شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

اعلامیه کمیته مرکزی سازمان راه کارگر در رابطه با روز جهانی مبارزه علیه خشونت بر زنان 

بیست و پنج نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان نامگذاری شده است. در این روز خواهران میرابل پس از ماهها شکنجه توسط رژیم دیکتاتوری حاکم بر جمهوری دومنیکن به جرم مبارزه برای آزادی و علیه دیکتاتوری در سال ۱۹۶۰ به قتل رسیدند. مبارزان زن در عرصه جهانی بخصوص در اروپا و امریکا خواهان نام گذاری این روز به عنوان روز جهانی مبارزه برای نفی و محو خشونت علیه زنان بودند. در سال ۱۹۹۹ سازمان ملل ۲۵ نوامبر را بعنوان روز منع خشونت علیه زنان به رسمیت شناخت. خشونت علیه زنان در طول تاریخ بشریت عمری چند هزار ساله دارد و جزئی از حاکمیت نظام مرد سالار – پدرسالار بوده تا جایی که جنبه قانونی گرفته و تحت حمایت دولت ها و حکومت ها در آمد. تنفر و مقاومت زنان در برابر انواع خشونتها، عمری طولانی دارد اما به طور واقعی در دوران سرمایه داری و از دهه های پایانی قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم بوده که به صورت یک جنبش برابری طلبانه به تدریج نضج گرفت و روزبروز گسترش یافت.

هر چند مبارزه زنان و سازمانهای آنان در سراسر جهان برای دستیابی به حقوق برابر، برای آزادی و برای برچیده شدن بساط خشونت و نابرابری جنسیتی در تمامی سطوح سبب شد که بعضی از دولتها قوانینی را در جهت حمایت از قربانیان خشونت و پیگیری قضایی عاملین آن به تصویب برسانند ، اما از آن جایی که ستم علیه زنان در همه دنیا ریشه‌هایی عمیق در مناسبات  ساختاری و اجتماعی و نظام طبقاتی دارد که زمینه های این خشونت را فراهم می سازد و از آنجاییکه  ما شاهد تداوم  فقر، افزایش پدیده زنانه شدن فقر،  بیکاری، وابستگی اقتصادی و تبعیض‌های ساختاری هستیم، خشونت علیه زنان همچنان ادامه  دارد و بعضا افزایش یافته است.

گزارشات جدیدی که در فوریه ۲۰۲۳ توسط گروهی از فعالان حقوق زنان از ۱۲۸ کشور منتشر شده، افزایش سریع خشونت علیه زنان و دختران در سراسر جهان را نشان می‌دهد.

بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، خشونت علیه زنان “به طور مخربی فراگیر” است و از هر ۳ زن ۱ نفر را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار می دهد و زنان جوانتر بیشتر در معرض خطر هستند. هر ۱۱ دقیقه یک زن یا یک دختر به دست یکی از اعضای خانواده جان خود را از دست میدهد.  بر اساس کمپین “پایان دادن به خشونت علیه زنان” در بریتانیا از هر ۵ زن در بریتانیا یک نفر از سن ۱۶ سالگی با نوعی از خشونت مواجه شده است. در مقیاس جهانی بیش از چهار میلیون زن به مثابه کالا قربانی خرید و فروش می باشند. امروز فحشا یکی از مولفه های در حال ازدیاد در اقتصاد جهان است. اکنون صنعت سکس و پورونوگرافی رو به ازدیاد می باشد و به یکی از سود آورترین رشته های سرمایه گزاری در جهان تبدیل شده است. روزانه ۸۰۰۰ دختر قربانی ناقص‌سازی اندام جنسی می‌شوند و دو میلیون زن در جهان از پیامدهای این نقض رنج می‌برند.

با افزایش جنگ های امپریالیستی، قاره ای، منطقه ای و نیابتی، این زنان هستند کە اولین قربانیان خشونت و تجاوز توسط نیروهای درگیر هستند. امروزه فاجعه سرکوب و خشونت افسار گسیخته طالبان علیه زنان در افغانستان، تجاوز به زنان در جنگهای اخیر توسط دستجات نظامی در سودان، کشتار زنان و کودکان در غزه  تازه ترین نمونه‌ زنده و گویای خشونت عریان در جلو چشم بشریت است.

خشونت‌های ناشی از ساختارهای طبقاتی، سیاسی، حقوقی، فرهنگی و مذهبی‌ که  شرایط زن را در موقعیت فرودست تثبیت‌ کرده‌؛ ظرفیت رشد و بالندگی برابر را از او گرفته و کار خانگیِ بی‌مزد را بر او تحمیل میکند و در بسیاری از موارد، بخصوص در میان زنان فرودست، آسیب‌های بسیاری بر جای میگذارد که برون رفت از آن بسیار دشوار است. مساله فقر، بیسوادی، آلونک‌نشینی،  نداشتن آب سالم و آب‌گرم و بهداشت کافی، بدترین خشونت علیه زنان حاشیه‌نشین است. این زنان به لحاظ وضع بد معیشت و نیاز به درآمد و ضعف شدید اقتصادی، به کار خود وابسته‌اند و ناچار به انجام مشاغل سخت با پایین‌ترین دستمزد و کار در محیط‌های غیر استاندارد می‌باشند، همچنین کمتر بودن فرصت‌های شغلی، نابرابری در دستمزد، تحقیر و تعرض جنسی به زنان از جمله مصادیق خشونت علیه آنان در محیط کار است. بسیاری از زنان در مقابل آزارهای محیط کار سکوت می‌کنند و یارای مقابله ندارند زیرا با هر گونه اعتراض از کار اخراج می‌شوند. آنانی که وارد راه پر پیچ و خم شکایت می شوند، حتی با ارائه مستندات هم اگر آزار را به اثبات برسانند، با پیامدهایی چون به حاشیه رانده شدن و عدم رشد حرفه‌ای و فشار روانی مواجه هستند.

