۱- کبوترانِ این روزگار، گرانبارترین کبوتراناند.
(ـ)
اشاره: ادارهی اطّلاعاتِ شهرِ « نوشهر » [ مازندران ] از برگزاریِ مراسمِ سالروز تولّدِ « امیرحسین شمس »، یکی از جانباختگانِ مقاومتِ مَردُمیِ این شهر، از سویِ خانواده و دوستان بر سرِ مزارِ او جلوگیری کرد. وِی۳۰ شهریور ۱۴۰۱ با شلّیکِ مستقیمِ نیروهای حکومتی جان باخت.
این شعر، چندی پیش، با الهام از فیلمِ کوتاهِ پروازدادنِ کبوتران از سویِ مادر و پدرِ این جانباخته بر سرِ مزارِ او، نوشته و تهیّه شدهاند.
(ـ)
کبوترانِ این روزگار، گرانبارترین کبوتراناند.
( به یادِ همهی جانباختهگانِ آزادی )
.
(ـ)
.
کبوترانی که با دستِ شماها پرواز داده میشوند
و پیغامِ شماها را بر بالها میبَرَند
گرانبارترین کبوتراناند.
.
هرگز بارِ کبوتران چنین سنگین نبوده است.
.
پیغامِ شماها
کوه را از جا میکَنَد
و آسمان را بر خاک میافکَنَد.
.
هرگز پیغامِ کبوتران، چنین سهمگین نبوده است.
.
جادهها همه در قُرُق
پیغامکُشان همه در کمین
تیرهای زهرآلوده همه در کمان.
.
هرگز راهِ کبوتران، چنین با مرگ عجین نبوده است.
.
ـــــــــــــــ
(ـ)
۲- گفتگو با بیدِ مجنون
(ـ)
گفتگو با بیدِ مجنون
.
بیدِ بلندبالا!
سبزینهسَر نشدی امسال!
فروردین شد، هیچ حَواساَت هست؟
خوابی؟
بیداری؟
چیزی شده؟!
.
ـــــــــــــــ
(ـ)
۳- ” فِسْفِسی “
.
.
در لابهلای شاخهی چندین درخت
انبوهی از پرنده نشستهاند
آوازِشان بلند.
در بینِشان پرندهای دیگر نشسته است
با آوازِ تکیدهاش،
و جثٌهای تکیدهتر از آوازش.
او ناماش ” فِسْفِسی “ست.
.
میخوان در این میانه تو هم جانه” فِسْفِسی”!
در بندِ این مباش که نشنیده میشوی!
.
ـــــــــــــــ
« فسْفسی » : نامِ مازندرانیِ یک پرندهی بسیار کوچک، شبیهِ گنجشک.
ـــــــــــــــــ
محمّدرضا مهجوریان
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- دو ترجمه در باره ی ولفگانگ گوته (به مناسبت سالگرد درگذشت او) -محمّدرضا مهجوریان
- در بارهی اهمیّتِ مُبرَمِ انسانشناسی – نوشته ی وُلف لِپِنیز، ترجمه ی: محمّدرضا مهجوریان
- جمهوریِ فدرالِ آلمان و “طالبانِ” افغانستان؛ نگاهی کوتاه به سیاستِ خارجیِ جمهوری فدرالِ آلمان – محمدرضا مهجوریان
- “نظریهی غیرِ اردوگاهی” و “نظریهی اردوگاهی” – محمدرضا مهجوریان