حزب چپ آلمان آخر این هفته کنفرانس سراسری خود را در شهر ارفورت برگزار می کند. این کنفرانس اهمیت ویژه ای در حزب دارد. اختلافات داخلی حزب به جایی رسیده است که از همه سو، از جمله از طرف خود فعالان حزب، از احتمال یک انشعاب و پایان حزب چپ آلمان در فرم فعلی صحبت می شود. سویم داغدلن از رهبران جناح چپ و عضو بوندس تاگ (پارلمان سراسری آلمان) می گوید در آستانه ی این کنفرانس جناح راست به کمک نشریات جریان مسلط دست به تحریف و جعل عمدی نظرات جناح چپ آلمان به ویژه در مورد موضع حزب نسبت به جنگ اوکراین زده است.
یونگه ولت: درباره ی کنفرانس حزب در این آخر هفته، صحبت های زیادی می شود. شما به همراه سایر نمایندگان اصلاحیه ای را ارائه کردید که اشپیگل آن را چنین معرفی کرده است: “اردوگاه واگنکنخت می خواهد اعلامیه همبستگی با اوکراین را حذف کند”. آیا این تفسیر نظر شما را به درستی منعکس می کند؟
سویم داغدلن: این یک جعل عمدی و افترای بدخواهانه است که از طریق رسانه ها پخش می شود و هدف آن بی اعتبار کردن پیشنهادهای سیاست صلح ما است. به منظور مقابله با این تحریفات، در پیشنهادات ما «همبستگی با مردم اوکراین به صراحت تایید شده است». غیرقابل قبول است که وقتی به وضوح علیه تحویل تسلیحات، جنگ اقتصادی علیه روسیه و برای صلح مورد توافق طرفین صحبت می کنیم، این سیاست به عنوان یک سیاست ضدصلح معرفی شود. این اساسا چیزی جز تبلیغ آشکار جنگ نیست.
همبستگی شما در این جنگ با کیست؟
همبستگی ما با تمام افرادی است که با این جنگ مخالفند، چه در روسیه و چه در اوکراین، همبستگی ما با کسانی است که فعالانه در تلاش برای توقف ارسال سلاح هستند. همبستگی ما با کسانی است که از جنگ زیان دیده اند، فرار می کنند و شهرها و روستاهایشان بمباران می شود، چه در کیف و چه در دونباس.
شما و همراهانتان به چه چیز انتقاد دارید و چه چیز را می خواهید تغییر دهید؟
چپ باید تصمیم بگیرد که در مورد جنگ اوکراین چه موضعی اتخاذ می کند. بر اساس برنامه قبلی، ما با ارسال تسلیحات، که ممکن است سال ها جنگ را دامن بزند، و به جنگ اقتصادی که نه تنها بر مردم روسیه بلکه در کشور ما هم تأثیر می گذارد، نیاز نداریم. جهت گیری به سوی صلح مورد توافق دوجانبه باید در پیشنهادات ما مشخص باشد. مهمتر از همه، ما نباید در برابر مسئولیت مشترک غرب، به ویژه ایالات متحده آمریکا، در قبال جنگ اوکراین، و استاندارد دوگانه شیطانی سکوت کنیم. استانداردهایی که می‌خواهند جنایات جنگی روسیه در اوکراین را مجازات کنند، اما در عین حال جنایاتی جنگی ایالات متحده در عراق که توسط جولیان آسانژ روزنامه‌نگار، مستند شده و اکنون می خواهند او را زنده به گور کنند؛، را ندیده می گیرند.
در طرح شما آمده است که هیچ توجیهی برای جنگ روسیه علیه اوکراین وجود ندارد، اما نباید آن را «از بستر ژئوپلیتیکی و تاریخی خود خارج کرد». مرز بین توجیه و زمینه سازی کجاست؟
درک ریشه ها به معنای توجیه نیست. هرکسی که آگاهانه تاریخ جنگ را نادیده می گیرد – و این شامل گسترش ناتو به سمت شرق علیرغم وعده های غرب و کودتای اوکراین در سال ۲۰۱۴ با حمایت غرب می شود – اتخاذ یک موضع مستدل صلح خواهانه برایش مشکل می شود.
حدود ۵۰ نفر از این اصلاحیه حمایت می کنند. اشپیگل این عده را «واکنکشتی ها» می خواند آیا این لحنی است که شما از مباحثات کنگره ی حزب انتظار دارید؟
افرادی که طرفدار وا دادن حزب در برابر جنگ، تحریم ها و تحویل تسلیحات هستند، معمولاً کسانی هستند که از نکوهش شخصی استفاده می کنند، دقیقاً به این دلیل که استدلال های واقعی آنها بسیار ضعیف است. ما سال‌هاست که این را تجربه کرده‌ایم، اما اجازه نمی دهیم ما را ناامید کنند. زبانی که این افراد به کار می برند وصف حال خودشان است.
اخیراً در مورد این واقعیت که ادامه حیات حزب در معرض خطر است، بسیار گفته شده است . به نظر شما احتمال جدایی چقدر است؟
گفته می شود که رهبری حزب اصلاحیه ای را به تصویب رسانده است که اعتبار حقوق بین الملل را نسبی می کند و راه را برای مداخله گری حقوق بشر هموار می کند * . این امر به منزله خط بطلان کشیدن بر توافقی است که حزب چپ بر آن بنیان گذاری شد. همانطور که در برنامه اساسی ما برای کنفرانس ارفورت آمده است، چنین موضعی چپ را زائد می کند، زیرا در حال حاضر احزاب کافی در بوندستاگ وجود دارند که قوانین بین المللی را نسبی می کنند. این خطر وجود دارد که حزب چپ خود را منحل کند. من آرزوی بازگشت به همان توافق موسسان حزب را دارم. چپ باید بار دیگر به نیروی سیاسی تبدیل شود که به طور معتبر و متحد برای صلح و عدالت اجتماعی مبارزه کند.
* این گفتگو در این مورد است که آیا مداخله گری و تهاجم نظامی به کشورهای دیگر به بهانه ی حقوق بشر مجاز است و یا نه؟ به این مقاله نگاه کنید: کنفرانس حزب چپ آلمان، اختلاف بر سر چیست؟
