یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

«رستم ایران کیه؟ غلامرضا تختیه»

                                    عکس ها از استاد میر ابوالقاسم فارسی .غلامرضا تختی در بازی‌های آسیایی ۱۹۵۸ توکیو

نازک بین- بیشرفت تکنولوژی و گسترش جهان مجازی مانع زوال اخلاق و خدشه وجدان و عدالت نمی شود. ایران جزئی از فرهنگ شرقی است. همچنانکه ژاپن، چین، کره جنوبی و شمالی، اندونزی ، مالزی در آسیا جزئی از این فرهنگ اند! ژاپن ، کره جنوبی و جمهوری خلق چین سه ابر قدرت در فن آوری و تکنولوژی هستند، اما آموزه های فرهنگو تاریخ آنان، هم چنان باقی مانده .در این کشورهای بیشرفته و غول های تکنولوژی و صنعت ، هویت، اخلاق، احترام از الزامات زندگی با هر نوع کمیت و کیفیتی است. در آسیا ایران نیز، مهد پهلوانان و عیاران در قدیم بوده .در یک صد سال اخیر و تا قبل از تاسیس جمهوری اسلامی ایران، اسطوره ها، قهرمانان و پهلوانان نامی در میدان ورزش در ایران، معروف، محبوب و مردمی ظهور کردند. در کشتی ، جهان پهلوان تختی ، در فوتبال ،کاپیتان پرویز قلیچ خانی، و تعدادی دیگر… پهلوانان و اسطوره هائی که عشق شان ملت و مرام شان مردم بود .

 غلامرضا تختی در مسابقات جهانی تولدو ۱۹۶۲ آمریکا. (یعقوب لطیفی،منصور مهدیزاده و حبیب اله بلور نیز در عکس دیده می شوند)

زاده محله خانی‌آباد تهران بود که ۸۶ سال پیش در شهریور ۱۳۰۹ از خانواده‌ای اصیل ، فقیر. متولد شد .پدربزرگش حاج قلی در روی تخت ی ،در کنار خیابان کسب و کار می‌کرد، بدین مناسبت به “حاج قلی تختی” معروف شد.فرزندش آقا رجب شغل پدر را پیشه کرد با گذشت زمان به علت بیماری و از دست دادن کار با مشکلات اقتصادی مواجه شد، صغرا خانم مادر ش بانویی مومن بود و غلام‌رضا آخرین فرزند بود که خانواده در  دوران کودکی وی زندگی را با مشکلات سپری می کرد. در اول مهرماه ۱۳۱۵ که شروع تحصیلش بود، صغری خانم مادر ش تا در مدرسه حکیم نظامی تهران او را همراهی می‌کرد؛ اما دوران هفت ساله تحصیل برای غلامرضا شروع یک تحول فکری و فرار از غم‌های خانه بود. در سال ۱۳۲۰ از همان دوران ابتدایی ،نوجوانی بود ۱۴ ساله که با مشاهده ورزش باستانی و صدای رسا و بی‌ریای مرشد زورخانه همراه با محفوظات وسیع شعر و کلام ادبیات حماسی ،غلامرضا را محسور نوای ضرب و صدای گرم و دل‌نشین مرشد و جذب زورخانه کرد. آشنایی حقیقی او با ورزش در باشگاه پولاد بود. در روزگاری که کشتی دنیا در ید قدرت ترک‌ها و روس‌ها بود، به‌خصوص در اوزان سنگین که یک سر و گردن از دیگر حریفان شرکت‌کننده بالاتر بودند «جهان‌پهلوان تختی» تک و تنها مرد میدان مبارزه با این جماعت بود و در مقابل دلاوران و بهادرانی که نامشان لرزه بر اندام حریفان می‌افکند همانند: حیدر ظفر، عصت اتلی، احمد آئیک، حسن کنگور از ترکیه دیوید جیما کوریدزه، بوریسن کولای، اناتولی آلبول، بوریس گورویچ مبارزه نموده و اکثرا‍ً پیروز میدان بود، اما الکساندر مدوید آخرین تیری بود که از ترکش روس‌ها رها شد و زمانی به مصاف «تختی» آمد که قهرمان ملی ما خسته از سال‌های حضور در میدان‌ها و بی‌نیاز از هرچه مدال افتخار، به توصیه کارشناسان می‌بایست با کشتی وداع می‌کرد چرا که در حقیقت او دیگر آن شور و انگیزه گذشته را نداشت و حتی مدت‌ها از تمرینات به دور بود و از آمادگی جسمی و نشاط روحی دیگر چیزی برایش باقی نمانده بود از همه بدتر رژیم حاکم نیز علاقه‌مند و تشنه شکست او در کشتی بود تا از محبوبیت او بین مردم بکاهد و لذا می‌توانست بهترین و منطقی ترین دلیل «نه» را بهانه‌ای برای عدم حضور در مقابل این حریف جوان و قدرتمند که جهان کشتی هرگز نظیرش را ندیده و یا نشنیده است عنوان نماید.

