آقا بزرگ ها،
-عالی جنابانِ جهان را میگویم-
هر از چند گاه
در مطبخی عظیم
آشی تازه بار میکنند،
با پشته ئی کلوچهی کشکِ خشکیده مهیا.
آن گاه
با کوس و کَرنا
جماعتِ گشنه را جار میزنند
که “آشِ کشکِ دبشی اگر کسی خواهد
به سودنِ کشک
هم اکنون بشتابد.”
آری،
ترفند
بدینسان بوده در توالیِ قرن ها،
تا خیلِ گرسنه به ناچار
با تفالهیِ خُردک نواله ئی تهی از رمق
خوگر شود به سیریِ زودرس!
***
و خلقِ روندِ قناعت از پدر آموخته
تا کاسه آشی به کف آرند،
به سایشِ اندک سهم کشک
دل خوش کردهگانند؛
کشک سابندهگانِ قانعِ دورانند!
***
تیبوران- ۱ فوریه ۲۰۲۴