخدام پر درآمد پسر رابرت مالى در شرکت ترتیا پارسى-نایاک) و چهار نعل در زمان وزیرخارجه بودنش (بهمراه یارش که ایرانى الاصل هست) از جمهورى اسلامى حمایت میکرد بطوریکه حزب سبز شده بود مثل پرچم سبز مسلمین. گرچه بطورکلى سیاستمدار آبرومند و نیمه دمکراتى در پهناى سیاست آلمان هرگز به چشم نخورده (بر خلاف دیگر کشورهاى اروپایى که میشود نمونه هاى قلیلى را به چشم دید) اما فیشر حمایتش از آدمکشان اسلامى حکایت دیگرى دارد. مخالفت او با پوتین بخاطر دیکتاتورى عریان و وحشیانه اش نیست بلکه همانند بسیارى از سیاستمداران اروپائى بخصوص آمریکائى نشان از کینه عمیق آنها به سوسیالیسم و کشور روسیه هست که زمانى زادگاه سوسیالیسم بود. سخنان این ضد بشر حتى ارزش خواندن هم ندارد چرا جز تهى گوئى چیز دیگرى نیست

کیا
کیا
9 ماه قبل

در تحلیل آقای فیشر ، تجربه سوسیالیستی ای که در روسیه در زمان شوری صورت گرفته است در نظر گرفته نشده است!
گزینه ای که سوسیالیست ها هم قدرت را در دست بگیرند” شاید بکمک چین” هم وجود دارد گرچه اکنون قابل رویت نیست!

مهرداد
مهرداد
9 ماه قبل

“عملیات نظامی ویژه” پوتین در اوکراین همان “تکنیک بازجویی پیشرفته” جورج بوش و دیک چینی است، اولی در لاپوشانی تجاوز و آدم کشی در جنگ اوکراین و دومی در توجیه شکنجه زندانیان در امریکا. غربی ها برای دوری از توحش کاربرد شکنجه به امثال اوباما ها پناه بردند در حالیکه روس ها برای پیروزی در جنگ تجاوزکارانه به ایران و مزدوران و آدمکشان واگنر متوسل شدند. نتیجه هردو شورش همان مزدوران بر ضد روسیه بود که موجبات نگرانی و اضطراب را در بین روسوفیل ها فراهم کرده است.  

سرنوشت روسیه پس از پوتین بیش از ایران پس از خامنه ای نخواهد بود.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


11
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x