از مهر ۱۴۰۲ شاهد خودکشی دانشآموزان بودهایم. از ابتدای دی ماه در ایران ۸ دانشآموز خودکشی منجر به مرگ داشتهاند.
هفته گذشته جزئیات خودکشی “یسنای”۱۲ ساله در ایلام که در نامهای با ادبیاتی کودکانه نوشته بود،از زندگی سیر شده و خواهر کوچکش را به زن عمویش سپرده بود، رسانهای شد. متاسفانه این هفته سونامی خودکشی به سنندج رسید که منجر به مرگ پردیس کریمی دانشآموز و کودک کار ۱۴ ساله شد. پردیس، در یکی از روستاهای حاشیه سنندج زندگی میکرد، که فاقد مکان آموزشی، متوسطه اول، برای تحصیل بوده، و باید مسافتی طولانی را جهت رسیدن به یک مکان آموزشی دولتی طی می کرد. این دانشآموز برای تامین هزینههای تحصیل مجبور به کار در کارگاه قالیبافی بوده است.
فقر اقتصادی و نبود امکانات آموزشی از عوامل و فاکتورهای اصلی مرگ این کودک کار ۱۴ کار سنندجی میباشد.
این در حالیست که در هفته اخیر رضا مراد صحرایی به اجرای «طرح محراب» در مدارس اشاره کرده است و آن رابه مثابه “یکی از مهمترین اقدامات وزارت آموزش و پرورش” دانسته است. حال سوال این جاست، آیا مراد صحرایی چقدر به عدم دسترسی دانشآموزان ایرانی به مکان آموزشی اشراف دارد که در صدد اجرای چنین طرح هایی برآمده است؟ آیا طرح محراب نیاز به مکان آموزشی ندارد؟ آیا ایشان و مدیران کل ایشان آماری رسمی و دقیق از دانشآموزان کار، دانشآموزان بازمانده از تحصیل، دانشآموزان ترکتحصیل دارند؟ یا همانند اخبار ضد و نقیض آبان ماه ۱۴۰۲، وجود کلاس بدون معلم را تکذیب می کردند، اما در برابر مصداقهای کلاس فاقد معلم که رسانهای میشد سکوت میکردند.
سونامی خودکشی دانشآموزانی همچون یسنا از ایلام و پردیس از سنندج، جامعه را دچار شوک کرده ولی متاسفانه، واکنش اصولی از جانب مدیران ارشد آموزش و پرورش دیده نشده است؟ آگاهان به حوزه تعلیم و تربیت با تحلیلهای درست و منطبق با واقعیتهای روز اعلام کردهاند، که این نظام آموزشی کارایی لازم را ندارد و قادر به ساختن یک انسان کارآمد، هدفمند و امیدوار نیست. صرفا در حیطه ظاهر عمل کرده و سعی میکند که یک انسان مطیع و غیرمطالبهگر و غیرمنطبق با فطریات انسانی و روح قوانین بشری و الهی را تربیت کند. متاسفانه متولیان آموزش و پرورش، سالهاست که زحمت شنیدن نقدهای علمی و کارشناسانه را هم به خود نمیدهند. مشکلات اقتصادی، فرونشست طبقه متوسط و اثرات اجتماعی و عاطفی ناشی از آن، ناکارآمدی آموزش و پرورش در تامین فضای آموزشی، تامین مشاور برای مدارس، پولی و طبقاتی شدن آموزش، همه زنجیروار عامل ایجاد دومینوی خودکشی دانش آموزان بوده است. دیروز ایلام، امروز سنندج و فردا… .
جهت برون رفت از این بحران آموزش و پرورش باید از نیروهای متخصص در حوزه روانشناسی و مشاوره بهره گرفته، و با شناسایی دانشآموزان در معرض خطر، همچون مددکاری اجتماعی بتوانند با مداخله بهنگام این بحران را مدیریت کنند. این امر با افزایش آگاهی و دانش مسئولین به مسائل روز در حوزه آموزش و علومتربیتی دانشآموزان میسر میشود.
منبع: شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان
هاوژین مصطفیپور، کودک پانزده ساله، در مهاباد، به زندگی خود پایان داد
به نظر می رسد بعد از انتشار این مقاله ی هشدار برانگیز یک کودک دانش آموز دیگر خودکشی کرده است. بر اساس خبر منتشر شده در رادیو زمانه، روز پنجشنبه پنجم بهمن ماه، یک دانشآموز پانزده ساله در مهاباد به زندگی خود پایان داد.
در ماههای اخیر، موارد خودکشی دانشآموزان و کودکان افزایش چشمگیری داشته است. در اواسط دی ماه امسال، یسنا شجاعی، دانشآموز دختر ۱۲ ساله در شهر یاسوج، یک دانشآموز پسر ۱۱ ساله در تهران، و یک دانشآموز دختر به نام مینا صادقی از اهالی چرام، ساکن شهر دهدشت از شهرستانهای استان کهگیلویه و بویراحمد به زندگی خود پایان دادند.
در اوایل دیماه سال جاری نیز معاون امور اجتماعی فرمانداری آبدانان (استان ایلام) خودکشی پنج دانشآموز ساکن این شهر را تایید کرده بود. ساناز قمبری که به تازگی دوره دبیرستان را به پایان رسانده بود، باران قمبری، دانشآموز متوسطه اول، آتیا نوری، هفده ساله، عبداللهی یک دختر دانشآموز سال دوم متوسطه و فایز سعادت، دیپلمه پنج دانشآموز شهر آبدانان هستند که طی دو ماه اخیر دست به خودکشی زدهاند. فشارهای اجتماعی، مشکلات اقتصادی و اختلافات خانوادگی از جمله دلایل رشد خودکشی کودکان بوده است.