دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

گذاربه دموکراسی، انقلاب قهر آمیز، براندازی با نیروی بیگانه، کدام سناریو؟ – احمد هاشمی

پیشگفتار

قبل از وارد شدن به جزئیات، تیپولوژی تغییر سیستم در جدول زیر طبقه بندی شده است و برای این مقصود چهار مشخصه که تاثیر تعیین کننده ای درایجاد این تیپ ها را دارند درنظر گرفته شده است. “شروع”، “روند”، “کنشگران”، “رابطه با جامعه”.

در چارچوب مشخصه های نامبرده می توان تیپ های مختلف را از هم  تفکیک نمود که عبارتند از “اصلاحات”، “کودتا”، “استحا له”،  “جا بجائی قدرت”، “برکناری”، “انقلاب خشونت آمیز یا سرنگونی”.

از مطالعه تیپولوژی مذکور می توان دریافت که تنها سه نوع تغییر قدرت در چارچوب دوران گذار تعریف میشوند، که عبارتند از: “استحاله”، “جا بجائی قدرت”، “برکناری”.

بحث در رابطه با کنشگران

 تردیدی در این نیست که کنشگران نقش مهمی در آغاز و دوره گذار دموکراتیک در ایران را دارند. در ادبیات سیاسی گذار به دموکراسی، سه رویکرد مهم را میتوان از هم تفکیک نمود. در کنار رویکرد نوسازی، دو رویکرد ساختارگرا و کنش گرا  نظریه های مهم تبیین کننده هستند.  تجربیات سه موج دموکراسی، نشانگر این موضوع است که: اولا تلفیقی از این دو ریکرد و ثانیا  کنشگرایی معطوف به جامعه مدنی و سیاسی، رل مهمی در دوران گذار دموکراتیک و تحکیم دموکراسی دارند.

 دررابطه با  سه سناریوی گذار به دموکراسی، انقلاب قهرآمیز، براندازی با نیروی بیگانه، تنها در سناریوی گذار به دموکراسی در ایران، امکان ائتلاف گسترده دموکراسی خواهان یعنی اصلاح طلبان، اپوزیسیون رقیب و اپوزیسیون مخالف، با رویکرد کنشگرایی معطوف به جامعه مدنی و سیاسی ممکن است.

طرفداران انقلاب قهرآمیز و همچنین برندازان متکی به نیروی بیگانه، درهیچ شرایطی قادر به  ایجاد یک ائتلاف گسترده دموکراسی خواهی در ایران نیستند.

 در شرایط کنونی، کنشگرانی که می توانند مولفه های یک ائتلاف گسترده دموکراسی خواهی در ایران باشند عبارتند از: شبه اپوزیسیون “تغییر در رژیم” (اصلاح طلبان دوم خردادی)، اپوزیسیون رقیب  و اپوزیسیون مخالف.

الف- شبه اپوزیسیون “تغییر در رژیم” (اصلاح طلبان دوم خردادی)

تردیدی در این نیست که با راهبرد “تغییر در رژیم”، ممکن است رژیم جمهوری اسلامی در اثر فشار خیابان دست به تغییراتی بزند و یا اصلاحات اقتصادی را به پیش برد، و یا اینکه این رژیم رفتار عاقلانه تری داشته و از سرکوب خش مردم صرفنظر کند، زیرا به این نتیجه رسیده است که می تواند نتایج معکوسی به بار آورد. اما تا زمانی که این تغییرات ناشی از رفتار خیرخواهانه حاکمان سیاسی است و نه به رسمیت شناختن حقوق مدنی و سیاسی و اجتماعی شهروندان، هیچ گونه تغییر در قدرت سیاسی ایجاد نخواهد شد.