دیروز شنبه ۱۷ دی‌ماه پنجاه و پنجمین سالگرد درگذشت جهان پهلوان غلامرضا تختی اسطوره پهلوانی ایران بود. مراسم پنجاه و پنجمین سالروز درگذشت پهلوان نامی ایران زمین، غلامرضا تختی ،حضور پرشور مردم در  آرامستان بابویه شهرری برگزار شد.  او را رستم ایران نام نهادند، او را شیر دلیران نامیدند. براستی که او شیر دلیران نبرد با خود، با منِ من است. او عملا به همه یاد داد و آموخت که اگر می خواهی زندگی کنی ابتدا باید حریم های زندگی خود و دیگران و اجتماع را بشناسی و سپس گام برداری. او به ما آموخت که می شود قهرمان شد ولی پهلوان ماند.

جهان پهلوان در همه عرصه های زندگی همانی بود که بر روی تشک کشتیدیده می شد.  تختی، اول پهلوان زندگی بود و سپس قهرمان جهان و المپیک شد. حضور در عرصه های مختلف زندگی و خدمت خلق را همچون یک وظیفه و تکلیف بر روی دوش خود حس کرد.
چون او پهلوان بود و منش پهلوانی را سیره رفتارش کرده بود، برای مردم، شکست و پیروزی اش برای مردم تفاوت نمی کرد. اگر وی از یک میدان نبرد با شکست برمی گشت، استقبال با شکوه تر از پهلوان انجام می شد.الکساندر مدوید کشتی‌گیر سابق شوروی روایت جالبی از فینال مسابقات ۱۹۶۲ تولیدو دارد:

تا آن زمان از خصوصیات اخلاقی، رفتار و کردار انسانی و والای تختی خبر نداشتم .اما در آنجا به عظمت، انسانیت و جوانمردی تختی پی بردم و تحت تاثیر آن قرار گرفتم. او که شنیده بود پای راستم و کمی هم کتف ام آسیب دیده با این وضعیت من  به خوبی مدارا کرد و هرگز نخواست با هجوم به این پا و کتف ،من را اذیت کند. تختی تا آخرین لحظه، مردانه و تمیز کشتی گرفت و از پا و کتف ناراحت من اصلا استفاده نکرد. او با این کارش نشان داد که یک قهرمان به معنای واقعی است. بعد از این جریان، ما دو دوست صمیمی شدیم.باورتان می شود؟ غلامرضا تختی می توانست به راحتی از این نقطه ضعف استفاده کند و به پیروزی برسد. اصلا به قول بسیاری از مربیان مطرح دنیا یکی از راه های رسیدن به پیروزی استفاده از نقطه ضعف های حریف است. با این حال منش تختی آن روز اجازه نمی داد پا و کتف  راست الکساندر مدود را بگیرد، او نه حریف را در قالب یک کشتی گیر، بلکه در قالب یک انسانی که آسیب دیده نگاه می کرد. تختی همیشه در این رابطه می گفت:من کسی نیستم که قهرمان شدن و مدال آوردن را به هر قیمتی که شده است بخرم.

به مردم تعظیم می کنم!

