چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

هیچ چیز به اندازه مسئله جنگ سوسیالیست ها را نمی آزماید – مورنینگ استار، ترجمه: پروین اشرفی

هیچ جیز به اندازه مسئله جنگ سوسیالیست ها را مورد آزمون قرار نمی دهد و آزمون نهایی در چنین شرایطی، این است که سوسیالیست‌ها چه موضعی اتخاذ می کنند؟ آیا آنها به تکرار "دشمن" را محکوم می کنیم، می پردازند؟  آیا "جانب" این یا آن بلوک یا قدرت امپریالیستی را می گیرند؟ یا محکم در برابر امپریالیسم و جنگ افروزان می ایستند ...

حمله روسیه به اوکراین را نمی توان توجیه کرد، ما باید در مخالفت مطلق با امپریالیسم غرب و روس بایستیم، باید از کارگران روسیه و اوکراین در برابر نخبگان حاکم فاسد خودشان، حمایت کنیم و در غرب، در مخالفت کامل با دولت‌های جنگ‌افروز خودمان باشیم که ردپایی از ویرانگری در خاورمیانه به جای گذاشته‌اند و بحرانی را در اروپا برانگیخته اند که بهای آن را ما خواهیم پرداخت، نه آنها

هیچ جیز به اندازه مسئله جنگ سوسیالیست ها را مورد آزمون قرار نمی دهد و آزمون نهایی در چنین شرایطی، این است که سوسیالیست‌ها چه موضعی اتخاذ می کنند؟ آیا آنها به تکرار “دشمن” را محکوم می کنیم، می پردازند؟  آیا “جانب” این یا آن بلوک یا قدرت امپریالیستی را می گیرند؟ یا محکم در برابر امپریالیسم و جنگ افروزان می ایستند و از یک موضع طبقاتی مستقل دفاع می کنند؟

حمله روسیه به اوکراین را نمی توان توجیه کرد، اما این ادعای قدرت های غرب و ائتلاف نظامی ناتو، مبنی بر اینکه این حمله “بی دلیل” است، و توسط برخی در جنبش کارگری هم تکرار شده است، باید قاطعانه رد شود.

همزمان با اوج گیری هیستری جنگ، ما باید بر سر اصولمان روشن و محکم بایستیم، با تهاجم امپریالیستی، هر کجا که منشأ آن باشد، مخالفت کنیم و نقش طبقه حاکم خودمان را افشاء نماییم. کاری که سوسیالیست ها در کشور “دشمن” نیز باید انجام بدهند.

جنگ یک تصادف نیست، بلکه همزمان با رقابت قدرت های سرمایه داری بر سر منابع، سود، برتری نظامی، موقعیت و نفوذ خود، اجتناب ناپذیر نیز می باشد. هنگامی که طبقه حاکم بریتانیا علیه اقدامات “غیر منطقی” پوتین، خشمگین می شود و مدعی دفاع از “دموکراسی” و حق مقاومت ملت‌ها در برابر مداخله خارجی می گردد، باید به آنها و بویژه به “پژواک‌های آقای کوچک” آنها در جنبش کارگری، آن اقدامات امپریالیسم غرب را که به این وضعیت منجر شد، دقیقا یادآوری کنیم.

ایالات متحده و انگلیس تا مرفق خود در به قدرت رساندن الیگارشی کنونی در روسیه، که متشکل از عناصر گانگستر و برخی از بوروکراسی های پیشین است، دست داشتند، و این کار را نه در جهت منافع طبقه کارگر روسیه، بلکه به امید آنکه این نخبگان جدید سرمایه داری، که پولشان عمدتاً در شهر لندن مخفی شده بود، توسط غرب هدایت و کنترل بشوند.

ایالات متحده در کمال گستاخی و بی‌کفایتی استراتژیک، با این یاران استثمارگر سرمایه‌دار خود، به‌عنوان “دشمن” رفتار کرد، به جای اینکه نه آنها در ائتلاف‌های اقتصادی و نظامی خود راه بدهد. الیگارش‌های روسیه می‌خواستند به ناتو بپیوندند، اما غرب این درخواست را رد کرد.

در چنین شرایطی، ظهور ناسیونالیسم و امپریالیسم روسیه کاملاً قابل پیش بینی بود. اکنون ایالات متحده می خواهد هژمونی سیاسی و اقتصادی خود را در اروپا مجدداً تثبیت کند و پروژه هایی مانند نورد استریم ۲ ، در معرض خطر قرار دارند. طبقه کارگر در سراسر اروپا بهای سنگینی خواهد پرداخت و با کاهش استانداردهای زندگی خود روبرو خواهد شد، امری که حاصل رقابت مابین این مجموعه های متضاد سودجوی استثمارگر می باشد.