ب- اپوزیسیون رقیب 

اپوزیسون رقیب مجموعه گسترده ای از نحبگان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هستند، که در این  بیش از چهل سال حیات جمهوری اسلامی، از رژیم فاصله گرفته و به مبارزه با رژیم روی آورده اند. گروه رقیب در داخل کشوربه صورت نیمه قانونی فعالیت می کند. آنها حاضر به مشارکت سیاسی در رژیم نیستند، زیرا خود را نیروی جایگزین رژیم تلقی می کنند. این گروه سعی در بسیج شهروندان ناراضی در ایران دارد. نخبگان سیاسی رقیب، مدام در معرض سرکوب و دستگیری و زندان قرار دارند. به مشروعیت سیاسی این گروه هر روز افزوده شده و این مسئله  در ادامه مبارزه این گروه با رژیم، سرمایه اجتماعی مهمی برای آنها و کل اپوزیسیون خواهدبود.

ب- اپوزیسیون مخالف

فعالیت این گروه از از جانب رژیم، غیرقانونی تلقی می شود. هدف این گروه از اپوزیسیون تغییر فرم قدرت سیاسی در ایران به شیوه مسالمت آمیز و بدون خشونت است. گسترش  پایگاه اپوزیسیون رقیب و شکاف میان اصلاح طلبان دوم خردادی و سمت گیری تحول طلبانه بخشی از آنها می تواند موقعیت بهتری را برای اهداف اپوزیسیون مخالف، یعنی گذار مسالمت آمیز فراهم کند.

اپوزیسیون دشمن

هدف این گروه از اپوزیسیون، سرنگونی رژیم با شیوه های خشو نت زا است. آنها سعی در رادیکالیزه کردن اعتراضات شهروندان دارند. برای بخشی از این اپوزیسیون، جنگ افروزی و بهره گیری از حمایت جنگ افروزان در دولت های بیگانه نیز، برای رسیدن به هدف مجاز است.

اهداف این بخش از این اپوزیسیون با مشخصه رادیکالیسم فراگیر، فاقد عقلانیت زمانشناسانه است و نتجه غلبه این اپوزیسیون در میان دموکراسی خواهان در ایران، در بهترین حالت یک اتوکراسی خوش خیم است.

سه سناریو گذار به دموکراسی

با توجه به بحران های فراگیر در رژیم اقتدارگرای جمهوری اسلامی، موضوع گذار به دموکراسی، مهمترین گفتمان در لحظه کنونی، در سپهر سیاسی ایران است.

گذار پروسه بسیار پیچیده ای است که تنها بخشی از منشاء، روند و نتایج آن را می توان تجزیه و تحلیل نمود. گذار به دموکراسی یک رویداد نیست، بلکه به احتمال زیاد فرآیندی طولانی و مسیری پر پیچ و خم است، که با اتفاقات غیرمنتظره، انتخاب های شتابزده، آشفتگی در انگیزه ها و منافع و مهمتر ازهمه با عدم قطعیت و نامطمئن بودن، همراه است.

فاکت های تجربی گذار به دموکراسی در کشورهای مختلف این موضوع را اثبات می‌کند، که مدل‌های گذار از یک حکومت اقتدارگرا به دولتی دموکراتیک، متنوع است و گذار از اقتدارگرایی حتما سرانجام مطمئنی ندارد. به دلیل فاکتورهای متعدد مانند محدودیت شناخت، حوادث غیرمترقبه، مطالبات و درخواست های نو، انعطاف ناپذیری یا سرسختی قدرت حاکم، امکان پیش بینی مدل معینی در رابطه با گذار در عمل غیرممکن و یا در بهترین حالت بسیار دشوار است.

تعریف مفهوم گذار، در ادبیات گذار بسیار متنوع است، اما در رابطه با سناریوهای احتمالی اشتراک نظر وجود دارد.

سناریوها ابزار هایی برای تجزیه و تحلیل اتفاقات آینده هستند، که در وضعیت پیچیده و عدم قطعیت به کار تصمیم گیرندگان می آیند. آنها پی آمدهای احتمالی را نشان می دهند که می تواند، به تصمیم گیرندگان در تعیین الگوها و تشخیص عواقب انجام این اقدام یا دست نزدن به اقدام دیگر و تدارک راه حل هایی برای آینده، کمک کنند.