المپیک ۱۹۶۴ توکیو آخرین المپیکی بود که تختی در آن شرکت کرد. تختی با وجود شرایط بسیار نامساعد روحی و بدنی که برایش ایجاد کرده بودند سه کشتی اولش را با پیروزی پشت سر گذاشت. تختی باید در دو جبهه می‌جنگید در خارج از تشک با حسودان، بدطینتان و ناجوانمردانی که آرزوی شکست او را در دل می پروراندند و نیز در روی تشک با حریفان طراز اول جهانی اش. بعد از پیروزی بر کشتی گیر ژاپنی که سومین حریفش بود زنده یاد استاد عطاءالله بهمنش سراغ تختی رفت تا با او مصاحبه کند او می گوید:


” کاوانا ژاپنی حریف سوم جهان پهلوان بود که به راحتی ضربه شد. همین که تختی نفس زنان از تشک پایین آمد و ما را مست شادی کرد و معاندین را ناراحت، میکروفون ضبط صوت را جلوی او گرفتم و گفتم: نظر شما را برای فردا می خواستم سؤال کنم!… او نفس را در سینه برآمده و ریه های بزرگ خود فرو برد و با شتاب گفت: فردا حریفان بزرگی پیش رو دارم، ترک و روسی و بلغار باقی مانده اند. چه می شود گفت؟ گفتم: این درست ولی می دانید که در تهران مردم در انتظارند و مشتاق هستند صدای شما را بشنوند. یک کلمه و یک جمله کافی است، آنها از شما پیروزی نمی خواهند پیام شما را می خواهند. پیام مرد همیشه قهرمان زندگی مردم را می خواهند. تختی گفت: من به مردم تعظیم می کنم!”

بعدها، زنده یاد استاد عطاءالله بهمنش، در این باره نوشت: ” خواستم شما را با خودم هماهنگ سازم تا بفهمید که تختی در شرایط خسته بودن، تشتت فکر داشتن، را از یاد نمی برد. خمیر مایه ای مخصوص می خواهد، استخوان بندی اندیشه لازم دارد. طراحی خالصانه او از محیطی که در آن نشو و نما کرده بود و درسی که از وقایع و حوادث دور و بر خود گرفته بود او را در قالبی قرار داده بود که دیگران قادر نبودند چنان پوسته ای را بشکافند و به ژرفای آن داخل شوند.”

شاه حسینی یکی از دوستان نزدیک غلامرضا تختی، ضمن بیان خاطره یکی از دیدارهای خود با وی از قول جهان پهلوان نقل می کند:” اومدن به من می گن حالا که بعضی از آقایون ورزشکار فیلم بازی کردن و از نظر مال و تمول، شارژ شدن، تو هم بیا پول کلونی بگیر و تو یکی دو تا فیلم بازی کن. من بهشون گفتم آقا از من این کارها ساخته نیست. ما اگر پول می خواستیم از طریق مشروع ترهم می شد.”

وی ادامه داد:” نماینده کمپانی تیغ ناست اومده پیشنهاد کرده که بیا پای آینه با این تیغ های ناست به خورده صورتت را بتراش ما هم مبلغ زیادی می دیم” و بعد از نقل این پیشنهاد یک مصرع شعر خواند:” عمر عزیز است و صرف غم نتوان کرد”. وقتی دست و پا شکسته این مصرع را خواند گفت: بقیه اش یادم رفته.

رجوع کلیشه ای به بیوگرافی:

نام کامل: غلامرضا تختی

لقب: جهان‌پهلوان

ملیت: ایرانی

تاریخ تولد: ‏ ۵ شهریور ۱۳۰۹

محل تولد: تهران، ایران

تاریخ فوت: ‏ ۱۷ دی ۱۳۴۶ (۳۷ سال) هتل آتلانتیک، تهران

آرامگاه :گورستان ابن بابویه، شهر ری

سال‌های فعالیت: ۱۹۵۰–۱۹۶۶

قد: ۱٫۸۰ متر (۵ فوت ۱۱ اینچ)

وزن: ۷۹ کیلوگرم (۱۷۴ پوند) تا ۹۷ کیلوگرم (۲۱۴ پوند)

ورزش: کشتی

باشگاه: پولاد

افتخارات جهان پهلوان  غلامرضا تختی:

بازیهای المپیک:

