جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

قصاص: چگونه می توان از یک مقتول، یک قاتل آفرید! – مرضیه شاه بزاز

زن برابر زن، برده در برابر برده، …

و هنوز که هنوز است، این آیه ها چون دیگر آیه های کتاب آسمانی به قوت صد در صدی خود صحیح و به کار گرفتنی هستند؟!! 

از نظر تاریخی،  وجود تاریخی محمد اینگونه ثابت شده  است که در قبایل متفرق عربستان، هر قبیله، برای خود رهبری عقیدتی و فرمانروایی همه جانبه داشت که قبیله را بزیر نفوذ خود می کشاند، این رهبران، هر کدام تز و رساله ای برای خود داشتند (نه به مفهوم عمیق و گسترده ی امروزی). هر از چندی، قبیله ای به قبیله ای دیگر حمله می کرد و قبیله ی فاتح، هم مردم قبیله ی مغلوب و هم دارایی های آنها را به تملک خود در می آورد و از جمله برخی از عقاید و رساله های سران و نیاکان قبیله را از آن خود میکرد، دارایی های اینتلکچوالی! و البته که این عقاید و رساله ها چون داد و ستدهای تجاری، از سرزمینی به سرزمین دیگر، از مکتبی به مکتب دیگر وارد می شدند و گسترش پیدا می کردند. و اینگونه برمی آید که محمد نیز چون یکی از سران قبیله ای، به گسترش قبیله ی خود پرداخت و لابد به انباشته های عقیدتی  قبایل مغلوب دست یافت. تاریخ نویسان می گویند که قرآن چند صد سال پس از محمد نوشته شد (به وجود آمد؟).  هر چه بود، این بخشی از تاریخ مردمانی است در جغرافیایی خاص، قرنها پیش و مختص دوران خویش، چه بد و چه نیک!

روشنفکران ایرانی چه نیک فهمیده اند که مجموعا به عنوان یک ملت (یا  نمایندگان ملت خود)، برای جبران ناروایی که به هر دلیلی به تاریخ روا داشتند، اکنون دارند زیربنای اسلام و آموخته های ضد انسانی اش را می زنند و دارند و باید که برهنه در شهر جهان بچرخانندش و هیکل زشتش را به نمایش بگذارند، بیشتر و بخصوص برای هوادارانش (نه برای خوشآمد گویی غربی ها تا برای برنامه های خود به سرکوب بیگناهان بپردازند)! 

ناروایی که ما مرتکب شدیم، به وجود آوردن یا حمایت از دولتی اسلامی بود در قرن بیستم! حتی با سکوتمان یا با هوچیگری های بدتر از سکوتمان. شاید که برایمان به وجودش آوردند، اگر این است، گناهمان چند برابر می شود، گناه ناآگاهی! که هر که خواست بتواند کلاه سرمان بگذارد! تا زمینه مساعد نبود، نه آنها (امپریالیستها) به این فکر می افتادند و نه اینطوری از طرف ملت حمایت می شدند و به اینگونه موفق می شدند. آنها به پاشنه ی آشیلِ هزار پاشنه دست یافته بودند. البته که با داشتن شصت در صد بیسواد و خیل کم سواد چه باید انتظار داشت؟ قربانی نمایی گناهی است نابخشودنی! پس چه نیک است بدون شعار و گزافه گویی، زیر اسلام را منطقی بزنیم تا در کشور خودمان و در دیگر کشورهای اسلامی یا اسلام زده، در جغرافیایی دیگر با فرهنگی مشابه، روشنگری کرده باشیم.

حکومت ایران، حکومت ابلهان نیست، حکومت ستمگران وقیحی است که شعور کلی مردم را آنچنان تحقیر می کنند که از اجرای احکام مذهبی دم می زنند و با مطرح کردن “قصاص” و زدن اتهامات محارب با خدا و پیغمبر به قتل مردم و مخالفین خود می پردازند. زمان درازی است که این حکومت از زیر سلطه ی سیمان مغزان به در آمده و فرزندان خلف شان، به دلایل زیادی، بهترین وسیله ی سرکوب و چپاول را همانا احکام اسلامی می دانند. 

