در حالیکه هنوز مردم ایران در غم از دست دادن دختران و پسران جوانشان در طی جنبش زن، زندگی، آزادی، سوگوار و افسرده اند، درست یک سال بعد دخترکی دیگر، نوجوانی دانشآموز، به همان سرنوشتی دچار می شود که ژینا/ مهسا امینی را پرپر کرد.
شرایطی که این ذهنیت هراسانگیز را در مردم ایجاد میکند که مبادا فردا دختر بعدی فرزند آنان باشد؟!
آرمیتا گراوند، یکی دیگر از دختران نوجوانی بود که جان با ارزشش را در راه تلاش برای حجاب اختیاری از دست داد. مطالبهای ارزشمند که در شرایط امروز ما یکی از محورهای اساسی پیشبرد پروسه دمکراسی خواهی ایرانیان است. چرا که دمکراسی بدون برابری جنسیتی قابل تحقق نیست و مطالبه حجاب اختیاری، خواستهای واقعبینانه و قابلتحقق و تلاشی در راستای تحقق این پروسه حیاتی است.
آرمیتا، ژینا/مهسا، نیکا، سارینا و …دختران مبارزی هستند که هر کدام در مقابل سیاست های فرهنگی/ ایدئولوژیک حاکمیت اقتدارگرا ایستادند و بهای این ایستادگی را با بذل جانشان دادند.
ایستادگی آنها مقاومتی مدنی است که این روزها، در خیابانهای این سرزمین و با حضور زنان با حجاب اختیاری، دنبال میشود.
پیگیری چنین مقاومتی، مستلزم همراهی و همدلی نهادهای مدنی و صنفی و قراردادن حاکمیت اقتدارگرا در مقابل مسایل چالش برانگیز است. چرا که برخلاف نظر برخی از به اصطلاح اپوزیسیون، آزادی حجاب نه تنها مسأله، که همچنان یکی از مسایل اصلی است.
و اینجا است که وظیفه ما به عنوان یک نهاد مدنی در حوزه آموزش و پرورش در مواجه با آموزش ایدئولوژیک/فقهی پررنگتر می شود. مسئولیت اصلی ما نه تنها دفاع از دانش آموزان به عنوان فرزندانمان، که بیدارباش به برخی همکارانمان در راستای عدم همراهی با سیاستهای فرهنگی حاکمیت در راستای تحکیم حجاب اجباری است!!
ما به عنوان کانون صنفی معلمان ایران، ضمن عرض تسلیت به خانواده آرمیتا گراوند و همه مردم شریف ایران، اطمینان داریم که مسیر مقاومت مدنی ایرانیان در راستای دستیابی به دمکراسی همچنان ادامه خواهد یافت. آگاهیم که مسیری دشوار، طولانی و پرهزینه خواهد بود، اما چه باک که در این مسیر زنان و دخترانی آگاه و شجاع، پیشتاز و راهنمای ما خواهند بود.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
۱۴۰۲/۸/۸