پنجاه و دو هلسینکی :مدال نقره ۷۹ کیلو گرم

پنجاه و شش ملبورن: مدال طلا ۸۷ کیلو گرم

شست رم: مدال نقره ۸۷ کیلو گرم

شست و چهار توکیو: چهارم۹۷ کیلو گرم

قهرمانی جهان:

پنجاه و یک هلسینکی: مدال نقره ۷۹ کیلو گرم

پنجاه و چهار توکیو: نفر پنجم ۸۷ کیلو گرم

شست و یک یوکوهاما: مدال طلا ۸۷ کیلو گرم

شست و دو تولیدو: مدال نقره ۹۷ کیلو گرم

بازیهای آسیایی:

پنجاه هشت توکیو: مدال طلا ۸۷ کیلو گرم

جمع مدالهای غلامرضا تختی: هشت، ۴ طلا، ۴ نقره

المپیک ۳ – جهانی ۴ – بازیهای آسیایی ۱

جهان پهلوان غلامرضا تختی، در سه وزن مختلف صاحب مدال‌های جهانی و المپیک شده: جهانی ۵۱ و المپیک ۵۲ (در ۷۹ کیلوگرم)، المپیک ۵۶، ۶۰، جهانی تهران و یوکوهاما (در ۸۷ کیلو) و جهانی ۶۲ تولیدو در ۹۷ کیلو.

روایت می کنند،یکی از دلبستگی‌های جهان‌پهلوان تختی خواندن کتاب «بینوایان» ویکتور هوگو بود. از میان چهره‌های رُمان بینوایان بیشتر از همه «ژان وال‌ژان» را دوست داشت. می‌گویند که از خواننده‌ها «ناهید» و ترانه‌ی «غروب کوهستان» او را می‌پسندید. آن اندازه این ترانه را دوست داشت و به او آرامش می‌داد که شب‌ها را با شنیدن آهنگ ناهید می‌خوابید. اردو هم که می‌رفتند، زمانی که تمرین نداشت، شطرنج و بیلیارد بازی می‌کرد. سینما رفتن را هم دوست داشت. یکی از فیلم‌های ایتالیایی را که درباره‌ی مهربانی کردن بود و زمینه‌ی فلسفی داشت‏، ٣ بار دیده بود. می‌گویند که تختی دوست داشت با چوب کارهای دستی بسازد. از نوجوانی با کار نجاری آشنا شده بود و از چوب، میز و صندلی ساختن را یاد گرفته بود. از خوراک‌های ایرانی، چلوکباب را می‌پسندید. یکی از جاهایی هم که بسیار می‌رفت، «چلوکبابی شمشیری» در سبزه میدان بازار بود. شمشیری از هوادارهای «جبهه‌ی ملی» بود و تختی را دوست داشت. همیشه هم بهترین و خوشمزه‌ترین چلوکباب‌ها را برای جهان‌پهلوان آماده می‌کرد. یکی از رویدادهای زندگی جهان‌پهلوان تختی، پیشنهاد به او برای بازی در فیلم‌های سینمایی بوده است. «فردین» که از دوستان تختی بود، او را برمی‌انگیزد که بازیگر سینما بشود. فردین به او می‌گوید: «بلوری» بازی کرد، تو هم بیا و بازی کن. حتا پیشنهاد می‌دهند در فیلم‌های تبلیغاتی بازی کند. به جهان‌پهلوان پیشنهاد تبلیغ عسل می‌دهند. می‌گوید: من با خوردن عسل پهلوان نشدم! خاک و خُل خوردم و خوراکم نان و پنیر بود و با سختی‌ها ساختم و تمرین کردم تا به جایی رسیدم.

هنگامی که جهان ‌پهلوان تختی در یکی از مسابقات کشتی مغلوب و به ایران بازگشت، مردم برای پیشواز ا‌و به فرودگاه رفتند و برای آن که جهان‌پهلوان ایران از شکستش دل‌شکسته و غمگین نشود، همانند همیشه فریاد ‌زدند: «رستم ایران کیه؟ غلامرضا تختیه». این شعار سر زبان مردم بود. چون تختی را با قلب‌شان دوست داشتند. همان‌گونه نام پهلوانی همانند «پوریای ولی» ٨٠٠ سال است زنده است و زنده می‌ماند، نام تختی هم همیشه زنده خواهد ماند.  ‌

