دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

ابعادِ عظیمِ فاشیسم در آلمان؛ پرده‌ها کم‌کم بیش‌تر کنار می‌روند! محمّدرضا مهجوریان

عقابی صدها سال است که بر فرازِ آلمان بال گشوده است و سایه‌ی ترس‌ناک و ترس‌آفرینِ آن در همه‌جا – از مجلسِ فدرال تا ارتش و …- گسترده است. تصویرِ آن بر بازوها و سینه‌ها و اندیشه‌های بخشِ بزرگی از انسان‌های این کشور حک شده است. عقابی که تا مرزِ یک “نمادِ مقدّس” فرا کشانده شده است.

این‌عقاب، زمانی دارای دو کلّه بود. سپس یک‌کلّه شد. زمانی به چپ نگاه می‌کرد و روزگاری به راست. زمانی منقارش باز و روزگاری بسته بود. رنگ‌های زمینه، بال‌ها، و کلّه‌ی این‌عقاب هم در درازای روزگار، همواره جابه‌جا شده‌اند. این عقاب. در طولِ سده‌ها بر فرازِ قیصر و پیشوا و رییسِ جمهور، و بر فرازِ سلطنت و رایش سوّم و جمهوری، قد برافراشته برجا مانده است.

***

همه چیز نشان از آن دارد که ابعادِ فاشیسم در آلمانِ کنونی به مراتب عظیم‌تر و هول‌ناک‌تر از آن است که نمایانده می‌شود، و مرزهای این “ابعادِ عظیم”، از چارچوبِ حزبِ فاشیستیِ “آ. اِف. دِ.” و دیگر سازمان‌های فاشیستیِ مشابه بسیار فراتر می‌رود.

به نظر می‌رسد که همه‌ی دست‌گاه‌های امنیتی/اداریِ حکومتِ آلمان، همه‌ی نهادهای سیاسی/حزبی، و همه‌ی رسانه‌های این کشور در چنبره‌ی یک مافیایِ نهان و آشکاری هستند که پس از پایانِ جنگِ جهانیِ دوّم و به‌ویژه در این چند دهه‌ی اخیر می‌کوشد تا از یک‌سو ابعادِ این فاشیسم را در “رنگ‌ها”ی گوناگون و تازه گسترش دهد و هم‌زمان، این “گسترشِ ابعاد” را پنهان نگاه دارد. هیچ چیز به‌جز باور به حضورِ نیرومندِ این مافیا نیست که بتواند این “حقیقتِ دهشت‌ناک” را توضیح دهد که: اخبارِ مربوط به گسترشِ روزافزونِ ابعادِ فاشیسم در آلمان در درازای دهه‌های گذشته، به طرزی مستبدّانه و زورگویانه پنهان نگاه داشته شده‌اند و یا از اهمیّت انداخته شده‌اند.

آبشخورِ اصلیِ این مافیا همانا اقتصادِ این کشور و آن بخش از سرمایه‌داریِ آلمان است که این اقتصاد را به قیمومیتِ خود در آورده است. در همان‌حال، آن بخش از اندیشه و فرهنگ، و آن بخش از سنّت‌های فکری و فرهنگیِ این جامعه نیز که با این مافیا هم‌سو است، یکی دیگر از آبشخورهای این مافیا  است.

این مافیا از یک‌سو، کنگره‌های انسان‌ستیزان فاشیست را “مهمانی” و “پارتی” می‌نامد، و از سویِ دیگر، هم‌زمان، کنگره‌های احزابِ مدّعیِ دموکراسی را به “مهمانی” و “پارتی” بَدَل می‌کند. در سایه‌ی این مافیا در این کشور، آدمی‌خواران می‌توانند آشکارا به توطئه‌چینی بر ضدّ مَردُم و آزادی بپردازند و خبرِ آن ماه‌ها و سال‌ها از جامعه – حتّی از آن بخشِ مدّعیِ دموکراسی‌خواهیِ نقّاد، شاملِ نِحله‌ای از روشن‌فکران و مطبوعات و رسانه‌ها نیز – پنهان نگاه داشته شود.

