شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

برای اینکه شورای امنیت سازمان ملل دموکراتیک تر و کارآمدتر شود چه باید کرد- ترجمه: علی اورنگ

دومیل فنی (آفریقای جنوبی)، طراحی بدن انسان، ۱۹۷۰

امروز، در حالی که موضوع رفرم جامع سازمان ملل شتاب می گیرد، دولت آمریکا یکبار دیگر در تلاش است که موضوع را با اهداف خودش تلفیق کند، و خواهان۶ توسعه شورای امنیت سازمان ملل برای مواجه شدن با نفوذ چین و روسیه شده است. مقامات بلندپایه جو بایدن رئیس جمهور آمریکا علنا گفتند که آنها توصیه می کنند که با آوردن متحدانشان توازن مباحث و گفتگوها را در شورای امنیت سازمان ملل به طرف آمریکا سوق دهند

انگلستان و فرانسه باید از عضویت  دائمی شورای امنیت سازمان ملل کنار بروند

گروه بریکس (برزیل – روسیه –  هندوستان – چین – آفریقای جنوبی) در پانزدهمین اجلاس خود در اوت ۲۰۲۳ اظهارنامه ژوهانسبورگ II را به تصویب رساند، که در کنار موضوع های دیگر، طرح۱ موضوع اصلاح سازمان ملل، به ویژه شورای امنیت، بود. برای اینکه شورای امنیت سازمان ملل «دموکراتیک تر، نهادین تر، تاثیرگذارتر، کارآمدتر شود و نمایندگی کشورهای درحال توسعه افزایش یابد،» بریکس توصیه می کند که نمایندگان آفریقا، آسیا، و آمریکای لاتین هم به عضویت شورای امنیت پذیرفته شوند. اظهارنامه ژوهانسبورگ به طور مشخص اشاره کرد که در صورت گسترش اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل، سه کشور برزیل، هندوستان و آفریقای جنوبی باید به آن به پیوندند. حداقل در بیست سال گذشته، این سه کشور (هرسه از بنیانگذاران بریکس) به دنبال پیوستن به شورای امنیت سازمان ملل به عنوان اعضای دائمی با قدرت وتو بوده اند. اما در طی چندین دهه اخیر، به این خواسته نائل نیامده اند، این موضوع  آنها را تشویق به ایجاد گروه ایبسا (IBSA: India, Brazil, South Africa) در سال ۲۰۰۳ و بعد گروه بریکس در سال ۲۰۰۹ کرده است.

ترکیب اعضای شورای امنیت و این سوال که چه کشورهایی به عنوان اعضای ثابت باید قدرت وتو داشته باشند از مقطع تاسیس سازمان ملل مسئله محوری آن بوده است. در سال ۱۹۴۴، قدرت های اصلی متفقین (انگلستان، چین، شوروی و آمریکا) برای گفتگو در مورد اینکه چگونه سازمان ملل و موسسات اصلی اش شکل داده شود، در دومبارتون اوکس در واشنگتن دی سی، دور هم جمع شدند. این کشورها – که همچنین به عنوان “چهار بزرگ” شناخته شده اند – تصمیم گرفتند که همگی صاحب صندلی ثابت در شورای امنیت سازمان ملل شوند، و بعد از مشورت و بررسی طولانی موافقت کردند که در مورد تصمیمات شورای امنیت سازمان ملل قدرت وتو داشته باشند. از آنجا که دولت فرانسه با نازی ها از سال ۱۹۴۰ تا سال ۱۹۴۴ تبانی کرده بود، شوروی تمایلی به آوردن فرانسه به این گروه نداشت، ولی با اصرار آمریکا فرانسه هم به گروه ملحق شد، که بعدا این گروه معروف به “پنج بزرگ” شد. منشور سازمان ملل۲، که در سال ۱۹۴۵ در سانفرانسیسکو امضا شده بود، در ماده ۲۳ مقرر کرد که شورای امنیت شامل این پنج کشور به عنوان اعضای دائمی (آنها همچنین به عنوان پی۵ ‘p5’ شناخته می شوند) خواهند بود، و در کنار شش عضو غیر دائمی دیگر که به وسیله مجمع عمومی سازمان ملل برای دو دوره انتخاب می شوند.