ایالات متحده از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، و در بحبوحه ادعاهای افتخار آمیز “پایان تاریخ”، برخلاف وعده های خود در آن زمان، ناتو را به شدت گسترش داد، معاهدات هسته ای را زیر پا گذاشت و مجموعه ای از انقلاب های به اصطلاح “رنگی” را سازماندهی کرده است. از جمله کودتای میدان در اوکراین در سال ۲۰۱۴.

از زمان کودتای میدان، امپریالیسم غرب، به ویژه اتحادیه اروپا، به طور سیستماتیکی اوکراین را غارت کرده است. به‌جای رفاهی که به مردم اوکراین وعده داد، آنها در معرض خصوصی‌سازی، سرکوب، محرومیت ها و ممنوعیت‌های گسترده، گسترش سازمان‌های شبه‌نظامی آشکارا نازی، افزایش یهودی‌ستیزی، شکار و قتل مستقیم گروه‌های اقلیت مانند روماها و بازنویسی تاریخ توسط دولت قرار گرفتند، تاریخی که در آن همکاران نازی و قاتلان، دسته جمعی به عنوان “قهرمانان” اوکراینی “بازسازی” شده اند. اوکراین، یک کشور بالقوه ثروتمند، اکنون از نظر سرمایه انسانی فقیرترین کشور در اروپاست، با نازل ترین دستمزد کارگر مهاجر و بدتر از همه به مثابه یکی از صادرکنندگان اصلی کارگر مهاجر.

مدت هشت سال است که دولت مورد حمایت غرب در کی یف، جمهوری های جدا شده روس را در دونباس بی وقفه بمباران می کند. اگر توافق مینسک اجرا می شد، دونتسک و لوهانسک در اوکراین، به عنوان مناطق نیمه خودمختار باقی می ماندند. اما الیگارش های اوکراین با حمایت غرب، از حل و فصل دیپلماتیک این امر امتناع نمودند. آنها با آتش بازی کردند و عواقب آن اکنون به طبقه کارگر تحمیل می شود.

تشکیلات های سیاسی فاسد بریتانیا در حال تشکیل کنفدراسیونی از ارتجاع هستند که شامل سبزها و حزب ملی اسکاتلند و همچنین حزب کارگر استارمر می شود. آنها به ائتلاف توقف جنگ و به سوسیالیست هایی که در مخالفت با هر دو، امپریالیسم غرب و روسیه، ایستاده اند، حمله می کنند، و برخی حتی خواستار سانسور دولتی علیه ایستگاه رسانه ای روسیه امروز هستند، نوعی “اقدام ویژه” که در آینده به شکل بی رحمانه ای علیه کارگران مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

وضعیت در اوکراین اکنون بسیار خطرناک است و دقیقاً در چنین شرایطی است که سوسیالیست ها باید به افشای نقش طبقه حاکم خود و سوسیال شوونیست های متعهد به آنان در جنبش کارگری، اولویت بدهند.

ما باید در مخالفت مطلق با امپریالیسم غرب و روس بایستیم، باید از کارگران روسیه و اوکراین در برابر نخبگان حاکم فاسد خودشان، حمایت کنیم و در غرب، در مخالفت کامل با دولت‌های جنگ‌افروز خودمان باشیم که ردپایی از ویرانگری در خاورمیانه به جای گذاشته‌اند و بحرانی را در اروپا برانگیخته اند که بهای آن را ما خواهیم پرداخت، نه آنها.

منبع : مورنینگ استار

https://akhbar-rooz.com/?p=143353 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

3 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کمونیست
کمونیست
2 سال قبل

موضع گیری خانم نویسنده خیلی درست است. او بجای اینکه گول بازی های قدرت امپریالیستها را بخورد، از کارگران دفاع کرده است.

نصرت درویش
نصرت درویش
2 سال قبل
پاسخ به  کمونیست

گاهی برخی دفاع ها از حمله بدتر است

نصرت درویش
نصرت درویش
2 سال قبل

خانم اشرفی شما که مشکل تان فقط با پوتین نبوده است
شما که اتحاد شوروی را هم امپریالیست می دانستید
بنابراین بد نبود در مقدمه مطلب تان اشاره ای هم می کردید که مشکل اصلی را پوتین و زمامداران کنونی نمی دانید

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


3
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x