این مافیا با کمکِ عناوینی مغشوش مانندِ “راستِ افراطی” و “راستِ رادیکال” و همانندِ این‌ها، تاکنون توانسته است در چشمِ بخشِ بزرگی از مَردُمِ این سرزمین، ماهیّتِ آن اژدهای آدمی‌خوار و فاجعه‌باری را، که اکنون باز دهه‌ها است در سراسرِ جامعه‌ی آلمان فعّال شده و تنوره می‌کشد، پوشیده نگاه دارد: اژدهایی که عناوینی مانندِ “راستِ افراطی” و “راستِ رادیکال” به هیچ‌رو ماهیّتِ آن را نشان نمی‌دهند؛ اژدهایی که هیچ نامِ دیگری به‌جز فاشیسم برازنده‌ی آن نیست!

این مافیا در همین سال‌های گذشته موّفق شد کشور را به انجامِ کارهایی وادار سازد که اگر رویِ فاشیسمِ نوعِ “آ. اِف. دِ.” را سفید نکرده باشند باری سیاه هم نکرده‌اند: از جمله: موّفق شد تا به بهانه و یا به سببِ لشکرکشیِ روسیه به اوکراین در نزدیک به دو سالِ پیش (۲۴/۰۲/۲۰۲۲ – ۰۵/۱۲/۱۴۰۰)، در چشم/‌به‌هم/‌زدنی، “جنگ هرگز” را در کشور به “جنگ ناگزیر است” بَدَل سازد؛ موّفق شد حکومت را وادارد تا دست به نیرومندترساختنِ ارتشی بزند که همین‌جوری هم یکی از ارتش‌های بزرگِ جهان بود و توّحشِ آن خود را – دستِ‌کم در افغانستان – به روشنی نشان داده بود؛ موّفق شد تا در همین ماه‌های گذشته حکومت را وادارد که با آغازِ جنگِ اسراییل و حماس، یکی از غیرِ انسانی‌ترین مواضع را در پشتیبانی از کشتارِ مَردُمِ غزّه به دستِ حکومتِ – پنهان‌شده در پشتِ یهودیتِ – اسراییل به نمایش بگذارد و حتّی در درونِ مرزهای خود هم به بهانه مبارزه با “حماسِ” پنهان‌شده در پشتِ اسلام و فلسطین، دست به سرکوبِ اعتراض‌های بر حقّ مَردُم بر ضدّ حکومتِ اسراییل و بر ضدّ مَردُم‌کُشیِ آن بزند، و …

***

“این مافیا” و “این گسترشِ ابعادِ فاشیسم” در آلمان به هیچ‌رو یک مسئله‌ی داخلیِ این کشور به شمار نمی‌آید. بر عکس، این مسئله، با توجّه به نقشِ آشکار و مؤثّرِ این مافیا و این فاشیسم در برپایی و گسترشِ جنگِ جهانیِ اوّل و دوّم، یک مسئله‌ی جهانی است. کشورِ ما ایران نیز از آثارِ ویران‌گری‌های جهانیِ این مافیا و فاشیسم، نه در گذشته بر کنار مانده بود، و نه حتّی همین امروز بر کنار مانده است. به‌رغمِ این تأثیراتِ ویران‌گر، هم‌سویی‌های فکریِ ریشه‌دار میانِ این مافیا و این فاشیسمِ آلمان از یک‌سو، و نیروهای ضدّ مَردُمی و واپس‌گرا و نژادپرستِ ایران به‌ویژه حکومتِ سلطنتیِ پهلوی و حکومتِ جمهوریِ اسلامی چیزی نیست که بتوان انکار کرد. ولی سخن فقط بر سرِ هم‌سویی‌های فکری نیست، بل‌که هم‌کاری‌های عملی هم در میانِ این جریان‌ها وجود داشته‌اند و دارند:

۱- آن‌چه که به سلطنت‌طلبان برمی‌گردد، یکی از تازه‌ترینِ این هم‌سویی‌ها و هم‌کاری‌ها، پشتیبانیِ روزنامه‌ی “کیهانِ لندن” از “مانیفستِ” نژادپرستانه و فاشیستیِ روزنامه‌ی “بیلدِ” آلمان – به‌مثابهِ یکی از بازوهای نیرومندِ رسانه‌ییِ آن مافیا و آن فاشیسم در آلمان – است. (متنِ این “مانیفست” به‌همراهِ برخی حاشیه‌نویسی در این‌جا).