جام فوتبال ملت های  کشورهای عربی حوزه خلیج فارس

یست و پنجمین دوره جام فوتبال ملت‌های کشورهای عربی منطقه خلیج فارس، از روز جمعه گذشته در شهر بصره کشور عراق، با حضور هشت تیم عراق، عمان، عربستان سعودی، یمن، بحرین، کویت، قطر و امارات گشایش یافت.در این مسابقات هشت تیم و در دو گروه حضور دارند. دیدار افتتاحیه این مسابقات میان عراق میزبان با عمان برگزار شد که این بازی با نتیجه تساوی بدون گل به پایان رسید. عربستان سعودی هم ۲ بر صفر یمن را مغلوب کرد.

در گروه یک، تیمهای عراق، عمان، یمن و عربستان سعودی حضور دارند.

در گروه دو، بحرین، کویت، قطر و امارات حضور دارند.

منچستر یونایتد ۳-۱ اورتون: دخیا هم مانع صعود نشد!

در شبی که یونایتد روی اشتباه عجیب داوید دخیا، یک گل بد دریافت کرد، این تیم توانست با پیروزی مقابل اورتون، راهی مرحله بعد جام حذفی انگلیس شود.منچستریونایتد بازی را هجومی آغاز کرد و تنها ۴ دقیقه از بازی سپری شده بود که آنتونی گل اول بازی را به ثمر رساند. روی حرکت خوب مارکوس رشفورد از سمت چپ و پاس در عرض او بود که توپ از مقابل دروازه اورتون عبور کرد و روی تیر دوم به آنتونی رسید و این ستاره برزیلی هم به راحتی کار را تمام کرد.دو دقیقه بعد، روی پاس برونو فرناندز، این مارسیال بود که می توانست اختلاف را به دو گل افزایش بدهد اما ضربه خطرناک او از کنار دروازه اورتون به بیرون رفت.در ادامه بازیکنان اورتون پیش کشیدند و چیزی نمانده بود که در دقیقه ۱۳ به گل برسند اما ضربه دمارای گری به تیر دروازه یونایتد برخورد کرد. ولی یک دقیقه بعد، تیم میهمان روی اشتباه دخیا به گل تساوی رسید. توپ در یک رفت و برگشت در سمت چپ محوطه جریمه یونایتد به نیل موپای رسید و او هم از زاویه بسته توپ را به سمت دروازه زد که دخیا می‌توانست به راحتی آن را مهار کند اما توپ از بین پاهای دروازه بان یونایتد عبور کرد و کانر کودی، مدافع پیش تاخته اورتون، به راحتی کار را تمام کرد.بازیکنان یونایتد می‌توانستند خیلی زود بار دیگر پیش بیفتند اما ضربه مارسیال را که با پاس رشفورد صاحب موقعیت شده بود را جوردن پیکفورد از بالای دروازه به بیرون فرستاد.در ادامه باز هم این بازیکنان منچستریونایتد بودند که صاحب موقعیت های بهتری شدند اما در نیمه اول توپ دیگری از خط دروازه ها عبور نکرد و در نهایت دو تیم با تساوی ۱-۱ به رختکن رفتند.نیمه دوم هم با حملات منچستریونایتد آغاز شد و این بار هم این تیم خیلی زود به گل رسید. در دقیقه ۵۲ بود که بار دیگر راشفورد از سمت چپ حرکتی را آغاز کرد و پاس در عرض او به مقابل دروازه اورتون با اشتباه کانر کودی، وارد دروازه پیکفورد شد.در دقایق پایانی هم بازیکنان اورتون تلاش زیادی کردند تا به گل تساوی برسند اما حملات آنها ثمری نداشت و در مقابل این منچستریونایتد بود که در وقت های اضافی به گل سوم رسید. الخاندرو گارناچو که پا به توپ وارد محوطه جریمه اورتون شده بود، توسط بن گادفری سرنگون شد و داور هم نقطه پنالتی را نشان داد. رشفورد پشت ضربه قرار گرفت و برخلاف جهت حرکت پیکفورد، دروازه را باز کرد تا یونایتد با پیروزی ۳-۱ راهی مرحله بعد شود.

https://akhbar-rooz.com/?p=188460 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x