چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

اکونومیست: این بحران نشانگر شکست سیاست اسرائیل در قبال فلسطینی ها است-ترجمه: جمشید خونجوش

نویسنده: مدعو شلومو بروم

شلومو بروم، استراتژیست سابق نظامی اسرائیل: استراتژی «تفرقه بینداز و حکومت کن» هرگز نمی تواند صلح را به ارمغان بیاورد

اسرائیل با بحران بی سابقه‌ای روبروست. دولتی که برای محافظت از یهودیان در برابر آزار و شکنجه تأسیس شده بود، در حفاظت از شهروندان خود که در نزدیکی نوار غزه زندگی می کردند، ناکام ماند و از سوی دشمنی که از نظر نظامی به مراتب ضعیف تر از آن است، کاملاً غافلگیر شد. نیروهای دفاعی کوچک اسرائیل که در امتداد مرز این کشور با نوار غزه مستقر شده بودند، فروریختند و نتوانستند از سلاخی شدن تقریباً هزار نفر و به گروگان گرفته شدن تعداد زیادی دیگر از شهروندان عمدتاً غیرنظامی توسط تروریست های فلسطینی حماس جلوگیری کنند.

 هیچ کس نمی داند که وضعیت چگونه پیش خواهد رفت. جنگ تازه شروع شده است. ارتش اسرائیل در حال سازماندهی مجدد نیروهای خود در امتداد مرز و پاکسازی نیروهای حماسی که از غزه وارد خاک اسرائیل شده‌اند، است. همزمان اهدافی در غزه که مرتبط با حماس و جهاد اسلامی (یکی دیگر از گروه های شبه نظامی فلسطینی) هستند را بمباران می کند. هدف از بین بردن توانایی های نظامی آنها و وادار ساختن آنها به پرداخت هزینه‌ای سنگین برای جنایات اخیر است بدون اینکه متوسل به عملیات زمینی شود. در این میان، جمعیت غیرنظامی اسرائیل، پس از رگبار گلوله در آخر هفته و حملات بیشتر در روز دوشنبه، از حملات موشکی بیشتر سازمان‌های فلسطینی بیم دارند.

این الگوی معمول واکنش اسرائیل به حملات از نوار غزه است، اما این بار کافی نخواهد بود. سرخوردگی و خشم عمومی در سطح بی سابقه ای است. بسیاری دولت و نیروهای مسلح را به سهل انگاری و خیانت به وظایف خود متهم می کنند و خواهان اقدامات نظامی شدیدی هستند که “یک بار برای همیشه” به تهدیدات فلسطینیان در غزه پایان دهد. بعید به نظر می رسد که دولت بتواند این فشارها را بدون انجام عملیات بزرگ و گسترده زمینی، از سر بگذراند. اینها حتی ممکن است منجر به اشغال مجدد قلمرو غزه، با همه هزینه‌های انسانی که به همراه دارد، شود. این به نوبه خود می‌تواند اسرائیل را وارد درگیری گسترده‌تری با به اصطلاح «محور مقاومت» کند، نیرویی که نه تنها گروه‌های مستقر در غزه بلکه گروه شبه نظامی مستقر در لبنان، حزب‌الله، ایران و سوریه را نیز در بر می‌گیرد.

 پیامدهای سیاسی نیز گسترده‌اند. دولت کنونی اسرائیل در وضعیت شکننده ای قرار دارد. تقاضاهایی جهت استعفای مقامات ارشد آن وجود دارند. ممکن است که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر، و دولت او توسط افرادی در اپوزیسیون که جهت مقابله با این بحران، قصد تشکیل یک دولت واحد با او را دارند، «نجات» پیدا کنند.  با این حال، صرف نظر از سطح حمایت اپوزیسیون در کوتاه مدت، بحران ممکن است ضربه مهلکی به آینده سیاسی آقای نتانیاهو وارد کند، زیرا درخواست های عمومی برای پاسخگویی او افزایش می یابند.

 اسرائیل به دلیل شکست سیاست های خود در قبال فلسطینی ها به این وضعیت تلخ سوق داده شده است. زمانی که حماس در سال ۲۰۰۷، دو سال پس از خروج نیروهای ارتش اسرائیل از نوار غزه، کنترل آنجا را به دست گرفت، دولت اسرائیل با انتخاب میان دو استراتژی قابل دوام سیاسی و نظامی روبرو بود. اولی شامل انطباق با واقعیتی بود که در آن حماس یکی از دو جناح سیاسی اصلی در سرزمین های فلسطینی بود – جناح دیگر گروه فتح بود مستقر در کرانه باختری. هر دولت اسرائیلی که صادقانه مایل به پایان دادن به درگیری با فلسطینی ها می‌بود، در این صورت تلاش می کرد تا حماس را در یک روند سیاسی دوجانبه در کنار رقیب آن، گروه فتح، وارد کند. این امر مستلزم آن بود که اسرائیل وارد گفتگوهای مستقیم با حماس شود و در عین حال از آشتی بین حماس و فتح نیز حمایت کند.

گزینه دوم اتخاذ استراتژی تضعیف مداوم حماس و تقویت تشکیلات خودگردان فلسطینی بود که توسط فتح اداره می شود. این گزینه باید شامل یک روند سیاسی قابل اعتماد با هدف توافق بر سر یک وضعیت دائمی می‌بود که احتمالاً از طریق مجموعه ای از توافقات کوچکتر و گام های یکجانبه به دست می آمد.