۲- و آن‌چه که به جمهوری اسلامی ایران – به شمولِ جناح‌های اصول‌گرا و اصلاح‌طلب، و دیگر جریان‌های وابسته به این حکومت – برمی‌گردد، یکی از تازه‌ترینِ نشانه‌های این هم‌سویی‌ها و هم‌کاری‌ها، داستانِ هم‌کاری‌های طولانیِ وزراتِ خارجه‌ی آلمان با حکومتِ اسلامی است که گوشه‌ی کوچکی از آن، ماجرای نقشِ “عدنان طباطبایی” در وزارتِ خارجه‌ی آلمان است. (روزنامه‌ی بیلد [۱]). روشن است که این “هم‌کاری‌ها”، نه آن هم‌کاری‌های معمولِ به اصطلاح دیپلماتیکِ میانِ حکومت‌ها، بل‌که آن هم‌کاری‌هایی هستند که ریشه در هم‌سویی‌های فکری/سیاسی دارند.

***

هیچ تردیدی نیست که جامعه‌ی آلمان دارای سنّت‌های ارزنده‌ای در مبارزه با این مافیا و با این فاشیسم است. مبارزه‌ی این جامعه با این مافیا در طولِ عمرِ نزدیک به ۳۰۰ساله‌ی این مافیا – اگر که از سال‌های میانیِ سده‌ی ۱۸م در نظر بگیریم – همیشه زنده بود؛ هم‌چنین، مبارزه‌ی این جامعه با فاشیسمِ هیتلری/آلمانی نیز – در آن دوره – همیشه زنده بود: فاشیسمی که برپاکننده‌گانِ آن می‌خواستند – به گفته‌ی تَمَسخُرآمیزِ “ب. برشت”: – «هزار سال» عمر کند، ولی فقط ۱۳سال عمر کرد، و البتّه در همین ۱۳سال هم به اندازه‌ی هزار سال ویران کرد -. با این‌حال، به نظر می‌رسد که در باره‌ی توانایی‌های این سنّت‌های مبارزاتیِ جامعه‌ی آلمان، ارزیابی‌های مبالغه‌شده‌ای – چه در خودِ آلمان و چه در بیرون از آن – وجود دارد. لازم است تا این سنّت‌های مبارزاتیِ جامعه‌ی آلمان بارِ دیگر از نو نقّادانه ارزیابی شوند. حقیقت آن است که آن مبارزه‌ی ۳۰۰ساله‌ی این جامعه بر ضدّ آن مافیا نتوانست تا کنون آن را به زیر بکشد و یا دست‌ِ‌کم زمین‌گیر کند، همان‌طور که آن مبارزه‌ی این جامعه بر ضدّ آن فاشیسمِ هیتلری هم نتوانسته بود نقشِ چندانی در به/زیر/کشیدنِ آن فاشیسم بازی کند؛ و اگر آن رقبای جنگیِ آن فاشیسم، در جنگِ با آن پیروز نمی‌شدند، هیچ دانسته نیست که آن حکومتِ فاشیسم تا کی هنوز عمر می‌کرد!