انگار که این قانون ایدئولوژی هاست، قانون گام به گامی. گام اول، ایدئولوژی است که شکل می گیرد، بعد ایدئولوگ و معتقدان واقعی اش از بین می روند و سپس به نام همان ایدئولوژی، دزدی  و سرکوب شروع می شود. بگذریم که ایدئولوگها و معتقدان واقعی اولیه، زمینه را برای سرکوب در همان ایدئولوژی تثبیت می کنند و  بنا می نهند. مثلا در حکومت اسلامی، خود خمینی، یک مسلمان واقعی،  بیش از هر کسی در حکومت ج .ا، سرکوب و بیرحمی را تثبیت و تشویق و در هر پیچی به آن حکم می کرد. گام دوم: آبش رفته، یخِ نان و قدرتش مانده! اکنون اعتقاد به آفتابه و غسل و …از بین رفته و سرکوب به اسم طرفداری از آن مکتب باقی مانده است، تا بهره ها ببرند آنان که همگان می دانند. توضیح اینکه اینجا ایدئولوژی به مفهومی غیردقیق به کار گرفته شده، اینجا منظور از گور بیرون کشاندن مذهبی است در هیئت رهبری ملاکزاده، که از تمام مظاهر مدرن زندگی بیزار و چشمهایش در پشت سرش تعبیه شده بودند.  مانیفستِ اعتقادات کپکزده در عمامه و آفتابه!

به هر صورت، کشت و کشتار ذاتی اسلام است و  وسیله ای ضروری برای تداوم این حکومت، البته کشتار نیز مانند هر پدیده ی دیگری پس از مدتی کاربردش را از دست می دهد و آنگاه به ضد خود بدل می شود.  در حال حاضر، حکومت ج ا، کشتن را ادویه ای لازم می بیند که سفره ی آینده اش را رنگین و تضمین می کند. 

امروزه در ایران، نوعی از کشتار حکومتی، قصاص است. قصاص در ساده ترین شکل خود، از مقتولین، قاتلی می سازد، به روند کشتن ادامه می دهد و هیمه برای اجاق حکومت مذهبی فراهم می گرداند. ج.ا فرض می کند قاتل  که کشته بشود، دیگران می ترسند، های و هوی! حکم شریفه ی اسلام اجرا می شود و ظاهرا یک روز دیگر به عمر حکومت اضافه می شود. در بازار کشت و کشتار،  قصاص، آفرینش یک قاتل دیگر است، به اسم مقتول ولی در اصل بدست  حکومت و برای حکومت. اگر اصل قصاص درست است و باید در دوره ی این حکومت به کار گرفته شود، پس خانواده ی جانباختگان هر کدام باید یکی از سران حکومت را بکشند، باید هزارها و هزارها از سران حکومت کشته شوند تا حکم شریفه ی اسلام درست اجرا بشود. آخر برای مثال، کی را باید کشت تا قصاص جان مختاری عزیز گرفته شود؟ داستان، داستان دیگری است و حکومت نمی تواند مبارزین را به سطحِ جهان پست خود پایین بکشاند! 

پرسش اینست، چرا حکومت ج.ا. توحش خود را مانند دیگر حکومت های وحشی مشابه خود، تنها متوجه دیگران نمی کند؟ چرا هنوز بخش عظیمی از نیرویش را صرف سرکوب داخلی می کند و بخش دیگرش را صرف نیروهای خارج از خود (آن هم به طمع یارگیری)؟ از ترس و احساس عدم امنیت داخلی است که رژیم ج.ا اینهمه اعدام می کند؟ چرا مثل کشورهای متمدن (!) و دمکرات (!!!)، توحشی متمدنانه بکار نمی گیرد تا به بهانه ی امنیت منطقه ای یا جهانی در سطحی بسیار گسترده تر بکشد؟ دکانداری خرده پا است که از بازار می ترسد؟ بی خود باور و قدرتش متزلزل است؟ یا اصلن قدرت ندارد و با روشهای روز بروز، سعی دارد که حکومت خود را سر جا و سرپا نگه  بدارد؟ دیگر حکومتهای مشابه  (یکی دیگر از حکومتهای مذهبی در دنیا) حتی همین امروز، قصاص را متوجه دیگران می کنند، نه مردم خود! مثلا اگر ادعای دروغین اسراییل را پذیرفت و حتی روز اول تاریخ را هفت اکتبر ۲۰۲۳ فرض کنیم، می بینیم که اسرائیل به قصاص دسته جمعی فلسطینی ها دست زده که حتی در مکتب بادیه نشینان هزار و چندی سال پیش نیز ممنوع و توحش شمرده شده بود.  دلیل این تفاوت اینست که اسرائیل دولت خود را قوی می انگارد و ایران هر چند با تظاهری دگرگونه، شدیدا از پایداری دولت خود در تردید است و به هر وسیله ای چنگ  می اندازد تا روزی دیگر به روزهای حکومتش بیفزاید  و بیشتر از این خوان گسترده، سرمایه های مالی و معنوی را بدزد. 

.

آتلانتا، بیست و هشتم ژانویه ۲۰۲۴

divanpress.com 

https://akhbar-rooz.com/?p=231740 لينک کوتاه

5 3 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x