بر مبنای مدل های ایده الی و سناریوهای احتمالی، تغییر فرم قدرت سیاسی در ایران را می توان در سه فرم متفاوت امکان پذیر دانست. مهمترین مشخصه تعیین کننده این مدل ها، توازن قدرت میان طرف داران نظم قدیم و جدید است. این سه فرم عبارتند از:

الف – گذار هدایت شده با کنترل و نظارت بخشی ازنخبگان حاکم (استحاله یا جابجایی)

ب – گذار با دست یابی به یک “پیمان دموکراتیک” از طریق مذاکره (گذار داد وستد شده، کئوپراسیون)
ج – گذار تحمیل شده  (برکناری)

گذار هدایت شده با کنترل و نظارت بخشی ازنخبگان حاکم (استحاله)

سناریوی گذار با کنترل و نظارت بخشی از نخبگان حاکم (اصلاح طلبان دوم خردادی) در شرایط کنونی در ایران از یکسو به دلیل جامعه مدنی ضعیف، و از سوی دیگر با توجه به قدرت فائقه ولی فقیه و برخورداری او از حق  وتو و مهمتر از همه ناتوانی و استیصال و تشتت حاکم در اصلاح طلبان دوم خردادی غیرممکن  به نظرمی آید. اصلاح طلبان دوم خردادی هرگز قادر نخواهند بود که هسته سخت قدرت را پس بزنند و  تناسب قوا را به نفع خویش تغییر دهند. ناکامی دوره اصلاحات وشکست جنبش سبز موید این نظر می باشد.

گذار با دست یابی به یک “پیمان دموکراتیک” از طریق مذاکره ( گذار با داد و ستد شده، جابجایی)

پایه های استدلالی این راهبرد بر این نکته استوار است که اعتراضات و مبارزات خیابانی مردم در ایران، به خودی خود تغییردهنده قدرت سیاسی نیستند، لذا در مرحله کنونی از یک سو تنها با ائتلافی رهبری کننده می توان اعتراضات پراکنده را به جنبش جمعی سازماندهی شده تبدیل کرد و از سوی دیگر به میانجیانی مصالحه جو در پیرامون رژیم نیاز است، که با اهرم خواست های معترضان و حداکثر فشار از پایین، تندروها را مجبور به عقب نشینی و پذیرش فضای سیاسی باز نمایند.

در این فرآیند است که برگزاری انتخابات آزاد، به عنوان مکانیزمی برای تعیین سهم قدرت سیاسی، با شرط وجود فضای سیاسی آزاد ممکن می شود. تضمین سلامت این انتخابات باید با نظارت سازمان ملل متحد باشد.

اولویت بعدی تشکیل دولت موقت با مشروعیت قانونی یعنی از طریق اتنخابات آزاد است. این دولت در کنار وظایف عملی و اجرائی عاجلی مانند: تامین امنیت، رساندن خدمات اساسی به مردم، وظیفه  تشکیل مجلس موسسان و تدوین قانون اساسی جدید را به عهده دارد. با تشکیل مجلس موسسان و تدوین قانون اساسی جدید، مرحله دموکراتیک سازی آغار می شود.

گذار تحمیل شده (برکناری)

رژیم های اقتدارگرا به طروق گوناکون فرو می پاشند. در خیلی از موارد، سرنوشت این رژیم ها به زندگی و مرگ رهبران آن وابسته است. مرگ چینکای چک، گذار به  دموکراسی در تایوان را هموار نمود. پروسه دموکراتیک سازی در کره جنوبی با قتل پارک چون هی شدت گرفت. شکست در آرژانتین  باعث برچیدن بساط دیکتاتوری در آن کشور شد.

منازعات قومی نیز می تواند به دلیل ایجاد بحران اقتدار در رژیم های اقتدارگرا، دلیل دیگری برای فروپاشی این رژیم ها باشند.

   بحران هایی که شاخص های فروپاشی هستند، در ایران وجود دارند: بحران رهبری و جانشین رهبری، بحران اقتصادی، بحران اجتماعی و فرهنگی  و بحران منطقه ای و بین المللی.

درحال حاضر اما در ایران ما شاهد فروپاشی سیاسی حکومت جمهوری اسلامی بدان معنی که اقتدار حکومتی در مناطقی عمل نمی کند و جامعه با بی دولتی و ناامنی روبروست و هرج و مرج حاکم است، نیستیم، در نتیجه محتمل ترین سناریو “گذار تحمیل شده” نیست.