***

پس از آن که در ۱۰/ژانویه/۲۰۲۴ (۲۰/دی/۱۴۰۲) خبرِ نشستِ یک گروه از فاشیست‌های آلمانی – که در نزدیک به دو ماهِ پیش‌تر، در ۲۵/نوامبر/۲۰۲۴ (۰۳/آبان/۱۴۰۲)، در یک هتل در شهرِ “پُتْسدامِ” آلمان برگزار شده بود – از سوی یک مرکزِ پژوهشی به نامِ “کورِکتیو” (correkiv) برمَلا شد، اکنون گزارش‌های دیگری هم از سوی برخی رسانه‌های آلمانی منتشر شده است که نشان می‌دهد فاشیست‌ها مشابهِ همین نشست را در چند ماه پیش‌تر از نشستِ “پُتْسدام”، یعنی در تابستانِ ۲۰۲۳، در مرکزِ شهر برلین برگزار کرده بودند.

از میانِ این گزارش‌های تازه، ترجمه‌ی گزارشِ کوتاهی از مجلّه‌ی “اشپیگِل” و نیز ترجمه‌ی بخش‌هایی از گزارشِ روزنامه‌ی “دی سایت” در این‌جا آورده می‌شود.

باید تردیدِ جدّی داشت که این گزارش‌ها، همه‌ی داستان باشند. باید قویاً احتمال داد که این گزارش‌ها فقط گوشه‌های بسیار کوچکی از صحنه‌ی اصلی هستند. باید به طورِ جدّی این بیم را داشت که این‌گونه دسیسه‌ها از چارچوبِ حزبِ “آ. اِف. دِ.” و از چارچوبِ افرادِ محدودِ حزب‌های دیگر به مراتب فراتر رفته است. باید باور کرد که خطر، به مراتب بزرگ‌تر و گسترده‌تر و جدّی‌تر است. در روزگارِ ما، هیچ دلیلی وجود ندارد که آدمی از این گزارش‌ها بیم‌ناک نشود و یا این بیم‌ها را دستِ‌کم بگیرد. بر عکس، به نظر می‌رسد که در این روزگار، باید این بیم‌ها را بسیار بیش‌تر جدّی گرفت، و نگذاشت که این بیم‌ها، در سایه‌ی امیدها پنهان و یا حتّی کم‌رنگ شوند. یک امیدِ واقعی هرگز نمی‌تواند و نباید از بیم‌های واقعی، هرچه هم کوچک باشند، چشم بپوشد؛ آن‌هم به‌ویژه در این روزگار، و آن‌هم به‌ویژه در کشوری مثلِ آلمان، و به‌ویژه درست در این روزهایی که میلیون‌ها انسانِ آلمانی در این کشور فراخوانده شدند تا بر ضدّ فاشیسمِ نوعِ حزبِ “آ. اِف. دِ.” به خیابان‌ها بیایند. درست در همین‌روزها و در میانِ هلهله و شادیِ این میلیون‌ها انسانِ آلمانی است که باید بیم‌ها را جدّی گرفت و نگذاشت که این بیم‌ها در زیرِ پای این هلهله‌ها و فریادها لِه شوند. زیرا که این راه‌پیمایی‌های میلیونی، پس از نزدیک به دو هفته، هنوز از مبارزه با فاشیسمِ “آ. اِف. دِ” فراتر نرفته‌اند، و با افزایشِ دخالت‌های احزاب – چه حاکم و چه اپوزیسیون – در این اعتراض‌ها و با افزایشِ خطرِ سوارشدنِ این احزاب بر این موجِ اعتراض‌ها، بیمِ آن می‌رود که این اعتراض‌ها نتوانند فراتر بروند و یا فراتررفتنِ آن‌ها با دشواری‌های به مراتب سخت‌تر از گذشته روبه‌رو شود. در چنین روزگاری، این شعرِ کوتاهِ “اِریش فرید”، شاعرِ اتریشی، باید تأمّل‌برانگیز باشد:

« تردید نداشته باش

به آن کسی

که به تو می‌گوید

ترس دارد

.

ولی ترس داشته باش

از آن کسی

که به تو می‌گوید

تردید ندارد ».