 این دو گزینه نقاط ضعف و هزینه‌های بالقوه خود را نیز داشتند، اما از زمان پایان دولت به رهبری ایهود اولمرت در سال ۲۰۰۹، دولت‌های متوالی اسرائیل هیچ یک از آنها را انتخاب نکردند. آقای اولمرت مدتی بود که استراتژی دوم را امتحان میکرد، اما قبل از رسیدن به هر یک از اهداف خود مجبور به استعفا شد. آقای نتانیاهو متعاقباً راهبرد سومی را اتخاذ کرد که ناکام ماند.

آقای نتانیاهو در سال ۲۰۰۹ در دانشگاه بار-ایلان سخنرانی کرد و در آن اعلام کرد که کشور فلسطین را به چند شرط می پذیرد. به رغم این، او روند سیاسی با فلسطینی ها را رها کرد و در نهایت به صراحت اعلام کرد که با تشکیل کشور فلسطین مخالف است. او روند سیاسی را با استراتژی «تفرقه بینداز و حکومت کن» جایگزین کرد که هدف آن تضعیف تشکیلات خودگردان فلسطینی در کرانه باختری و تقویت قدرت حماس در نوار غزه بود.  آقای نتانیاهو بر این باور بود که این بهترین راه برای اطمینان از آن است که هیچ روند سیاسی قابل دوامی ممکن نخواهد شد.

نخست وزیر این سیاست را با تشکیل دولت کنونی خود به سطح جدیدی ارتقاء داد: یک ائتلاف با احزاب افراطی مذهبی و ملی گرا، که کاملاً آشکار اعلام می کردند اسرائیل هرگز امکان تشکیل کشور فلسطین را فراهم نخواهد کرد، در یک راه حل تک دولتی حقوق مساوی برای فلسطینی ها قائل نخواهد شد و به غارت اراضی آنها از طریق شهرک سازی ها پایان نخواهد داد. این سیاست باعث شد تا بخش عمده ارتش اسرائیل در کرانه باختری جهت حفاظت از شهرک نشینان یهودی مستقر شود به قیمت عدم حفاظت از مرزهای اطراف نوار غزه.

 بحران کنونی شکست نهایی این استراتژی را نشان میدهد. مزخرف است امیدوار باشیم که اسرائیل بتواند با قدرت نظامی و نهادهای امنیتی خود، میلیون ها فلسطینی را که خواهان حق تعیین سرنوشت و زندگی آزاد و عادی هستند، مهار کند. سرانجام مظلومان علیه ظالم قیام خواهند کرد. رنج کشیدن تحت ستم و اشتیاق شدید به آزادی، باعث زایش تدبیر خواهد شد. در واقع، جنگجویان حماس که حمله آخر هفته گذشته را برنامه ریزی کردند در سوء استفاده از عدم آمادگی اسرائیل، بسیار مدبرانه‌ عمل کردند.

 اسرائیل باید در نهایت میان راه‌ حل دو دولتی و یا راه‌ حل یک دولت واحد با حقوق مساوی برای همه اتباعش یکی را انتخاب کند – و تلاش کند تا هر کدام را که انتخاب کرد به نتیجه برساند. امیدوارم مردم اسرائیل که اکنون شاهد فروپاشی رویکرد سیاسی فعلی هستند، از آن راه‌ حل حمایت کنند.

شلومو بروم یک سرتیپ بازنشسته است که در پست های اطلاعاتی مختلف در نیروهای دفاعی اسرائیل، از جمله به عنوان معاون مشاور امنیت ملی اسرائیل، خدمت کرده است.

۱- https://www.economist.com/by-invitation/2023/10/10/the-crisis-shows-the-failure-of-israeli-policy-towards-palestinians-says-shlomo-brom

https://akhbar-rooz.com/?p=221364 لينک کوتاه

3 6 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
farhad farhadiyanها
farhad farhadiyanها
6 ماه قبل

این شکست سیاست ۴۵ ساله ی امریکا و غرب در حمایت از اسرائیلی هاست که با مهره چینی های غرب در منطقه دولتهای عربی را متحد اسرائیل نمود تروریستها را تقویت و نهادها و احزاب انقلابی و انسانی را نابود و سبب شد تا مردم خود مواضع انقلابی را با همبستگی پیش ببرند امروز تمام مردم منطقه و حتی دنیا در یکسو دولتها یشان در مقابل آنها ایستاده اند تا تبعیض نهادینه شده و بی تفاوتی در سیاست بین المللی در قبال تروریستها و دولتهای راستگرای اسرائیل شورای امنیت سازمان ملل را ناکارآمد و منزوی نموده است امروز امریکا هیچ دلیلی برای ارسال قطعنامه به شورای امنیت ندارد چون هم اسرائیل و هم حماس جمهوری اسلامی و دولتهای عربی گوش به فرمانش هستند تا همچنان منافع فلسطینی ها قربانی مطامع توسعه طلبانه ی دولت راستگرای اسرائیل شود . به گونه ای که حتی مردم اسرائیل در مقابله با سیاستهای دولت راستگرای نتانیاهو خواهان پایان یافتن این قصابی آشکار فلسطینی ها که غرب به تماشا نشسته هستند

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x