 در ثانی تجربه گذارهای دموکراتیک موفق، حاکی از آن است که آنچه باعث بی ثباتی سیاسی بیشتر رژیم های اقتدارگرا می شود، حضور یک بدیل یا جایگزین مطلوب است، جنبش دموکراسی خواهی در ایران تا رسیدن به یک ائتلاف همگانی و ایجاد یک بدیل، راه درازی در پیش دارد، در نتیجه در لحظه فعلی مبنای استراتژی گذار را بر “گذار تحمیل شده” قرار دادن اراده گرایی محض است.

بحث در رابطه با گذار با دست یابی به یک “پیمان دموکراتیک” از طریق مذاکره (گذار داد وستد شده، کئوپراسیون)  در دوره گذار، رژیم اقتدارگرا و دموکراسی خواهان در مقابل هم قرار دارند و بسته به دلایل مختلف، اینک آیا دو طرف حاضر به مذاکره باشند یا نباشند، می تواند چهار حالت اتفاق بیفتد.

حالت اول: به رغم همه خصومت های شدید متقابل میان اپوزیسیون و جمهوری اسلامی، میتوان تصور نمود که در شرایط معینی دو طرف توافق کنند، که رژیم درجه تحمل و پذیرا بودن اپوزیسیون را بالا ببرد (آزاد سازی سیاسی) و در عین حال هر دو طرف از انتقام جویی ناشی از خشونت پرهیز کنند. در این شرایط راه برای گذار با داد و ستد فراهم می شود، این سناریو با کنار گذاشتن ولی فقیه  در ایران ممکن است. گواتمالا، السالوادور و سودان نمونه های هستند که  با پذیرش بن بست، دو طرف به مصالحه رسیدند.

 حالت دوم: در شرایط تمایل اپوزیسون به مذاکره و امتناع رژیم جمهوری اسلامی از مذاکره این امکان که روند به فروپاشی و یا به پیروزی رژیم منجر گردد، وجود دارد.

 حالت سوم: در شرایط تمایل رژیم جمهوری اسلامی به مذاکره و امتناع اپوزیسون از مذاکره در صورت برتری موازنه نیرو به نفع  دموکراسی خواهان، این امکان که دموکراسی خواهان پیروز شوند، قابل تصور است.

حالت چهارم: امتناع اپوزیسون  و رژیم جمهوری اسلامی به مذاکره، می تواند باعث وخامت غیر قابل کنترل، خشونت سازمان یافته و فروپاشی سرزمینی شود و نتیجه آن یا انقلاب خشونت آمیز و یا برندازی با نیروی بیگانه  است، که در هر دو حالت می تواند منجر به اتو کراسی جدید شود.

[email protected]

https://akhbar-rooz.com/?p=229624 لينک کوتاه

2.1 7 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

5 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
شاهین ایزدی
شاهین ایزدی
3 ماه قبل

آقای هاشمی ، با وجودی که در ماهیت ارتجاعی حکومت تمایمت خواه اسلامی ولایت فقیه که از جنس مشروعه و دشمن مشروطه و دموکراسی ست .از بدو به قدرت رسیدن تا امروز تردیدی نیست و هر روز برای «منسجم» و سخت تر شدن قدمی جدید بر میدارد. آخرین انتخابات های ۱۳۹۸ ۱۴۰۰ بدون تائید و شرکت حتی یک فرد دگر اندیش عرفی و غیر مذهبی برای «مجلس» و ریاست «جمهوری» برگزار شد و برای حکومت و هیچ یک از افراد و جناح های آن دغده ای نیست. تعجب می کنم که شما یکی از ۳ مدل خود برای گذار (الف) را به اصلاح طلبان حکومتی اختصاص دادید.
الف – گذار هدایت شده با کنترل و نظارت بخشی ازنخبگان حاکم (استحاله یا جابجایی)
نگارنده کاری ندارد که حکومت فاسد و کودک کش اساسا «نخبه » دارد یا ندارد و ملا نقطی نمی شوم . ولی این ها سراپا یک کرباسند و بدون قران وفقه وشرع کُمِیت اشان نمی گردد. مگر ممکن ست به باورهای زمینی و دموکراسی برسند؟(شما هم توضیح دادید که ممکن نیست !) پس چرا برای سری که درد نمی کند دستمال ببندیم؟