***

۱- مهمانی با راستِ افراطی

“اشپیگِل”، شماره‌ی ۳، ۱۳/۰۱/۲۰۲۴ (۲۳/دی/۱۴۰۲)

دیدارِ شبکه‌ی راستِ رادیکال در یک ویلا در “پُتسدام”، که خبرِ آن به تازه‌گی از سوی کانونِ پژوهشیِ “کورِکتیو” منتشر شد، تنها دیدار از این نوع نبود. در ماهِ یولی [یولی/۲۰۲۳ (تیر/مرداد ۱۴۰۲) ] نماینده‌گانِ سرشناسِ “آ. اِف. دِ.” [AfD] و راست‌های رادیکال در مرکزِ برلین گِردِ هم آمدند – در آپارتمانِ شخصیِ “پِتِر کورت” (Peter Kurth) سناتورِ داراییِ پیشینِ برلین از “اتّحادیه‌ی دموکرات مسیحی”.

بر پایه‌ی گفته‌های شرکت‌کننده‌گان، کسانی از جمله “ماکسیمیلیان کراه” (Maximilian krah) سیاست‌مدارِ “آ. اِف. دِ.” [نماینده ی این حزب در مجلسِ اروپا] و “گُتْس کوبیچِک” (Götz Kubitschek) ناشِر [ناشِرِ آثارِ راستِ فاشیست] و هم‌چنین “مارتین زِلنِر” (Martin Sellner) فعّالِ راستِ افراطی[اتریشی] در این برنامه شرکت داشتند.

“پ. کورت” در پاسخ به پرسشی تأکید کرد که “م. کراه” کتابِ خود به نامِ “سیاستِ راست” را در خانه‌ی او عرضه کرد. “پ. کورت” در پاسخ به این پرسش که آیا “م. زِلنِر” و “گ. کوبیچِک” هم در این نشست حضور داشتند گفت: « نه همه‌ی » کسانی را که آمده بودند می‌شناسد. فهرستی از مهمانان وجود ندارد.

“م. زِلنِر” و “گ. کوبیچِک” به این پرسش پاسخ ندادند.

“پ. کورت” اِذعان کرد که « با بسیاری از اعضای “آ. اِف. دِ.” دوست» است. بر پایه‌ی یک قبضِ رسید به مبلغِ ۴۵۰ یورو، که در نزدِ اشپیگل هست، این دموکرات‌مسیحی در سالِ ۲۰۱۶ از “آ. اِف. دِ.” با پول هم پشتیبانی کرده است.

“پ. کورت” گفت: « اِهدای کمکِ مالی به “آ. اِف دِ.” را نفی نمی‌کنم».

[پایانِ گزارشِ “اشپیگل”]

۲- سرمایه‌گذاری در پروژه‌ی راستِ افراطی

روزنامه‌ی ” سایت آنلاین”، ۲۵/ژانویه/۲۰۲۴ (۰۵/بهمن/۱۴۰۲)

“پِتِر کورت”، سیاست مدارِ CDU [اتّحادیه‌ی دموکرات مسیحیِ آلمان] چنان که آشکار شده، نقشِ به مراتب بزرگ‌تر از آن چه که تا کنون شناخته شده است، در شبکه‌ی راستِ افراطی دارد … “پِتِر کورت” در همان‌حال، تأمین‌کننده‌ی مالیِ “جنبشِ هویّت” [Identitäre Bewegung] است … او در سال ۲۰۱۹م دستِ‌کم ۱۲۰هزار یورو به یک شرکتی حواله کرد که آن را “سازمان امنیتِ داخلی آلمان” به “جنبش هویّت” نسبت می‌دهد. در این حواله، نامِ دریافت‌کننده‌ی این مبلغ، شرکتِ Schanze Eins [یک شرکتِ اتریشی] نوشته شده است، شرکتی که … آن را هم “سازمان امنیتِ داخلی آلمان” به “جنبش هویّت” منسوب می‌داند. این شرکت کمک‌های مالی جمع‌آوری می‌کند برای خرید املاکی، که هم‌چون محلّ فعّالیت‌ها و دیدارهای راست‌های افراطی هستند. شرکت Schanze Eins یک روز پس از واریزِ آن مبلغِ ۱۲۰هزار یورویی، پولی به مبلغِ ۲۰۰هزار یورو به فردی به نامِ .Steve H واریز می‌کند که از فعّالانِ “هویّت” است … این آدم کمی پیش از آن حواله‌ی “پ. کورت”، قراردادِ خریدِ یک ساختمانی را در اتریش امضاء می‌کند که “جنبش هویّت” آن را “پروژه‌ی میهنیِ خانه” نامیده است، و در آن به‌طورِ منظّم برنامه‌های راست‌های افراطی انجام می‌شوند … نماینده‌گانِ “آ. اِف. دِ.” نیز بایستی در این برنامه‌ها شرکت کرده باشند.