در ژوئیه ۲۰۰۵، گروهی از کشورها معروف به جی۴ (G4 برزیل، آلمان، ژاپن، و هندوستان) قطعنامه۳ ای را به مجمع عمومی سازمان ملل ارائه کردند که موضوع اصلاح شورای امنیت سازمان ملل مطرح شد. نماینده برزیل در سازمان ملل، رونالدو موتا ساردنبرگ، به جمع گفت۴ که «مجموع تجاربی که از زمان تاسیس سازمان ملل کسب کرده ایم نشان می دهد که واقعیت های اقتدار ۱۹۴۵ اعتبار اولیه خود را از دست داده است. ساختار امنیتی که در آن زمان بوجود آمد حالا بطور چشمگیری منسوخ شده است». گروه جی۴ پیشنهاد کرد که شورای امنیت سازمان ملل از پانزده عضو به بیست و پنج عضو، با اضافه کردن شش عضو دائمی و چهار عضو غیر دائمی، توسعه یابد. بیشتر اعضای سازمان ملل که در مباحثه شرکت کردند به این واقعیت اشاره کردند که از آفریقا یا آمریکای لاتین هیچ عضو دائمی در شورای امنیت سازمان ملل وجود نداشت، که امروز هنوز به این شکل باقی مانده است. اصلاح این مسئله به تنهایی یک حرکت قابل توجه مبتنی بر عدالت برای جهان خواهد بود. برای دستیابی به این تغییر، بر طبق منشور سازمان ملل دو – سوم از اعضای مجمع عمومی باید آن را تصویب کنند و مجالس قانونگذاری اشان هم به آن صحه بگذارند – فرایندی که فقط یکبار در گذشته اتفاق افتاده است، در سال ۱۹۶۵، وقتی که اعضای شورای امنیت از یازده نفر به پانزده نفر افزایش پیدا کرد. قطعنامه سال ۲۰۰۵ به رای گذاشته نشد و از آن زمان در حاشیه مانده است، علیرغم تصویب قطعنامه ای۵ در سال ۲۰۰۹ در “مورد نمایندگی عادلانه و افزایش عضویت در شورای امنیت و موضوع های مربوطه”. با این حال، این تلاش ها یک گفتگوی طولانی مدت را شروع کرد که همچنان امروز ادامه دارد. 

کشورهای جی۴(برزیل، آلمان، ژاپن، و هندوستان) قادر به جمع آوری حمایت کافی برای پیشنهاد توسعه اعضای شورا امنیت سازمان ملل نبوده اند چون اعضای دائمی فعلی شورای امنیت (انگلستان، چین، روسیه، آمریکا، و فرانسه) نمی توانند بر سر اینکه چه کشوری از بین متحدانشان باید صاحب صندلی های جدید شوند توافق کنند. حتی در ۲۰۰۵، شکافی در بین کشورهای پی۵ (انگلستان، چین، شوروی، آمریکا، و فرانسه) به وجود آمد، یعنی آمریکا و متحدین عضو جی۷ آن (انگلستان و فرانسه) که به عنوان یک بلوک بر علیه چین و روسیه عمل می کردند. آمریکا تمایل خود را به توسعه اعضای دائمی شورای امنیت نشان داده است اما اگر آن به منزله آوردن متحدین نزدیکش (آلمان و ژاپن) باشد، که عملا اجازه ادامه تسلط بر شورای امنیت را با پنج عضو از هفت عضو جی ۷  می دهد. این، البته، برای چین و روسیه قابل قبول نیست.

امروز، در حالی که موضوع رفرم جامع سازمان ملل شتاب می گیرد، دولت آمریکا یکبار دیگر در تلاش است که موضوع را با اهداف خودش تلفیق کند، و خواهان۶ توسعه شورای امنیت سازمان ملل برای مواجه شدن با نفوذ چین و روسیه شده است. مقامات بلندپایه جو بایدن رئیس جمهور آمریکا علنا گفتند که آنها توصیه می کنند که با آوردن متحدانشان توازن مباحث و گفتگوها را در شورای امنیت سازمان ملل به طرف آمریکا سوق دهند. این طرز تفکر در مورد رفرم در سازمان ملل جوابگوی سوال های بنیادی جنوب جهان در رابطه با دموکراسی بین المللی و نمایندگی عادلانه ژئوپلیتیکی نیست، به ویژه فراخوان آفریقا و آمریکای لاتین برای توسعه نمایندگی در بین اعضای دائمی شورای امنیت.     

