الا نفت الاسلام والمسلمین
الا حجت الگازوئیل المبین
الا شیخ بنزینَتُ المستدام
الا حضرت گازَتُ المرسلین
الا آیت الله مازوت ساز
سرازیر اندر صراط الذین
الا ثِقّتُ القیر خلد آشیان
که لاتاری ات برده عین الیقین
الا ای امام تو در چاه نفت
به همدستی ارحم الراحمین
الا ای فروشنده نفت و گاز
بهی بشکهَ تُ اللولهَ تُ النستعین
الا ای که هست و هویت تراست
هم از برکت نفت ایران زمین
تو کز نفت و از هر فرآورده اش
بری بهره در راه ترویج دین
برای تعالی اسلام خویش
خصوصاً مشو غافل از وازلین
بکن درک این نعمت نفت را
بدان سهل تر کن درون رفت را
———————-
هادی – لندن – ۴ شهریور
شعر از این قوی تر؟ ساختار از این محکم تر؟ رندی و برندگی از این بیشتر؟ شناخت چی؟ زبان هر شعر، شیرین و آبدار مثل میوه های اول فصل خراسان! حتی وقتیکه زبان دین مخوف اسلام به کار برده می شود. این کان بی ته است و به پایان نمی رسد. شعر هادی همه ی تقدس ها را موثر و عمیق می خراشند، با زخمی التیام ناپذیر! از شعار خالی و از هر تیغی برنده تر!
شرمنده میکنید مرا. الان دیدم. یکشنبه ۲۱ ژانویه. ممنونم برای تشویق. شاگرد شمام.
از این قویتر و بجاتر و نبوغآمیزتر هم میشود طنز گفت، برای حال، و تاریخ؟
ارادتمندم ممنون. بزرگوارید.