خشونت‌های خانوادگی که در پشت درهای بسته اتفاق می‌افتد و هیچ ناظری شاهد آن و بویژه در ایران هیچ دادگاهی دادرس آن نیست و از نظرها پنهان می‌ماند نیز وجه دیگری از خشونت علیه زنان است. بر طبق آمار رسمی و تأییدشده در رسانه‌های رسمی ایران از خرداد ۱۴۰۰ تا پایان خرداد ۱۴۰۲ حداقل ۱۶۵ زن‌کشی در کشور انجام شده است؛ یعنی به‌طور میانگین هر چهار روز، یک زن‌ در نقاط مختلف کشور به دست یکی از مردان خانواده‌اش به قتل رسیده است. البته این آماری است که رسانه‌ای شده و به زعم بسیاری از فعالان حقوق زنان در نقاط مختلف کشور، زن‌کشی‌های زیادی هم رخ می‌دهد که عامدانه خبری از آن به بیرون مخابره نمی‌شود.

در ایران رژیم جمهوری اسلامی بیش از چهل و چهار سال خشونت را بر همه ی مردم تحمیل کرده است. در این رژیم قوانین شریعت با سیستم سرمایه داری و مناسیات عقب مانده فرهنگی گره خورده و آپارتاید جنسیتی  و خشونت “قانونی” را بر زنان جامعه تحمیل کرده است و در نتیجه خشونت به امری دولتی، قانونی و سازمان یافته تبدیل شده است. رژیم کارنامه هولناکی از خشونت علیه زنان دارد.

در هم تنیدگی ستم جنسیتی و طبقاتی و آپارتاید جنسیتی حاکم بر زنان در ایران از آنان نیرویی به شدت خشمگین با پتانسیلی انفجاری ساخته است که بازتاب آن در همه مبارزات و اعتراضات منعکس است. سال گذشته شاهد مبارزات شکوهمند زنان ایران علیه محوری ترین خشونت سازمان یافته دولتی یعنی حجاب اجباری بودیم. مبارزه ای که ظلم و خشونت روزانه و آپارتاید جنسیتی علیه زنان را در جلوی چشم جهانیان به تصویر کشید.

جنبش “زن، زندگی، آزادی” نمونه ای بسیار الهام بخش و بخشی از مبارزه جهانی علیه زن کشی و خشونت مبتنی بر جنسیت است که اخیرا در بسیاری از نقاط جهان در سال های اخیر شاهد آن بوده ایم. خیزش ژینا که زنان در آن پیشتاز مبارزه بوده و با سوزاندن حجاب های خود، در واقع پرچم ایدئولوژیک رژیم را به آتش کشیدند، جنبشی علیه تبعیض، خشونت، و همه اشکال ستم، نابرابری و بی عدالتی است. اگرچه مبارزات زنان و فعالین جنبش انقلابی و… با قتل، تهدید، شکنجه، تجاوز و بازداشت ، پاسخ گرفت؛ اما با تمام این خشونت های سازمان یافته دولتی، با وجود اینکه رژیم قوانین ضد زن  را افزایش داده و دستگاه کنترل و سرکوب را به جان زنان انداخته است، اما نتوانسته مبارزه زنان را در هم بشکند. زنان سر خم نکردند، قهرمانانه ایستاده اند و به اشکال گوناگون به مبارزات خود ادامه داده و می دهند.

جنبش زن، زندگی، آزادی در ایران بار دیگر نشان می دهد که زن ستیزی، خشونت و تبعیض جنسی تا چه حد عمیقاً با خشونت دولتی، سرکوب و کل نظام سرمایه داری پیوند خورده است. این تجارب به زنان می آموزد که برای رهایی از مناسبات مردسالارانه و زن ستیز، نه تنها باید از شر رژیم حاکم و قوانین اسلامی آن خلاص شوند، بلکه باید از همه اشکال  ستم و نابرابریهای نهادینه در مناسبات سرمایه داری عبور کنند.

زنده باد جنبش زنان برای از بین بردن خشونت، ستم، نابرابری و تبعیض

سرنگون باد رژیم سرمایه داری اسلامی ایران

زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم

کمیته مرکزی سازمان راه کارگر

۲۳ نوامبر ۲۰۲۳

https://akhbar-rooz.com/?p=224537 لينک کوتاه

2 2 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x