در سال ۲۰۰۵، دبیرکل وقت سازمان ملل کوفی عنان گزارشی۷ نوشت تحت عنوان “آزادی در مقیاس گسترده تر” که در آن خواهان گسترش شورای امنیت سازمان ملل از پانزده عضو به بیست و چهار عضو شد. این گسترش، او گفت، به جای اینکه صندلی های دائمی بر مبنای محورهای تاریخی قدرت اختصاص داده شود (آنطور که پنج بزرگ آن را درسال ۱۹۴۴ طرح ریزی کردند)، باید بر پایه منطقه جغرافیایی باشد. یکی از مدل هایی را که عنان پیشنهاد کرد این بود که دو صندلی دائمی برای آفریقا، دو صندلی برای آسیا و اقیانوسیه، یک صندلی برای اروپا، و یک صندلی برای قاره آمریکا ارائه شود. این نوع تقسیم بندی بهتر و نزدیکتر توزیع منطقه ای جمعیت جهان را نمایندگی می کند، به عبارت دیگر مرکز ثقل شورای امنیت سازمان ملل را به طرف قاره های پرجمعیت آفریقا (۱.۴ میلیارد نفر) و آسیا (۴.۷ میلیارد نفر) هدایت می شود و از اروپا (با جمعیت۷۴۲ هزار نفر) و قاره آمریکا (۱ میلیارد نفر) فاصله می گیرد.

در ضمن، انگلستان و فرانسه، دو عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل، در حال حاضر به ترتیب جمعیت کوچک ۶۷ و ۶۴ میلیون نفر را دارند. این قابل درک نیست که دو کشور اروپایی – که هیچ کدام از آنها پرقدرت ترین کشور در اروپا نیستند (از نظر اقتصادی آلمان پرقدرت ترین است) – علیرغم کاهش نفوذ آنها در جهان، قدرت وتو در سازمان ملل را حفظ کرده اند. شکست های۸ اخیر برای جاه طلبی های استعماری فرانسه در آفریقا، بعلاوه ناتوانی۹ فرانسه در پیشبرد یک برنامه برای صلح در اوکراین، نشان می دهد که تا چه حد این کشور اروپایی به طور فزاینده ای در امور جهان نامربوط شده است.

انگلستان هم وضعیت بهتری ندارد. کاهش نفوذ انگلستان در جهان بعد ازبرگزیت (خروج انگلستان از اتحادیه اروپا) و شکست۱۰آن در ارائه چشم اندازی برای گلوبال بریتن (Global Britain) اشاره به این می کند که، علیرغم عصبانیت۱۱ریشی سوناک در استفاده از این لفظ، انگلستان را یک “کشوری متوسط” با احساس خودبزرگ بینی نامیدن درست است.

صندلی های دائمی انگلستان و فرانسه در شورای امنیت سازمان ملل نابه هنگامی ساختار شورای امنیت را نشان می دهد چرا که در ارائه رهبری برای امنیت و توسعه در جهان هیچ کدام از این دو کشور الهام بخش اعتماد نیستند.

“زمان حال دروغ خوبی است.” سامی القاسم (۱۹۳۹ – ۲۰۱۴) در شعر “بعد از آخرالزمان” نوشت. «برای دیدن آینده، باید با گذشته مشورت کرد،» او در اشاره به سرزمین خود فلسطین و اشغال آن به وسیله اسرائیل نوشت. گذشته استعماری به شدت در زمان حاضر حضور دارد. قدرت استعمارگران دست نخورده مانده است، بانک فرانسه و بانک انگلستان به عنوان مخازن ثروت های دزدیده شده از مستعمرات باقی مانده اند. چرا به این قدرت های قدیمی استعماری انگلستان و فرانسه اجازه داده می شود که اربابان عصر حاضر باشند، حتی وقتی که بنیادشان برای این جایگاه مدت ها پیش فرسوده شده است؟ (شایان ذکر است که، علاوه بر اینکه آنها قدرت های هسته ای هستند، این کشورها همچنین در بین صادرکنندگان۱۲ اصلی تسلیحات نظامی در جهان اند.) قدرتی که انگلستان و فرانسه و دیگر قدرت های استعماری در گذشته تصاحب کرده اند به شکل مانعی در مقابل نیازهای زمان حاضر باقی مانده است.  

