شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

بی شکوفه – شهاب فریاد

روزمان بی شکوفه بی لبخند،

سنگ، شیشه به خواب میبیند.

ماهی کوچکی که عاشق بود،

توی رویا سراب میبیند.

من کی ام، یک سکوت بی تردید،

پشت دیوار قلعه ی جادو،

منحصر در شب مترسکها

که به خوابش طناب میبیند.

منتظر مانده ام که پاهایم

دفتر جاده را ورق بزند؛

این سفرنامه مقصد خود را

در دل یک حباب میبیند.

چکنم های شهر له شده اند،

زیر خمیازه های پنجره ها؛

کوچه از فرط سایه ها لبریز،

شعله اندر حجاب می بیند.

حال من حال شهر نیشابور

در زمان هجوم تاتار است؛

زیرِ آوار مانده گنجشکی،

که به خواب آفتاب میبیند.  

https://akhbar-rooz.com/?p=210905 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سیمین اصفهانی
سیمین اصفهانی
9 ماه قبل

زیبا زیبا زیبا

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x

Discover more from اخبار روز - سايت سياسی خبری چپ

Subscribe now to keep reading and get access to the full archive.

Continue reading