farhad farhadiyan
farhad farhadiyan
3 ماه قبل

ابتدا باید گفت گذر دموکراتیک مفهومی کاملا علمی به معنی تعیین تکلیف با مالکیت است نیروئی انقلابی ست که خواهان تغییر در مالکیت باشد برده داری به قئودالی به سرمایه داری به خود جامعه و در نهایت زوال مالکیت متاسفانه در ادبیات سیاسی ایران مفهوم دموکراتیک یک مقوله ی انتزاعی ذهنی ست در امروز ایران تغییر از مالکیت خصوصی به مالکیت اجتماعی مطرح است پس دموکرات و انقلابی کسی ست که خواهان این تغییر باشدلذادرک مقاله ی فوق از دموکراسی رفرمیستی و غیرانقلابی ست اما در رابطه با نحوه ی سرنگونی حکومت تمام گزینه ها روی میز است زیرا برای خلع مالکیت از خلع مالکیت کننده ها که مسلح هستند و چون نیروی مسلح از خود مردم هستند که ممکن است تسلیم شوند و یا تسلیم نشوند از اینرو ما نمی توانیم شرایط یکسانی را از پیش تعیین کنیم انقلاب برای همه ی مولفه ها را روی میز گذاشته و تدارک لازم را برای هرکدام می بیند و تا رسیدن به قدرت دو گانه دائما در حال تدارک است تا توازن نیروها به نفع انقلاب چرخشها ریزشها و … را بکند

نجمه
نجمه
3 ماه قبل

با کدام اهرم ها اپوزیسیونی که شما مدعی وجود آنید، می‌خواهد حکومت را مجبور به نشستن پای میز مذاکره کند؟
نمایندگی مردم توسط این اپوزیسیون ادعای کجا نمود داشته؟ یا ساده تر میزان حرف شنوی، پیروی و حمایت مردم ازراین اپوزیسیون کجا خود را نشان داده؟ در پاسخ به سالگرد “زن، زندگی”؟

احمد هاشمی
احمد هاشمی
3 ماه قبل
پاسخ به  نجمه

خانم  نجمه گرامی، سپاس از توجه شما به نوشته

تنظیم سناریوهای احتمالی، ابزار مهمی برای برنامه ریزی استراتژی سیاسی اپوزیسیون در مسیر گذار دموکراتیک است، اما این بدان معنی نیست، که این سناریوها در لحظه فعلی در یک مدت کوتاه عملی است.

گذار به دموکراسی در ایران در مرحله پیشا دموکراتیک قراردارد. جنبش ژینا در نیمه راه متوقف شد و درشرایط  کنونی روند گذار در ایران بلوکه شده  است.

دلایل بلوکه شدن روند گذار:

– سرکوب بیرحمانه رژیم

– ضعف نهادمندی مدنی و سیاسی درایران و برونمرز و مشکلات موجود درمشارکت سیاسی اپوزیسیون در داخل و خارج، مسئله اتحاد نیروها، سازماندهی و رهبری

– فقدان رهبری سراسری در جنبش کارگری و در جنبش های متعلق به طبقات متوسط

از سوی دیگر جنبش ژینا با نافرمانی مدنی در عمق جامعه جا باز کرده و در تلاش برای تسخیر فضا های عمومی در ایران است.

تعیین سناریو ها برای برنامه ریزی استراتژی سیاسی در آینده است 

 

البرز
البرز
3 ماه قبل
پاسخ به  احمد هاشمی

آقای هاشمی با کلیت نظر شما همراهی دارم،، کاش همراه با طرح چگونگی روندها و شکل رویدادها به طرح نظر خود برای رسیدن به آماجها نیز می پرداختی؟

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


5
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x

Discover more from اخبار روز - سايت سياسی خبری چپ

Subscribe now to keep reading and get access to the full archive.

Continue reading