آمریکا، که جایگاه خود را به عنوان پرقدرت ترین کشور جهان از دست داده است، در پی حفظ مزایایی است که از دیگران به ارث برده است (مثل در اختیار داشتن متحدین نزدیک در شورای امنیت سازمان ملل) و صرف مقادیر فوق العاده پول برای جنگ (شاهد آن، به عنوان مثال، این واقعیت است که هزینه نظامی آمریکا نیمی از کل هزینه های نظامی جهان محسوب می شود). به جای اینکه اجازه اصلاحات دموکراتیک در سازمان ملل و داشتن یک سازمان ملل قدرتمند بدهد، آمریکا به تلاش خود برای خنثی کردن این موسسه جهانی با تسلط بر فوروم هایش (انجمن هایش) یا با زیر پا گذاشتن منشور آن هر زمان که بخواهد، ادامه می دهد. اخیرا، در پایان هفتاد و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل، رئیس جمهور آمریکا جو بایدن در مورد اهمیت “حق حاکمیت، تمامیت ارضی، و حقوق بشر” صحبت کرد۱۳ – هر سه مورد به طور معمول به وسیله آمریکا از طریق جنگ، تحریم ها، و زندان خلیج گوانتانامو نقض شده اند. در غیبت اقتدار اخلاقی اش، آمریکا با استفاده از نیروی عضلانی از پیشرفت دموکراسی در موسساتی مثل سازمان ملل جلوگیری می کند.

تاکنون، پیشنهادهای زیادی که از همه طیف های سیاسی سرازیر شده اند خواهان توسعه ساختار شورای امنیت سازمان ملل هستند، که لازمه اش رای اعضای مجمع عمومی سازمان ملل و مجالس قانونگذاری این کشورها می باشد. اگر انگلستان وفرانسه خودشان را از میز نعل اسبی کنار بکشند و صندلی هایشان را در اختیار کشورهایی که در آفریقا و آمریکای لاتین هستند بگذارند، که هنوز بدون نمایندگی در بین اعضای دائمی باقی مانده اند، ایجاد توازن و عدالت در شورای امنیت بسیار آسان تر خواهد بود.

منبع: مانتلی ریویو آنلاین

Notes

https://www.mea.gov.in/Images/CPV/Declaration_2408.pdf۱

۲https://www.un.org/en/about-us/un-charter/full-text

۳https://www.securitycouncilreport.org/atf/cf/%7B65BFCF9B-6D27-4E9C-8CD3-CF6E4FF96FF9%7D/A_59_L64.pdf

۴ https://press.un.org/en/2005/ga10367.doc.htm#:~:text=The%20Group%20of%20Four%20(%E2%80%9CG,and%20four%20non%2Dpermanent%20members.

۵https://www.un.org/en/ga/president/63/pdf/priorities/ga63-scr.pdf

۶https://www.youtube.com/watch?v=Q9kUIDuNJWs

۷https://digitallibrary.un.org/record/543857?ln=en

۸https://peoplesdispatch.org/2023/09/21/is-this-the-end-of-french-neo-colonialism-in-africa

۹https://www.lemonde.fr/international/article/2023/04/21/macron-promeut-un-improbable-sommet-pour-la-paix-pour-l-ukraine_6170481_3210.html

۱۰https://www.bloomberg.com/opinion/articles/2023-01-23/britishvolt-is-a-monument-to-global-britain-s-empty-brexit-hype

۱۱https://www.ft.com/content/8bd2ab8a-e4d0-4a25-a07e-4321f42250c9

۱۲https://www.sipri.org/sites/default/files/2023-03/2303_at_fact_sheet_2022_v2.pdf

۱۳https://www.whitehouse.gov/briefing-room/speeches-remarks/2023/09/19/remarks-by-president-biden-before-the-78th-session-of-the-united-nations-general-assembly-new-york-ny/

ویجی پراشاد (۱۹۶۷) مورخ، پژوهشگر، روزنامه نگار و مفسر هندی است، او مدیر اجرایی موسسه‌ی تری کانتی ننتال (موسسه‌ی پژوهش‌های اجتماعی Tricontinental: Institute for Social Research) است. او عضو ارشد غیر ساکن برای موسسه چونگیانگ برای مطالعات مالی، دانشگاه رنمین، چین است. او بیش از ۲۰ کتاب نوشته است.

https://akhbar-rooz.com/?p=219007 لينک کوتاه

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x