“پ. کورت” … در شهرِ “کِمنیتز” [Chemnitz [در شرقِ آلمان] هم در یک پروژه‌ی مِلکی شرکت داشته است.

“پ. کورت” از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱ سناتورِ داراییِ برلین بود. از ۲۰۰۱ تا  2006 نماینده در مجلسِ برلین بود. از ۲۰۰۸ مدیریت شرکتِ “فدراسیون اقتصادی پسماند (BDE)” را داشت. این شرکت پس از برمَلاشدنِ همایشِ راست‌های افراطی در خانه‌ی “پ. کورت”، از او جدا شد.

“پ. کورت” از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱ سناتورِ داراییِ برلین بود. از ۲۰۰۱ تا  2006 نماینده در مجلسِ برلین بود. از ۲۰۰۸ مدیریت شرکتِ “فدراسیون اقتصادی پسماند (BDE)” را داشت. این شرکت پس از برمَلاشدنِ همایشِ راست‌های افراطی در خانه‌ی “پ. کورت”، از او جدا شد.

“پ. کورت” از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱ سناتورِ داراییِ برلین بود. از ۲۰۰۱ تا  2006 نماینده در مجلسِ برلین بود. از ۲۰۰۸ مدیریت شرکتِ “فدراسیون اقتصادی پسماند (BDE)” را داشت. این شرکت پس از برمَلاشدنِ همایشِ راست‌های افراطی در خانه‌ی “پ. کورت”، از او جدا شد.

“پ. کورت” هم‌چنین به عنوانِ مشاورِ مالیِ Erzbistum Berlin [منطقه‌ی اداریِ اسقف اعظم- برلین] بود که اکنون از آن کناره‌گیری کرد. [“منطقه‌ی اداریِ اسقفِ اعظمِ برلین” (Erzbistum Berlin) منطقه‌ای بزرگ است با بیش از ۶میلیون جمعیت و بیش از ۳۰هزار کیلومتر مربّع مساحت].

بر پایه‌ی گزارشی از اشپیگل، در همایشِ خانه‌ی “پ. کورت” [در تاستانِ ۲۰۲۳] نزدیک به۱۰۰نفر شرکت داشتند.

[پایانِ گزارشِ “دی سایت”]

[پایانِ گزارشِ “دی سایت”]

[پایانِ گزارشِ “دی سایت”]

ـــــــــــــــ

محمّدرضا مهجوریان، بهمن۱۴۰۲


[۱]– نشانیِ اینترنتیِ مطلب:

https://www.google.com/url?sa=t&rct=j&q=&esrc=s&source=web&cd=&cad=rja&uact=8&ved=2ahUKEwjxttq-04CEAxX3gv0HHTOaC0YQFnoECB4QAQ&url=https%3A%2F%2Fwww.bild.de%2Fpolitik%2Fausland%2Fpolitik-ausland%2Fauswaertiges-amt-in-erklaerungsnot-so-bot-sich-baerbock-berater-den-iran-mullahs-85576294.bild.html&usg=AOvVaw1s1x5zBWNqMG7yD_Z7T0KP&opi=89978449

https://akhbar-rooz.com/?p=231812 لينک کوتاه

3.2 5 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x