شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

اسرائیل – فلسطین؛ از پیمان اسلو و توافق ایجاد دو دولت تا آپارتاید

۲۳ سال پیش در ۱۳ سپتامبر ۱۹۹۳ یاسر عرفات و اسحاق رابین، پس از مذاکراتی پنهانی در اُسلو، سرانجام نخستین پیمان صلح میان طرفهای درگیر در مناقشه فلسطین را در واشنگتن امضا کردند. پیمانی که شیمون پرز یکی از طراحان اصلی آن بود.

نخستین گام در راه ایجاد تشکیلات خودگردان فلسطینی در سال ۱۹۹۳ با چشم انداز ایجاد یک دولت مستقل در آینده برداشته شد. یاسر عرفات، رهبر تاریخی فلسطین پس از ۲۷ سال تبعید در سال ۱۹۹۴ به کرانه باختری بازگشت و دولت خودگردان فلسطینی را پایه گذاری کرد و در سال ۱۹۹۶ به عنوان نخستین رئیس آن انتخاب شد.

طبق پیمان اُسلو، کرانه باختری در سال ۱۹۹۵ به سه بخش تقسیم می شد: منطقه تحت کنترل فلسطینی ها، منطقه مشترک و ۶۰ درصد دیگر از کل زمینها که تحت کنترل ارتش اسرائیل بود و بنا بود به مرور به فلسطینی ها واگذار شود.

سخت ترین مسائل به مذاکرات بعدی موکول شد. مسائل مورد بحث عبارت بود از مرزهای بین دو دولت، وضعیت قطعی اورشلیم و شهرک های اسرائیلی در کرانه باختری و همچنین حق بازگشت پناهندگان فلسطینی که در سال ۱۹۴۸ همزمان با تشکیل دولت اسرائیل اخراج شده بودند.

ترور اسحاق رابین در نوامبر سال ۱۹۹۵ به دست یک یهودی تندرو ضربه سنگینی به فرآیند اجرای پیمان اُسلو وارد کرد. اما مخالفت با همزیستی فلسطین و اسرائیل فقط به قتل اسحاق رابین محدود نماند. دولت اسرائیل و نیروهای راست و افراطی این کشور با اقداماتی که در این فاصله انجام دادند عملا پیمان اسلو را خاک کردند.

آلن گرش در لوموند دیپلماتیک به بررسی کوتاه تحول مناسبات اسرائیل و فلسطین از زمان امضای پیمان اسلو تا شرایط حاکم کنونی پرداخته و با اشاره به پایان جنگ سرد، به وجود آمدن چشم انداز شکل گیری نظم جهانی نوین، برچیدن شدن آپارتاید در آفریقای جنوبی این سوال را طرح کرده که چرا نزاع تاریخی فلسطین-اسرائیل در جهت روند صلح نرفت.

گرش نوشت: هنگامی که روز ۱۳ سپتامبر ۱۹۹۳، یاسر عرفات، رئیس سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف)، و اسحاق رابین نخست وزیر اسرائیل، بر روی چمنِ کاخ سفید و با حمایت بیل کلینتون رئیس جمهور آمریکا، آنچه را که به «پیمان های اسلو» شهرت یافت، امضا کردند، سراسر جهان را شادی فراگرفت. صداهای مخالف بسیار ضعیف بود. به راستی، جهان در حباب «پایان جنگِ سرد» و فروپاشیِ اتحاد شوروی به سر می برد، در رویای یک نظم جهانیِ نوینِ بین المللی که حتی جنگ ۱۹۹۰-۱۹۹۱ علیه عراق نیز نتوانست آن را درهم شکند. کشمکش های مهم در آنگولا، موزامبیک، نیکاراگوئه و سالوادور، یکی پس از دیگری راه حل پیدا کردند. نظام آپارتاید در آفریقای جنوبی برچیده، و هم زمان، نلسون ماندلا از زندان آزاد شد.

پس چرا در فلسطین چنین نشد و «کشمکش اسرائیل-عرب» به پایان نرسید؟ به ویژه که مذاکرات بر آینده ی خلق فلسطین متمرکز بود. ده سال لازم بود که پس از چانه زنی ها، سرکوب، مستعمره سازی، سوءقصدها، سرانجام آن چه که «روند صلح» می نامیدند، به کلی از هم پاشید. این امر دلایل بسیاری دارد، ولی مهم ترین آن، خودداری اسرائیلیان و حکومت شان از شناسائی فلسطینی ها، به عنوان مخاطبِ برابر باخود بود. در هر لحظه ای از گفتگوها، همواره منافع اسرائیلی ها به ضرر منافع فلسطینی ها غالب بود؛ و به رغم تناسب قوای نابرابر بین دو طرف،ایالات متحده و اروپائیان همیشه بر طرفِ ضعیف تر فشار می آوردند که بازهم امتیاز دهد.

نلسون ماندلا در خاطراتش (۱)، آن گاه که از گفتگوها با فرِدریک دی کلِرک، نخست وزیر آفریقای جنوبی سخن به میان می آورد، یادآوری می کند که تنها خواسته ی غیر قابل مذاکره برای او برابری میان شهروندان – یعنی یک مرد، یک زن، یک رأی بود. چندی پیش، شماری از رهبران غربی با شنیدن سخنان ایتَمار بن گویر، وزیر اسرائیلی که با صدای بلند اعلام کرد حق یهودیان بر سرزمینِ فلسطین بالاتر از حق «عرب ها»ست، اعلام انزجار کردند. اما، مگر از ده ها سال پیش، کل سیاست اسرائیل بر امتناع از پذیرش برابری متکی نیست؟

پیمان های اسلو مُرد و با آن ها، «راه حل دو دولت» نیز. همان گونه که چهار استاد دانشگاهِ آمریکایی در مجله نخبگان، «امور خارجه» فارین افرز (Foreign Affairs) (۲) تأیید می کنند، از این پس، در میان رود [اردن] و دریای [مدیترانه]، فقط یک دولت وجود دارد. این دانشگاهیان توضیح می دهند که در این دولت، دو جمعیت زیر حاکمیتِ قانون ها ، دادگاه ها و قواعد متفاوت زندگی می کنند، به عبارت دیگر، در شرایطی که می توان آن را آپارتاید نامید. ضروری است که جامعه بین المللی و از جمله غربی ها، عاقبت آن را بپذیرند.

