خورشید شو خورشید شو ، باران ِ مروارید شو
از باغ ِ دل بیرون نرو ، در جان بیا امید شو
تصویر ِ صد ها کشته را ، بر درب ِ دانشگاه زن
در سوگ ِ این دلدادگان ، اشگی که می بارید شو
اندیشه ات را تیشه کن ، تا بشکند بیداد را
بر قاضی ِ مرگ آشنا ، آوار ِ ننگ و کید شو
ایران اگر در هر سرا ، زندان ِ دانشجو شده
دل بسته ِ گفتار ِ او ، زندان اگر بر چید شو
در دام ِ چند و چونشان ، هر وعده ای را باد بین
اهل ِ دروغ اند این کسان ، در پرسش و تردید شو
دیوار ِ ظلمت را ببین ، تا ناکجا گسترده تن
بر ظلم و بر ظلمت بزن ، جاوید شو جاوید شو
تا اخگر ِ آذر چنین ، بر قلب ِ تاریخ است در
هم راه ِ آن زیبندگان ، بالا برو ناهید شو
فریاد ِ آزادی اگر ، ، در روز ِ دانشجوست در
ما را به با غ ِ گل ببر ، رقصان چو شاخ بید شو
داریوش لعل ریاحی
جمعه ۱۵ آذر ۱۳۹۸