هنوز کم نیستند کسانی که هر گونه نقد سیاست دولت اسرائیل را برابر با یهودی ستیزی قلمداد می کنند و بی توجه بر ستم و تبعیضی که علیه فلسطینی ها اعمال می شود، اسرائیل را به اعتبار ساختار حزبی و نظام انتخاباتی آن تنها دموکراسی خاورمیانه می خوانند، اما در درون خود این کشور از آغاز روندی در جهت دفن بقایای دمکراسی جریان دارد که بی ارتباط با خاک کردن پیمان اسلو نیست. همان نیروهای راست و افراطی که قرارداد اسلو و ایجاد دو دولت را دفن کردند حالا در مقام وزیر دولت ائتلافی بر کرسی قدرت نشسته اند و آشکارا از برتری حق یهودیان بر سرزمین فلسطین حرف می زنند.

در سال های اخیر دگردیسی و چرخش سیاسی اسرائیل به راست این کشور را چنان دگرگون کرده که حالا فقط مخالفان و منتقدان غیر اسرائیلی نیستند که اسرائیل را حکومت آپارتاید می خوانند، حتی رئیس سابق موساد هم بر این نظر می باشد که «اسرائیل در حال اجرای نظام آپارتاید در کرانه باختری است.»

رئیس سابق آژانس اطلاعاتی اسرائیل (موساد) روز چهارشنبه، ۱۵ شهریور (۶ سپتامبر)، به آسوشیتدپرس گفت که اسرائیل در حال اجرای نظام آپارتاید در کرانه باختری است.

تامیر پاردو (Tamir Pardo)، تازه‌ترین مقام ارشد سابق اسرائیلی است که به این نتیجه رسیده است که رفتار اسرائیل با فلسطینیان در کرانه باختری مصداق آپارتاید است؛ اشاره‌ای به نظام جدایی نژادی در آفریقای جنوبی که در سال ۱۹۹۴، برچیده شد.

او در مصاحبه‌ای گفت: «اینجا یک دولت آپارتاید وجود دارد. در سرزمینی که دو ملت در دو نظام حقوقی مورد قضاوت قرار می‌گیرند، این یک دولت آپارتاید است.»

تامیر پاردو با اشاره به اینکه دیدگاهش «افراطی نیست، بلکه واقعیت است»، گفت که شهروندان اسرائیلی می‌توانند سوار خودرو شوند و به هر کجا، به‌استثنای نوار غزه که محاصره شده است، بروند، اما فلسطینی‌ها نمی‌توانند در همه جا رانندگی کنند.

با توجه به پیشینه پاردو، این اظهارات اهمیت ویژه‌ای برای دولت اسرائیل دارد که دچار وسواس امنیتی است.

پاردو، که از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶ رئیس موساد بود، نمی‌گوید که آیا در زمان ریاستش بر موساد نیز همین عقیده را داشته است یا نه. با این حال، او با توجه به چشم انداز تحول مناسبات کنونی و تاثیر آن بر موجودیت اسرائیل گفت که معتقد است یکی از مبرم‌ترین مسائل کشور فلسطینی‌ها هستند.

شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد و دیوان کیفری بین‌المللی لاهه بارها با انتشار گزارش های مستند اسرائیل را به آپارتاید متهم کرده اند. در گزارش شورای حقوق بشر سازمان ملل گفته شده بیش از پنج دهه «اشغالگری» اسرائیل بر سرزمین‌های فلسطینی و رفتار دولت با اقلیت عربِ تابع خود اسرائیل مصداق «آپارتاید» است.

پیش تر “پجدعون لیفی”، نویسنده و روزنامه نگار در واکنش به اعتراض دولت اسرائیل به گزارش عفو بین الملل در مقاله‌ای برای روزنامه هاآرتص نوشت: به من بگویید چه چیزی از گزارش عفو بین الملل درباره اسرائیل درست نیست؟ آیا آنچه در محله “شیخ جراح” رخ می‌دهد آپارتاید نیست؟ آیا قانون “کشور یهود” آپارتاید نیست؟ محروم شدن خانواده‌ها از حق اتحاد و شهروندی چه؟ روستاهایی که به رسمیت شناخته نشده‌اند چه؟ یهودی سازی؟ آیا یک مکان در اسرائیل یا در مناطق هست که در آن برابری واقعی و کامل وجود داشته باشد. لیفی نوشت: خواهش می‌کنم ثابت کنید که عفو بین الملل اشتباه می‌کند. آیا دو نظام قضایی در مناطق نیست و دو گروه که از حقوق متفاوتی برخوردارند و دو ساختار متفاوت برای توزیع منابع.

زیرنویس ها:

۱- Un Long chemin vers la liberté, Le Livre de Poche, Paris, 1996

۲ – Michael Barnett, Nathan Brown, Marc Lynch et Shibley Telhami, « Israel’s One-State Reality »,, Foreign Affairs, New York, mai-juin 2023.

https://akhbar-rooz.com/?p=216315 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x

Discover more from اخبار روز - سايت سياسی خبری چپ

Subscribe now to keep reading and get access to the full archive.

Continue reading